eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جایزه الهی 🔸 مهمانی دنیا با مهمانی خدا فرق جوهری دارد. در دنیا اگر كسی مهمان شد هنگام ورود از او پذیرایی به عمل می‌ آید، ولی كسی مهمان خدا شد هنگام رفتن خدا از او پذیرایی می‌ كند، نه هنگام آمدن یا هنگام ماندن! 🔸 یك ماه در محضر خدا ـ ان شاء اللّه ـ آداب الهی را آموختیم؛ در این یك ماه چیزی به ما ندادند، البته هر عملی كه انجام دادی برابر همان عمل پاداش گرفتیم، این مهمانی نیست! در یازده ماه دیگر هم همین‌ طور بود، هر كس كار خیری انجام می‌ داد، نمازی می‌ خواند، به مردم احسان می‌ كرد، به جامعه احسان می‌ كرد، به اعضای منزلش احسان می ‌كرد یا به پدر و مادرش احسان می ‌كرد پاداشش را می‌ گرفت، با یازده ماه دیگر از این جهت فرقی ندارد. مهمانی خدا در این نیست كه ما كاری بكنیم تا او پاداش كار ما را بدهد، این در یازده ماه دیگر هم هست؛ مهمانی خدا آن است که اوصاف خود را به مهمان می ‌دهد، میزبان چیزی از خود به مهمان می ‌دهد، نه اثر كار مهمان را به او بدهد! ما در این سی شبانه روز كار می ‌كردیم ـ ان شاء اللّه ـ مزدمان را می‌ گرفتیم؛ یعنی نمازی می‌ خواندیم، روزه ‌ای می‌ گرفتیم، شب ‌زنده ‌داری داشتیم، با یازده ماه دیگر فرقی ندارد، آن را نمی ‌گویند مهمانی، آن را می‌ گویند اجر! اگر كسی مهمان شما شد و در این سی روز كاری كرد، شما باید دو عمل انجام بدهید: یكی اینكه مزد او را بدهید، دیگر اینكه چون مهمان شما بود به او جایزه بدهید. 🔸 بنابراین تمام اعمال خیری كه در این مدّت سی شبانه ‌روز ما ـ ان شاء اللّه ـ انجام دادیم مزدمان را گرفتیم، آن مزد بود نه ضیافت، نه مهمانی، الآن چیز دیگری از خدا می ‌خواهیم، اوصافی كه برای خود او است را برای ما باید مطرح كند. 📚 فرازی از خطبه های نماز عید فطر تاریخ: 1389/06/19 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نشانه حکمت 🔹 این راه باز است. اگر این راه باز است وجود مبارك امام رضا به ما نشان می‌ دهد. به حضرت عرض كردند كه یكی از نشانه‌ های حكمت را به ما بگویید, فرمود خاموشی.[1] آدم این‌قدر پرحرف نیست! هر حرفی را نمی ‌زند! هر حرفی را نمی ‌شنود! این همه کتاب‎ ها، آیات الهی، تفسیر قرآن، نهج البلاغة و روایات اهل بیت، اینها را آدم بگذارد كنار به دنبال حرف‌ های فضای مجازی و امثال مجازی بگردد؟! فرمود «صَمْت» و ساكت بودن، مكتبی است! عد ه‌ای تلاش و كوشش می ‌كردند مواظب زبانشان باشند و پرحرفی نکنند، هر حرفی را نزنند، سكوت را یاد می گرفتند! بعد از اینكه این دوره را گذراندند، تمرین کردند؛ بعد از مدتی ساكت شدند و ورّاجی و پرحرفی نكردند، شدند سكّیت, از این مرحله به بخش سوم رسیدند شدند «ابن ‌السّكیت»؛ این کلمه «ابن و أب» که می‎ گویند ابوالفضائل، ابو فاضل، اینها نشانه صاحب و داشتن است, «ابن ‌السّكیت» كه از علمای بزرگ بود؛ یعنی او آن‌قدر مسلط بود كه جلو دهانش و قلمش را می گرفت. 🔹 آدم وقتی مواظب زبانش باشد, مواظب قلمش باشد، خدای سبحان به مكتوبات و به این ملفوظات قسم یاد می ‌كند، چه چیزی از این بهتر! اگر به قمر قسم یاد می‌ كند چون نور می‌ دهد, اگر به قلم قسم یاد می ‌كند چون نور می ‌دهد, مگر خدا به قلم قسم نخورد؟! مگر به مكتوبات قلم قسم نخورد؟! ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُون‏﴾[2] مگر لسان «احد القلمین» نیست و قلم هم «احد اللسانین» نیست؟! فرقی ندارد انسان چیزی بنویسد، خدا بفرماید من به مسطورات این قلم قسم یاد می‌ كنم؛ چون این مسطور و مكتوب, نور می ‌دهد یا سخن بگوید ملفوظِ او به جامعه نور می‌ دهد، اینها می ‌شود كرامت. [1]. قرب الإسناد (ط ـ الحدیثة)، النص، ص369؛ «مِنْ عَلَامَاتِ الْفِقْهِ الْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ وَ الصَّمْتُ، إِنَّ الصَّمْتَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْحِكْمَةِ، إِنَّ الصَّمْتَ يُكْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ هُوَ دَلِيلٌ عَلَى الْخَيْر». [2]. سوره قلم، آیه1. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396 /04/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی: ❇️چاپخانه اسراء با توجه به ظرفیت موجود، می تواند به عنوان قطب چاپ کشور تبدیل شود پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی ریاست بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء و هیئت همراه، با حضور در چاپخانه اسراء طی مراسمی، از دستگاه ها و تجهیزات و نیز ظرفیت های چاپخانه اسراء بازدید به عمل آوردند. حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی در این بازدید و در جمع مدیران و مسئولان چاپخانه اسراء، ضمن تقدیر و تشکر از زحمات مسئولان و کارکنان چاپخانه اسراء، صداقت، اخلاص و شفافیت اقتصادی را از اصول مهم مرکز چاپ اسراء بر شمرد و بیان داشت: صداقت و اخلاص در مجموعه کارکنان چاپخانه اسراء، باعث شده تا خداوند نیز به همه دوستان در این زمینه کمک کند تا کارها را بتوانند به بهترین کیفیت انجام دهند، همچنین شفافیت کامل در عرصه مسائل اقتصادی، باعث شده تا مجموعه اسراء، کارنامه کاملاً روشن و قابل ارائه ای در این زمینه داشته باشد. ایشان وجود تکنولوژی روز و حضور نیروهای متخصص را از نقاط قوت چابخانه اسراء دانست و اظهار داشت: ما اکنون نیروهای آموزش دیده و توانمند و نیز دانش کافی و تکنولوژی روز را در صنعت چاپ در اختیار داریم اما باز این به آن معنا نیست که از به روز شدن، غافل باشیم و لذا باید چاپخانه اسراء با بروز رسانی دستگاه ها و همچنین تکنولوژی های روز، به قطب چاپ کشور تبدیل شود و این مهم با ظرفیت موجود و دستگاه های بروز موجود می تواند اتفاق بیافتد لذا باید هر چه آنچه در صنعت چاپ وجود دارد که مرکزی ترین و اصلی ترین در صنعت چاپ هست، در بحث در مسائل نشر کتاب ها، چاپ های صعنتی و جعبه سازی و غیره، تمامی آن آپشن ها و تکنولوژی ها را در بخش چاپ داشته باشیم. ریاست بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء تصریح داشت: از جمله مسائل مهمی که می تواند مجموعه های اقتصادی را به موفقیت برساند تعامل گسترده با مجموعه های هم سو، بازار و جامعه هدف است؛ با گفتگو و استفاده از توانمندی های نظری و فکری دیگران به ویژه اشراف بر وضعیت انتشارات در کشور می توانیم فعالیت ها و سیاست های کاری خود را بهینه و موفق تر به پیش ببریم لذا تعامل با مجموعه های هم سو در سراسر کشور باید در دستور کار جدی قرار گیرد. News.esra.ir 🆔@a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 وفای به بیعت 🔹 اما حق امام بر امت، حق والی بر مردم فرمود: «وَ أَمَّا حَقِّی‏ عَلَیكُمْ‏ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیعَةِ»؛[1] شما بیعت كردید، اگر بیعت كردید ﴿أَوْفُوا بِالْعُقُودِ﴾[2] به بیعتتان عمل كنید. بیعت از بیع است، اگر كسی با دین خدا بیعت كرد یعنی جان و مال و آبروی خود را به خدا فروخت در قبالش بهشت گرفت؛ حالا با اینكه جان و مال و آبرو مال خداست در همه موارد جمع عوض و معوض است هر دو مال اوست و هر دو را به ما می‌ دهد، این ‌‌چنین نیست بشری كه «لَا یمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لَا ضَرّا وَ لَا مَوْتاً وَ لا حَیاةً وَ لا نُشُوراً»[3] مالك چیزی باشد بعد با خدا داد و ستد كند، ولی ذات اقدس الهی هم معوض را به ما داد، هم عوض را، هر دو هبه است! 