eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
222 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 *رمضان، ماه بندگی خدا* 💫💫💫💫💫 # *شبهه_ پاسخ به شبهه* 🌷🌷🌷🌷🌷 ◀️ *پیامکهای به ظاهر مذهبی ولی اسراییلی*▶️ ❓❓❓❓❓❓ 🌷 *مثال اول:* *ختم شش میلیون صلوات تقدیم به شیرخوار امام حسین...سهم شما شش صلوات و ارسال به شش عاشق حسینی.لطفا قطع کننده زنجیره نباشید...* 🌷 *مثال دوم:* *تا پیام را دیدی هشت بار بگو یا ابوالفضل وبرای هشت نفر بفرست.همین الان خبر خوشی میشنوی و...* 🌷 *مثال سوم :* ...نذر صلوات گرفتیم واسه امام* ... سهم شما فلان اندازه اگر انجام نمیدهید خبرم کنید تامدیون نشوید...(و مثالهای دیگر) 🌷 *مثال چهارم:* دختر بچه ای ۵ساله تو کماا ست اسمش ...... دیگه امیدی بهش ندارن دکترا جوابش کردن مادر قرار نداره.. باباش التماس دعا داره .ختم صلوات برداشتیم برای شفای او سهم شما ۱۴صلوات وبرای۱۴ نفر بفرستین لطفا قطع کننده زنجیر نباشید تو رو به قرآن بفرست اگه نمی فرستی اطلاع بده 🌷 *مثال پنجم:* بخدا خودم زیر 1 دقیقه جواب گرفتم همین الآن! # قرآن رو بازکن و بخون؛ ﷽.﴿.قُل.هُوَ.اللَّهُ.أَحَدٌ.۞.اللَّهُ.الصَّمَدُ.۞.لَمْ.يَلِدْ.وَلَمْ.يُولَدْ.۞.وَلَمْ.يَكُن.لَّهُ.كُفُوًا.أَحَد.. اینو بخون وبفرست *اگر نفرستیش به قرآن پشت کردی!* تنزیلَ العزیزِ الرّحیم لتُنذرَ قوماً مااُنذرَ آباؤهم فَهُم غافلون به9نفربجزمن بفرست ببين تا60دقيقه ديگه خدأبرات چه می‌کنه.🤔 ✍️ *نظر مراجع تقلید*👇 🤔🤔🤔 *آیت الله صافی گلپایگانی*: به طور کلی این پیامها باید مدرک صحیح شرعی داشته باشد و در غیر این صورت ارسال آنها برای دیگران جایز نیست و باید از آنها جلوگیری شود.! *مقام معظم رهبری*: هیچکدام ازاین پیامها واقعیت واعتباری نداردوحرام است! *آیت الله مکارم شیرازی:* هیچکدام از این امور اعتباری ندارد و سزاوار است مردم به این کارها دامن نزنند...! *آیت الله موسوی اردبیلی*: اینگونه نوشته ها اعتبار ندارد.! *آیت الله سیدعزالدین حسینی زنجانی*: ...انتشار بعضی از این پیامها موجب وهن شریعت و دین میشود و لذا جایز نیست و هیچگونه الزام شرعی هم در تکثیر متوجه دریافت کنندگان نیست. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 *هنرى ليونر (فقيه دينى اسرائیل) :* ما با طراحى پيامهاى فارسى و آوردن نام پيامبر و ائمه درپيامها مينويسيم آنرا براى ١٠ نفر بفرست تا معجزه ببينى ! با گذشت زمان مسلمانان ميبينند خبرى از معجزه نيست پس آنرا خرافات تلقى كرده و اينگونه *ايمانشان را كم كم ازدست ميدهند* [ مردم بايد از ارسال اين پيامها خوددارى كنند تادشمنان نتوانند با توسل به اهل بيت دست به گسترش باورهاى خرافى و در نهايت سست كردن باورهاى دينى بزنند. ] 🔯منبع : سايت تبيان🔯 💫💫💫💫💫 🌷 اللهم‌عجل‌الـولیک‌الفـرج🌷
زنده باد یاد شهدا
ادامه کتاب یادت باشه فصل سوم:دوره نامزدی تا دی ماه ۹۱👇👇👇
ادامه کتاب یادت باشه فصل چهارم:ایام نوروزودوره مشهدتاتیرماه ۹۲👇👇👇
۲۳ برای من روزهای آخر سال که همه جا پر از تنگ های ماهی قرمز و سفره های هفت سین می شود بیش از حال و هوای سال تحویل یادآور خاطره های قشنگی سفرهای راهیان نور است، از دوم دبیرستان که برای اولین بار پایم به مناطق جنوب باز شد دوست داشتم هر سال شهدا منو دعوت کنند تا مهمانشان باشم، از اولین سفر راهیان نوربدجور شهدامن را نمک گیرکرده بودند. با این که در آن سفر من و دوستانم خیلی شلوغ کردیم، اکثرا برنامه های کاروان را می پیچاندیم و بیشتر در حال و هوای شوخی ها و شیطنت های خودمان بودیم ولی جاذبه ای که خاک شهید و این سفر داشت باعث می شد هر ساله اواخر اسفندماه من بیشتر از سال تحویل ذوق سفر راهیان نور را داشته باشم. وقتی از جنوب برگشتم چند روزی بیشتر به ایام عید نمانده بود،به عوض این چند روز مسافرت ۲۴ ساعته در حال دویدن بودم که کارهای آخر سال را انجام بدهم. حمید پیام داد از برنامه سال تحویل پرسیده گفتم: نمیدونم مزار شهدا خوبه بریم؟ گفت: دوست دارم بریم قم! پیله کرده بود برای سال تحویل کنار حرم حضرت معصومه(س) باشیم، گفتم حمید آخرسال جاده ها شلوغه ما هم که ماشین نداریم، سختمون میشه، گفت تو از پدر و مادرت اجازه بگیر خودش جور میشه، من توروازحضرت معصومه(س) گرفتم می خوام بریم تشکر کنم. ۲۴ از پدر مادرم اجازه گرفتم که یک روزه برویم و برگردیم،روز ۲۹ اسفند آفتاب نزده راه افتادیم می‌خواستیم قبل از اینکه ترافیک بشود به یک جایی برسیم ولی جاده ها خیلی شلوغ بود انگار همه نیت کرده بودند لحظه تحویل سال کنار حرم باشند، وقتی خواستیم برای زیارت از هم جدا بشویم اصلاً حواسمان نشد یک جای مشخص قرار بگذاریم که لحظه تحویل سال کنار هم باشیم، فکر کردیم گوشی هست و می توانیم بعد از زیارت تماس بگیریم، رفتنمان همان و گم کردن همدیگر همان! کنار حوض وسط حیاط صحن نشسته بودم که آنتن گوشی ها درست شد وما توانستیم یک ساعت و نیم بعد تحویل سال همدیگر را پیدا کنیم،تاحمیدرا دیدم گفتم: از بس هوش و حواسم به پیدا کردنت رفته بود متوجه نشدم سال چطوری تحویل شد، جواب داد: منم خیلی دنبالت گشتم، تحویل سال کلی دعا کردم برای زندگیمون. اونقدر شلوغ بود که نشدجلوتر برویم، همانجا داخل حیاط رو به روی صحن آیینه به سمت ضریح گفت: خانم! خانومم رو آوردم ببینی، ممنونم که منو به عشقم رسوندی!.
۲۵ تقریباً غروب شده بود آن موقع نه رستورانی باز بودنه غذایی پیدا می شد چند تا بیسکویت گرفتیم بدجوری ضعف کرده بودم با این گرسنگی بیسکوییت ها حکم لذیذترین غذایی ممکن را داشت، حمید با خنده گفت: تو زن کم خرجی هستی، من از صبح نه به توصبحونه دادم،نه ناهار،برای شام هم که میرسیم قزوین،اگرانقدر کم خرج باشی هر هفته می برمت مسافرت،مسافرت های یک روزه این مدلی زیاد می رفتیم، ساده بودن و ساده سفر کردن قشنگ است! ۲۶ هنوز چند روزی از فضای عید دور نشده بودیم که حمید گفت: امسال قسمت نشد بریم جنوب،خیلی دوست دارم چند روزی جور بشه بریم برای خادمی شهدا،گفتم:اگه جور بشه منم میام چون هنوز کلاسمون شروع نشده، همان لحظه گوشی روبرداشت با«حاج آقا صباغیان» معاون ستاد راهیان نور کشور تماس گرفت،حاجی ازقبل حمید می‌شناخت، مثل همیشه گرم باحمید احوالپرسی کرد، وقتی حمیدگفت نامزد کرده و دوست دارد با من برای خادمی به جلو بیاید حاجی خیلی خوشحال شد. هجدهم فروردین بود که طبق هماهنگی با حاج آقا صباغیان راهی جنوب شدیم، چون داخل آمبولانسی که همراه کاروان‌ ها به مناطق می‌رفت نیروی امدادگر نیاز بود،من قبول کردم که خادم امدادگر باشم ،دوست داشتم هر کاری از دستم برمی‌آید در راه خدمت به شهدا و زائران راهیان نور انجام بدهم،حمیدهم در منطقه «دهلاویه» مقتل شهید دکتر «مصطفی چمران» به عنوان خادم مشغول شد. ۲۷ هر روز اول صبح سوار آمبولانس میشدم و همراه کاروان‌ها مناطق را دور می‌زنیم، این چند روز جور نشده حمید را ببینم، با توجه به شرایط آب و هوا تعداد کسانی که مریض میشدند یا به کمک نیاز داشتند زیاد بود،سخت تر از رسیدگی به این همه زائر تکان‌های آمبولانس بود که تحمل آن برای