eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 علم نافع 🔹 در این بیانات نورانی ائمه (علیهم السلام) مخصوصاً وجود مبارک حضرت امیر برای همه برنامه ‌های خاص دارند، مخصوصاً برای حوزه ‌های علمیه و دانشگاه‌ها و مانند آن. یک معیاری حضرت به ما فهماند؛ چون هیچ فرقی بین وجود مبارک حضرت امیر و وجود مبارک که نیست. ما حالا دسترسی به حضرت نداریم و نمی‌ توانیم وجود مبارک را ببینیم بسیار خوب! اما دلمان می‌ خواهد بدانیم از ما راضی است یا نه؟ این نه تنها آرزوی ماست بلکه وظیفه ما هست! حالا آن دیدن فیض خاصی است بسیار خوب! اما اولین وظیفه ما این است که بدانیم امام آیا از ما راضی است یا نیست؟ این بیان نورانی که از ائمه(علیهم السلام) نقل کرد که «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة‏»،[1] منظور معرفت شناسنامه‌ ای که نیست! امام را به اندازه شناسنامه شناختیم؛ اسم شریف ایشان چیست، پسر کیست، مادر ایشان کیست، اینکه مشکل ما را حل نمی‌ کند! «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة‏». باید بدانیم حضرت از ما راضی است یا نه؟ این اولین وظیفه ماست؛ حالا یک وقت است کسی دارد آن حرفی دیگر است، اولین وظیفه ما این است که آیا راضی است یا راضی نیست؟ این جزء ابتدایی‌ ترین کارهای سید حسنی(رضوان الله علیه) بود که دین خود را عرضه کرده، این خیلی کرامت نبود، این وظیفه بود. وجود مبارک حضرت عبدالعظیم حسنی (سلام الله علیه) عرضه کرده؛ یعنی من امام زمانم را می ‌شناسم عرضه بکنم، او هم ما را به رسمیت می ‌شناسد یا نمی ‌شناسد، این وظیفه همه است. 👇👇👇👇
... 🔹 حالا ما چه کنیم که خود را با این وضع بشناسیم و ببینیم که حضرت از ما راضی است یا نه؟ چون فرقی بین وجود مبارک و حضرت امیر (علیهم السلام) و سایر ائمه نیست، اینها مشخص کردند که چه کسی نزد ما محبوب است و چه کسی نزد ما محبوب نیست، از چه کسی راضی هستیم و از چه کسی راضی نیستیم. در آن خطبه متقین که تقریباً هفده ـ هیجده صفحه است و مرحوم سید رضی سه صفحه آن را نقل کرده است. بخشی از این هفده ـ هیجده صفحه را یا پانزده صفحه را به طور پراکنده در سایر موارد نقل کرده، برخی را هم اصلاً نقل نکرده است. در بخش‌های دیگر حضرت فرمود من یک دوستی داشتم که او پیش من خیلی عزیز بود، حالا حضرت امیر یک کسی را به عظمت نگاه بکند! آن دوست حضرت امیر نه امام بود و نه امامزاده «كَانَ لِی أَخٌ فِی عَینِی عَظِیمٌ وَ كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»[2] ـ حالا یا درباره اباذر بود یا مقداد بود، اختلاف است که منظور حضرت کدام یک از این اصحاب بودند ـ فرمود من وقتی او را می‌دیدم یک مرد بزرگی را می‌دیدم. سابقه اینها که مشخص است، سابقه اینها بت ‌پرستی بود. آن‌ وقت ادله‌ آن را هم ذکر می ‌کنند: «كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛ هر چه که انسان را از خدا غافل می ‌کند دنیاست، وگرنه زمین و آسمان اینها هستند. پس زمین چیز بدی نیست. هر چه که انسان را از خدا غافل می ‌کند دنیای اوست. فرمود چون دنیا در چشم او کوچک بود، او در چشم من بزرگ بود، نه تنها از او راضی بودم؛ پس ما هم می ‌توانیم باشیم. وجود مبارک هم کاملاً همین فرمایش را دارد که من از فلان شخص راضی ‌ام و در چشم من بزرگ است؛ برای اینکه دنیا در چشم او کوچک است. این راه باز است. 