🔖 #اطلاعیه_مراسم:
امام کاظم(ع) میفرمایند:
بدانید که بهای تن شما مردم، جز #بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.
شهادت مظلومانه ی هفتمین مولای غریب شیعیان تسلیت باد.
#اطلاعیه
#امام_زمان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔️ https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖#تسلیت
◼️ کاظمین را که یاد میکنم، یاد غربتِ کسی میفتم که یک عمرزندانی بود ولی یک دنیا را با دخیل خود آزاد کرد...
✍🏻 حسینی
شهادت امام هفتم شیعیان، امام موسی کاظم علیه السلام را محضر حضرت ولی عصر عجل الله و شیعیان تسلیت عرض میکنیم.🥀🕯
#شهادت_امام_موسی_کاظم
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #روزشمار_میلاد_باران:
💢 امام صادق (علیه السلام):
نَزَلَتْ فی القائِمِ مِن آلِ مُحَمَّدٍ، هُوَ ـ وَ اللّهِ ـ المُضطَرُّ! إذا صَلَیٰ فِی المَقامِ رَکعَتَینِ وَ دَعا إلَی اللّهِ عز و جل فَأَجابَهُ، وَ یَکشِفُ السّوءَ وَ یَجعَلُهُ خَلیفَةً فِی الأرضِ.
این آیه در مورد قائم از آل محمّد(ص) نازل شده است. به خدا سوگند، مضطر اوست. هنگامی که در «مقام ابراهیم»، دو رکعت نماز بگزارد و دست دعا به سوی خدا بردارد، خدا دعایش را اجابت می کند و بدی را بر می دارد، و او را جانشین خویش در زمین می گرداند.
📚 تفسیر القمی، ج۲، ص۱۲۹
#روزشمار
#ظهور
#ماه_رجب
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖#داستان_تقسیم
بسم الله الرحمن الرحیم
✍محمدرضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
««قسمت پنجاهم»»
استانبول
بابک لباسشو پوشید و از خانه خارج شد. هنوز چند قدم از خانه خارج نشده بود که ثریا برای بابک تماس گرفت و شروع به حرف زدن کردند.
ثریا: ظهر ببینمت.
بابک: چشم خانم. الانم وقت دارم.
ثریا: کجایی؟
بابک: تو خیابون. تازه از خونه اومدم بیرون.
ثریا: همون ظهر میبینمت.
اینو گفت و قطع کرد. بابک به مسیرش ادامه داد. وارد کافه ای شد و یه قهوه بی شکر سفارش داد. خیلی با احتیاط، در حالی که حواسش به دوربین کافه بود، گوشی همراهش درآورد. وارد واتساپ شد و نقطه ای در صفحه ای گذاشت و ارسال کرد.
چند لحظه بعد، فقط یک کلمه در جواب اون نقطه اومد. نوشته بود: لیست!
بابک هم نقطه و هم کلمه لیست را حذف کرد و از نت خارج شد و گوشیشو گذاشت تو جیبش. همون لحظه هم قهوه اش اومد و همین طور که قهوه اش میخورد، به این فکر میکرد که چطوری میتونه از کاغذی که ثریا به زندیان داده بود مطلع بشه؟ تا ظهر سه چهار ساعت فرصت داشت. تصمیم گرفت خوب فکر کنه تا راهی پیدا کنه. اما هر چی فکر کرد، چیزی به ذهنش نرسید. نیم ساعت مونده بود به وقت قرارش با ثریا، ماشین گرفت و به طرف خونه ثریا میرفت که یه لحظه یه فکری به ذهنش خطور کرد و لبخند خاصی گوشه لبش نشست.
وقتی به درِ آپارتمان ثریا رسید، در زد و لحظاتی بعد، ثریا در را باز کرد و دعوتش کرد داخل. وقتی نشستند، زن خدمتکاری که سن و سال زیادی هم نداشت و خونه ثریا کار میکرد، جلوتر آمد. ثریا بهش گفت: حلما دو تا چایی!
وقتی حلما برای ریختن و اوردن چایی رفته بود، بابک مثل برج زهرمار نشسته بود و حتی به ثریا هم نگاه نمیکرد. ثریا ازش سوال کرد: اون شب بعد از جلسه کجا رفتی؟
بابک با صدای آروم و بی حوصله گفت: برگشتم خونه. حوصله نداشتم جایی برم.
