💠 منتظران راستین
🔸 #منتظران_راستين، بخش هاي وسيعي از اوصاف اينها به صورت شرح و تفصيل و بخش هايي از عصاره فضيلت اينها هم به صورت اجمال و متن در قرآن کريم آمده است؛ قرآن کريم از اينها به عنوان مجاهد، مهاجر، مؤمن، اهل نماز، اهل روزه، اهل حج، اهل خمس، اهل زکات و مانند اين ياد کرد که اينها تفصيل آن مُجمل و شرح آن متن است.
🔸 فرمود کساني به مقصد مي رسند و مقصود را در مقصد مشاهده مي کنند که ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾،[1] ﴿لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾؛[2] فرمود عالِم به مقصد برسد دشوار است، عاقل به مقصد برسد دشوار است، هر عالِمي به مقصد نمي رسد و هر عاقلي به مقصد نمي رسد؛ نفرمود علما به مقصد مي رسند، نفرمود عقلا به مقصد مي رسند؛ فرمود: ﴿لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾! ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾! ما نژاد و قومي در شرق و غرب عالَم به نام قوم عالِم و قوم عاقل نداريم! اين تازي و فارسي نيست که نژاد باشد و قوم داشته باشد! اين لُر، ترک، بلوچ و مانند آن نيست که جزء اقوام باشد، مثلاً اقوام آريايي باشد يا اقوام کذا و کذا باشد! ما در تمام کره زمين #قوم_عاقل و #قوم_عالم نداريم، اين قوم به معناي نژاد و شناسنامه و مانند آن نيست. اين ﴿لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾، اين ﴿لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾،[3] اين ﴿لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[4] و اين ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ که در قرآن آمده است، يعني مردان و زنان زنده که #قائم_به_عقل باشند، نه عالِم! #قائم_به_علم باشند، نه عالِم! وجود مبارک حضرت که جهان را اصلاح مي کند، چون قائم «بالعقل و العدل» است! پس صِرف عالِم بودن کافي نيست! صِرف عاقل بودن کافي نيست! تا قيام نکند به علم و عقل نکند، نه مشکل خود را حلّ مي کند و نه «غُل جامعه»[5] را از گردن ديگران بر مي دارد. اگر رسول گرامي (عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) ﴿يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ﴾[6] بود، چون قوم عاقل بود؛ يعني قائم «بالعقل» و «بالعلم» بود. وجود مبارک حضرت حجّت (صلوات الله و سلامه عليه) چون به عقل قيام مي کند، #به_ علم قيام مي کند، #به_عدل و قسط قيام مي کند، به توحيد و وحي و نبوّت قيام مي کند، جامعه را از خواب بودن بيدار مي کند، از مُستَلقي[7] بودن مي نشاند، از نشسته به نيم خيز در مي آورد، از نيم خيز اينها را ايستا و قائم مي کند که ﴿لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[8] مي شوند، جامعه ايستاده و مقاوم جامعه نجات يافته است. او چون قائم به عقل است، نه زير بار کسي مي رود و نه کسي را به زير بار مي آورد، نه بيهوده سخن مي گويد و نه بيهوده را مي شنود! ﴿لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾، گاهي کار به قدري مهم است که عادل بودن هم کافي نيست، قائم به قِسط بودن هم کافي نيست، فرمود: #قوّام_به_قسط باشيد.[9] آنها که مثل امام راحل (رضوان الله تعالي عليه) جزء ياران حضرت هستند، او قائم به قسط است، يک؛ در مواقع خطر قوّام به قسط است، دو؛ سيصد و اندي اصحاب مانند #امام_خميني (رضوان الله تعالي عليه) دارد، اگر يک وليّ اي در جهان ظهور کرد و بيش از سيصد يار مثل امام راحل داشت و جامعه بشري را به #عقل_و_علم قائم کرد، اين جامعه نجات پيدا مي کند.
[1] . سوره بقره، آيه164؛ سوره رعد، آيه4؛ سوره نحل، آيات12 و67؛ سوره عنکبوت، آيه35؛ سوره روم، آيات24 و28؛ سوره جاثيه، آيه5.
