eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 هجرت 🔸 مستحضرید كه گفتن احكام، تدریس احكام، بیان احكام و سخنرانی كردن اینها همه كارهای تعلیمی است و هیچ كدام نیست. تبلیغ آن است كه ﴿وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغَاً﴾[1] شما بتوانید حرف را به دل مردم برسانید، به آن جاذبه مردم برسانید، نه به آن عاقله یا فاهمه و مانند آن! اگر مردم را فهماندید، احكام را گفتید، با سخنرانی ‌ها و كتاب های خوب كار ﴿وَ یعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾[2] را كردید، كار معلم را كردید، كار حوزوی را كردید، نه كار تبلیغی را! تبلیغ آن است كه موعظه باشد ﴿وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغَاً﴾[3] حرفتان را ببرید در كه اینها جانمایه داشته باشند، بپذیرند، نه بفهمند! پس رسالت اصلی شما بزرگواران آن است كه اینها را به باور برسانید، نه به اینها اطلاع بدهید! آگاه كنید و اینها را عالم بكنید؛ اینها با كتاب خواندن و مطالعه كردن و گوش دادن از رادیو و تلویزیون و اینها هم حاصل می ‌شود. ▫️ فرق اساسی این رسانه ‌های گروهی با حسینیه و مسجد آن است كه بخش عظیمی از این كار رسانه‌ های گروهی همان تعلیم است، البته آن بخشی كه ارتباط مستقیم با مسائل مذهب دارد كارشان تعلیم است؛ اما حالا دو تا قطره اشكی از این مخاطبشان بگیرند، او را به باور بنشانند، او را اهل نماز شب بكنند و او را به گرایش نزدیك بكنند این كار بسیار كم است و این كار كار رسمی حسینیه و مسجد است و این كار رسمی عالمانی است كه عهده ‌دار تبلیغ ‌اند. 🔸 [عالمان] این حرف را در سطح گوش اینها می‌ برند که این را به وسیله بلندگو و امثال ذلك تا به گوش مردم می‌ رسانند یا به وسیله نوشتن كتاب ها این نقوش را به باصره خواننده‌ ها می ‌رسانند، از آنجا طبق قراردادهای وضع، این كلمات و این مفاهیم را هم به فاهمه و عاقله این مردم می‌ رسانند، این دو تا كار؛ از یك راه نامرئی خودشان در درون دل ایشان، یعنی از عقل نظر آنجا كه مربوط به اندیشه و دانش و علم است عبور می‌ كنند و به آن منطقه انگیزه می‌ رسند كه این كار هر عالمی هم نیست. هر عالمی هم آن توفیق را ندارد كه در جان مردم راه پیدا كند و حرف او در دل مردم اثر بگذارد، این نصیب هر كس نخواهد شد؛ اما حالا كه شما این توفیق را پیدا كردید سعی كنید ـ ان ‌شاء ‌الله ـ این ‌چنین باشید كه همراه حرفتان بروید در فاهمه مردم تا اینها خوب بفهمند، اگر خوب فهمیدند و شما شدید معلم كتاب و حكمت بدانید كه بین راهید و هنوز به مقصد نرسیدید؛ مرید كاروان اینها را باید به برساند! این تازه است! 🔸 اگر مردم را آشنا كردید به مسائل علمی اعتقادی سیاسی اینها تازه میقات است، اینها تازه است، تازه اینها احرام بستند. هدف این نیست كه شما ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ بشوید که مردم را آگاه كنید، عالم بكنید، فاهمه آنها را تغذیه كنید، عالمه آنها را تزكیه كنید و اندیشه آنها را تأمین كنید. اگر به مرز علم رسیدید و مردم را كاملاً به مسائل شرعی آگاه كردید تازه اینها احرام می ‌بندند و از میقات وقتی احرام اندیشه ‌ای بستند به همراه اینها می ‌روید در آن كعبه‌ ای كه انگیزه پیدا می ‌شود؛ آن مردم وقتی به رسیدند دل به خدای سبحان می ‌دهند، آنجا جای ایمان است كه برتر از علم است، آنجا جای است كه بالاتر از عقد است، آنجا خودتان را حاضر می ‌یابید، انبیا را حاضر می ‌یابید، در جان مردم متدین همه اینها ظهور و حضور دارند؛ اینجا است كه بالاتر از اندیشه است و مرحله ﴿یزَكِّیهِمْ﴾ هست كه بالاتر از ﴿یعَلِّمُهُمُ﴾ است. [1] . سوره نساء، آیه63. [2] . سوره آل عمران، آیه48. [3] . سوره نساء، آیه63. 