🔖#داستان_تقسیم
بسم الله الرحمن الرحیم
✍محمدرضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
««قسمت نود و دوم»»
لندن
ثریا در اتاقش بود و بلند بلند با تلفن حرف میزد. بابک از راه رسید و وقتی به درِ بسته اتاق ثریا رسید، روی کاناپه نزدیک اتاق نشست و به حلما گفت: لطفا یه لیوان نسکافه!
حلما رفت و بابک همین طور که سرش تو گوشیش بود همه حواسش رو جمع صداهای بلند ثریا و گفتگوش با کسی کرد که صداش رو بلندگو بود:
«ثریا: نمیدونم. تو که جات بد نیست. رفتی جای بابام. داری با یه هلدینگ بزرگ و بی رقیب عشق و حال میکنی.
طالعی: گفتی زنتو بده. دادم. گفتی دخترو بده. دادم. گفتی پاشو برو تو دهن شیر. رفتم. چرا الان باید جهنمی رو تجربه کنم که همیشه از روبرو شدن باهاش میترسیدم؟ چرا؟ این حق من نیست!
ثریا: اصلنم جهنم نیست. مگه ازت چی خواستم؟ گفتم شوهر جدید زنِ قبلیت دیگه جایی نمیتونه مربی گری کنه. اسمش رفته تو لیست سیاهِ رژیم. ازت خواستم که تا وقتی که کارای اقامتش تو دبی آماده میشه، بگیریش زیرِ پر و بال خودت. اسم این جهنمه؟
طالعی: وقتی زنت که هنوز ازش طلاق نگرفتی و بیست ساله که هنوز اسمش تو شناسنامته، پامیشه بزک دوزک میکنه و با یه نره خر میاد میشینه تو هلدینگت و جلوی تو به مثلا عشقش میگه هانی، ینی تو و بابات و تشکیلات و زنم و دوستش و همتون دارین به من و احساسم میخندین!
ثریا: اینجوری فکر نکن. اون فوتبالیستی که دیروز قهرمان بوده و امروز نمیتونه سرمربی یه تیم خوب بشه، زنت با اون کاری کرد و جوری تو این سالها تربیتش کرد که الان میتونیم به عنوان یه لیدر و یه اسطوره ازش اسم ببریم. همون اسطوره ورزشی الان داره کاری میکنه و جوری با توییت هاش به بچه ها خط و روحیه میده که صد تا دختر تشکیلاتی خودمون نمیتونه ملتو تو خیابون نگه داره! تو کار بزرگی کردی طالعی. اما کار بزرگتر رو زنت کرد که بیست سال از تو و دخترش دور شد تا بتونه دلِ همین کسی که داری بهش میگی نره خر به دست بیاره و الان بندازه به جون رژیم!
طالعی نفس عمیقی کشید و گفت: خب دخترمو چی میگی؟ شبنم کجای بازیه؟
ثریا با حالت بدجنسی و نوع خاصی از لبخند گفت: اما شبنم جون خودم ... طالعی یادته یه روزی بابام بهمون میگفت کار درست و موفق هزینه داره و هر چی کار بزرگتر، هزینه اش هم بیشتر! یادته؟
طالعی گفت: خب؟
ثریا گفت: اینو بهت میگم ... چون بهت اعتقاد دارم و میدونم که جنبه شنفتنش داری! شبنم با وجهه بزرگ اجتماعی و سیاسی که در عرصه بین المللی کسب کرده، میتونه بلندترین صدای انقلابِ ارتش آزاد زنان ایران باشه.
طالعی: ثریا درست حدس زدم؟
ثریا: اون که یه زنِ ناشناخته شهرستانی بود، اونجوری تونستیم رو خبرِ مرگش علیه رژیم مانور بدیم و اسراییل هم با همون تونست برجامو بفرسته هوا و این همه کشته و زخمی و خسارت به رژیم و ایران وارد بشه ... تصور کن اگه الههی جنگ و انقلاب در ایران یه دخترِ کوردِ باسوادِ ژورنالیستِ زیبایِ بهایی باشه! چقدرررر میشه تو دنیا حرف زد و تا سالها علیه ایران برنامه چید و بهره برداری کرد.
طالعی: ثریا قرارمون این نبود!
ثریا: ما اصلا با هم قراری نداشتیم. ولی مگه بده؟ بعدش تو به عنوان یک سرمایه گذارِ بهایی و صاحب یه هلدینگ بزرگ و اهل هنر و اهل حمایت و سرمایه گذاری رو هنرمندان و سینمای ایران که دخترشو در این راه فدا کرده اما مثل کوه ایستاده، دنیا و سازمان ملل و اروپا و آمریکا دعوتت نمیکنن برای سخنرانی؟ مورد حمایت تمام سازمان های حقوق بشری دنیا قرار نمیگیری؟ نمیشی پدر معنویِ جریانِ انقلابِ زنان آزادِ ایران؟
وقتی ثریا سکوت و انفعالِ طالعی رو دید، گفت: طالعی بهتره وقت همدیگه رو بیشتر از این نگیریم. برو به جای اینکه به زن سابِقِت و دوس پسرش و دختر قهرمانت فکر کنی، فکر جذب مخاطب بیشتر برای اپلیکیشن های فیلم و سریالت باش. کاری کن بعد از سه چهار سال، رو دست همه اپ ها بزنه و بشی امپراتورِ سینمای خاورمیانه.
ثریا اینو گفت و بابک دیگه صدایی از مکالمه اون دو تا با هم نشنید.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶
تهران-مجیدیه
در یه خونه قدیمی و با معماری سنتی، دو تا اتاق بالا بود و یه زیرزمین پایین. دستشویی و حمام گوشه حیاط بود. یکی از اتاق ها را کرده بودند آشپزخونه و در یکی دیگه اش مینشستند.