🔹 به هر تقدیر فرمود حق من بر شما آن است كه شما به بیعت وفا كنید و اگر كسی واقعاً بیعت كرد، یعنی جان و مال و آبروی خود را به دین و صاحب دین فروخت، اگر بگوید من ضرر مالی می ‌بینم این سخنش غاصبانه است؛ زیرا مالی را كه به خدا فروخت در آن مال تصرف غاصبانه می‌ كند و او را برای حفظ دین خدا صرف نمی ‌كند و اگر می ‌گوید به حیثیت من بر می‌ خورد این در وجاهت و حیثیت و آبرو تصرف غاصبانه دارد. انسان آبرو را در برابر خلق خدا مالك است، ولی در برابر دین خدا كه مالك نیست! اگر كسی بگوید به من بر می‌ خورد و حیثیتم در خطر است، چنین كسی غاصبانه آبرومند است، مگر آن جایی كه خود دین دستور بدهد كه بفرماید اگر هتك حیثیت می‌ شود از آن راه نرو راه دیگر را طی كن و همچنین اگر درباره جهاد با جان بگوید جانم در خطر است او غاصبانه زندگی می ‌كند، چون حیاتش را به خدا فروخت و اگر واقعاً بیع كرد حق تصرف در جانی كه مبیع است ندارد و اگر در جان تصرف كرد او در حقیقت عقاله كرد و بهشت را پس داد پس هیچ كسی حق ندارد در برابر دین خدا مالك جان و آبرو و مال باشد، مگر آن جایی كه خود دین استثنا بکند، این وفای به بیعت است. [1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح), خطبه34. [2]. سوره مائده, آیه1. [3]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص75. 📚 خطبه نماز جمعه تاریخ: 1373/07/08 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تدبیر الهی 🔹 ما ائمه (علیهم السلام) را به عنوان امامت با جان و دل پذیرفتیم، آنها می‌ فرمایند راه ما را طی كنید! افراد عادی راه آنها را طی می ‌كنند، یعنی سعی می ‌كنند به دستورهای آنها عمل كنند كه اینها كار خوبی است؛ اما خواصّ از امت, علمای از امّت تلاش می‌ كنند ببینند كه آنها چه راهی رفتند كه این علمای الهی راهی همان راه بشوند، منتها در حدّ خودشان. 🔹 یك بیان نورانی از وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) است، همان بیان نورانی از وجود مبارك حضرت حجّت (سلام الله علیه) است[1] كه ولی ماست, امام زمان ماست, مسئول مستقیم ماست و ما هم مسئولیت مستقیم در برابر آن حضرت داریم, هر لحظه از امور ما به اذن خدا آگاه است, آن بیان نورانی كه مشترك است بین امام اول و آخر (علیهم السلام) كه هر دو فرمودند, فرمودند ما در مكتب «الله» داریم تربیت می ‌شویم: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعدُ صَنَائِعُ لَنَا»؛[2] ما مصنوع و دست ‌پرورده پروردگار هستیم. همه عالم را خدا می ‌پروراند، او «ربّ‌العالمین» است؛ اما همان‌ طوری كه در مثال باغ و بوستان اشاره شد كه برخی از نهال ‌ها را خود آن مدیركلّ با دست خود غرس می‌ كند و بعضی ‌ها را هم با دست زیرمجموعه خود, در جریان ﴿أَنْبَتَها﴾ این‌طور بود که ﴿وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً﴾[3] و درباره خصوص مریم (سلام الله علیها) هم فرمود: ﴿وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً﴾،[4] درباره مصنوع بودن, مخلوق بودن, تحت تدبیر بودن هم همان ‌طور است. وجود مبارك حضرت امیر همین را فرمود, وجود مبارك امام زمان همین را فرمود این در بیانات نورانی حضرت در نهج ‌البلاغه هست، آن هم در بیانات نورانی توقیعات مبارك حضرت است: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعدُ صَنَائِعُ لَنَا»؛ ما مصنوع خدا هستیم، كسی ما را نساخت، كسی ما را پرورش نداد، تربیت نكرد، معلّم ما او, مدیر ما او, مربّی ما او, راهنمای ما او و دیگران زیر مجموعه تدبیر و تربیت و هدایت ما به سر می ‌برند: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعدُ صَنَائِعُ لَنَا». 