eitaa logo
کانال انتظار
3.9هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
14.9هزار ویدیو
86 فایل
کانال در ذیل قرارگاه مطالبات مقام معظم رهبری با هدف تبیین دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی درحوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ومذهبی فعالیت مینماید کپی مطالب با ذکر صلواتی نذر ظهور آزاد میباشد @Zohoremahdi خادم کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
از خواهرشهید: عارفی تنها پسر خانواده‌مان بود. ما اصالتاً اهل تربت جام از شهرهای مرزی خراسان رضوی هستیم. اما از سال 1374 به بعد به علت انتقال پدرم که در وزارت کشور و در بخش فرمانداری استان کار می‌کرد به مشهد رفتیم و ساکن آنجا شدیم. پدرم اسم را به علت ارادتی که به محمد(ص) و شهید امام راحل داشت انتخاب کرد. پدر همیشه می‌گفت به معنی 🍃⚘🍃است. چون تک‌پسر خانواده بود، پدر و مادرم دوست داشتند او همیشه در همه کارهایش بدرخشد. در دوران کودکی هم مصطفی نسبت به همسالان خودش خلقیات خاصی داشت و از نبوغ بالایی برخوردار بود. کم حرف می‌زد و در مسائل مورد علاقه‌اش کنکاش می‌کرد. از همان بچگی به لباس بسیج و سپاه علاقه داشت واگر ما می‌خواستیم با او عکس خانوادگی بیندازیم ترجیح می‌داد در این لباس و با انداختن چفیه به گردن عکس بگیرد. از همان ابتدا روحیه مدیریت و رهبری گروه را در اردوهای بسیج به عهده داشت و علاقه او به نماز و روزه قبل از سن تکلیفش بود.
اما امام رضا(ع) جور کرد و اسفندماه همان سال 81 با هم ازدواج کردیم. ما حدود 13 سال در کنار یکدیگر عاشقانه زندگی کردیم. اول اسفند 81 با هم ازدواج کردیم و 24 اسفند ماه 94 هم شهید شد. حاصل ازدواجمان دو پسر به نام طاها 12 ساله و امیر علی سه و نیم ساله است. عارفی سال 90 برای اولین بار عتبات عالیات و شهر رفته بود. در عشق و علاقه‌اش به اهل بیت گل کرده بود. می‌گفت آنجاست که با اهل بیت(ع)🍃⚘🍃بیشتر انس می‌گیری. شیعه‌ها بیشتر توجه را به خود جلب کرده بود.
البته به فرمانده بی‌سیم زدند که داریم. استعاره «علمدار» در مورد زخمی‌ها به کار برده می‌شود. هرچقدر هم که به خود بی‌سیم زدند که «طاها، طاها» کسی جواب نداد و پس از گذشت 30 ساعت شهید در سنگر توسط هریری⚘ از همرزمانش به عقب منتقل شد. هریری از هیبت شهید عارفی گفته بود: مانند ابوالفضل🍃⚘🍃 دست در بدن نداشت و خون گرم تمام تنش را فراگرفته بود. بسیار زیبایی هم بر چهره داشت. قبل از شهادت خود خطاب به همرزمانش گفته بود: از این تعداد پنج نفری که با هم هستیم یکی‌مان خمس این راه می‌شویم ولی آن کسی که به می‌رسد وقتی سرش در دامان امام حسین(ع)🍃⚘🍃 قرار گرفت لبخند بزند. از تعداد که به مشهد آورده بودند فقط لبخند بر لب داشت. سرانجام مصطفی عارفی هم در تاریخ 1395/02/05 در تدمر_سوریه به آرزویش که همانا بود رسید. مزار مشهد بهشت رضا(ع)قطعه15 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهیدسرفراز 💠 شهید مصطفی عارفی💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ تکاوران جنگ نرم قرارگاه عملیاتی لشکرخط شکن ۷۷خراسان
🔹عكسی بسيار شورانگيز و پر رمز و راز: اين عكس متعلق به كربلايی سيد مصطفی صادقی است كه يك بيت شعر هم با دست خطش باقی مانده است: "نرخ رفتن به سوريه چند است؟ قدر دل كندن از دو فرزند است" آخرین نفر پدرش با او روز سه شنبه صحبت کرده بود و ساعت ۴ صبح چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی صحبت کردم، چون تقریبا سه ماه از رفتنش می‌گذشت خیلی دلتنگش بودم، حرف که می‌زدیم گفتم: "مصطفی جان! مواظب خودت باش خیلی دلم برایت تنگ شده" گفت: "مادر! من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام می‌شود" باور کنید الان هم با اینکه پسرم شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س)، می‌دانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده... مصطفی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۵ به منطقه مقاومت سوريه اعزام و در تاريخ ۱۳۹۶/۳/۱۶ مصادف با يازدهم ماه مبارك رمضان در وقت افطار در حماء به دست تكفيری های جنايتكار به درجه رفيع نائل آمد...