eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
13هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ملزومات پژوهش 🔸 چند نكته است كه برای پژوهشگر و محقق لازم است كه اگر آن نكات ملحوظ باشد، وقتی پژوهشگر و محقق ساخته شد، آن‌گاه و تحقیق هم خود به خود ساخته می شود. 1️⃣ نكته اول این است كه همه ما یك داریم، آن انسان كامل است كه می‌ تواند مظهر اسمای حسنای الهی باشد و همه چیز را به «اذن الله» بدانند، وگرنه ما بر اساس ﴿وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا﴾[1] هر كدام با یك ظرفیت خاصی خلق شدیم. 2️⃣ مطلب دوم آن است كه این جریان «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»[2] یا «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ امْرَأً عَرَفَ‏ قَدْرَهُ»[3] این گذشته از این كه صبغه انشایی و دعا دارد، صبغه إخباری هم دارد. خدا كسی را رحمت می ‌كند و عنایت خاص الهی شامل كسی می ‌شود كه بفهمد برای چه شده است! نه آن هدف كلی كه ﴿مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ﴾،[4] نه خیر! [اینکه] این آقا برای چه خلق شده است؟ اینها اصلاً برای كار خلق شده یا برای كار ؟ [اگر خلقت او برای] كار علمی هست، رشته ‌اش چه است و تا چه حد است؟ این «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ امْرَأً عَرَفَ‏ قَدْرَهُ». 2️⃣ مطلب سوم همان است كه در كتاب های اصولی ملاحظه فرمودید که اگر كسی خود را با كالاهای بی خود پُر كند، از آن كالای اصلی می ‌ماند؛ برای این است كه می‌ گویند اگر درختی را شما با آب شور تغذیه كردید بعد بخواهید با آب شیرین این را بپرورانید نمی‌ شود، این یك مقدار آب خواست به او دادید و خشك هم شد. 🔸 قصه خواندن، حرف های گوش دادن، حرف های زدن، حرف های غیر علمی گوش دادن و حرف های غیر علمی را تحویل مردم دادن، این مثل یك كودكی است كه با پفك معده ‌اش را پر كرده است، این دیگر در موقع غذا، غذا نمی‌ خورد! یك آدمی كه دهان باز می ‌كند و حرف غیر علمی می ‌زند یا گوشش را باز می ‌كند و حرف غیر علمی گوش می‌ دهد، او با پفك مغزش را پر كرده است، این دیگر نمی شود! مرحوم می‌ گوید كه من تعهد كرده‌ ام كه دیگر قصه نخوانم![5] خب آدم وقتی قصه بخواند، افسانه ‌ای درمی ‌آید! یك فقیه اگر بخواهد با قصه مغزش را پر كند دیگر فقیه نمی ‌شود؛ [همچنین] یك اصولی، یك حكیم یا مفسر. بنابراین ما وقتی در یك رشته ‌ای داریم كار می ‌كنیم باید بدانیم كه با پفك مغز را پر نكنیم، این دیگر یقیناً ملا نمی شود. این [شخص] مادامی كه در مؤسسه تحقیقاتی است با حرف های علمی آشناست، همین كه پایش از این جا رفته بیرون با امور دیگر؛ این مغز، مغز محقق و نیست! 4️⃣ مطلب بعدی آن است كه گاهی ممكن است انسان در مؤسساتی كار بكند كه محصول كارش را برای صاحب مؤسسه بگذارد و حق الزحمه ‌ای دریافت بكند و برود، اما مراكز علمی این ‌چنین نیست؛ را به همراه می ‌برد و آن پوسته ‌اش را برای مؤسسه می‌ گذارد. یك وقت است كه انسان در مؤسسات فرش ‌بافی و ظرف سازی و صنایع كار می‌ كند، كل كارها را برای مؤسسه می گذارد یك پوسته ‌اش نصیب او می‌ شود؛ یك وقت است كه در مراكز تحقیقی دارد كار می كند، [در] مراكز تحقیقی كه علم است [را] به همراه می ‌برد و چهار صفحه نوشته شده و نگارش شده و قلم زده را به مؤسسه می ‌دهد، اینكه علم نیست! بعد باید بیاید بالا و علم بشود، آنچه كه است را به همراه می ‌برد. 