ثریا گفت: وقتی باهات حرف میزنم، نگام کن و با صدای بلند و رسا جوابمو بده.
بابک چشم از اطراف برداشت و به صورت ثریا زل زد و گفت: ببخشید.
ثریا گفت: چته؟ تا حالا اینجوری ندیده بودمت.
این سوال ثریا هنوز تمام نشده بود که بابک گفت: خانم میشه کلا منو دیگه سراغ آقای زندیان و خانوادش نفرستید؟
ثریا دقیق تر به بابک نگاه کرد و گفت: چی شده؟
بابک گفت: میدونم که نباید سوال شما رو بی جواب بذارم اما وقتی اونا رو میبینم، حالم ... راستش ... نمیدونم ...
ثریا گفت: درست جوابمو بده ببینم چی شده؟
بابک هول شد و گفت: چیزی نشده. بدبه دلتون راه ندید.
بابک اینو گفت و بغض کرد و زد زیر گریه. ثریا که تا حالا بابکو اینجوری به هم ریخته ندیده بود با تعجب پرسید: چی شده که گریه ات دراومده؟! زندیان حرفی زده؟
بابک اولش هیچی نگفت. همون لحظه حلما چاییو آورد. بابک با دیدن حلما اشکشو پاک کرد که مثلا گریشو نبینه. ثریا به حلما اشاره کرد که چاییو بذار و برو. حلما هم رفت. ثریا دوباره از بابک پرسید: چی شده؟ همه چیو برام توضیح بده!
بابک صورتشو پاک کرد و گفت: راستشو بخواید ... من ... نمیدونم چطوری بگم ... در دیدارهایی که با آقای زندیان و خانواده شون داشتم، چشمم به دختری خورد که ... حس کردم ...
ثریا فورا گفت: حتی حرفشم نزن!
بابک که خشکش زده بود، فقط به صورت ثریا زل زد و هیچی نگفت.
ثریا ادامه داد و گفت: از اینکه دست به عمل و اقدام احمقانه ای نزدی و مشخصه که من اولین نفری هستم که از این ماجرا خبر داره، آفرین داری. از اینکه بلندپروازی و یه دختری تو خونه زندیان چشمتو گرفته، اینم آفرین داره. اما کلا قیدشو بزن. نمیدونم کیه و کدوم دختره که چشمتو گرفته! اما ...
ثریا بلند شد و چرخی در اتاق زد و جلوی پنجره اتاقش ایستاد. چند لحظه سکوت کرد و بعدش گفت: من بهت گفتم که بیایی اینجا چون کارت دارم. کارمم مرتبط با زندیان هست. اما با حس و حال الانت دیگه مطمئن نیستم که بتونی انتخاب درستی برای این کار مهم باشی.
بابک که فهمید زیاده روی کرده، هول شد و از جاش بلند شد و گفت: خانم من قصد جسارت نداشتم. چون تا حالا سرِ سوزنی از شما چیزی مخفی نکردم حرف دلمو پیش شما زدم. اینم هر چی شما صلاح بدونید. اگه میگید قیدشو بزنم، خب میزنم. این همه سال قیدِ همه چیو زدم، اینم روش.
ثریا رو کرد به طرف بابک و گفت: خودتو برای یه سفر آماده کن.
بابک با تعجب پرسید: کجا به سلامتی؟!
ثریا گفت: ایران!
جلسه اون روز بابک با ثریا تمام شد و خبر ماموریت بابک به ایران به محمد و بچه هاش رسید. درجلسه ای که عصر یک روز دوشنبه در اتاق کار محمد بود، درباره این موضوع گفتگو کردند.
محمد گفت: عادی نیست. چرا باید بابکو بفرستند ایران؟
سعید: اصلا مگه وضعیت بابک سفید شده که ازش خواستن برگرده ایران؟
#قسمت_پنجاه
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 @mohamadrezahadadpour
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖#مکالمات_عاشقانه
فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰٓ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ
پس [موسی] دامهایشان را [به جهت كمك كردن به آن دو] آب داد، سپس به سوی سایه برگشت و گفت: ای پروردگار من به آنچه از خیر بر من نازل میكنی نیازمندم. (۲۴)
قصص - 24
#هرروزباقرآن
#با_من_حرف_بزن
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #اطلاعیه_مراسم:
امام کاظم(ع) میفرمایند:
بدانید که بهای تن شما مردم، جز #بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.