🔹 در همان خطبه نورانی دارد به اینکه اینها [متقین] مرتّب درس می‌ خوانند، علم در عالم زیاد است، هر علمی به هر حال آدم را به خودش جذب می ‌کند؛ اما «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع‏»،[3] اینها فقط درس‌ هایی می‌ خوانند که به درد آنها بخورد. درسی به درد آدم می ‌خورد که آدم را تنها نگذارد، رفیق آدم باشد؛ یعنی به اعتقاد آدم، به اخلاق آدم، به اوصاف آدم، به اعمال آدم کمک بکند، علم درونی باشد و آدم را رها نکند و اثر آن هم در دنیا ظاهر بشود و هم در آخرت و خودش هم در آخرت نزد ما بیاید، یک چنین علمی چیز خوبی است. ▫️ بنابراین ما هم وظیفه ‌مان این است که «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع‏» که علم نافع یاد بگیریم و هم اینکه خودمان را بیازماییم که آیا بعد از این هشت ـ دَه سال فرق کردیم یا فرق نکردیم؟ اگر فرق کردیم خدا را شاکر باشیم و همان را ادامه بدهیم و اگر فرق نکردیم علم خود را باید علم نافع قرار بدهیم. یا یک علمی یاد بگیریم که به حال ما نافع است، یا از نفع همین علم مدد بگیریم؛ آن ‌وقت کاملاً انسان می‌ فهمد که وجود مبارک از او راضی هست یا نه! [1]. كمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص‏409. [2]. كشف الغمة فی معرفة الأئمة(ط ـ القدیمة)، ج‏2، ص133. [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه193. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 174 تاریخ: 1395/10/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام صادق (علیه السلام) هم می ‌فرماید: شادابی و شكوفایی در ده چیز است: پیاده ‌روی، سواركاری، فرو رفتن در آب، نگاه به سبزه، خوردن، آشامیدن، نگاه به زن (همسر) زیبا، آمیزش، مسواك كردن، شستن سر با گل خطمی (ختمی) و گفت ‌و گو با دوستان.[1] [1] . النُّشْرَةُ فِى عَشَرَةِ أَشْیاءَ: الْمَشْىِ وَ الرُّكُوبِ وَ الارْتِمَاسِ فِى الْمَاءِ وَ النَّظَرِ إِلَی الْخُضْرَةِ وَ الأَكْلِ وَ الشُّرْبِ وَ النَّظَرِ إِلَی الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ وَ الْجِمَاعِ وَ السِّوَاكِ وَ غَسْلُ الرَّأْسِ بِالْخِطْمِىِّ فى الحمام و غیره وَ مُحَادَثَةُ الرِّجَالِ (المحاسن، ج1، ص15). 📚 مفاتیح الحیات ص 120. 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اسم اعظم 🔹 اینكه خدای سبحان فرمود نام مرا گرامی بدارید، معلوم می‌ شود این نام از برخوردار است. این نام را فرمود متبارك بدانید ﴿تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ﴾،[1] برای اینكه این نام است. این نام نشانه و علامت آن است كه همه خیرات از ناحیه اوست. فرمود: ﴿تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ﴾ این برای كسی است كه به حق به این اسم رسیده باشد و تلفظ كرده باشد. آنها كه به حق به این اسم رسیده ‌اند، این چنین می گویند: (بسم الله الرحمن الرحیم من