[2] . سوره بقره، آيه230؛ سوره انعام، آيات97 و105؛ سوره اعراف، آيه32؛ سوره توبه، آيه11؛ سوره يونس، آيه5؛ سوره نمل، آيه52؛ سوره فصّلت، آيه3.
[3] . سوره يونس، آيه24؛ سوره رعد، آيه3؛ سوره نحل، آيات11 و 69؛ سوره روم، آيه21؛ سوره زمر، آيه42؛ سوره جاثيه13.
[4] . سوره انعام، آيه99؛ سوره اعراف، آيات52 و 188 و 203؛ سوره يوسف، آيه111؛ سوره نحل، آيات64 و 79؛ سوره نمل، آيه86؛ سوره قصص، آيه3؛ سوره عنکبوت، آيات24 و 51؛ سوره روم، آيه37؛ سوره زمر، آيه52.
[5]. لغتنامه دهخدا، غل جامعه: [غ ُ / غ ُل ْ ل ِ/ م ِ ع َ/ ع ِ] (ترکيب وصفي، اِ مرکب) قسمي غل که گردن و دست و دوپاي در بند دارد. غل که گردن و دست و پاي را ببندد. رجوع به غُلّ شود.
[6]. سوره اعراف, آيه157.
[7]. لغتنامه دهخدا، مستلقي: [م ُ ت َ] نعت فاعلي از استلقاء، خفته بر قفا؛ بر قفا خوابنده يعني پشت به بسترکرده دست و پا درازکننده، بر پشت خفته.
[8]. سوره حديد, آيه25.
[9]. سوره نساء, آيه135؛ ﴿أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ﴾.
#بهار_مهدوی
#قوم_عاقل
#قائم_به_عقل_و_علم
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 پیام به کنگره مسلمانان آمریکا ایالت میشیگان
تاریخ: 1395/05/10
🆔 @a_javadiamoli_doross
هدایت شده از کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
💠 محصول شب قدر
🔹 شبی كه قرآن نازل می شود شب ﴿یهْدِی لِلَّتی هِی أَقْوَمُ﴾[1] است ما چرا خود قائم به قسط نشویم؟! اینكه ﴿لِلَّتی هِی أَقْوَمُ﴾ شد، ما چرا #قوام_به_قسط نشویم؟! او برای ما نازل شد و می شود و خواهد نازل شد! اینكه یك «قضیه فی واقعه» نبود كه گذشت، این همیشه نازل می شود، #هر_شب_قدر نازل می شود، در هر زمان و زمینی تنزل دارد، چرا ما قلبمان را قرآنی نكنیم؟! و نگوییم «ما كنت مفسر قرآناً لم أره» «ما كنت أتولی اماماً لم أره» اگر دیدیم به مقصد می رسیم بوی شب قدر را نه بوی زمان را بوی متضمن را #بوی_لیله_قدر را استشمام می كنیم آنگاه هرگز باطل را حق نمی پنداریم، فانی را باقی خیال نمی كنیم ﴿یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ﴾[2] دامنگیر ما نمی شود.
🔹 ممكن است شما سی سال درس بخوانید و مجتهد مسلم بشوید، اما راه این #شب_قدر شب دیگر است آن ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾[3] به شما #شامه می دهد كه بوی بد سیاست بازی ها را حزب بازی ها را باند بازی ها را استشمام می كنید، در متن سیاست هستید مثل #امام و #سید_حسن_مدرس اما نه بیراهه می روید و نه راه كسی را می بندید. در متن #انتخابات هستید، اما نه فریب می دهید نه فریب می خورید، این بو كشیدن با درس و بحث حوزه و دانشگاه حاصل نمی شود این #محصول_شب_قدر است و #محصول_اعتكاف است و محصول آن #چشم_باطن است. هدف همه ما این باشد كه بگوییم خدایا به بارگاه ولی ات پناهنده شدیدم، در كنار كوی تو آرمیده ایم تا #علی_وار بگوییم «ما كنت اطیع قرآناً لم أره ما كنت اطیع اماماً لم أره»، اگر او می گفت «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ»[4] ما می گوییم «ما كنت اطیع قرآناً لم أره ما كنت اطیع اماماً لم أره» ما تا اما زمانمان را نبینیم اطاعت نمی كنیم، اگر با جان امامی شدیم و او را دیدیم پیروی می كنیم، اگر با جان قرآنی شدیم، او را می بینیم و اطاعت می كنیم.