🔹 عالمان دین سعی می ‌كنند این راه را خصوصی طی كنند، آن راه عمومی كه سر جایش محفوظ است. هرگز همّت شما این نباشد كه جامعه شما را بپذیرد، همّت شما این باشد كه خدایی كه جامعه ‌آفرین است بپذیرد! وقتی او پذیرفت كلّ كارها حل می ‌شود، آن وقت توفیقی عطا می‌ كند انسان هم خودش مهتدی می ‌شود و هم هادی دیگران می ‌شود. [1] . الغیبة (للطوسی)، متن، ص286؛ «نَحنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الخَلقُ بَعدُ صَنَائِعُنا». [2] . نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه28. [3] . سوره نوح، آیه17. [4] . سوره آل عمران، آیه37. 📚 سخنرانی در مراسم شروع سال تحصیلی حوزه علمیه دماوند تاریخ: 1393/06/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 فرزند ولایی 🔹 سیادت، بزرگی و بزرگواری نه یعنی سید بودن، سیادت و بزرگواری مخصوص پیغمبران و ائمه (عَلَیهِمُ السَّلام) نیست، آنها یک مقامی دارند که واقعاً برای ما درک شدنی نیست. همه ما می ‌توانیم در کاری که داریم و در آن سِمَتی که داریم، به سیادت برسیم. یک معلّم می ‌تواند «سید المعلّمین» باشد، یک محقق می‌ تواند «سید المحقّقین» باشد، یک نظامی می ‌تواند سید نظامی ‌ها باشد، وجود مبارک حمزه که به این لقب پُر افتخار همراه بود در اثر آن اخلاص بود، وگرنه خیلی ‌ها شهید شدند؛ از بستگان این خاندان هم بودند، اما سید شهدا شدن کار همه نبود. 🔹 نامه ‌ای از معاویه ملعون به وجود مبارک حضرت امیر رسید، آن نامه در نهج البلاغه نیست ولی جواب آن نامه در نهج البلاغه[1] هست، آن نامه با بی ‌ادبی و با هتک حرمت همراه بود، در آن نامه نوشته شد که شما را با دست بسته بردند مسجد و ـ مَعَاذَالله ـ مانند چه! از شما بیعت گرفتند. حضرت در جواب فرمود؛ ما که انکار نکردیم، من اگر بخواهم سقیفه را امضا کنم، باید با دست بسته امضا کنم، ما غدیری هستیم، غدیری پیرو غدیر است. یک بیانی از رسول خدا (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) رسیده است و آن دست ما را بست که فرمود: «تَزْكِیةِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ قَبیح»،[2] خودستایی چیز بدی است و اگر این نبود ما می ‌گفتیم ما که هستیم! 🔹 ما دو تا برنامه در دین داریم: یکی خوب، یکی بد؛ خودستایی بد است، خودستانی خوب است؛ یعنی آدم خود را بگیرد و آن خودیت خود را بستاند، وقتی خودیت خود را گرفت چیزی نمی ‌ماند، مگر فیض الهی. تا خودی تو از تو نگذشت، نمی ‌شود آدم به جایی برسد! فرمود خودستایی یعنی تذکیه کردن، چیز بسیار بدی است و خودستانی که آدم خود را بستاند، چیزی از خودی انسان نماند، این چیز خوبی است. فرمود این حدیث جلوی ذکر فضایل ما را گرفته و نمی‌ گذارد که ما خود را به شما معرّفی کنیم؛ ولی به آن حدّاقل اکتفا می‌کنیم و آن این است که معاویه بدان! خیلی‌ ها می‌ روند در جبهه‌ ها کشته می ‌شوند ولی ما اگر کشته دادیم، می‌ شود سید شهدا؛ مثل عموی من حمزه سیدالشهدا. در جنگ اُحُد خیلی ‌ها کشته شدند، فرمود این شرف خاندان ماست! این همه در جنگ اُحُد کشته شدند، کسی سید شهدا نشد؛ ولی عموی ما وقتی شربت شهادت می ‌نوشد، می ‌شود سید شهدا. در جریان جنگ موته خیلی از افراد جانباز می ‌شوند، دست‌ های آنها جدا می ‌شود؛ اما برادرم جعفر وقتی‏ که دست او جدا شد، خدا دو تا بال به برادرم داد که شده جعفر طیار که «یطِیرُ بِهِمَا مَعَ‏ الْمَلَائِكَةِ فِی الْجَنَّةِ»،[3] ما اگر جانباز بدهیم، می‌ شود جعفر طیار، اگر شهید بدهیم، می ‌شود سید شهدا، پس حساب ما با دیگران فرق می‌ کند. 