العبد بمنزلة كن من المولی)؛ همان طوری كه خدای سبحان هر چه را كه بخواهد با «كن» انجام می‌ دهد، بنده آن مولی هم به اذن آن مولی، هر چه را بخواهد با «بسم الله» انجام می ‌دهد. نمونه‌ آن را قرآن در جریان نوح بیان كرده است كه ﴿بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها﴾. [2] جریان نوح را كه قرآن كریم طرح می ‌كند، می ‌فرماید او كه مسلط بر این طوفان سهمگین بود، كشتی را با نام خدا حركت می‌ داد و با نام خدا آرام می ‌كرد. یا سیر و سكون این كشتی با نام خدا بود. (بسم الله مجریها و بسم الله مرسیها) لنگرگاهش به نام خدا، حركتش هم به نام خدا. نوح وقتی می ‌خواست این كشتی حركت كند به نام خدا حركت می ‌داد، وقتی هم می ‌خواست این كشتی بایستد و لنگر بیاندازد، به نام خدا بود. 🔹 آنكه است به اذن خدا از «بسم الله» كاری می ‌گیرد كه مولای او از «كن» كاری را می‌ گیرد. اگر انسان به جایی رسید كه جز ، خواسته ‌ای نداشت، هر كاری را كه به اذن خدا بخواهد با ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم﴾ انجام می ‌دهد. ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم﴾ اثرش آن است كه بنده اگر بگوید مثل آن است كه خدایش بگوید «كن». ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ ﴾؛[3] منتها آن بنده، خداست؛ نظیر انبیای الهی، نظیر اولیای الهی، نظیر ائمه معصومین. آنکه با یك «بسم الله» این كشتی را در امواج به مقصد می ‌رساند، لنگر گاهش به اسم خداست، سیرش به اسم خداست، دیگران هم همین كار را می ‌كنند. به اسم خدا از دریا می‌ گذرند، به اسم خدا وارد آتش می ‌شوند و آتش گلستان خواهد شد. این نقش را دارد. 🔹 لفظ نیست، مفهوم نیست، صورت ذهنی نیست و مانند آن كه اگر كسی این كلمات را یاد گرفت بتواند مرده‌ ای را زنده كند. اسم اعظم است، جزء‌ درجات اولیای الهی است كه اگر روح به آن رسید،‌ این الفاظ را بگوید این كلمات را بر زبان جاری كند آن اثر را خواهد داشت. [1] . سوره الرّحمن، آیه 78. [2] . سوره هود، آیه 41. [3] . سوره یس، آیه 82. 📚 سوره مبارکه فاتحة الکتاب جلسات 2 و 3 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 شعر و ادب 🔹 كار آن است كه بتواند آن «وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»[1] را ارث ببرد یعنی آن را شكوفا كند. [1]. نهج البلاغه, خطبه1. آدرس مطلب در سایت: https://b2n.ir/u09265 📚 دیدار جمعی از شعرا با حضرت استاد تاریخ: 1380/11/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام كاظم (علیه السلام) نيز فرمود: سه چيز چشم را روشني مي ‌بخشد: نگاه به سبزه، نگاه به آب جاري، و نگاه به چهره زيبا.[1] [1] . ثَلاثَةٌ يَجْلِينَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إِلَي الْخُضْرَةِ وَ النَّظَرُ إِلَي الْمَاءِ الْجَارِى وَ النَّظَرُ إِلَي الْوَجْهِ الْحَسَنِ (كتاب الخصال، ص92؛ وسائل الشيعة، ج20، ص60). 📚 مفاتیح الحیات ص 120. 