🔹 ما امیدواریم امشب هم او مهمان ما باشد هم ما مهمان او، ما مهمان اوییم ـ ان شاء الله ـ روزه گرفتیم، دستورات ماه مبارك رمضان را ـ ان شاء الله ـ انجام می دهیم مهمان اوییم، اما دل شكسته ای پیدا كنیم كه به هیچ چیز اطمینان نداشته باشد فقط به #فروغ_الهی تا او مهمان ما باشد، هم میزبان او، هم مهمان او، هر چه از او گرفتیم در میزبانی تقدیم او می كنیم. اگر ما میزبان او شدیم «أنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلُوبُهُم»[5] شد و او به قلب ما راه پیدا كرد ما چه به پیشگاهش تقدیم می كنیم؟ آنچه را در شب های قدر از او گرفتیم #اعتقاد_به_قرآن، #اعتقاد_به_ولایت، #اعتقاد_به_مظلومیت_علی! میدانید مظلومیت علی چیست؟ این [مطلب] در تاریخ های عادی نیست، این در نهج البلاغه است؛ خیلی سخت انسان اینها را نقل كند، تحملش سخت است! نامه ای معاویه ملعون برای علی بن ابی طالب نوشت آن نامه در نهج البلاغه نیست، ولی جواب علی بن ابی طالب در نهج البلاغه هست. معاویه خواست علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) را سرزنش كند، در آن نامه رسمی كه از شام به مدینه آمد گفت علی یادت هست كه تو را با طناب بستند و به مسجد بردند؟ این علی که خاورمیانه در اختیار او بود، حضرت در جواب فرمود من كه انكار نمی كنم بله من را با طناب بردند، ولی معاویه تو رفتی من را رسوا كنی خودت رسوا شدی! این نشانه بطلان سقیفه است كه علی را باید با طناب ببرند، من كه انكار نمیكنم. من باطل را امضا نكردم و نمی كنم، ما كه انكار نكردیم و نگفتیم كه ما را با طناب نبردند، من كسی بودم وقتی شمشیر به دست من بود همه فرار می كردند هیچ كس آن شهامت را نداشت كه در برابر من بایستد، اما برای #حفظ_اسلام من حاضر شدم دستم را ببندند «لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ وَ أَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ»؛[6] رفتی ما را رسوا كنی خودت رسوا شدی اموی را رسوا كردی سقیفی را رسوا كردی اهل سقیفه را رسوا كردی، ما كه اینها را منكر نیستیم. ما شبی كه مربوط به این ذات مقدس است آمدیم از خدا بخواهیم آن مقام علی نه مقدور ماست نه میسور ما كه بگوییم «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ» ولی این را میخواهیم بگوییم تا علی را نبینیم عبادت نكنیم! این را میخواهیم تا امامان را نبینیم عبادت نكنیم، آن توفیق را به ما بده ما #امام_زمان_شناس باشیم #علی_شناس باشیم این چهارده ذوات قدسی را ببینیم و عبادت بكنیم، آنگاه نه كسی را فریب می دهیم، نه فریب كسی را می خوریم، نه بیراهه می رویم، نه راه كسی را می بندیم.
[1] . سوره اسراء، آیه9.
[2] . سوره همزة، آیه3.
[3] . سوره قدر، آیه3.
[4] . الکافی، ج 1، ص 138.
[5] . منیة المرید، ج 1، ص 122.
[6] . نهج البلاغه، نامه28.
#سومین_شب_قدر
#امام_شناسی
#حفظ_اسلام
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 مراسم شب قدر در حرم فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
تاریخ: 1385/07/21
🆔 @a_javadiamoli_esra