اصل که پیرمردی با محاسن بلند و سفید بود و بالای نود سال به نظر میرسید روی تک مبل نشسته بود و روبروش مهشید و زندیان نشسته بودند. شبنم هم گوشه اتاق نشسته بود و مثل کسایی که از قحط گرفته باشند داشت شام میخورد.
#قسمت_نود_و_دو
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔@mohamadrezahadadpour
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2
🔖 #مکالمات_عاشقانه
🌷مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا ۖ وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
دری که خدا از رحمت به روی مردم بگشاید هیچ کس نتواند بست و آن در که او ببندد هیچ کس جز او نتواند گشود، و اوست خدای بیهمتای با حکمت و اقتدار.
💫 فاطر _ آیه ۲
#هرروزباقرآن
#با_من_حرف_بزن
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖#دعای_روز_بیستم
بسم الله الرحمن الرحیم
🧡 اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَهِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینهِ فی قُلوبِ المؤمِنین.
#رمضان
#ماه_رمضان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #اطلاعیه
این روزها؛ #قدر پدر بودنت را بیشتر میفهمیم...
دستانت را بیشتر از پیش بر سرمان احساس میکنیم
و دلمان، نجف را دوباره از نو میطلبد
و تو را بیشتر از پیش میخوانَد " #پدر"
✍ خانم م.حسینی
◼️ مراسم عزاداری روز شهادت امام علی علیه السلام ◼️
⛔️ از پذیرش پسران بالای سه سال معذوریم.
#شب_قدر
#ماه_رمضان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #خاطرات_شبهای_قدر:
🔰 قسمت دوم.
بالاخره رسیدیم
قسمت خانم ها از آقایان جدا شد
با همسرم خداحافظی کردم و وارد یک سالن بزرگ شدم
با اینکه بخش مهدکودک جدا بود
مادران زیادی نوزاد به بقل قدم میزدند!
گاهی صدای گریه نوزادی بلند میشد
شاید مادر معذب میشد
اما باید #مادر باشی تا بفهمی عجب دغدغه بزرگی است
در تقدیر فرزندت با خط درشت بنویسند:
"شیعه ی اثرگذار علی علیه السلام بود!"
سخنرانی شروع شد
سخنرانی یکی از مربی های آرمان!
عجب مسئولیت سنگینی است تربیت سربازان امام زمان!
از عاقبت به خیری گفت
از ابن ملجم مرادی، از دو ویژگی بزرگی که موجب سقوطش شد!
غرور و عادی بودن روابط با نامحرم.
اصلا آن شب همه چی به آرمان برمیگشت
از تواضع آرمان گفت
از عاشق علی و ولی بودنش...
"آرمان خیلی درسخوان بود،
همیشه می گفتیم حتما یکی از بهترین ها خواهد شد.
اما آنقدر متواضع بود که یک روز آمد و گفت:
بچه ها چه کاری روی زمین مونده؟!
گفتند:
مهدکودک."
و آرمان لحظات مناجات و اشکش را با سرگرم کردن کودکان معاوضه کرد!
"او خوب میدانست عاقبت خدمت به عزاداران علی علیه السلام، شهادت است"
#اینان_جوانان_زینب_اند
#شهید_آرمان_علی_وردی
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#شب_قدر
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #سخنرانی:
🔰 در شب قدر سطح دعاهایمان را بالا ببریم،
صحبت از بخشش #گناه نیست،
خداوند همان ابتدا می بخشد...
صحبت از #همراهی امام زمان (عج) هست
امشب یک #دل_شکسته می خواهد تا #اتصال باطنی به حضرت ایجاد بشود...
🎙 سخنرانی سرکار خانم نظری
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #اطلاعیه:
شما هم به ویژه ترین مراسم ماه مبارک رمضان دعوتید!
گاهی تنها یک #دعا کافیست تا همه چیز عوض شود....
⚜️مراسم احیا شب های قدر
از پذیرش پسران بالای ۳ سال معذرویم🚫
همراه خود بطری آب داشته باشید.
#مراسم_احیا
#ماه_رمضان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 #هرروز_غروب_با_شهدا :
🌹فرازی ازوصیت نامه شهید:
بادرود به رهبرانقلاب وبنیانگذار جمهوری اسلامی وبت شکن زمان امام خمینی.
پدرومادر عزیزم امیدوارم حالتان درسایه خداوند بزرگ ومتعال سالم وسلامت باشد.
اگر ازاحوال من بخواهیدشکرخدا جای نگرانی نیست،فقط نگرانی از طرف شماست.مادرامیدوارم که حالت خوب باشد و ای پدرم امیدوارم خداوندبه شماصبر دهد.
از آن کسانه که با ما می آمدند خیلی از آنها شهید شده اند و به لقاءالله پیوسته اندولی دراینجاشهادت کم است وکمتر کسانی لیاقت آن را دارند ومن هم از آن دسته هستم.
شایدخداونددارد مارا امتحان میکند وخود مارا دراین آفتاب سوزناک گذاشته است چون همه کارها دست خداست.
راستی احوال فامیل وآشناهارابنویسید که چه اتفاق هایی افتاده است وآیاکسی درمحل ما شهید شده است یه نه.
از طرف من به اکبر،مهرداد،زنعمو و عمو وتمام آشناها و فامیل سلام برسان و از روی مریم و یونس ببوسید و به یونس بگوئید که درسهایش راخوب بخواند.
🔰برای شهید داوودبهروش صلوات و فاتحه ای قرائت بفرمایید.
#شهید_داوود_بهروش
#شهیدانه
#صلوات
#هرروزباشهدا
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f