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نامه به معاویه 🔹 چهل و هشتمین نامه نهج ‌البلاغه كمتر از یك صفحه و مختصر هم است. نامه‌ای است كه وجود مبارك حضرت برای معاویه (علیه من الرحمن ما یستحق) نوشتند, نوشتند: «مِنْ عَبْدِاللَّهِ عَلِی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ إِلَی مُعَاوِیةَ بْنِ أَبِی‏سُفْیانَ»[1] معاویه چندین نامه برای حضرت نوشت و حضرت را سفارش می ‌كرد! آن كه بخواهد دین را و چراغ دین را خاموش كند، چراغ دین را خاموش می ‌كند. 🔹 در نامه چهل و هشتم فرمود: «فإِنَّ الْبَغْی وَالزُّورَ یؤتِغانِ الْمَرْءَ[2] فِی دِینِهِ وَ دُنیاه» در برخی نسخه‌ ها «یذیعان» است این «ذاع» یعنی «اشتهر» یعنی شیوع دادن و شهرت دادن؛ ولی آن نسخه ‌های اصلی گویا «یوتغان» است «وتغ» یعنی هلك. «یوتغ» یعنی یهلك. فرمود دنیا و دین مرد را هلاك می‌ كند و بدنامی او را به گوش دیگران می ‌رساند، این‌چنین نیست كه انسان ظالم و تبهكار در دنیا كامیاب باشد و به آخرت منتقل بشود بلكه ﴿خَسِرَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةَ﴾[3] دامنگیر اینها خواهد بود. «وَ یبْدِیانِ خَلَلَهُ عِنْدَ مَنْ یعِیبُهُ» آن زشتی‌های او و بدنامی ‌های او هم نزد دیگران روشن می ‌شود «وَ قَدْ عَلِمْتَ». 🔹 بعد فرمود معاویه! این بهانه ‌هایی كه تو راجع به خون عثمان می‌ گیری می ‌دانی كه عثمان مدت‌هاست كه جریانش گذشت و تو هم می ‌توانستی او را یاری بكنی با اینكه از طرف او حكومت می ‌كردی و منسوب بودی و عمداً نكردی و الآن خواهان خون او هستی; تو می ‌دانی «أَنَّكَ غَیرُ مُدْرِكٍ مَا قُضِی فَوَاتُهُ» و عده ‌ای به نام طلحه و زبیر و مانند آن خون عثمان را بهانه كردند جنگ جمل را راه‌ اندازی كردند دیدی که به مقصد نرسیدند. «وَ قَدْ رَامَ أَقْوَامٌ أَمْراً بِغَیرِ الْحَقِّ فَتَألّوا[4] عَلَی اللَّهِ» برخی نسخه‌ ها «تأولوا» است برخی ‌ها «تألّوا» دارند «اَلِیة» یعنی سوگند و قسم، «تألوا» یعنی دین خدا را به میل خودشان تأویل بردند «فَتَألُّوْا عَلَی اللَّهِ فَأَكْذَبَهُمْ» اینها به بهانه خون عثمان قیام كردند و خدای سبحان دروغ اینها را روشن كرد. ▫️ «فَاحْذَرْ یوْماً یغْتَبِطُ فِیهِ مَنْ أَحْمَدَ عَاقِبَةَ عَمَلِهِ»؛ معاویه، كسی كه برای خود كار كرد، در حالی است كه دیگران به حال او غبطه می ‌برند؛ راحت است و در رفاه است. 🔹 «وَ ینْدَمُ مَنْ أَمْكَنَ الشَّیطَانَ مِنْ قِیادِهِ»؛ این وسوسه ‌هایی كه انسان در خود می ‌بیند اینها گزاف نیست بالأخره شورشی در درون هست، انسان اینها را می ‌بیند، یک اصل. تصادف و اتفاق و شانس و بی‌ جهت پدید آمدن شیء هم ، مگر می ‌شود چیزی در یك جای عالم پیدا بشود و عامل نداشته باشد؟ این دو اصل. پس این وسوسه كه كم كم انسان را به سَمتی می ‌كشاند از جایی آمده و این كار جز كار شیطان كار دیگری نیست اگر نفس در مسیر شیطنت حركت كرد، این با آن هم‌ آوا می ‌شوند و انسان را از پا در می‌آورند. فرمود این شخص, شیطان را به عنوان قائد و پیشوای خود پذیرفت و اختیارش را به دست همین وسوسه ‌كننده داد. ▫️ بعد فرمود معاویه شما می‌ دانی در جریان جنگ صفین پیشنهاد قرآن دادی و قرآن ‌ها را بالای نیزه كردی، تو به قرآن معتقد نبودی ما هم اگر قبول كردیم حرف قرآن را قبول كردیم