🌺
🌹 #شهیدانه 🕊🕊
✨هان ای شهید خدایی!
آنزمان که میان نیروهایت میآمدی چه سِرّی بود که نیروها به دورت حلقه میزدند و ترا میبوئیدن و میبوسیدن
و همچنان بود که ترا تبرک میکردند.
✨از اینکه فرمانده بودی، نبود !
بلکه کارت ، ایمانت ،تقوایت شجاعتت، دلاوریت، مهربانیت، دلسوزیت، خاکی بودنت، خداجوئیت، ولایتمداریت و... ترا نزد ما بزرگ کرده بود
✨ای شهید خدایی ....
#شهید_محمود_کاوه 🌹
روحش شاد،راهش پر رهرو باد
اللهم صلی علی محمد وآل محمد🌹
📝 #دلنوشته_جانباز #حاج_یدالله_نویدی_مقدم 💐
🕊🌹🕊
🕊 #بر_بال_خاطره_ها🕊
📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت !!
🔹 #قسمت_اول
✨رد شدن از کولاک و برف و یخبندان
📌پس از آزادی شهر میرآباد و ارتفاعات کچلآباد، ما عملیاتی
بسیار سخت و سنگین پیش رو داشتیم که طی آن باید نیروها از رودخانهای پر آب و خروشان رد میشدند.
📌 یکسری از نیروها با سردار سر لشکر #شهید_علی_قمی تو میرآباد بودند و یکسری هم برای پشتیبانی در پادگان پیرانشهر استقرار داشتند .
📌همه چیز آماده بود تا اینکه اتفاقی که نباید میافتاد، اتفاق افتاد و آن بارش بسیار سنگین برف پاییزی در کردستان مخصوصٱ منطقه سردسیر پیرانشهر بود.
برف همه ما رو زمینگیر کرد.
🎙 #راوی: جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم
#ادامه_دارد...
زنده باد یاد شهدا
#کلام_شهید 💦 با قمقمه های خالی حرکت کنید چون ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده است... 🌷
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی، مهمانان شهدا
ضمن تبریک روز ولادت حضرت محمدتقی به آقا امام زمان (عج) و شما عزیزان
در خدمت شهید گرانقدر دفاع مقدس، #شهید_علی_تجلائی هستیم.
این روز به ایشون تبریک میگیم و ازشون میخوایم در حقمون دعا کنند و شفاعتمون کنند.
دیشب هم شب شهادت این بزرگوار بود.
امیدوارم از مهمان عزیزمون در ایام شهادتشون حاجاتتون رو بگیرید اِن شاءالله
مطالب برگرفته از وب سایت تاشهدا، خبرگزاری دفاع مقدس، عکس نوشته تاشهدا هست.
🌷 قائم مقام فرمانده قرارگاه ظفر و فرمانده طرح و عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) (ستاد کل نیروهای مسلح) در ۵ مرداد سال ۱۳۳۸ در تبریز به دنیا آمد.
✅ پس از سپری کردن دوران دبستان، راهی دبیرستان تربیت تبریز شد و دیپلم خود را در رشته ریاضی گرفت.
🔹 در همین دوران، توسط ساواک احضـار شد، چرا که از امضاء برگه عضویت حزب رستاخیز امتناع ورزیده بود.
با آغاز حرکت مردم علیه رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷، علی نیز فعالیت خود را شروع کرد. او در تمامی تظاهرات و اجتماعـات مردمی علیه رژیم پهلـوی حضور فعـال داشت و به چـاپ و پخش اعلامیه هـا مشغول بود.
🎉 پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تجلایی در سال ۱۳۵۸، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و یک دوره آموزشی نظامی پانزده روزه را زیر نظر سعید گلاب بخش - معروف به «محسن چـریک» - در سعد آباد تهران گذراند.
