eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 (رضوان الله علیه) در فتح و مانند آن فرمودند من بر دست بسیجی که دست خدا بالای آنهاست بوسه می ‌زنم؛ یعنی نه دست بسیجی را! آن «ید» بی ‌یدی «ید الله»ی را بوسه می ‌زنم، آن دستی را که دست خدا بالای اوست بوسه می‌ زنم! بسیاری از سخنان امام را وقتی بررسی می‌ کنید می‌بینید که ترجمه حدیث یا آیه است. 📚 سخنرانی در مسجد اعظم ـ شهر مقدس قم تاریخ: 1377/09/18 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa
💠 احیای زمینه 🔸 اگر ما در جریان موسی دیده ‌ایم كه پیروی از او باعث تسلط بر دریاست و انحراف از دستور او مایه سرگردانی در بیابان صاف است، پس معلوم می ‌شود ﴿وَ لِلّهِ جُنُودُ السَّمَاواتِ وَ اْلأَرْضِ﴾[1] هم آن سپاه خداست، هم این سپاه خداست! این خدا اگر بخواهد توان آن را دارد كه دل ها را پر از پر از و در برابر استقلال و آزادی كند؛ این‌چنین دل ها، هم آن اندیشه ‌های ناب را می ‌پذیرند، هم آن انگیزه ‌های صائب و صالح و را می‌ پذیرند و با تربیت شاگردانی چون می‌ توانند جهان را پر از عدل و داد كنند. وقتی وجود مبارك امیرالمومنین مفاخر اهل بیت را شرح می دهد می‌ گوید پیغمبر از ماست، حسن از ماست، حسین از ماست و مانند آن، بعد جریان مهدی را ذكر می ‌كند كه مهدی این امت از ماست همه به وجود مبارك آن حضرت افتخار می‌ كنند تا جامعه بشریت به ثمر برسد. 🔸 تا كنون درخت انسانیت میوه نداد ﴿وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِی اْلأَرْضِ یضِلُّوكَ﴾[2] روزی بالاخره جامعه بشری باید به برسد و میوه بدهد. آن روزی كه جامعه بشری به ثمر می ‌رسد و میوه ‌اش بار می ‌یابد همه دارد كه میوه علمی اوست، هم دارد كه میوه عملی اوست، روز ظهور است؛ لذا ذات اقدس الهی فرمود همان طور كه ما را زنده می ‌كنیم، را هم زنده می ‌كنیم و اگر آن وحی الهی پیدا كرد بر هر فكر و اراده ‌ای مصمم باشد مسلط است. هیچ كسی در برابر ظهور سلطنت وحی قدرت مقاومت ندارد. انبیای بزرگ وقتی وحی الهی دریافت كردند دستور رسیده است تسلیم محض ‌اند. مستحضرید در سوره «حشر» فرمود این قرآن را كوه نمی ‌تواند تحمل كند ﴿لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیتَهُ خاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیةِ اللّهِ وَتِلْكَ اْلأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ﴾[3] اما همین قرآن را تحمل می‌ كند. انسان كامل در برابر كوه یا آسمان یا زمین و مانند آن ستبرتر است، ولی در برابر ظهور اراده حق است. وقتی به ابراهیم خلیل دستور می ‌رسد كه حرف اینها را گوش نكن ﴿حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ﴾[4] تو را مرعوب نكند این می‌ شود خود را به امواج آتش تسلیم می ‌كند و مانند این در جریان انبیا فراوان است؛ وقتی آن وحی با آن سلطنت در اختیار ولیّ عصر قرار می‌ گیرد، دل های مردم به وسیله آن حضرت متحوّل می ‌شود. [1]. سوره فتح، آیه4 و 7. [2]. سوره انعام، آیه116. [3]. سوره حشر، آیه21. [4]. سوره انبیاء، آیه68. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1380/08/10 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 محصول شب قدر 🔹 شبی كه قرآن نازل می ‌شود شب ﴿یهْدِی لِلَّتی هِی أَقْوَمُ﴾[1] است ما چرا خود قائم به قسط نشویم؟! اینكه ﴿لِلَّتی هِی أَقْوَمُ﴾ شد، ما چرا نشویم؟! او برای ما نازل شد و می ‌شود و خواهد نازل شد! اینكه یك «قضیه فی واقعه» نبود كه گذشت، این همیشه نازل می‌ شود، نازل می‌ شود، در هر زمان و زمینی تنزل دارد، چرا ما قلبمان را قرآنی نكنیم؟! و نگوییم «ما كنت مفسر قرآناً لم أره» «ما كنت أتولی اماماً لم أره» اگر دیدیم به مقصد می ‌رسیم بوی شب قدر را نه بوی زمان را بوی متضمن را را استشمام می ‌كنیم آن‌گاه هرگز باطل را حق نمی ‌پنداریم، فانی را باقی خیال نمی ‌كنیم ﴿یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ﴾[2] دامنگیر ما نمی ‌شود. 🔹 ممكن است شما سی سال درس بخوانید و مجتهد مسلم بشوید، اما راه این شب دیگر است آن ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾[3] به شما می ‌دهد كه بوی بد سیاست بازی ها را حزب بازی ها را باند بازی ها را استشمام می ‌كنید، در متن سیاست هستید مثل و اما نه بیراهه می‌ روید و نه راه كسی را می ‌بندید. در متن هستید، اما نه فریب می ‌دهید نه فریب می‌ خورید، این بو كشیدن با درس و بحث حوزه و دانشگاه حاصل نمی ‌شود این است و است و محصول آن است. هدف همه ما این باشد كه بگوییم خدا‌یا به بارگاه ولی ‌ات پناهنده شدیدم، در كنار كوی تو آرمیده ‌ایم تا بگوییم «ما كنت اطیع قرآناً لم أره ما كنت اطیع اماماً لم أره»، اگر او می ‌گفت «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ»[4] ما می ‌گوییم «ما كنت اطیع قرآناً لم أره ما كنت اطیع اماماً لم أره» ما تا اما زمانمان را نبینیم اطاعت نمی ‌كنیم، اگر با جان امامی شدیم و او را دیدیم پیروی می ‌كنیم، اگر با جان قرآنی شدیم، او را می ‌بینیم و اطاعت می ‌كنیم. 🔹 ما امیدواریم امشب هم او مهمان ما باشد هم ما مهمان او، ما مهمان اوییم ـ ان‌ شاء ‌الله ـ روزه گرفتیم، دستورات ماه مبارك رمضان را ـ ان‌ شاء ‌الله ـ انجام می‌ دهیم مهمان اوییم، اما دل شكسته ‌ای پیدا كنیم كه به هیچ چیز اطمینان نداشته باشد فقط به تا او مهمان ما باشد، هم میزبان او، هم مهمان او، هر چه از او گرفتیم در میزبانی تقدیم او می ‌كنیم. اگر ما میزبان او شدیم «أنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلُوبُهُم»[5] شد و او به قلب ما راه پیدا كرد ما چه به پیشگاهش تقدیم می ‌كنیم؟ آنچه را در شب های قدر از او گرفتیم ، ، ! می‌دانید مظلومیت علی چیست؟ این [مطلب] در تاریخ های عادی نیست، این در نهج ‌البلاغه است؛ خیلی سخت انسان اینها را نقل كند، تحملش سخت است! نامه‌ ای معاویه ملعون برای علی ‌بن ‌ابی‌ طالب نوشت آن نامه در نهج ‌البلاغه نیست، ولی جواب علی ‌بن ‌ابی‌ طالب در نهج ‌البلاغه هست. معاویه خواست علی ‌بن ‌ابی‌طالب (سلام الله علیه) را سرزنش كند، در آن نامه رسمی كه از شام به مدینه آمد گفت علی یادت هست كه تو را با طناب بستند و به مسجد بردند؟ این علی که خاورمیانه در اختیار او بود، حضرت در جواب فرمود من كه انكار نمی ‌كنم بله من را با طناب بردند، ولی معاویه تو رفتی من را رسوا كنی خودت رسوا شدی! این نشانه بطلان سقیفه است كه علی را باید با طناب ببرند، من كه انكار نمی‌كنم. من باطل را امضا نكردم و نمی ‌كنم، ما كه انكار نكردیم و نگفتیم كه ما را با طناب نبردند، من كسی بودم وقتی شمشیر به دست من بود همه فرار می ‌كردند هیچ كس آن شهامت را نداشت كه در برابر من بایستد، اما برای من حاضر شدم دستم را ببندند «لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ وَ أَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ»؛[6] رفتی ما را رسوا كنی خودت رسوا شدی اموی را رسوا كردی سقیفی را رسوا كردی اهل سقیفه را رسوا كردی، ما كه اینها را منكر نیستیم. ما شبی كه مربوط به این ذات مقدس است آمدیم از خدا بخواهیم آن مقام علی نه مقدور ماست نه میسور ما كه بگوییم «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ» ولی این را می‌خواهیم بگوییم تا علی را نبینیم عبادت نكنیم! این را می‌خواهیم تا امامان را نبینیم عبادت نكنیم، آن توفیق را به ما بده ما باشیم باشیم این چهارده ذوات قدسی را ببینیم و عبادت بكنیم، آن‌گاه نه كسی را فریب می‌ دهیم، نه فریب كسی را می‌ خوریم، نه بیراهه می ‌رویم، نه راه كسی را می ‌بندیم. [1] . سوره اسراء، آیه9. [2] . سوره همزة، آیه3. [3] . سوره قدر، آیه3. [4] . الکافی، ج 1، ص 138. [5] . منیة المرید، ج 1، ص 122. [6] . نهج البلاغه، نامه28. 📚 مراسم شب قدر در حرم فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تاریخ: 1385/07/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 بهترین عبادت 🔹 فرمود: ﴿هُوَ الَّذی یتَوَفّاكُمْ بِاللَّیلِ وَ یعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ﴾؛[1] هر شب كه انسان می ‌خوابد روح را به خدا می‌ سپارد، خدا این روح را می ‌گیرد. بعضی تقدیم می ‌كنند و بعضی روح متعفّن می ‌سپارند، به هر حال انسان را بردند. فرمود همان طور كه می ‌میرید شما را می‌ برند وقتی می ‌خوابید هم شما را می ‌برند! ﴿اللّهُ یتَوَفَّی اْلأَنْفُسَ حینَ مَوْتِهَا وَ الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیمْسِكُ الَّتی قَضی عَلَیهَا الْمَوْتَ وَ یرْسِلُ اْلأُخْری﴾[2] اینها اصلاً برای ماها مطرح نیست، اینها در ادعیه هست. وقتی می ‌خوابید رو به قبله بخوابید این دعا را بخوانید بگویید خدایا من روحم را به تو تسلیم می ‌كنم. 🔹 آن وقت آثار زندگی در اینها هست، اگر در سیاست هست راه و را می ‌روند؛ یعنی در متن سیاست هست اما بازی نمی ‌كند و كسی را هم بازی نمی ‌دهد، جدای از جامعه نیست؛ اما به این صورت در می ‌آید. در مطالب علمی هم همین طور است به هر حال چیزهایی می ‌فهمد كه در كتاب ها نیست، بعدها در كتاب ها نوشته می ‌شود! به ما نگفتند شما حافظ كتاب ها باشید، گفتند باشید! این بزرگوار یعنی ابن طاوس (رضوان الله تعالی علیه) متخصص این كارهاست؛ البته بحث های فقهی و امثال آن او هم كم نیست، لكن تلاش و كوشش او در این راستاست كه در بحث های دعا مطالبی بنویسد. 🔹 در این مبحث كه آیا دعا افضل است یا قرائت قرآن، ایشان بعد از نقل این روایات كه افضل است، شواهدی ذكر می ‌كند. از این شواهد معلوم می ‌شود كه محور بحث او جایی است كه افراد به طور عادی قرآن را قرائت می‌ كنند، افراد عادی كه مثلاً در ماه مبارك رمضان یك قرآن یا دو قرآن ختم بدهند و دعا هم بكنند. اینهایی كه دعا می ‌خوانند با آنهایی كه قرآن می خوانند، اثبات اینكه این خواندن دعا افضل از قرائت قرآن است كار آسانی نیست؛ اما آنهایی كه دعا می ‌كنند، یك كسی مریض دارد دعا می ‌كند با چه حال دعا می‌ كند؟ كسی فرض كنید وامدار است دعا می ‌كند، كسی در حال خطر هست دعا می ‌كند او با چه وضع دعا می ‌كند؟ ابن طاوس این ‌گونه دعاها را می ‌گوید، می‌ گوید این‌گونه دعاها از خواندن قرآن است؛ برای اینكه قرآن را انسان می‌ خواند خیلی از موارد معنایش را متوجه نمی‌ شود با سرعت می ‌خواند كه سوره را تمام بكند یا این جزء را تمام بكند به مقصد برسد و ثواب ببرد؛ اما در حال دعا یك بیتابی دارد، یك گرایش دارد، یك كشش دارد، حاجت خود را با تمام وجود لمس كرده است؛ كسی كه مریض است یا مریض دارد بیمار او را می ‌خواهند به اتاق عمل ببرند او با تمام وجود، نیاز خود را یافت و با تمام وجود یافت كه غنی دیگری است و با تمام وجود با آن غنی دارد گفتگو می‌ كند و از او می ‌خواهد؛ این حال كه در قرائت قرآن نیست. 🔹 این حال را ما داشته باشیم كه در تمام لحظات ما هستیم، هیچ كسی اطمینان ندارد كه حیات او هست یا سلامت او هست یا حیثیت او هست یا احترام و آبروی او هست؛ همه این شئون در تمام حالات در معرض خطر است، این را انسان باید درك كند! كسی هست كه پاسخ مثبت به آدم بدهد و آن خداست كه همه اینها به دست اوست و در قرآن كریم هم دعا را عبادت معرفی كرد فرمود: ﴿الَّذینَ یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ﴾[3] آن وقت همین عبادتی كه در این آیه آمده است به دعا تفسیر شده است ﴿الَّذینَ یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی﴾ فرمود كسانی كه از دعا كردن صرفنظر می ‌كنند مستكبرانه برخورد می ‌كنند. پس همان دعاست. [1]. سوره أنعام، آیه60. [2]. سوره زمر، آیه42. [3]. سوره غافر، آیه60. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1385/08/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 امام متقین 🔹 اینها كه می‌ گویند ﴿هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾[1] (علیهم السلام) را دارند می ‌روند. در دو جای نهج ‌البلاغه هست كه وجود مبارك حضرت امیر فرمود حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم) «امامُ مَن اتّقی»[2] با اینكه همه است! چرا قرآن ﴿هُدی لِلْمُتَّقِینَ﴾[3] است؟ برای اینكه ﴿هُدی لِلنَّاسِ﴾[4] است! برای اینكه متّقیان و مؤمنان از آن استفاده می ‌برند. پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است، منتها متّقیان استفاده می ‌كنند. 🔹 و مراجع و روحانیت امام همه مردم ‌اند منتها متّقیان از اینها استفاده می ‌كنند؛ منتها اینها امام مردم ‌اند، امام متّقیان‌ اند، نه ! این تعبیر این ‌چنین نیست كه حالا ما به دنبال حرف زمخشری و امثال زمخشری بگردیم كه محتمل است این «امام» جمع آمّ باشد نظیر صیام جمع صائم،[5] این می ‌خواهد بفرماید علما ، مراجع حرفشان یكی است، روحانیت حرفشان یكی است. اگر امام متّقیان ‌اند ! اگر ـ معاذ الله ـ اختلافی با هم داشتند معلوم می‌ شود امام متّقیان نیستند، ائمه ‌اند، اگر ائمه شدند این فضیلت را ندارند. تعبیر برای آن است كه روشن بشود اینها از یك نفر حرف می‌ گیرند، برای یك نفر حرف می‌ زنند، در یك مسیر حركت می‌كنند، لذا همه‌ آنها هستند. [1] . سوره فرقان، آیه74. [2] . نهج‌البلاغه، خطبه‌ های 94 و 116. [3] . سوره بقره، آیه 2. [4] . سوره بقره، آیه 185. [5] . الكشاف، ج3، ص296. 