من خیلی دشوار بود، نزدیک به ۱۶ ساعت در طول روز از این منطقه به منطقه در حال رفت و آمد بودیم،شب که می شد احساس می‌کردم استخوانهای بدنم در حال جدا شدن است. شب آخر با آمبولانس به اردوگاه شهید کلهر آمدیم، اردوگاه تقریباروبه روی دو کوهه ورودی شهراندیمشک قرارداشت با حمیدقرار گذاشته بودم که آنجا همدیگر را ببینیم، تا نیمه‌های شب بیمار داشتیم و من درگیررسیدگی به آنها بودم،اوضاع که کمی مساعد شد از خستگی سرم را روی در آمبولانس گذاشتم، پاهایم آویزان بود،آنقدر بدنم کوفته و خسته بود که متوجه نشدم چطور همانجا به خواب رفتم.‌ ۲۸ از جنوب که برگشتیم گوشه ذهنم به تولدحمید فکر میکردم،دوست داشتم اولین سالروز تولد حمید که من کنارش هستم برایش یک جشن تولد خودمانی بگیرم. چهارم اردیبهشت ماه روز تولدحمید ساعت پنج صبح بود که باهول از خواب پریدم،عرق سردی روی پیشانیم نشسته بود، دهانم خشک شده بود، خواب خیلی عجیبی دیده بودم، آقایی با یک نورانیت خاص که مشخص بودشهید شده می خواست چیزی به من بگوید، در تلاش بود منظورش را برساند ولی تا خاص حرف بزندمن بیدار شدم چهره شهید را کامل به یاد داشتم، خیلی ذهنم درگیر این بود که حرف این شهید چه بود که نشد من بشنوم. ۲۹ حمید قرار داشتم که به مناسبت تولدش به مزار شهدا برویم،مراسم تولدش راکنار شهدا برده بودیم، خودش بودو خودم و شهدا، برایش خریده بودم،وقتی رسیدیم حمیدطبق معمول رفت سر مزار شهید حسین پور ،همان ردیف را آهسته قدم زنان جلو آمدم ،کیک به دست به قاب عکس بالای سر مزار آن نگاه می کردم، هر کدامشان یک سن و سال، یک تیپ و قیافه ولی همگی آرامش خاصی داشتند. در عالم خودم بودم که یکهوخشکم زد، چشم هایم چهارتا شد ،یکی از عکس‌ها همان شهیدی بودکه من داخل خواب دیده بودم، دقیقاً همان نگاه بود ،شهید «اردشیر ابراهیم پور» جذبه خاصی داشت، همیشه در سرم می چرخید که این شهید می خواهدیک چیزی به من بگوید نگاهش پرازحرف بود،بعداز آن هر بارمزار شهدا میرفتیم، حمید می‌رفت سر مزار شهید حسین پور،من هم مثل مزار این شهید،بااین که متوجه نشدم حرف شهید چه بود ولی همیشه سر مزارش آرامش خاصی داشتم. پایان فصل چهارم👆👆👆
AUD-20200430-WA0010.mp3
زمان: حجم: 17.34M
🎤 💢 چکیده مفسر:استاد صفری (ستاد مهارت‌های تفسیر قرآن کریم) تحت نظارت حجه الاسلام والمسلمین قرائتی ---------------------------------
قربان لبـــــان روزه دارت آقــا بی یار غریبـــانه کجا می گردی؟ سردار و امــــیر آسمانی آقـــــا تنها و طریـــــد در کجا می گردی؟ السلام علیــــــک یا صاحب العصر و الزمان(عج)❤️ سلام پدرمهربانم عصرت بخیر
مرتضی مطهری ، از چهره‌های برجسته انقلابی و رئیس شورای اتقلاب ، در حدود ساعت ۱۱ شب روز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت، و پس از انتقال به بیمارستان طرفه  در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ درگذشت. هدیه به معلمان شهید صلوات💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️☀️☀️ 🎤 ۲۲۳ 💠از سخنان امام عليه السلام اين سخن را به هنگام تلاوت اين آيه فرموده : يا ايها الانسان ما غرک بربک الڪريم [ اين آيه ] ڪوبنده ترين دليل در برابر شنونده و قطع ڪننده ترين عذر شخص مغرور است همان ڪه جهالت و نادانيش او را خوشحال ساخته [ مي فرمايد ] : اي انسان چه چيز تو را بر گناه جرئت داده ؟ و چه چيز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته ؟ و چه چيز تو را بر هلاڪت خويشتن علاقمند نموده است ؟ مگر اين بيماري تو بهبودي نمي يابد ؟ و يا اين خوابت بيداري ندارد ؟ چرا همانگونه ڪه به ديگري رحم مي ڪني به خود رحم نمي ڪني ؟ تو ڪه هرگاه ڪسي را در دل آفتاب سوزان بيابي بر او سايه مي افڪني و هرگاه بيماري را ببيني ڪه سخت ناتوان گشته از روي رحم بر او مي گريي پس چه چيز تو را بر اين بيماريت شڪيبائي بخشيده ؟ و بر اين مصائبت صبور ساخته ؟ و چه چيز تو را از گريه بر خويشتن تسلي داده ؟ در حالي ڪه هيچ چيز براي تو عزيزتر از خودت نيست و چگونه ترس از فرودآمدن بلا شب هنگام تو را بيدار نڪرده ؟ با اينڪه در درون معصيت و گناه غوطه وري و در زير سلطه و قدرت خداوند قرار داري بيا اين بيماري دوري از خدا را با داروي تصميم و عزم راسخ مداوا ڪن و اين خواب غفلتي ڪه چشمت را فراگرفته با بيداري برطرف ساز بيا مطيع خداوند شو و به ياد او انس گير خوب تصور ڪن ڪه به هنگام روي گردانيدنت از خدا او با دادن نعمت به تو روي مي آورد به عفو و بخشش خويش دعوتت مي ڪند و تو را در زير پوشش فضل و برڪات خود قرار مي دهد . اما در عين حال تو همچنان به او پشت ڪرده و به ديگري روي مي آوري بلند مرتبه باد خداوندي ڪه با اين قدرت عظيم ڪريم است و اما تو با اين ضعف و حقارت چه بر معصيت او جرات ورزيده اي در صورتي ڪه تو در ڪنف نعمتش قرار داري و در فراخناي فضل و رحمتش در حرڪتي اما او فضل خويش را از تو منع نڪرده و پرده گناهانت را٥ ندريده است بلڪه حتي يک چشم برهم زدن از دائره لطفش بيرون نبوده اي : يا در نعمتي قرار داري ڪه به تو بخشيده يا در گناهي ڪه از آن پرده پوشي ڪرده و يا بلا و مصيبتي ڪه از تو برطرف ساخته است بنگر اگر از در اطاعتش در مي آمدي ديگر چگونه بود ؟ سوگند بخدا اگر اين وضع بين دو نفر ڪه در نيرو و توان مساويند وجود داشت تو نخستين حاڪمي بودي ڪه خود بر مذموميت اخلاق و بدي ڪردارت حڪم مي ڪردي حقا بايد بگويم : دنيا مغرورت نساخته و اين تو هستي ڪه به آن مغرور شده اي در حالي ڪه پندهاي فراواني در آن مي يابي و تو را به عدل و انصاف دعوت ڪرده است دنيا به هشدارهائي ڪه در مورد ريختن بلا به جانت و ڪاستن از نيرو و قدرتت به تو مي دهد راستگوتر و وفادارتر است از اينڪه به تو دروغ گويد و يا مغرورت سازد چه بسيار نصيحت ڪننده و پنددهنده اي است ڪه نزد تو متهم است و چه بسيار راستگوياني در مورد دنيا ڪه تو آنها را دروغگو مي شماري اگر دنيا را از روي شهرهاي ويران شده و خانه هاي در هم فروريخته بشناسي آن را يادآوري ڪننده اي دلسوز و واعظي گويا همچون دوستي مهربان ڪه در رسيدن اندوه به تو بخل مي ورزد خواهي يافت . [ دنيا ] چه خوب سرائي است اما براي آنها ڪه آن را خانه هميشگي ندانند و چه خوب محلي است براي ڪسي ڪه آن را وطن برنگزيند سعادتمندان به وسيله دنيا در قيامت ڪساني هستند ڪه امروز از زرق و برق آن فرار مي ڪنند . هنگامي ڪه نفخه صور بدمد و قيامت آشڪار گردد و اهل هر معبدي به آن ملحق و بندگان هر معبودي به او بپيوندند و مطيعان به مطاع خود برسند در آن هنگام نه چشمي بر خلاف حق و عدالت در هوا گشوده و نه قدمي آهسته در زمين جز به حق برداشته شود . و در آن روز چه دليلهائي ڪه ابطال نمي گردد و چه عذرهائي ڪه قطع نمي شود ؟ بنابراين در جستجوي چيزي باشيد ڪه عذر خويش را با آن مدلل داريد و حجت و دليل خود را با آن استوار سازيد و آنچه باقي ماندني است از ميان آنچه باقي نمي ماند انتخاب ڪنيد و وسيله اي براي سفر [ آخرت ] آماده نمائيد و چشم به جرقه هاي برق نجات بدوزيد و بار و بنه اين سفر را محڪم بر پشت مرڪبها ببنديد 🌴🌴🌴