🔹 این مقام برای ما هم هست؛ برای اینکه نه حمزه سید الشهدا امام و پیغمبر بود، نه جعفر طیار امام و پیغمبر بود؛ اینها فرزندان امام و پیغمبر بودند. فرزندی هم در اسلام دو قسم است: یک فرزندی شناسنامه است که آن خیلی مهم نیست، یک فرزندی ولایی است که وجود مبارک حضرت امیر و وجود مبارک پیغمبر (عَلَیهِما آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) رسماً اعلام کردند، فرمودند شما قبل از اینکه بالغ شوید، یک شناسنامه‌ ای دارید که پدر و مادر شما این شناسنامه را برای شما تنظیم کردند؛ اما وقتی که بالغ شدید، باید برای خود شناسنامه بگیرید، «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»،[4] ما حاضر هستیم شما را به عنوان فرزندی قبول کنیم، شما بیایید بچه‌ های ما شوید! چه نعمتی بهتر از این که آدم نبوی شود! آدم علوی شود! فرمود اگر شما بچه‌های ما شدید، ما شما را کاملاً می ‌پذیریم: «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ». [1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، نامه28. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، نامه28. [3]. الامالی(للصدوق)، ص463. [4]. علل الشرائع، ج1، ص127. 📚 سخنرانی در جمع کارکنان وزارت دفاع تاریخ: 1395/04/30 🆔 @a_javadiamoli_esra
⚫️پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال آیت الله محجوب جهرمی پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی ارتحال عالم ربانى، جامع معقول و منقول، متعبد متهجد حضرت آية الله حاج شيخ ابوالقاسم محجوب شیرازی را تسلیت گفتند. متن پیام معظم له به شرح زیر است؛ بسم الله الرحمن الرحيم انا لله وانا اليه راجعون ارتحال عالم ربانى، جامع معقول و منقول، متعبد متهجد حضرت آية الله حاج شيخ ابوالقاسم محجوب شيرازى سانحه سنگين و توانفرسا بود. اين هجران اسف بار را به عموم علاقمندان آن حكيم مخصوصا شاگردان وى تسليت، علو درجه آن فقيه رحيل و اجر صابران براى بيت مكرّم ايشان از خداى سبحان مسئلت مى شود جوادى آملى منبع: news.esra.ir @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مرصاد 🔹 در قرآن كریم روش كسانی كه انبیا را به شهادت رساندند، مبلغان الهی را در كنار انبیا كشتند نام می ‌برند؛ آنها كسانی‌اند كه ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقِّ وَ یقْتُلُونَ الَّذینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النّاسِ﴾.[1] مبلغان الهی و مروجان شریعت كه راهیان راه انبیا هستند، محكوم به قتل كسانی ‌اند كه جز خود چیزی را نمی ‌بینند. اینها كه خود محورند و «یحُومُ حَوْمَ‏ نَفْسِهِ‏»،[2] اینها خیال می ‌كنند انسان از گهواره شروع می ‌شود و به گور ختم می ‌شود و بعد از مرگ خبری نیست و انسان كه می ‌میرد می ‌پوسد نه از پوست به در می ‌آید و هیچ كسی مدیر عامل این عالم نیست و بر اساس ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾[3] عمل می ‌كنند. فرعون و امثال فرعون روی این سیاست حركت می‌ كردند كه ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ هر كسی استكبار بیشتری داشت او برنده است او پیروز