📚 سوره مبارکه فرقان جلسه31 تاریخ: 1390/12/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 همرنگ حقیقت شو 🔹 در سوره مبارکه «احزاب» به همسران پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند شما زن هستید می‌ توانید در جامعه شرکت کنید ولی وقتی با نامحرم حرف می‌زنید آهنگین حرف نزنید، مردانه حرف بزنید نه زنانه ﴿فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾[1] زن بیاید در جامعه ولی مردانه حرف بزند، اگر زنانه حرف زد آن کسی که دلش مریض است طمع می‌ کند، معلوم می‌ شود مرض را او باید معلوم بکند، کسی که به نامحرم نگاه می ‌کند آن گفت این مریض است، صریح سوره مبارکه «احزاب» است فرمود کسی که همسر دارد، عیال دارد ناموس دیگری را نگاه می ‌کند او مریض است: ﴿فَیطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾ من موجود ابدی هستم من نمی ‌خواهم بپوسم، من نمی‌ خواهم بسوزم، این است. اگر برای کسی روشن شود جای تحمیل نیست. اینها طبیب روحانی‌ اند دلسوز هستند، وقتی ببینند بچه‌ شان دارد می ‌افتد تلاش و کوشش می ‌کنند، ناله می‌ کنند فریاد می ‌زنند که نرو، همین! اجباری در کار نیست، این اجبار برای این است که اگر شما می ‌بینید که این بچه دارد می ‌رود از آن طرف هم اتومبیل به سرعت دارد می‌ آید، شما به هر وسیله ‌ای است با فشار می ‌خواهید بگویید نرود، این یک اجبار محمود و ممدوحی است. اجبار اگر هست مثل اینکه آدم بچه ‌اش دارد این کار را می‌ کند خب دلش درد می ‌آید نه اینکه ـ خدای ناکرده ـ کسی تحمیل بکند بگوید حرف من است، حرف من نیست! خودم جلو هستم شما هم همین طور، این طور است و با حرف کار پیش نمی ‌رود، آن برای سخنرانی خوب است، حرف همه انبیا همین است! 🔹 به مسیح گفتند ما با چه کسی بنشینیم گفت: «مَنْ تُذَكِّرُكُمُ‏ اللَّهَ‏ رُؤْیتُهُ»[2] کسی که دیدار او شما را عوض می‌ کند وگرنه سخنرانی و سخن‌ خوانی و مانند آن پنج درصد اثر می‌ کند، اینها اثر نمی ‌کند، این طور بود این طور بود رفتارش آموزنده بود، اصلاً حیف است که انسان گناه بکند! تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک ٭٭٭ برگ توت است به تدریج کنندش اطلس[3] 🔹 چرا ما این نشویم؟! با سخنرانی و با مانند آن حل نمی‌‌ شود چه رسد با فشار! با خواهش حل نمی‌ شود چه رسد با فشار! فقط با عمل حل می‌ شود، با راه حل می‌ شود که ما این هستیم فرشته‌ خوی هستیم. بعضی‌ ها می ‌آمدند خدمت ائمه (علیهم السلام) که نصیحت کنند رفتار او و برخورد او را می ‌دیدند بلند می‌ شدند می‌ رفتند، سؤال می ‌کردند برای چه آمدید؟ گفت آمدم حاجت خود را گرفتم دارم می ‌روم! من آمدم عوض بشوم و شدم. این است که در دین ما گفتند: «مَن لا ینفعك لحظه لا ینفعك لفظه» آن که دیدارش شما را عوض نکند حرفش هم بی ‌اثر است! «مَن لا ینفعك لحظه لا ینفعك لفظه». گفتیم چرا پیش او می ‌روی؟ گفت من آمدم جوابم را بگیرم گرفتم و رفتم، فهمیدم که چگونه می‌ شود زندگی کرد و چگونه می ‌شود حرف زد، این چند نفری که آمدند و رفتند شما چگونه عمل کردید؟ ادب، احترام متقابل، نه آدم بی ‌راهه برود نه راه کسی را ببندد و «علی أی حال» مرحوم فیض کاشانی را خدا غریق رحمت کند آن هم چقدر شیرین! ایشان یک حرف لطیفی دارد می‌ گوید ما نباید بگوییم «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» این را نباید بگوییم بعد یک مَثَلی می‌ زند می‌گوید اگر کشتی باشد، عده‌ ای مسافر کشتی باشند و کشتی در آستانه غرق باشد و این کشتی هزار مسافر داشته باشد، 999 نفر هم شنا بلد نیستند یکی غواصی بلد است او نباید بگوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»! بلکه باید بگوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ حقیقت شو».