📚 سخنرانی در دومین گردهمایی طرح هجرت بلند مدت تاریخ: 1382/03/28 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 امتحان با احجار 🔹 درباره کعبه هم [حضرت امیر سلام الله علیه] بیانی دارند که خدای سبحان مردم را امتحان کرد به احجاری که «لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَع»، حتی خود «حجرالاسود»! فرمود خدای سبحان مردم را کرد به کعبه و طواف کعبه و نماز گذاشتن به طرف و امثال آن: «بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَع‏». 🔹 مرحوم صدوق (رضوان الله علیه) را خدا غریق رحمت کند! در من لا یحضر الفقیه این بیان لطیف را دارد که یک وقت دشمن می خواهد بساط کعبه را برچیند، این ﴿وَ أَرْسَلَ عَلَیهِمْ طَیراً أَبَابِیلَ﴾[1] به حیات او خاتمه می دهد؛ اما یک وقت ابن زبیری است که در برابر سیدالشهداء (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) و در برابر امام سجاد (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه)، یعنی با امام زمان خود درگیر است؛ او رفته درون کعبه متحصن شده است! همان خدایی که یک وقت اجازه نداد با فیل بیاید و به این کعبه آسیب برساند، همان خدا اجازه داد که اموی روی کوه ابوقبیس منجنیق بگذارند و این کعبه را ویران کنند، تا را بگیرند و اعدام بکنند، بعد هم کعبه را می سازند. فرمایش مرحوم صدوق این است که کعبه را بعد می سازند، آنها که نیامدند کعبه را از بین ببرند! آمدند ابن زبیر را بگیرند، کعبه أحجاری دارد که دوباره ساخته می شود.[2]بنابراین اگر ما خواستیم ببینیم کعبه مهم است یا امام، در این ‌گونه از مواقع می فهمیم به مراتب است، برای اینکه کعبه را دوباره می سازند. 🔹 در این‌جا فرمود: «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ‏ مِنْ‏ لَدُنْ‏ آدَمَ‏ صَلَوٰاتُ اللهُ عَلَیهِ إِلَی الْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَیتَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ [اللَّهُ‏] لِلنَّاسِ قِیاماً ثُمَ‏ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْیا مَدَراً وَ أَضْیقِ بُطُونِ الْأَوْدِیةِ قُطْراً بَینَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ»؛[3] فرمود کعبه تازه که درنیامد از زمان وجود مبارک آدم (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) بود؛ فرمود خداوند از آدم تا کنون و «إلیٰ قِیامَ الْقِیامَة» بشر را به خانه ای امتحان کرد، با یک سلسله سنگ هایی که «لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَع» و جنس ارزشی به آن صورت که طلا و نقره باشد نیست، این است که آدم در برابر ذات اقدس الهی خاضع و مطیع است یا به دنبال «ذَهَب» و «فِضّه» می گردد. فرمود اگر می خواست هم خانه زرّین درست می کرد و هم در بهترین آب و هوا، در حالی در بدترین آب و هوا و با همین سنگ سیاه مردم را آزمود، پس چیزی دیگر است! عمده آن است که در معرفت ‌شناسی بگوییم: «اَلْمُوجُودُ عَلیٰ قِسْمِین إمّا مُجرد وَ إمّا مادّی، اَلعِلمُ عَلیٰ قِسْمِین إمّا حِسّی وَ تَجْرِبی وَ إمّا تَجْرِیدی»، قهراً ارزش ها هم بر این اساس فرق می کند. [1]. سوره فیل, آیه3. [2]. من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص249؛ «...أَبْرَهَةُ بْنُ الصَّبَّاحِ الْحِمْیرِی لِیهْدِمَهُ فَأَرْسَلَ اللَّهُ‏ ﴿عَلَیهِمْ طَیراً أَبابِیلَ‏ ٭ تَرْمِیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ٭ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ﴾‏ وَ إِنَّمَا لَمْ یجْرِ عَلَی الْحَجَّاجِ‏ مَا جَرَی عَلَی تُبَّعٍ وَ أَصْحَابِ الْفِیلِ لِأَنَّ قَصْدَ الْحَجَّاجِ لَمْ یكُنْ إِلَی هَدْمِ الْكَعْبَةِ إِنَّمَا كَانَ قَصْدُهُ إِلَی ابْنِ الزُّبَیرِ وَ كَانَ ضِدّاً لِصَاحِبِ الْحَقِّ فَلَمَّا اسْتَجَارَ بِالْكَعْبَةِ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یبَینَ لِلنَّاسِ أَنَّهُ لَمْ یجِرْهُ فَأَمْهَلَ مِنْ هَدْمِهَا عَلَیهِ». [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه192. 📚 سوره مبارکه زخرف جلسه 18 تاریخ: 1394/10/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 قداست نماز جمعه 🔹 را واقعاً برابر آن قداست اش باید حفظ بكنیم؛ یعنی عبادی سیاسی هست، اما خیلی از حرف هاست كه ریز است، اینها را انسان پایین [منبر] می‌ گوید نه بالا! همه ما هم همین‌ طوریم و مواظبیم. بالای منبر كه رفتیم واقعاً مواظبیم! اینجاها ممكن است نظر خصوصی خودمان را بگوییم، اما آنجا كه هستیم مواظبیم، برای اینكه اثر ندارد. چون آدم آنجا كه هست (علیهم السلام) است كه اینها دارند این را می‌ گویند، اینجا كه هست خب بالأخره با بالای منبر خیلی فرق دارد، ممكن است كه جزئیات را ریز مسئله را هم بگوید، بخشی مثلاً نظر كلی باشد و بعضی نظر شخص خود آدم باشد، گرچه ما همیشه موظفیم كه خلاف نگوییم و این هم خلاف نیست كه ـ ان‌ شاء ‌الله ـ اینجا می‌گوییم؛ اما این نظر شخص ماست و به نظر ما درست هم هست و خلاف هم نگفتیم، اما بنا بر این نیست كه آدم نظر شخص را بگوید، آنجا را باید بگوید؛ آن پله ‌ها برای است. 🔹 دو بار بیشتر ذات اقدس الهی را به خود استناد نداد؛ «بَیتِی بَیتِی» فقط دو بار در قرآن آمده است،[1] اما درباره مؤمن هفتاد بار «عبدی عبدی عبدی عبدی». خب چرا آن شرف را نداشته باشد كه كعبه دارد؟! خب كعبه را اگر شما می‌ گویید که دو تا پیامبر ساخت، انسان را هم ذات اقدس الهی آفرید، اگر بگویید كعبه را خدای سبحان به خود اسناد داد فرمود «بیتی»، ذات اقدس الهی مؤمن را مانند ﴿فَادْخُلِی فِی عِبَادِی﴾[2] به خودش اسناد داد، خب ما چرا كم بیاوریم؟ چرا كعبه شریف باشد و ما شریف نباشیم؟ ما خودمان را با كعبه باید بسنجیم، نه اینكه فلان كس چیزی دارد و ما نداریم، این حیف است! فلان كس به فلان مقام رسید و ما نرسیدیم، این حیف است! كعبه چون با خدا ارتباط پیدا كرده [چنین شده است] این یای كعبه «بیتی» یای است، همین شرافت را كه خدا به ما داد كه در شناسنامه ما نوشت ﴿فِی عِبَادِی﴾ گفته، «عَبْدَی» گفته است! آنها كه هستند می ‌گویند ما چه چیزمان كم از كعبه است؟ آنها كه هستند می‌ گویند فلان كس به آن مقام رسیده، ما چرا فلان پست را نگیریم؟! او به دنبال می‌گردد و با یك دست خالی هم می ‌میرد! دیدید چه كسانی كه در این كسوت بودند یا در آن جامه بودند كمی بازی که كردند افتادند. نه با می ‌شود بازی كرد، نه با خون طیب و طاهر شهدا كه شما بعضی از آقایان خب خودتان از خانواده‌ های معظم شهدایید. خیلی اینها پاك بودند! مگر می‌ شود با اینها بازی كرد؟! این اقیانوس ها و دریاها این‌طورند، با دریا نمی‌ شود بازی كرد. وقتی كه آدم زنده است و حیاتی دارد خب دریا قبول می ‌كند، همین كه لاشه است او را دور می ‌اندازد. لاشه افراد را قبول نمی‌ كند، یك آدم بی ‌روح را! بنابراین ما صدر و ساقه‌ اش باید طیب و طاهر باشد «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»[3] باشد. 🔹 گاهی ممكن است آدم اشتباه بكند هم خدا می ‌بخشد و هم خلق خدا. اگر واقعاً مردم بفهمند كه این خطیب اشتباه كرده یقیناً می‌ بخشند، اما اگر بفهمند خدایی ناكرده این عمداً دارد بیراهه می ‌رود خب نمی‌ بخشند. سهو و نسیان را «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِی»[4] را هم خدا می ‌بخشد و هم خلق خدا می‌ بخشد، اما اگر خدای ناكرده كسی عمداً بخواهد كج راه برود، نه خدا می ‌بخشد و نه خلق خدا. [1]. سوره بقره، آیه125؛ سوره حج، آیه26. [2]. سوره فجر، آیه29. [3]. مصباح المتهجد، ج2، ص723. [4] . الخصال، الشیخ الصدوق، ج1، ص417. 📚 دیدار مسئولان ستاد اقامه نماز جمعه با حضر ت استاد تاریخ: 1385/04/14 🆔 @a_javadiamoli_esra