🌺 علی که در امر آموزش فنون رزمی مهارت زیادی کسب کرده بود، پس از مدتی، در پادگان سیدالشهداء به عنوان مربی آموزشی مشغول به کار شد. او در آموزش نظامی بسیار جدی و سخت گیر بود و می گفت :
👤 من در عمر خود پانزده روز آموزش دیده ام و فردی به نام محسن چریک به من آموزش داده و گام از گام که برداشته ام، تیری زیر پایم کاشته است. اکنون می خواهم با پانزده روز آموزش، شما را به جنگ ضد انقلاب در کردستان، پاوه و گنبد آماده کنم و اگر در اثر ضعف آموزشی یک قطره از خون شما بریزد، من مسئولم و فردای قیامت باید جوابگو باشم.
💥 سختگیری اش در آموزش به حدی بود که در میان نیروها به «علی رگبار» معروف بود .
✍ نقل است که روزی حاج مقصود تجلایی - پدر علی - در میان داوطلبان آموزش نظامی بود و هر بار که چشمان علی به پدر که در خار و خاشاک سینه خیز می رفت، تلاقی می کرد، بدنش سست می شد و بغض گلویش را می فشرد.
🌷 علی به کارش عشق می ورزید. وقتی به منطقه جنگی می رفت، شرایط را به دقت می سنجید و برحسب نیاز و نوع منطقه عملیاتی، آموزش های لازم را ارائه می کرد و طرح های نو در امر آموزش تدوین می کرد . او می گفت :
☺️ قصد دارم طی پانزده روز آموزش، نیرویی تربیت کنم که نه تنها جسارت روبرو شدن با خطرهای بزرگ را داشته باشد، بلکه بتواند در میدان رزم با لشکر مجهز و دوره دیده دشمن حرف اول را بزند.
✅ پس از مدتی به کردستان رفت و به مبارزه با ضد انقلاب منطقه پرداخت. بعد از آن، مأموریت یافت به اتفاق چند تن راهی افغانستان شود، تا علیه نیروهای متجاوز شوروی، مردم مسلمان آن کشور را یاری کند.
🌷 او برای ورود به افغانستان که مرزهایش تحت کنترل شدید ارتش سرخ بود، از شناسنامه افغانی استفاده کرد. در پاکستان ، علی برای تأسیس مرکز آموزش فرماندهی برای مجاهدین افغانی، حفاظت از نماینده امام در افغانستان، و حمل وجه نقد برای مجاهدین، برنامه دقیقی تهیه کرد.
🔹 در افغانستان، حدود سیصد نفر از مجاهدین افغانی که اغلب سطح علمی بالایی داشتند، زیر نظر علی آموزش دیدند. به ابتکار او، در چندین نقطه افغانستان، راهپیمایی هایی علیه آمریکا ترتیب داده شد.
🌺 او اغلب اوقات به مناطق پدافندی مجاهدین می رفت و چگونگی گسترش خط پدافندی، آرایش سلاح و نیرو و حدود ارتش را برای آنها تشریح می کرد.
در ادامه خلاصه ای از آزاد سازی سوسنگرد و حضور پررنگ شهید والامقام رو تقدیمتون میکنم.
💠 عملیات عراقی ها به دهلاویه در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۵۹ آغاز شد. در طی این عملیات، دشمن تا نزدیکی پادگان حمیدیه پیش رفت و دهلاویه را در محاصره کامل قرار داد.
⚜ در سوسنگرد هیچ نیروی کمکی وجود نداشت. هدف اصلی دشمن، تصرف سوسنگرد بود. علی پس از بررسی مجدد منطقه، بر آن شد تا نیروها را به عقب برگرداند و به دستور او، نیروها به سوسنگرد عقب نشینی کردند. توپهای عراقی آتش سنگینی را روی شهر می ریختند.
🤕 مرتضی یاغچیان به شدت زخمی شده بود، با این حال او رزمندگان را به مقاومت تا پای جان دعوت می کرد و از آنها خواست اسلحه ای برایش فراهم کنند تا در لحظه ورود عراقی ها به شهر، با تن زخمی دفاع کند؛ و علی درصدد بود تا در اولین فرصت، زخمی ها را از سوسنگرد خارج کند. سرانجام تمامی مجروحان با قایق به آن سوی کرخه منتقل شدند. از حمیدیه فرمان رسید شهر را تخلیه کنند.