[4]‏ [1]. سوره احزاب، آیه32. [2]. الکافی(ط ـ دار الحدیث)، ج1، ص95. [3]. قصاید سنایی، قصیده90. [4]. المحجّة البیضاء، ج8، ص.180؛ «أ رأیت لو هجم سیل جارف یغرق أهل البلد و ثبتوا علی مواضعهم و لم یأخذوا حذرهم لجهلهم بحقیقة الحال و قدرت علی أن تفارقیهم و تركبی سفینة تنجو بها من الغرق فهل یختلج فی نفسك... ». 📚 ديدار معاون فرهنگی وزير بهداشت با حضرت استاد تاریخ: 1398/09/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 امتحان با احجار 🔹 درباره کعبه هم [حضرت امیر سلام الله علیه] بیانی دارند که خدای سبحان مردم را امتحان کرد به احجاری که «لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَع»، حتی خود «حجرالاسود»! فرمود خدای سبحان مردم را کرد به کعبه و طواف کعبه و نماز گذاشتن به طرف و امثال آن: «بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَع‏». 🔹 مرحوم صدوق (رضوان الله علیه) را خدا غریق رحمت کند! در من لا یحضر الفقیه این بیان لطیف را دارد که یک وقت دشمن می خواهد بساط کعبه را برچیند، این ﴿وَ أَرْسَلَ عَلَیهِمْ طَیراً أَبَابِیلَ﴾[1] به حیات او خاتمه می دهد؛ اما یک وقت ابن زبیری است که در برابر سیدالشهداء (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) و در برابر امام سجاد (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه)، یعنی با امام زمان خود درگیر است؛ او رفته درون کعبه متحصن شده است! همان خدایی که یک وقت اجازه نداد با فیل بیاید و به این کعبه آسیب برساند، همان خدا اجازه داد که اموی روی کوه ابوقبیس منجنیق بگذارند و این کعبه را ویران کنند، تا را بگیرند و اعدام بکنند، بعد هم کعبه را می سازند. فرمایش مرحوم صدوق این است که کعبه را بعد می سازند، آنها که نیامدند کعبه را از بین ببرند! آمدند ابن زبیر را بگیرند، کعبه أحجاری دارد که دوباره ساخته می شود.[2]بنابراین اگر ما خواستیم ببینیم کعبه مهم است یا امام، در این ‌گونه از مواقع می فهمیم به مراتب است، برای اینکه کعبه را دوباره می سازند. 🔹 در این‌جا فرمود: «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ‏ مِنْ‏ لَدُنْ‏ آدَمَ‏ صَلَوٰاتُ اللهُ عَلَیهِ إِلَی الْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَیتَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ [اللَّهُ‏] لِلنَّاسِ قِیاماً ثُمَ‏ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْیا مَدَراً وَ أَضْیقِ بُطُونِ الْأَوْدِیةِ قُطْراً بَینَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ»؛[3] فرمود کعبه تازه که درنیامد از زمان وجود مبارک آدم (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) بود؛ فرمود خداوند از آدم تا کنون و «إلیٰ قِیامَ الْقِیامَة» بشر را به خانه ای امتحان کرد، با یک سلسله سنگ هایی که «لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَع» و جنس ارزشی به آن صورت که طلا و نقره باشد نیست، این است که آدم در برابر ذات اقدس الهی خاضع و مطیع است یا به دنبال «ذَهَب» و «فِضّه» می گردد. فرمود اگر می خواست هم خانه زرّین درست می کرد و هم در بهترین آب و هوا، در حالی در بدترین آب و هوا و با همین سنگ سیاه مردم را آزمود، پس چیزی دیگر است! عمده آن است که در معرفت ‌شناسی بگوییم: «اَلْمُوجُودُ عَلیٰ قِسْمِین إمّا مُجرد وَ إمّا مادّی، اَلعِلمُ عَلیٰ قِسْمِین إمّا حِسّی وَ تَجْرِبی وَ إمّا تَجْرِیدی»، قهراً ارزش ها هم بر این اساس فرق می کند. [1]. سوره فیل, آیه3. [2]. من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص249؛ «...