🔸 برای اینكه آنچه را [که محقق] به همراه می ‌برد بارور بشود، آن بیان لطیف مرحوم ابن ادریس در طلیعه سرائر باید ملحوظ باشد؛ ابن ادریس در مقدمه سرائر همان جلد اولش هست كه بزرگانی قبل از من این چنین بودند كه «غبرت أربعین سنة ما قلت و لا بت إلا و الكتاب موضوع على صدری»،[6] این «ما قلت و لا بت» یعنی هیچ وقت من خواب قیلوله نكردم مگر اینكه با خوابیدم، كتاب روی سینه‌ ام بود مطالعه كردم و خوابم برد، شب هم كه می ‌خواستم بیتوته كنم به بسترم نرفتم مگر اینكه كتاب روی سینه‌ من بود و با خوابیدم؛ آن وقت این می ‌شود ابن ادریس و این چنین شدن سخت نیست، برای اینكه اینها نه امام بودند و نه پیغمبر! [1]. سوره نوح, آیه14. [2]. مصباح الشریعة، ص13؛ متشابه القرآن و مختلفه(لابن شهر آشوب)، ج‏1، ص44. [3]. عیون الحكم و المواعظ، ص261؛ «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ امْرَأً عَرَفَ‏ قَدْرَهُ وَ لَمْ یتَعَدَّ طَوْرَهُ». [4]. سوره ذاریات, آیه56. [5]. تسع رسائل فى الحكمة و الطبیعیات، ص142؛ (الرسالة الثامنة فی العهد). [6]. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج1، ص43. 📚 دیدار جمعی از پژوهشگران با حضرت استاد تاریخ: 1384 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 حکیم 🔹 وقتی اسلام علوم را به مردم معرفی كرد، در عین گرامی داشت تمام دانش های نافع و سودمند، فرمود آن و سایه افكن سه رشته است «إِنَّمَا الْعِلْمُ‏ ثَلَاثَةٌ آیةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة»،[1] «فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة» به بخش اخلاق و حقوق و مانند آن بر می‌ گردند و آیه محكمه به بخش اعتقادات بر می ‌گردد. آن علمی كه جهان بینی مستدل را ارایه می ‌كند، آن دانشی كه درباره آغاز و انجام سیر تحقیقی دارد و آن علمی كه از مبدأ و معاد و بین مبدأ و معاد یعنی وحی و نبوت سخن به میان می‌آورد آن علم به نام و الهی است و آن حكیم موحّدی كه درباره مبدأ منتها و بین مبدأ و منتها بحث عمیق دارد و بعد از اندیشه عمیق انگیزه عمیق دارد؛ یعنی در بحث علم صاحب اندیشه است و در بحث عمل صاحب انگیزه است، می‌شود كه مرحوم از بزرگترین مفاخر اسلامی است در این سرزمین است. بنابراین هم مرز حكمت مشخص می‌ شود كه چیست و هم اقلیم حكیم مشخص می‌ شود كه تا كجاست؛ او یك است كه هم در آغاز و انجام و بین آغاز و انجام كامل است و هم در پذیرش صاحب است. 