شهادت مظلومانه ی هفتمین مولای غریب شیعیان تسلیت باد.
#اطلاعیه
#امام_زمان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔️ https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 #بنات_الزینب:
به عشق آسمان زندگی کن...
زمین لیاقت جبران ندارد.
📽 کلیپی که بارها و بارها ارزش تماشا دارد...
#بنات_الزینب
#جشن_افتتاحیه
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 #درس_زندگی:
※ رفت خدمت امام کاظم علیهالسلام
اما ایشان او را نپذیرفت!
گفت من رفیق صمیمی امام هستم... چرا؟
علّت را از زبان امام بشنوید.
#شهادت_امام_کاظم
#امام_زمان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #روزشمار_میلاد_باران:
💢امام باقر (علیه السلام):
فَيَا طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَهُ وَ كَانَ مِنْ أَنْصَارِهِ
خوشا به حال کسی که او (قایم آل محمد عج) را درک کند و از یاران او باشد.
📚الغیبة للنعمانی، ص۲۳۵
#روزشمار
#ظهور
#ماه_رجب
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖#داستان_تقسیم
بسم الله الرحمن الرحیم
✍محمدرضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
««قسمت پنجاه و یکم»»
محمد: نه. اگه بخوان هوایی و با هویت جعلی بفرستنش، ینی دارن از اونجا دورِش میکنند و یه خبرایی هست که بابک نباید اونجا باشه. اما اینم منطقی نیست. خب اگه بهش شک داشته باشن، یا امتحانش میکنن یا سرشو میکنن زیرِ آب. با کسی شوخی ندارن که.
سعید و مجید دوتاشون ساکت شدند و فقط به محمد نگاه کردند. مجید گفت: آقا شاید بابک یه حرکت اضافه کرده!
محمد به مجید دقت کرد و گفت: بیشتر توضیح بده!
مجید گفت: میگم شاید ثریا میخواسته تهدیدش کنه اما بابک دوزاریش کج بوده و فکر کرده دارن میفرستنش ماموریت. چون هیچ جوره اومدن بابک به ایران توجیه نداره.
محمد تو فکر رفت و حرفی نزد.
دو روز بعد، بابک جلوی ماشین ثریا سبز شد. خالد بابکو دید و براش بوق زد. ثریا به خالد گفت: وایسا ببینم چی میگه؟
بابک به ماشین ثریا رسید. ثریا شیشه را کشید پایین و گفت: چی شده بابک؟
بابک گفت: باید حرف بزنیم خانم! ینی ... ببخشید ... خواهش میکنم یه وقت بذارین که دو دقیقه صحبت کنیم.
نیم ساعت بعد، ثریا و بابک در کافه نزدیک آپارتمان ثریا نشسته بودند روبروی هم و گفتگو میکردند. ثریا گفت: اگر الان چیزی غیر از این میگفتی، کارِت تموم بود و میفرستادمت تو دهن شیر که دیگه نتونی برگردی. مگه یادت ندادن که حتی اجازه عشق و عاشقی نداری؟ میخواستم بفرستمت ایران چون دیگه برام تموم شده بودی.
بابک گفت: خانم ... ببخشید ... اما کدوم عشق و عاشقی؟
ثریا با تعجب پرسید: ینی چی؟ مگه نگفتی یه دختری تو خونه زندیان ...
بابک فورا گفت: دروغ گفتم.
وقتی بابک دید ثریا خیلی داره بد نگاش میکنه گفت: بهم حق بدید. من دلگیر شده بودم. چون منو از جلسه ای که تا نقطه نود و نه پیش برده بودم و همه زیر و بمِ پروژه راضی کردن زندیان انجام داده بودم، بیرون کردید و حتی فکر نکردید چقدر همین خالدِ بدرد نخور، مسخرم میکنه که از جلسه انداختینم بیرون! من حرف از یه دختری زدم که اصلا ندیدم و وجود نداشت. اگرم وجود داشته باشه، من خبر ندارم. خانم من این کارِ احمقانه رو کردم که بگم به اونا وابسته ام و واقعا هم وابسته ام. اما حد خودمم میدونم و هیچ وقت به وصلت با خاندان زندیان فکر نمیکنم. اما لطفا شما هم بیشتر هوای منو داشته باشید. وسط یه جلسه فوق العاده مهم که دارم میوه تلاشمو میچینم، نگید پاشو برو بیرون که از اینجاش به بعد نامحرمی!