أَبْرَهَةُ بْنُ الصَّبَّاحِ الْحِمْیرِی لِیهْدِمَهُ فَأَرْسَلَ اللَّهُ‏ ﴿عَلَیهِمْ طَیراً أَبابِیلَ‏ ٭ تَرْمِیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ٭ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ﴾‏ وَ إِنَّمَا لَمْ یجْرِ عَلَی الْحَجَّاجِ‏ مَا جَرَی عَلَی تُبَّعٍ وَ أَصْحَابِ الْفِیلِ لِأَنَّ قَصْدَ الْحَجَّاجِ لَمْ یكُنْ إِلَی هَدْمِ الْكَعْبَةِ إِنَّمَا كَانَ قَصْدُهُ إِلَی ابْنِ الزُّبَیرِ وَ كَانَ ضِدّاً لِصَاحِبِ الْحَقِّ فَلَمَّا اسْتَجَارَ بِالْكَعْبَةِ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یبَینَ لِلنَّاسِ أَنَّهُ لَمْ یجِرْهُ فَأَمْهَلَ مِنْ هَدْمِهَا عَلَیهِ». [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه192. 📚 سوره مبارکه زخرف جلسه 18 تاریخ: 1394/10/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 قداست نماز جمعه 🔹 را واقعاً برابر آن قداست اش باید حفظ بكنیم؛ یعنی عبادی سیاسی هست، اما خیلی از حرف هاست كه ریز است، اینها را انسان پایین [منبر] می‌ گوید نه بالا! همه ما هم همین‌ طوریم و مواظبیم. بالای منبر كه رفتیم واقعاً مواظبیم! اینجاها ممكن است نظر خصوصی خودمان را بگوییم، اما آنجا كه هستیم مواظبیم، برای اینكه اثر ندارد. چون آدم آنجا كه هست (علیهم السلام) است كه اینها دارند این را می‌ گویند، اینجا كه هست خب بالأخره با بالای منبر خیلی فرق دارد، ممكن است كه جزئیات را ریز مسئله را هم بگوید، بخشی مثلاً نظر كلی باشد و بعضی نظر شخص خود آدم باشد، گرچه ما همیشه موظفیم كه خلاف نگوییم و این هم خلاف نیست كه ـ ان‌ شاء ‌الله ـ اینجا می‌گوییم؛ اما این نظر شخص ماست و به نظر ما درست هم هست و خلاف هم نگفتیم، اما بنا بر این نیست كه آدم نظر شخص را بگوید، آنجا را باید بگوید؛ آن پله ‌ها برای است. 🔹 دو بار بیشتر ذات اقدس الهی را به خود استناد نداد؛ «بَیتِی بَیتِی» فقط دو بار در قرآن آمده است،[1] اما درباره مؤمن هفتاد بار «عبدی عبدی عبدی عبدی». خب چرا آن شرف را نداشته باشد كه كعبه دارد؟! خب كعبه را اگر شما می‌ گویید که دو تا پیامبر ساخت، انسان را هم ذات اقدس الهی آفرید، اگر بگویید كعبه را خدای سبحان به خود اسناد داد فرمود «بیتی»، ذات اقدس الهی مؤمن را مانند ﴿فَادْخُلِی فِی عِبَادِی﴾[2] به خودش اسناد داد، خب ما چرا كم بیاوریم؟ چرا كعبه شریف باشد و ما شریف نباشیم؟ ما خودمان را با كعبه باید بسنجیم، نه اینكه فلان كس چیزی دارد و ما نداریم، این حیف است! فلان كس به فلان مقام رسید و ما نرسیدیم، این حیف است! كعبه چون با خدا ارتباط پیدا كرده [چنین شده است] این یای كعبه «بیتی» یای است، همین شرافت را كه خدا به ما داد كه در شناسنامه ما نوشت ﴿فِی عِبَادِی﴾ گفته، «عَبْدَی» گفته است! آنها كه هستند می ‌گویند ما چه چیزمان كم از كعبه است؟ آنها كه هستند می‌ گویند فلان كس به آن مقام رسیده، ما چرا فلان پست را نگیریم؟! او به دنبال می‌گردد و با یك دست خالی هم می ‌میرد! دیدید چه كسانی كه در این كسوت بودند یا در آن جامه بودند كمی بازی که كردند افتادند. نه با می ‌شود بازی كرد، نه با خون طیب و طاهر شهدا كه شما بعضی از آقایان خب خودتان از خانواده‌ های معظم شهدایید. خیلی اینها پاك بودند! مگر می‌ شود با اینها بازی كرد؟! این اقیانوس ها و دریاها این‌طورند، با دریا نمی‌ شود بازی كرد. وقتی كه آدم زنده است و حیاتی دارد خب دریا قبول می ‌كند، همین كه لاشه است او را دور می ‌اندازد. لاشه افراد را قبول نمی‌ كند، یك آدم بی ‌روح را! بنابراین ما صدر و ساقه‌ اش باید طیب و طاهر باشد «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»[3] باشد. 🔹 گاهی ممكن است آدم اشتباه بكند هم خدا می ‌بخشد و هم خلق خدا. اگر واقعاً مردم بفهمند كه این خطیب اشتباه كرده یقیناً می‌ بخشند، اما اگر بفهمند خدایی ناكرده این عمداً دارد بیراهه می ‌رود خب نمی‌ بخشند. سهو و نسیان را «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِی»[4] را هم خدا می ‌بخشد و هم خلق خدا می‌ بخشد، اما اگر خدای ناكرده كسی عمداً بخواهد كج راه برود، نه خدا می ‌بخشد و نه خلق خدا. [1]. سوره بقره، آیه125؛ سوره حج، آیه26. [2]. سوره فجر، آیه29. [3]. مصباح المتهجد، ج2، ص723. [4] . الخصال، الشیخ الصدوق، ج1، ص417. 📚 دیدار مسئولان ستاد اقامه نماز جمعه با حضر ت استاد تاریخ: 1385/04/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ناصح نستوه 🔹 نصیحت یعنی جامه ‌دوزی؛ سوزن خیاطی خیاط را می ‌گویند «منصحه»، خود خیاط را می ‌گویند . نصیحت به معنای اعتراض نیست، نصیحت به معنای دریدگی و درندگی نیست، نصیحت به معنای بی ‌حیثیت کردن نیست، نصیحت یعنی جامه تقوا دوختن، بر بدن عده ‌ای پوشاندن و آنها را آراستن. حرف لطیف جناب عطار نیشابوری این است که خاطر خیاط عقل گرچه بسی بخیه زد ٭٭٭ هیچ قبایی ندوخت لایق بالای عشق 🔹 نصیحت، یعنی و به پیکر جامعه عریان پوشاندن. آن که جامه ‌دری می ‌کند او نیست، آن که جامه ‌دوزی می‌کند، او ناصح است؛ آن که قلم جامه ‌دری در دست اوست او ناصح نیست، آن که سوزن جامه ‌دوختن در دست اوست، او ناصح است. قلم را نگفتند منصحه، سوزن را گفتند منصحه، زیرا این منصحه است که جامه می ‌دوزد و جامعه عریان از عدل را به می ‌رساند. این کار بود که ﴿عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی﴾. آن که نترسد و نستوه باشد، ﴿شَدِیدُ الْقُوَی﴾ او را تربیت کرده است؛ آن که امین بیت ‌المال باشد، ﴿شَدِیدُ الْقُوَی﴾ او را تربیت کرده است؛ آن که جامع و محیط باشد، ﴿شَدِیدُ الْقُوَی﴾ او را تربیت کرده است. در زمان با امام بودن، در زمان با رهبر بودن، با بودن، با بودن، این کار هر کسی نیست. آپارات: https://aparat.com/v/6JPN5 📚 پیام به مناسبت سالگرد آیت الله هاشمی رفسنجانی تاریخ: 1396/08/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 علم نافع 🔹 فرمود شما هستید كه هستید، ! پس كاری باید بكنیم كه نپوسد، درسی بخوانیم كه نپوسد، علمی یاد بگیریم كه نپوسد، آن وقت در قیامت هم همه از ما حق‌ شناسی می ‌كنند، هم از ما حق ‌شناسی می ‌كند كه دستور و راه او را رفتیم. این شهدا از ما چه می‌ خواهند، همین را می‌ خواهند. فرمود: ﴿عَلَیكُمْ أَنْفُسَكُمْ﴾، چرا خودتان را گم كردید؟... . 👇👇👇👇 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠
جلال امامت

🔸 امام رضا (سلام الله علیه) فرمود کسی است که «وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یدَانِیهِ أَحَد ... وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا» ... . 👇👇👇👇 🆔 @a_javadiamoli_esra