نه پیشنهاد تو را «وَ قَدْ دَعَوْتَنَا إِلَی حُكْمِ الْقُرْآنِ وَلَسْتَ مِنْ أَهْلِهِ»؛ تو كه اهل قرآن نیستی. «وَلَسْنَا إِیاكَ أَجَبْنَا»؛ ما جواب پیشنهاد تو را ندادیم. قرآن, كتاب حقی است ما به مراجعه كردیم. «وَ لَكِنَّا أَجَبْنَا الْقُرْآنَ فِی حُكْمِهِ» بعد در پایان نامه هم فرمودند: «وَالسَّلاَمُ». [1] . تمام نهج‌البلاغه, ج7, ص219. [2] . استاد «بالمرء» قرائت می‌نمایند; در منهاج البراعة (راوندی) ج3, ص157 به این صورت آمده است. [3] . سورهٴ حج, آیهٴ 11. [4] . استاد «فتأوّلوا» قرائت می‌نمایند; در منهاج البراعة (راوندی) ج3, ص157 و نیز اختیار مصباح‌السالكین, ص536 به این صورت آمده است. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1391/09/23 🆔 @a_javadiamoli_esra
✅ تازه های نشر ✅ 📚 « تسنيم فی تفسير القرآن، الجزء الحادی و العشرون » ♦️ منتشر شد 🏷خرید اینترنتی: b2n.ir/r85275 📞دفتر فروش آثار: 02537842461 🌐 Nashresra.ir 📱 @nashresrair ◀️ ارتباط با ما: @nashresra_ir_admin
💠 مفاتیح الحیات 🔸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در احادیثی می ‌فرماید: اسلام پاكیزه است، پس خود را پاكیزه كنید، چرا كه جز پاكیزه به بهشت وارد نشود.[1] نظافت از ایمان است و ایمان با صاحبش در بهشت ‌اند.[2] پشت در خانه خاكروبه جمع نكنید كه آن جایگاه مأوای شیاطین است.[3] بدترین بندگان چركین‌ ها‌یند.[4] خدا چركین بودن و ژولیدگی را دشمن می ‌دارد.[5] [1] . إنّ الإِسْلام نَظِیفٌ فتَنَظَّفُوا، فإنهُ لا یدْخُلُ الجَنَّةَ إلاَّ نَظِیفٌ (تاریخ بغداد، ج5، ص351). [2] . النَّظَافَةُ مِنَ الإِیمَانِ وَ الإِیمَانُ مَعَ صَاحِبِهِ فِى الْجَنَّةِ (طب النبی ، ص21؛ بحار الانوار، ج59، ص291). [3] . لا تُؤْوُوا التُّرَابَ خَلْفَ الْبَابِ، فَإِنَّهُ مَأْوَی الشَّیاطِینِ (علل الشرائع، ص583). [4] . بِئْسَ الْعَبْدُ الْقَاذُورَةُ (الكافى، ج6، ص439). [5] . إِنَّ اللهَ یبْغِضُ الْوَسَخَ وَالشَّعَثَ (كنز العمال، ج6، ص641). 📚 مفاتیح الحیات ص 122. 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 توكل بر خدای سبحان 🔹 ما یك وظیفه ‌ای داریم كه با كارهای عادی، با حقوق عادی و با وسایل عادی حركت كنیم؛ اما یك اعتقادی هم داریم كه هیچ كدام از اینها مؤثر نیستند، خدای سبحان است. بسیاری از علل و عوامل پیش بینی نشده است كه از آنها به عنوان حوادث غیر مترقَّبه یاد می‌ شود، اینهایی هم كه پیش بینی شده است سبب تام نیستند. بنابراین چاره جز نیست؛ برای اینكه بسیاری از علل و عوامل در راه ‌اند ما خبر نداریم و این اموری هم كه ما خبر داریم حدوثاً و بَقاءً در اختیار ما نیستند. آنچه را كه می ‌دانیم تحت حیطه قدرت ما نیست و آنچه را هم كه نمی ‌دانیم نه تحت حیطه علم ماست و نه تحت حیطه قدرت ما، پس چاره جز توكل نیست؛ هم ﴿اللَّهُ عَلَی مَا نَقُولُ وَكِیلٌ﴾،[1] هم اینكه همه ما باید به ذات اقدس الهی بكنیم. 