است، هر مستكبری پیروز است، هر «مستعلی» پیروز است، هر كسی كه برتری می ‌طلبد پیروز است ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾، این شعار رسمی فراعنه بود. انبیا كه آمدند این شعار را عوض كردند، فرمودند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكّی﴾؛[4] كسی پیروز است كه خود را منزه نگه بدارد، ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها﴾؛[5] كسی رستگار است كه خود را تطهیر كند. این دو شعار محصول دو بینش است، آن كه بینش او بینش افقی است می ‌گوید بشر از گهواره شروع می ‌كند و به گور ختم می‌ شود، نه قبل از گهواره خبری بود و نه بعد از گور خبری هست که شعارش ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ است، مستعلی همان مستكبر است. امروز می ‌گویند «﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ﴾ استكبر»، دیروز می ‌گفتند ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ لفظ فرق می ‌كند گرچه معنا یكی است؛ ولی اگر كسی افقی و عمودی هر دو را در نظر داشته باشد، هم سیر دنیایی بشر را كه از گهواره تا گور است و هم سیر عمودی بشر را كه او را چه كسی آفرید؟ برای چه آفرید؟ قبل از این عالم چه خبری بود؟ بعد از این عالم چه خبری است؟ و مرگ از پوست به در آمدن است نه پوسیدن، قهراً شعارش ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكّیٰ﴾ است، ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاهٰا﴾ است و مانند آن. پس این دو شعار مختلف محصول آن دو جهان بینی مختلف است. 🔹 كسی كه بینش او بینش الهی است هیچ اضطرابی ندارد، گرچه از نظر عاطفه انسان متأثر است اشك می ‌ریزد و غمگین می‌ شود، ولی از نظر عاقله هیچ نگرانی نیست؛ زیرا چیزی را از دست نداد! در قرآن كریم فرمود نه آنها كه در این راه شربت شهادت نوشیدند از بین رفتند بلكه هجرت كردند، نه آنها كه تخریب كردند و دست به كشتن و كشتار زدند پیروزند ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ﴾؛[6] فرمود نیروهای ما در كمین اینهاست، الآن اینها در دست مایند! یك وقت است كه همه اینها را جمع می ‌كنیم ﴿فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِی الْیمِّ﴾[7] می‌ ریزیم در دریا، این‌‌چنین نیست كه اینها از دست ما رها شده باشند ﴿وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا سَبَقُوا﴾؛[8] فرمود هرگز اینها فكر نكنند كه جلو افتادند ما به اینها مهلت می ‌دهیم و میدان می‌دهیم تا در كمینگاه اینها را بگیریم، هم ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصٰادِ﴾ حق است خدا در كمین است، هم اعلان عمومی كرد فرمود مبادا اینها خیال بكنند كه سابق ‌اند و ما مسبوق ﴿وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ﴾؛[9] ما در هیچ امری مسبوق و عقب افتاده نیستیم كه دیگری سابق باشد و جلو بزند؛ فرمان، دین، حكم و امر ما را عقب بزند خودش جلو بیفتد. پس ﴿وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا سَبَقُوا﴾ اینها خیال نكنند جلو افتادند بعد هم فرمود: ﴿وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ﴾ نه ما مسبوقیم نه اینها سابق ‌اند، بلكه ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصٰادِ﴾. اینها خیال می‌ كنند كه پیروزند یك، و خیال می‌كنند كسی كه شهید شد جایی كه تخریب شد آن آثار از بین رفته است این دو، آن آثار با جلال و شكوه بهتر و بیشتری ساخته می‌ شود این یك، و كسانی كه در این صحنه ‌ها شربت شهادت نوشیدند اینها هجرت كردند از یك تنگنا و محبسی به در آمدند و به عالم وسیع و فصیحی سفر كرده‌اند این دو. [1]. سوره آل عمران، آیه21. [2]. معانی الاخبار، ص104؛ «...