#خاطراتے_از_شهـدا
✍تعدادی از بچه های #گردان بلال براي آموزش تخصصی غواصي به شمال کشور و سواحل زیباکنار رفته اند در این میان «غلامرضا آلویی» از مربیان غواصی كه از دوستان صميمي سيد هبت الله است، در حين آموزش به دليل نقص كپسول اكسيژن در عمق 50 متری دریای خزر به شهادت می رسد.
در همان لحظه، سيد هبت الله که در دزفول و در منزل حضور دارد، بدون اینکه کسی او را از واقعه با خبرکرده باشد، در دفترش اين گونه مينويسد: « امروز يكي از بچهها #شهيد شد.» و کنج خانه زانوی غم بغل می کند.
وقتی خواهر دلیل ناراحتی اش را می پرسد، سید جواب می دهد: «يكي از بچهها شهيد شده» و وقتی خواهر می خواهد نام شهید را بداند، سید می گوید : «بعداً ميفهمي.» و عصر همان روز #خبر شهادت شهيد غلامرضا آلويي را به سید می دهند
شب قبل از #اعزام ، آقا سید هبت الله آمد پیش من و گفت: پیکر سید جمشید پانزده روز بعد از شهادت من پیدا می شود.»دقیقاً پانزده روز پس شهادت «سید هبت الله» #پیکر فرمانده محبوب گردان بلال «سیدجمشید صفویان» روی دوش شهر به گلزار شهیدآباد رفت.
سید هبت در تاریخ بهمن ۶۵ به شهادت می رسد و چند روز قبل از شهادتش در دفترچه اش اینگونه می نگارد:
«بسمه تعالی
سید هبت الله فرج الهی شهادتت مبارک»
پس از شهادت ، کارسختی نبود که بفهمند سید قبل از شهادت خبر #پروازش را از چه کسی گرفته است، مخصوصاً عارف شهید سیدرضا پورموسوی که خود سال ۶۷ به شهادت رسیداز این راز بهتر از بقیه آگاه بود.
🗣راوے:خواهرشهید
#شهیدهبت_الله_فرج_اللهی 💐
🌷🌷🌷 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