🔹 بنابراین ﴿وَمَا أُغْنِی عَنكُم مِنَ اللَّهِ مِن شَی‏ءٍ﴾[2] که چند مطلب [در اینجا] است: یكی اینكه مجهولات ما زیاد است، چیزهایی كه مورد عجز است زیاد است، یك؛ دوم اینكه می ‌دانیم نزد چه كسی است، كلید همه اینها به دست خداست ﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ﴾،[3] آنكه مجهولِ ماست معلوم خدای سبحان است و آنكه مورد عجز ماست مورد است. اینكه گفته شد ﴿فَاللَّهُ خَیرٌ حَافِظاً وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ﴾[4] اگر ذات اقدس الهی یك وصف كمالی را به غیر خدا نسبت داد، در جای دیگر او را منحصراً برای خدا می ‌داند تا معلوم بشود به اینكه دیگران مُجری دستور اویند؛ عزّت از این قبیل است، قوّت از این قبیل است، خیر از این قبیل است، رزق از این قبیل است. او ﴿خَیرُ الرَّازِقِینَ﴾[5] است، او ﴿أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ﴾ است، او ﴿وَهُوَ خَیرُ الْفَاصِلِینَ﴾[6] است، ﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ﴾[7] است؛ اما همه اینها در آیات دیگر منحصراً برای خدای سبحان ثابت شده است: ﴿فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعاً﴾،[8] ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَی‏ءٍ﴾.[9] گرچه او ﴿خَیرُ الْفَاصِلِینَ﴾ و مانند آن است، اما ﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلّهِ﴾ آن توسعه و این تضییق توحیدی نشان می ‌دهد كه دیگران هرچه دارند به دارند و به دارند و در كار می ‌كنند. [1] . سوره قصص، آیه 28. [2] . سوره یوسف، آیه 67. [3] . سوره انعام، آیه 57. [4] . سوره یوسف، آیه 64. [5] . سوره جمعه، آیه 11. [6] . سوره انعام، آیه 57. [7] . سوره منافقون، آیه 8. [8] . سوره فاطر، آیه 10. [9] . سوره رعد، آیه 16. 📚 سوره مبارکه یوسف جلسه 54 تاریخ: 1384 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امیرمؤمنان (علیه السلام) نیز می ‌فرماید: خانه‌ هایتان را از تارهای عنكبوت پاكیزه نگه دارید، چرا كه مایه فقر است.[1] امام صادق (علیه السلام) نیز در احادیثی می ‌فرماید: پاكیزگی از اخلاق پیامبران است.[2] [1] . نَظِّفُوا بُیوتَكُمْ مِنْ حَوْكِ الْعَنْكَبُوتِ، فَإِنَّ تَرْكَهُ فِى الْبَیتِ یورِثُ الْفَقْرَ (قرب الاسناد، ص51). [2] . مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِیاءِ التَّنَظُّف (تحف العقول، ص442). 📚 مفاتیح الحیات ص 122. 🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 نصیحت ▪️ در بیانات نورانی ای که امام صادق (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) در سالار شهیدان حسین بن علی (صَلواةُ الله وَ سَلامُهُ عَلَیه) آورده است، این است کاری که انبیا کردند، همان کار را در حدّ اعلیٰ حسین بن علی (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیهُمٰا) انجام داد. ▪️ در بخشی از آیات قرآن کریم، از زبان انبیا نقل کردند: ﴿نَصَحْتُ لَكُمْ﴾[1] یا ﴿لاَتُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ﴾؛[2] انبیا به امت های خودشان فرمودند که ما شما را می کنیم، گرچه شما نصیحت و نصیحت کننده را دوست ندارید و نمی پذیرید. این مسئله «نُصح» که به معنای خیرخواهی و هدایت خیرخواهانه است، بسیاری از انبیا بود که این بخش را قرآن کریم این‌گونه نقل کرد: ﴿نَصَحْتُ لَكُمْ﴾، ﴿لاَتُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ﴾ و مانند آن. امّا آن‌ طوری که حسین بن علی (سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) امت را نصیحت کرده است، هیچ ‌کسی نصیحت نکرد؛ زیرا که «فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَةِ».[3] ▪️ این آقایان که به علوم ادبی آشنا هستند، مسحتضر می ‌باشند که این همزهٴ باب افعال گاهی برای اِزاله است؛ «أعذر» یعنی «أزال العُذر»، آن‌ قدر کرد که عذرها را از بین برد! [1]. سوره اعراف, آیات79 و 93. [2]. سوره اعراف, آیه79. [3]. تهذیب الاحکام، ج6، ص113. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1394/09/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 هدایت انبیاء 🔹 انبیا برای خونریزی نیامدند، انبیا نیامدند كه از راه كُشتن كسی را هدایت كنند! یك روایت نورانی را مرحوم كلینی (رضوان الله تعالی علیه) در كتاب كافی نقل كرده كه در عصر وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) دو گروه از اهل باطل با هم درگیر شدند، آن روزی كه جنگ شروع شد خرید و فروش اسلحه بازارش گرم بود مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) نقل می ‌كند كه كسی آمده خدمت امام (سلام الله علیه) ـ فروختن اسلحه به كفار و کسانی كه علیه مسلمان‌ ها می خواهند استفاده كنند حرام است؛ حمل اسلحه, دادن اسلحه چه رایگان چه با عوض به كسی كه برای كشتن مسلمان ‌ها این كار را بكند این جزء كسب ‌های محرّم است كه در مكاسب محرّمه ملاحظه فرمودید ـ عرض كرد كه اینها هر دو اهل باطل ‌اند و الآن بالأخره بازار اسلحه گرم است با یك قیمت خوبی می ‌خرند، ما به اینها بفروشیم یا نه؟ اینكه ما در مزار اینها می ‌گوییم «كَلَامُكُمْ نُور»[1] این است، الآن هم این حرف است! ما هر چه می ‌چشیم بر اثر عمل نكردن به اینهاست! حضرت فرمود: «بِعهُما ما یكُنُّهما»؛[2] فرمود بله بفروش (یك) اما به هر دو گروه بفروش (دو) اما سلاح ‌های كشتاری نفروش سلاح‌ های دفاعی بفروش؛ خود و زره و چكمه و اینها بفروش خب این نور نیست؟! نور یعنی همین! فرمود: «بِعهُما ما یكُنُّهما» كِنان, حفاظ, حجاب، چیزی كه جان اینها را حفظ بكند بفروش. اگر بشر دنبال چنین چیزی باشد و این را پیدا بكند ما مشكلی نداریم. 🔹 الآن شما می‌ بینید بسیاری از كشورها گرفتار فشار اقتصادی ‌اند، بارها به عرضتان رسید كه شما با یك حساب سرانگشتی بررسی كنید می ‌بینید تقریباً شصت یا هفتاد درصد بودجه كُره زمین صرف آدم ‌كشی است. این نعمت‌ های فراوانی كه خدا داد، بارانی كه نازل كرد، جو و گندم و بركات و میوه‌ هایی كه از زمین روئید سایر بركاتی كه خدا فراهم كرد اكثری این هزینه ‌ها صرف آدم‌كشی است؛ سی درصد درآمد كُره زمین صرف نان و آب و لباس و اینهاست. این كارخانه‌ های اسلحه آدم ‌كشی شبانه‌ روز دارد كار می‌ كنند، آن‌ وقت اینها داعیه دارند! اینها داعیه دارند! اینها بشردوست هستند! اینها حقوق بشردوستانه دارند! مشكل این است. 