الظَّالِمُ یحُومُ حَوْمَ‏ نَفْسِهِ‏ وَ الْمُقْتَصِدُ یحُومُ حَوْمَ قَلْبِهِ وَ السَّابِقُ یحُومُ حَوْمَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». [3]. سوره طه، آیه64. [4]. سوره اعلی، آیه14. [5]. سوره شمس، آیه10. [6]. سوره فجر، آیه14. [7]. سوره قصص، آیه40. [8]. سوره انفال، آیه59. [9]. سوره واقعه، آیه60. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1384/12/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی به مناسبت مراسم بزرگداشت ارتحال عالم ربانى حضرت آيت الله حاج فیض الله دارایی صادر فرمودند. 🔹 تاریخ: 1399/03/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نشانه منتظران 🔹 منتظران راستین که نجات می‌ یابند و دیگران را نجات می ‌دهند چه گروهی‌ هستند؟ منتظران راستین، بخش ‌های وسیعی از اوصاف اینها به صورت شرح و تفصیل و بخش ‌هایی از عصارهٴ فضیلت اینها هم به صورت اجمال و متن در قرآن کریم آمده است؛ قرآن کریم از اینها به عنوان مجاهد، مهاجر، مؤمن، اهل نماز، اهل روزه، اهل حج، اهل خمس، اهل زکات و مانند این یاد کرد که اینها تفصیل آن مُجمل و شرح آن متن است. اما خود متن؛ فرمود کسانی به مقصد می ‌رسند و مقصود را در مقصد مشاهده می ‌کنند که فرمود: ﴿لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴾،[1] ﴿لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ﴾؛[2] فرمود عالِم به مقصد برسد دشوار است، عاقل به مقصد برسد دشوار است، هر عالِمی به مقصد نمی ‌رسد و هر عاقلی به مقصد نمی‌ رسد؛ نفرمود علما به مقصد می‌رسند، نفرمود عقلا به مقصد می‌رسند؛ فرمود: ﴿لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ﴾! ﴿لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴾! 🔹 ما نژاد و قومی در شرق و غرب عالَم به نام قوم عالِم و قوم عاقل نداریم! این تازی و فارسی نیست که نژاد باشد و قوم داشته باشد! این لُر، ترک، بلوچ و مانند آن نیست که جزء اقوام باشد، مثلاً اقوام آریایی باشد یا اقوام کذا و کذا باشد! ما در تمام کرهٴ زمین قوم عاقل و قوم عالِم نداریم، این قوم به معنای نژاد و شناسنامه و مانند آن نیست. این ﴿لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ﴾، این ﴿لِقَوْمٍ یتَفَكَّرُونَ﴾،[3] این ﴿لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ﴾[4] و این ﴿لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴾ که در قرآن آمده است؛ یعنی مردان و زنان زنده که قائم به عقل باشند، نه عالِم! قائم به علم باشند، نه عالِم! 🔹 وجود مبارک حضرت که جهان را اصلاح می ‌کند، چون قائم «بالعقل و العدل» است! پس صِرف عالِم بودن کافی نیست! صِرف عاقل بودن کافی نیست! تا قیام نکند به علم و قیام نکند به عقل، نه مشکل خود را حلّ می‌ کند و نه «غُل جامعه»[5] را از گردن دیگران بر می ‌دارد. اگر رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) ﴿یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأغْلاَلَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیهِمْ﴾[6] بود، چون قوم عاقل بود؛ یعنی قائم «بالعقل» و «بالعلم» بود! وجود مبارک حضرت حجّت (صلوات الله و سلامه علیه) چون به عقل قیام می ‌کند، به علم قیام می ‌کند، به عدل و قسط قیام می‌ کند، به توحید و وحی و نبوّت قیام می ‌کند، جامعه را از خواب بودن بیدار می‌ کند، از مُستَلقی[7] بودن می ‌نشاند، از نشسته به نیم ‌خیز در می ‌آورد، از نیم‌ خیز اینها را ایستا و قائم می ‌کند که ﴿لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[8] می ‌شوند، جامعه ایستاده و مقاوم جامعه نجات ‌یافته است. او چون قائم به عقل است، نه زیر بار کسی می ‌رود و نه کسی را به زیر بار می‌ آورد، نه بیهوده سخن می ‌گوید و نه بیهوده را می‌ شنود! ﴿لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾. 