🔹 كسی است كه هم با دست توانای بتواند بین موضوع و محمول گره عمیق علمی بزند، هم با دست محصول علم را با جان خود گره بزند بشود عقیده. اگر اندیشه بود نه انگیزه یا انگیزه عالمانه و محققانه نبود، حكیم پرورش پیدا نمی‌كند. ما مخصوصاً مرحوم (قدس سره) ایشان هم در معارف الهی و اسلامی اندیشور ماهری بود، هم در پذیرش ره‌آورد دین معتقد و مسلمان كافی بود؛ اگر كسی در عرض او بخواهد مسلمانی پیدا كند دچار زحمت می ‌شود. یك بیانی را امام راحل (رضوان الله علیه) در وصف مرحوم بوعلی در كتاب شریف مصباح الهدایه دارد، می ‌فرمایند «و هو مع اخطائه الكثیرة لم یكن له كفواً احد»؛[2] یعنی این بزرگ مرد موحد الهی با گذشت هزار سال گرچه اشتباهات فراوانی دارد، ولی در طی این هزار سال مردی همتای بوعلی نیامده است. این بیان امام است، می ‌دانید امام كسی نیست كه نسبت به اساتید خود چنین حرفی را بزند، او فقه را پیش بعضی ‌ها خوانده، اصول را پیش بعضی ‌ها خوانده، عرفان را پیش بعضی‌ ها خوانده، علوم اسلامی رایج آن روز یا خصوصی یا عمومی پیش اساتید آن عصر خوانده است، برای هیچ كدام از آن اساتید یك چنین حریمی رو نگرفته، برای بسیاری از صاحبنظران و صاحب بصران یك همچنین حریمی را نگرفته است، درباره مرحوم در كتاب شریف مصباح الهدایه دارد او با اشتباهات فراوان در طی این هزار سال ثانی پیدا نكرده است! [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. [2]. مصباح الهدایة إلى الخلافة والولایة، ج‏1، ص69؛ «... مع أنّ خطایاه فی ذلك العلم الأعلى أكثر كثیر؛ كما یظهر بالمراجعة إلى كتبه. فإذا كان هذا حال الشیخ الرئیس، النابغة الكبرى و الأعجوبة العظمى، الّذی لم یكن له فی حدّة الذهن و جودة القریحة كفوا أحد، فكیف بغیره من متعارف الناس! و هذه نصیحة منّی على إخوانی المؤمنین لئلّا یهلكوا من حیث لا یعلمون.». 📚 پیام به همایش جناب بوعلی سینا در همدان تاریخ: 1383/06/01 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 حجاب شهود 🔹 انسان بخواهد خدا را ببیند باید باشد؛ تا از خودش خبری هست خبری نیست! این بیان نورانی را مرحوم صدوق نقل کرد که حضرت فرمود: «احْتَجَبَ بِغَیرِ حِجَابٍ مَحْجُوبٍ وَ اسْتَتَرَ بِغَیرِ سِتْرٍ مَسْتُور»؛ بین خدا و خلق هیچ حجابی نیست مگر خود خلق. 🔹 در معمولاً سه ضلع مطرح است می ‌گوییم بین این شخص و آن شخص، این آقا حاجب است؛ در حجاب حتماً سه ضلع مطرح است: یک محجوب؛ یک محجوب‌ عنه و یک حاجب؛ ولی در رابطه با ذات اقدس اقدس الهی، خود این شخص حاجب است؛ تا خودش هست خدا را نمی ‌بیند: «لَیسَ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَیرُ خلقه»، بعد آن بزرگوار گفت: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز». وقتی که خلق خودش را می بیند پس محجوب است، وقتی محجوب است، نمی ‌تواند خدا را ببیند. نفس مادامی که غیر خدا را می ‌بیند که نمی ‌تواند خدا را ببیند، تا خودش را می ‌بیند که خدا را نمی ‌بیند؛ «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند» می ‌شود . 🔹 حضرت به ابوبصیر کور می ‌گوید «الله» را الآن می ‌بینی؛ این أبو بصیر نه باید امام را ببیند نه باید خودش را ببیند نه باید چیز دیگر را ببیند تا «الله» را ببیند. خدا مرحوم را غریق رحمت کند! او در نمط نهم اشارات اینها را خوب تبیین کرده است؛ می گوید: «من آثر العرفان للعرفان فقد قال بالثانی»؛ حتی اگر کسی شهود را ببیند عارف نیست نه فقط شاهد را! 📚 دیدار جمعی از اعضای شورای علمی همایش عرفان اهل بیتی با حضرت استاد تاریخ: 1398/11/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