🔹 اگر كسی بخواهد از راه باطل, جامعه ‌ای را اداره كند یقیناً شكست می ‌خورد؛ برای اینكه اینها دستشان بازتر است. ممكن نیست جامعه را بشود از راه باطل و فریب و تبلیغ دروغ اداره كرد، اینها دستشان در این جهت بازتر است. بنابراین اینكه ما می ‌گوییم «كَلَامُكُمْ نُور» واقعاً نور است! بدون اغراق نور است! فرمود بفروش ولی به هر دو گروه بفروش و سلاح دفاعی بفروش. [1]. من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص616. [2] . الكافی, ج5, ص113. 📚 سوره مبارکه سبأ جلسه سوم تاریخ: 1392/03/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 یكی از كارهای امیرمؤمنان (علیه السلام) [در تقسیم كار در خانواده] جارو كردن خانه بود.[1] هرگاه خدای سبحان نعمتی به بنده‌ ای داد دوست دارد اثر آن را بر او ببیند. پرسیدند: چگونه؟ فرمود: لباسش را پاكیزه، خودش را خوش ‌بو، خانه‌ اش را سفید (گچ‌ كاری) و آستانه خانه ‌اش را جارو كند.[2] داشتن وضوخانه [دستشویی ] پاكیزه بخشی از سعادت انسان است.[3] [1] . كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ... یكْنُسُ... (الفقیه، ج3، ص169). [2] . إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ یرَی عَلَیهِ أَثَرَهَا. قِیلَ: وَ كَیفَ ذَلِكَ؟ قَالَ: ینَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یطَیبُ رِیحَهُ وَ یجَصِّصُ دَارَهُ وَ یكْنُسُ أَفْنِیتَهُ... (مكارم الاخلاق، ص41). [3] . مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ... نَظَافَةُ مُتَوَضَّاهُ (مكارم الاخلاق، ص126). 📚 مفاتیح الحیات ص 122 و 123. 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 جهاد اكبر 🔸 از نبی اكرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) رسیده است كه هنگام بازگشت سپاهیان اسلام از جبهه‌ های جنگ فرمودند: شما از جهاد اصغر فراغت یافته‌ اید، خود را برای آماده كنید: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَعَثَ سَرِیةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ‏ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِی‏ عَلَیهِمُ‏ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ»[1]. 🔸 از این حدیث نورانی استفاده می ‌شود كه پیروزی بر دشمن بیرون مقدّمه است و مجاهدان این جهاد می ‌فهمند كه می ‌شود دشمن را به زانو درآورد. سرّ صدور این سخن از نبی گرامی (صلّی الله علیه وآله وسلّم) آن است كه آنها چون از جنگ با دشمن بیرون فراغت یافته، پیروزمندانه از جبهه برگشته بودند به فكر اصلاح نفس نبودند، با گذشت زمان و پدید آمدن حادثه «سقیفه بنی ساعده»، این حقیقت روشن تر شد و آنان بر اثر نپرداختن به جهاد اكبر به نرسیدند و به مقام شامخ تولّی «ولی الله» راه نیافتند. 🔸بنابراین، در جبهه‌ و پشت جبهه مقدمه است، نه هدف نهایی. انسان مؤمن، بیگانه را از حریم میهن اسلامی خود طرد می ‌كند تا در كمال امنیت ایمانش را حفظ كند و در فضایی آزاد، بتواند درست بیندیشد، حق را درست درك كرده و به آن معتقد شود و در عمل نیز آن را درست پیاده كند. [1]. الأمالی ( للصدوق)، ص466 و 467. 📚 مراحل اخلاق در قرآن، ص74 و 75. 🆔 @a_javadiamoli_esra