🔹 گاهی کار به قدری مهم است که عادل بودن هم کافی نیست، قائم به قِسط بودن هم کافی نیست، فرمود: قوّام به قسط باشید.[9] آنها که مثل (رضوان الله تعالی علیه) جزء یاران حضرت هستند، او قائم به قسط است، یک؛ در مواقع خطر قوّام به قسط است، دو؛ سیصد و اندی اصحاب مانند (رضوان الله تعالی علیه) دارد، اگر یک ولی‌ای در جهان ظهور کرد و بیش از سیصد یار مثل داشت و جامعه بشری را به عقل و علم قائم کرد، این جامعه نجات پیدا می ‌کند. 🔹 مستحضرید که در زمان حضور و ظهور آن ولی مطلق الهی، عقل مردم بالا می ‌آید، اصلاح جامعهٴ عاقل دشوار نیست! ذات اقدس الهی دست عنایت را روی رئوس مردم می ‌کشد که به برکت ظهور ولی عصر (ارواحنا فداه) عقل مردم بالا می‌ آید، اداره جامعه عاقل سخت نیست! آن‌گاه به حکم نبوی عمل می ‌کند که «إِنَّمَا أَقْضِی‏ بَینَكُمْ بِالْبَینَاتِ وَ الْأَیمَانِ»،[10] از این‌جا معنای انتظار منطبع می ‌شود؛ آن کس که عالِم است زمینه انتظار را دارد، ولی آن کس که قائم «بالعلم» است است؛ آن کسی که عاقل است زمینه انتظار را دارد، ولی آن کسی که قائم «بالعقل» است است. البته ادعیه، اذکار و اوراد، همه اینها زمینه است، وسیله است و عبادت است و لازم، اما قیام به عقل، قیام به عدل، قیام به علم، قیام به قسط، قیام به فکر و قیام به ایمان نشانه منتظران است.
[1] . سوره بقره، آیه164؛ سوره رعد، آیه4؛ سوره نحل، آیات12 و67؛ سوره عنکبوت، آیه35؛ سوره روم، آیات24 و28؛ سوره جاثیه، آیه5. [2] . سوره بقره، آیه230؛ سوره انعام، آیات97 و105؛ سوره اعراف، آیه32؛ سوره توبه، آیه11؛ سوره یونس، آیه5؛ سوره نمل، آیه52؛ سوره فصّلت، آیه3. [3] . سوره یونس، آیه24؛ سوره رعد، آیه3؛ سوره نحل، آیات11 و 69؛ سوره روم، آیه21؛ سوره زمر، آیه42؛ سوره جاثیه13. [4] . سوره انعام، آیه99؛ سوره اعراف، آیات52 و 188 و 203؛ سوره یوسف، آیه111؛ سوره نحل، آیات64 و 79؛ سوره نمل، آیه86؛ سوره قصص، آیه3؛ سوره عنکبوت، آیات24 و 51؛ سوره روم، آیه37؛ سوره زمر، آیه52. [5]. لغت‌نامه دهخدا، غل جامعه: [غ ُ / غ ُل ْ ل ِ/ م ِ ع َ/ ع ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) قسمی غل که گردن و دست و دوپای در بند دارد. غل که گردن و دست و پای را ببندد. رجوع به غُلّ شود. [6]. سوره اعراف، آیه157. [7]. لغت‌نامه دهخدا، مستلقی: [م ُ ت َ] نعت فاعلی از استلقاء، خفته بر قفا؛ بر قفا خوابنده یعنی پشت به بسترکرده دست و پا درازکننده، بر پشت خفته. [8]. سوره حدید، آیه25. [9]. سوره نساء، آیه135؛ ﴿أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ﴾. [10]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏7، ص414. 📚 پیام به کنگره مسلمانان آمریکا ایالت میشیگان ـ با موضوع امام مهدی منجی بشریت تاریخ: 1395/05/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
امام خمینی (ره) خودساخته بودند و چون روح طیب و طاهر داشتند و روح الله بودند، سخنانشان در جان جامعه اثر می گذاشت... News.esra.ir @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا