* عدالتخواهی یا عدالت سواری؟ *
سنت عدالتخواهان انس با صحیفه #امام بود و مستفیض شدن از چشمه زلال حضرت روح الله... خصوصا آنجا که از جنگ #فقر_و_غنا و #مستضعف_و_مستکبر میگفت... و یا کوبیدن استخوان شتر #توسعه_و_تضاد فرامرز رفیع پور بر سر اسب تروای #توسعه که کارگزاران زین اش کرده بودند... و یا پخش #نامه-ای_به_پیشگاه_تاریخ #حیدر_رحیمپور و جزوات فرزند خلفش، و تحصن و اعتراض در دانشگاه و مجلس و وزارت خانه و ... به #فساد و #تبعیض و بی عدالتی و بی تدبیری و ... و یا صدها مجله و نوشته و فیلم و سخنرانی در بازخوانی #انقلاب_اسلامی و #عدالت_خواهی.
در تمام این دوران هم جز رهبر انقلاب که نفس گرمش مشوق و انگیزه بخش عدالتخواهان بود، عموم سیاسیون و مسوولان، این جریان را مغضوب درگاه خود کرده بودند و همچنین مطرود ساختارهای مدیریتی نظام...
در آن دوران که جریان عدالتخواه پیگیر آرمانهای انقلاب بود و هزینه انقلابی گری و عدالتخواهی را می داد برخی در شهرداری و بنیاد و نهاد و امثالهم مشغول امور مباح و مستحب خود بودند و کاری با انقلاب و عدالت نداشتد...
ولی امروز با کمال تعجب میبینم که همان کسانی که هیچ سابقه ای در عدالتخواهی ندارند، و حتی مبانی، سابقه و عملکردشان مغایر با عدالت و انقلاب اسلامی بوده، بنا به اقتضای نسیمهای سیاسی، بناگاه عدالتخواه شده اند.
در آن ایام که دوستان ما مشق عدالتخواهی و رفع #فساد_در_حاکمیت میکردند و هزینه اش را میدادند امثال مجید حسینی در کفا و شهرداری و همشهری و امثالهم مشق #مدیریت_لاکچری می¬کردند و کوچکترین اثری از مفهوم و مصادیق عدالتخواهی و #ساده_زیستی در تفکر و منش و رفتارشان نبود و در سایر امور انقلاب اسلامی مثلا در فرهنگ هم شهره به منش #لیبرالی بودند (و هستند) ولی امروز که اوضاع #تدبیر و #سلامت مدیریت کشور به واسطه همت مشترک جریان #اعتدال و #اصلاحات به وخامت رفته، امثال ایشان جهت وزش #نسیم_قدرت را درست تشخیص داده و دم از عدالت میزنند
علی ای حال، من چون سابقه و تفکرات و منش این دوستان را میدانم و میشناسم هشدار میدهم که بوی #نفاق می آید... عدالتخواهی نباید به دست #عدالت_سواران مصادره شود
ممکن است برخی بگویند که آقا اگر کسی از گذشته خودش توبه کند و برگردد شما ایشان را نمی پذیرید؟.... پاسخ من این است که بله.. با آغوش باز هم ایشان را میپذیریم ولی عَلم خودمان را هم به دستش نمیدهیم و امیرِ لشگرش هم نمی کنیم.
https://www.instagram.com/p/B8Y1uaQlsxy/
تداوم انقلاب اسلامی
* جریان انقلاب اسلامی، لوکوموتیو پیشرفتِ عدالت محور در ایران است *
عزیز نجف پور
جناب #بیژن_عبدالکریمی در گفتگویی تلوزیونی، گزارشی از #شکاف_طبقاتی فزاینده در ایران و توسعه بی عدالتی میدهد و متعاقبا جریان #انقلاب_اسلامی را خطاب میدهد که چرا در برابر این روند ساکتند و البته دلیل این سکوت را ناشی از #فساد بخشی از جریان انقلاب می داند... ولی این مدعیات صغری و کبرای درستی ندارد:
1- اواخر دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد، سالهای #عدالتخواهی جریان انقلاب است. نقد برنامه های #توسعه سرمایه دارانه مرحوم #هاشمی_رفسنجانی، یکی از مهمترین نمودهای سیاسی و اجتماعی جریان انقلاب است. البته جریان چپ سنتی هم تا حدودی با جریان انقلاب (موسوم به #حزب الله)همراه است.
2- نیمه دوم دهه هفتاد و در دوران #اصلاحات که غالب جریان چپ سنتی #لیبرال شده و دست از عدالتخواهی کشیده اند، باز جریان انقلاب در کنار نقد فرهنگی و سیاسی جریان اصلاحات، مدعی اصلی عدالتخواهی و منتقد تداوم سیاستهای سرمایه دارانه اینبار توسط جریان اصلاحات در کشور است. شعارهای رقابتهای سیاسی جریان انقلاب هم در همین کانتکس عدالت خواهی است و در همین بستر است که کاندیدای جریان اصولگرا-انقلابی رای می آورد.
3- فارغ از رفتارهای خاص رییس دولت نهم و دهم که همان هم مبتنی بر عدالتخواهی است، بدنه مدیریتی این دولت که متشکل از نیروهای انقلاب است و بعد از بروز انحراف در رییس جمهوری وقت باز هم در بدنه میانی دولت نقش اصلی را بازی میکند، لوکوموتیو عدالتخواهی است.
4- جریان #اعتدال که فرزند دو جریان #کارگزاران و اصلاحات است، فاز دیگری از توسعه سرمایه دارانه در ایران را رقم میزند و علاوه بر بحران اقتصادی، شکاف طبقاتی را توسعه میبخشد و اینبار هم یکی مهمترین انقادات جریان انقلاب بدیشان باز مساله عدالت است.
5- رهبری هم به عنوان تئوریسین و استراتژیست اصلی جریان انقلاب، در تمام این فرآیند بزرگترین علمدار عدالتخواهی در مقام نظر و عمل در کشور بوده و هست. عدالت و معنویت روح #بیاینه_گام_دوم است.
6- جالب اینکه غالب عناصری از جریان انقلاب که درگیر #فساد_اقتصادی شده اند، به مرور از جریان انقلاب خارج و به جریان اعتدال پیوسته اند. پس انقلابیون فاسد، عملا در جرگه اعتدالیون قرار گرفته اند و دیگر نمیتوان اسم جریان انقلاب بدیشان گذاشت. چرا که انقلابی گری با مبارزه، محرومیت، سختی و ... همراه است و اگر کسی طعم فساد را چشیده باشد دلیلی ندارد به انقلاب پایبند باشد مگر برای نفاق که آنهم در شیب سیاست در ایران دوامی ندارد.
7- البته امروز عدالتخواهی جریان انقلاب رفته رفته پخته تر و انضمامی تر شده و مثلا بدین جمعبندی رسیده که فقط شعار عدالت دادن و نقد عملکرد دیگران کفایت نمیکند بلکه باید سیاستها و اقدامات پیشرفت عدالت محور هم تدوین و اجرایی شود و از سوی دیگر توان مدیریتی و اجرایی و کارآمدی لازم هم باید تامین شود(این مهم خصوصا بعد از نارسایی های دولت نهم و دهم بیش از پیش نمایان شد) چرا که #سوسیالیزم_تخیلی نسبتی با قاموس انقلاب ندارد. فلذا کاهش شعار و افزایش #کارآمدی مغایرتی با عدالتخواهی که ندارد، بلکه تنها مسیر عاقلانه تحقق #عدالتخواهی_واقعی است.
8- با این اوصاف مشخص است عبدالکریمی در سخنانش دچار آشفتگی و تعارض است... به نظر میرسد عبدالکریمی به درستی دریافته که لوکومتیو تحول در ایران، جریان انقلاب اسلامی است و البته بزرگترین منادی #توسعه_عدالت_محور هم همین جریان است ولی چون بین خود و رویکردهای سیاسی و فرهنگی جریان انقلاب نسبتی نمی یابد فلذا ناخودآگاه زبان به نقد و اتهام جریان انقلاب می گشاید. نقد و اتهامی که به طرز بارزی رسوا و ناوارد است.
9- در نهایت اینکه، این نقدها بیش از اینکه مایه نگرانی و اضطراب جریان انقلاب باشد، مایه اطمینان خاطر بیشتر جریان انقلاب در بلوغ و جدی تر شدن در تحقق #پیشرفت_عدالت_محور است.
@a_najafpour
ارگان حزب #سازندگی که در دهه۷۰ با پول بیت المال تاسیس شد، برای حامیان #فساد رپرتاژ رفته است
نظام علاوه بر اینکه بودجه مستقیم و غیرمستقیم برای رشد و مشهور شدن این جماعت هزینه کرده ولی سیاست کارآمدی برای تنظیمگری ایشان نداشته است.
امروز ضرورت #تنظیمگری_سلبریتی ها بیش از پیش نمایان است.
در تمام دنیا سلبریتی ها از بودجه و امکانات حاکمیت ارتزاق میکنند و سیاستهای کلان حاکمیت را پیش میبرند در ایران سلبریتی ها علاوه بر اینکه بر بودجه و امکانات حاکمیت سوار هستند ولی کاملا برعکس سیاستهای حاکمیت که هیچ، برخلاف هویت مردم حرکت میکنند.
@a_najafpour
https://eitaa.com/a_najafpour