زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📒#سه_دقیقه_در_قیامت 9⃣2⃣#قسمت_بیست_نهم 🔻#مدافعان_وطن 🔸بچه های اصفهان را به ایران منتق
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
📒 #سه_دقیقه_در_قیامت
0⃣3⃣#قسمت_سی_ام
🔻ادامه #مدافعان_وطن
🔸 یک انتحاری وهابی خودش را به اتوبوس سپاه میزند و ده ها رزمنده را که ماموریتشان به پایان رسیده بود را به شهادت میرساند...
🔺سراغ رفقا را گرفتم، روز بعد لیست شهدا ارسال شد، علی خادم و اسماعیل کرمی هر دو در میان شهدا بودند...
🔹البته بعد از شهادت دوستانم راهی مرزهای شرقی شدم. مدتی را در پاسگاه های مرزی حضور داشتم، اما خبری از شهادت نشد.
🔻یک روز دو دو پاسدار را دیدم که به مقر ما آمدند، با دیدن آنها حالم تغییر کرد..
من هر دوی آنها را دیده بودم که بدون حساب و در زمره شهدا و با سرهای بریده شده راهی بهشت بودند..
🔸برای اینکه مطمئن شوم به آنها گفتم: نام هر دوی شما محمد است درسته؟
آنها تایید کردند و منتظر بودند که من حرف خود را ادامه دهم اما بحث رو عوض کردم و چیزی نگفتم.
🔹در روزهای پس از حضور در سوریه ، در اداره مشغول به کار شدم ، با حسرتی که غیر قابل باور است
یک روز در نماز خانه اداره دو جوان را دیدم که در کنار هم نشسته بودند ،جلو رفتم و سلام کردم.
🔸خیلی چهره آن ها برایم آشنا بور،به نفر اول گفتم: من نمی دانم شما را کجا دیدم، ولی خیلی برایم آشنا هستید،می تونم فامیلی شما را بپرسم؟
🔻نفر اول خودش را معرفی کرد،تا نام ایشان را شنیدم ،رنگ از چهره ام پرید!
یاد خاطرات اتاق عمل و...افتادم ،بلافاصه به دوست کناری او گفتم : نام شما هم باید حسین آقا باشه،درسته؟
🔹او هم تایید کرد منتظر شد تا من بگویم که از کجا آنها را می شناسم ،اما من حالم منقلب شده بود، خداحافظی کردم و از کنار آنها بلند شدم.
▫️خوب به یاد داشتم که این دو جوان پاسدار را باهم دیدم که وارد برزخ شدند و بدون حسابرسی اعمال راهی بهشت شدند،هر دو باهم شهید شده بودند در حالی که در زمان شهادت مسئولیت و فرماندهی داشتند!
🔸باز به ذهنم مراجعه کردم، چند نفر دیگر از نیروها برایم آشنا بودند، پنج نفر دیگر از بچه ها که الان در اداره در واحد های مختلف مشغول هستند،و من عروج آنها را هم دیده بودم ،که باهم به شهادت می رسند، و چند نفری را خارج از اداره و.....
🔹دیدن هر روزه این دوستان بر حیرتم می افزاید،خدایادنکند مرگ ما شهادت نباشد
به قول برادر علیرضا قزه:
تا چند نشینیم به پشت در بسته
وقتیکه غزل نیست شفای دلِ خسته
ماندیم چه دلگیر و گذشتند چه جانسوز
آن سینه زنانِ حرمش دسته به دسته
میگویم و میدانم از این کوچهی بن بست
راهیست به سر منزل دلهای شکسته
در روز جزا، جرأت برخاستنش نیست
پایی که بر آن زخم عبوری ننشسته
قسمت نشود روی مزارم بگذارند
سنگی که گل لاله بر آن نقش نبسته
#پایان...
࿐᪥🔆﷽🔆᪥࿐
🔻چند نکته لازم به یاد آوری است
▫️اولا :کتاب از لحاظ واقعی بودن اگر منطبق بر احادیث و روایت نبود ما اصلا داخل کانال نمی گذاشتیم
▫️ثانیا:آیت الله مصباح هم فرمودن بهتر بود اسم کتاب سه دقیقه در عالم برزخ بود نه قیامت...
🔻ولی از اونجا که این بنده خدا به حساب و کتاب اعمال رسیده بوده و قرار نبوده برگردد عوالم برزخ رو ندیده ناشر کتاب تصمیم میگیرد اسم کتاب سه دقیقه در قیامت باشه.
▫️سوما:نکته جالب دیگه اینکه ما همیشه حتی از بچگی چیزی به نام "نامه اعمال" شنیده بودیم ، شاید تلنگری باشد
حتی یکی علمای دینی هم خواب دیده بود که حضرت معصومه علیها السلام در خواب فرمودند :
بیشتر مشکل مردم این هست که قیامت را جدی نمیگیرند،در این مورد کار کنیم....
بهر حال هر کی خوند این کتاب رو، واقعا رزق معنویش بود و شک نکنید که انتخاب شدید برای تغییر و تحول...
🤲 ان شاءالله که خداوند توفیق خدمت خالصانه،دوری از ریا،گناه و مخصوصا دوری از حق الناس رو قسمت همه مون بکنه
🤲التماس دعای فرج
#یادمرگ
#اللهم_عجِّل_لِوَلیک_الفرج
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