ثریا گفت: کافیه. احمقانه ترین روش برای نشون دادن خودت انتخاب کردی! بخاطر همین اگر نمیفهمیدی که دارم میفرستمت تو آتیش، دیگه رهات میکردم و به دردم نمیخوردی.
بابک سرشو انداخت پایین و گفت: ببخشید. دیگه تکرار نمیشه.
ثریا یه تیکه از کیکشو خورد و گفت: اون روز میخواستم بهت یه ماموریت مهم بدم. الان بهت میگم. اتفاقا درباره زندیان هست.
بابک خودشو جمع و جورتر کرد و گفت: بفرما خانم.
و ثریا شروع کرد بابکو در خصوص ماموریت مهمش توجیه کرد.
#قسمت_پنجاه_و_یک
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 @mohamadrezahadadpour
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #گزارش_تصویری:
کاظمین یعنی: "رضا" آه میکشد و زمین دور از چشمِ "معصومه" بر خود میلرزد...
حسینی
#شهادت_امام_کاظم
#امام_زمان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖#مکالمات_عاشقانه
... لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا
... اوست که بر همه جهانهای پیش رو و پشت سر ما و بین آنها هر چه هست به احاطه علمی آگاه است و پروردگارت هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد.
مریم_۶۴
#هرروزباقرآن
#با_من_حرف_بزن
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔️https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #ادمین_نوشت
این روزها حس کسی رو دارم که بهش میگن بلیط ها داره تموم میشه، جا نمونی!
آخه از نظر من ماه رمضان یه سفر جذاب به سمت خالص تر شدنه.
که بلیطش رو تو ماه رجب میفروشن!
خوش به حال اونایی که بلیط شون رو رزرو کردن.
فکر کنم من هنوز آخر صفم!
🔖#خبرهای_خوب
بومی سازی کاشت حلزون گوش
🔹 محققان #جوان ایرانی توانستهاتد با بومی سازی کاشت حلزون گوش ضمن جلوگیری از خروج میلیونها #دلار ارز از کشور، رویای شنیدن را برای بسیاری از کودکان #ناشنوا ایرانی محقق کنند.
🔹این #حلزونها با قابلیت استفاده طولانی مدت بدون نیاز به #شارژ باطری، برخورداری از فناوری روز دنیا، وزن کم و ابعاد کوچک میتوانند با محصولات خارجی در بازارهای #جهانی رقابت کنند.
💢 این خبرها رو جایی پخش نمی کنند پس شما رسانه باشید.
#ایران_قوی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #روزشمار_میلاد_باران:
💢 امام موسی کاظم (علیه السلام):
إِذَا فُقِدَ اَلْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ اَلسَّابِعِ فَاللَّهَ اَللَّهَ فِي أَدْيَانِكُمْ لاَ يُزِيلَنَّكُمْ أَحَدٌ...
هنگامی که پنجمین فرزند وصی هفتم از دیدگان ناپدید شود، از خدا بترسید و به او پناه ببرید در مورد دین خود، مبادا کسی شما را از دینتان دور کند.
📚 الکافی، ج۱، ص۳۳۶
#روزشمار
#ظهور
#ماه_رجب
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #اطلاعیه_مراسم:
گویی که زصخره ها صدا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
ای خسته دلان منتظر ، گوش کنید
آوای محمد از حرا می آید
مبعث، عید شکوفایی خوشبوترین گل هستی، با شما مبارک😍🎉
#اطلاعیه
#مبعث
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔️ https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 #عیدتان_مبارک:
ذکر لبت را به لااله الا الله تَر کن
که محمد" ص" با چراغی از جنسِ مهرورزی؛
تو را با خدای تو نزدیکتر میکند.
مبعث است و تو زيارت امیرالمؤمنین میخوانی و این یعنی هر جا که محمد باشد، علی هم آنجاست.
✍ حسینی
🎉عید مبعث بر همه شما عزیزان مبارک 🎉
#عید_مبعث
#ماه_رجب
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f