   طبیبان فیلسوف
🔹 شما بزرگواران و اساتید گرانقدر پزشکی، قبل از اینکه باشید هستید، چون علم تا قانون کلی نباشد علم نیست و قانون کلی هم در آزمایشگاه نیست، قانون کلی، محسوس نیست تجربی نیست، کلی را فقط عقل می فهمد. کلی یعنی چیزی که نه زمان دارد نه زمین؛ نه تاریخ دارد نه آینده دارد نه گذشته، مافوق زمان است. این را فقط فیلسوف درک می کند نه طبیب و هر طبیبی که در این زمینه، قانون کلی پزشکی را تدوین می کند، قبل از اینکه پزشک باشد فیلسوف است. 🔹 مرحوم فرمود اگر کسی خواست استدلال بکند، او فیلسوفی است که دارد استدلال می کند، وگرنه با طب، این قوانین کلی به این صورت استدلال نمی شود. آن وقت مثال می زند می گوید اگر یک فقیه در استدلال فقهی بخواهد به اجماع تمسک کند، حجیت اجماع که فقهی نیست _ تعبیر ایشان به کلام است ولی این مسئله اصولی است _ او از آن جهت که متکلم است به تعبیر بوعلی و اصولی است به تعبیر ما، در فقه می گوید اجماع حجت است. یک طبیب از آن جهت که فیلسوف است، مسائل کلی عقلی را در پزشکی مطرح می کند. اصلاً ممکن نیست کسی طبیب باشد بدون اینکه فیلسوف باشد! 📚 پیام به هشتمین کنگره سالانه اخلاق پزشکی ایران تاریخ: 1399/09/19 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
ندای توحید
🔹 ابوریحان بیرونی از منجّمان بنام و حکمای بنام و معاصران مرحوم بود. چندین کتاب سنگین علمی دارد، یک مدت هم در هند به سر می ‌برد. ره ‌آورد آن سفر هندشان کتاب شریف تحقیق ماللهند بود. 🔹 آنچه از تحقیق ماللهند ابوریحان بیرونی بر می ‌آید این است که ما تا کنون خیال می ‌کردیم ، یونان است و از یونان به ایران آمده، در حالی که طبق تحقیق ماللهند ابوریحان, یونان، مَعبر بود نه مبدأ! 🔹 بیان مطلب این است حرفی که ابوریحان بیرونی دارد می ‌گوید که در خاورمیانه جز الحاد و شرک چیز دیگری نبود؛ در این کشورها یا شرک بود یا وثنیت و صنمیت بود یا الحاد, یونان که حکیم تربیت کرد متألّه تربیت کرد، چطور شد که زنده شد؟ 👈 عصاره بیان ابوریحان بیرونی _ بعد از تحقیق و استنباط نه تصریح _ این است که وقتی خلیل حق (سلام الله علیه) در منطقه خاصّ خود قیام کرد، ـ اول احتجاج کرد که ﴿لاَ أُحِبُّ الآفِلِینَ﴾، این کم اثر کرد ـ وقتی دست به تبر گرفت و ﴿فَجَعَلَهُمْ جُذَاذاً إِلَّا کبِیراً لَهُمْ﴾، یک مقدار بیشتر اثر کرد ـ وقتی سخن از ﴿حَرِّقُوهُ وَ انصُرُوا آلِهَتَکمْ﴾ شد و پاسخ ﴿یا نَارُ کونِی بَرْداً وَ سَلاَماً﴾ آمد و آن آتش برای خلیل حق، گلستان شد، کل آن منطقه عوض شد. 🔹 اوّلین منطقه‌ای که بیدار شد و آگاه شد یونان بود. چرا را سمّ دادند و کشتند؟ او که مشکل سیاسی نداشت، او که انقلابی نکرد، او که شورشی نکرد، او که مخالفت سیاسی نداشت؛ او را علیه الحاد و شرک ترویج کرد و آثار توحید را تبیین کرد تا اینکه به هر حال توانست تربیت کند و افلاطون توانست تربیت کند. فکر توحیدی را آن ‌طوری که از کلمات ابوریحان بر می ‌آید، در یونان احیا کرد. 📚 سخنرانی در جمع گروهی از فضلای حوزه های علمیه استان خراسان و نیز اعضای مجمع عالی حکمت مشهد تاریخ: 1398/05/07 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra