تداوم انقلاب اسلامی
بحث مفصلی بین فردگراها و جامعه گراها وجود دارد که بالاخره اصالت با #فرد است یا #جامعه... #لیبرال ها معقتدند اصالت با فرد است و فرد اراده و آزادی مطلق است. در مقابل #سوسیالیست ها بر اصالت و غلبه اراده و آزادی جامعه و محکومیت فرد در قبال آن قائلند به نوعی...
این فرمایش جناب سیاح در متن لیبرالیزم است...
نظر #اسلام و متعاقبا #گفتمان_انقلاب_اسلامی اصولا چیز سومی است... تقریر من این است که #دیالکتیک ای بین فرد و جامعه برقرار است و مثلا #صلاح فرد و جامعه نیازمند #اصلاح_توامان_فرد_و_جامعه است... در جامعه ای که بی عدالتی و تبعیض و فساد و الحاد و ... حاکم شده باشد فرد باید توانایی درونی شگرفی داشته باشد تا بتواند از جبر جامعه خود را آزاد کند و شکوفا شود....
* انقلاب اسلامی همه انقلاب اسلامی است *
* کسی که با اسم عدالتخواهی سایر ارکان گفتمان انقلاب اسلامی را کم رنگ ببیند فهم درستی از عدالت اسلامی و عدالت واقعی ندارد *
#گفتمان_انقلاب_اسلامی باید در ذیل پارادایم #احیاگری_دینی که به دنبال احیای دین در دنیای جدید است، فهم شود.
دنیای مدرن دنیایی است که بعد از عصر روشنگری و با تکیه بر #عقل_خودبنیاد، وحی و دین را به حاشیه راند و به دنبال تحقق بخشیدن به #بهشت_زمینی و حداکثر تمتع از عالم مادی، دست به دامن علم تجربی شد و انسان و امیال او را محور قرار داد و غیب و آخرت را انکار کرد و نور وحی و دین در این دنیا به تاریکی گرایید.
#عالم_مدرن به واسطه عقلانیت ابزاری و تولد علم و فناوری جدید ، واجد قدرت و جذابیت بالایی شد و به مرور تمامی فرهنگها و جوامع دیگر را به زیر سلطه فرهنگی و سیاسی و اقتدار خود در آورد.
البته دنیای مدرن به دلیل انکار وحی و دین، دچار #تعارضات_بنیادین جدی ای بود. همین تعارضات زمینه تکثر و اختلافات و اعتراضات مفصلی در غرب شد:
#استعمار و متعاقبا جنبشهای اعتراضی آزادیخواهانه
#سرمایه_داری و متعاقبا جریان عدالتخواه انتقادی چپ
جبر مکانیکی #عقلانیت_مدرن و اقتدار طلبی روزافزون آن و متعاقبا اعتراض جریان #پست_مدرن بدین اقتدارطلبی
و موارد دیگری که همه نشان از آن تعارضات درونی غرب داشتند
در این گیر و دار، در دیاری که قرار بود منطقه ثبات و امن استعمار غرب باشد و حکومت دست نشانده استعمار یعنی پهلوی، از طریق برنامه های #توسعه به شدت در حال تغییر فرهنگ و هویت #اسلامی_ایرانی به هویت مدرن داشت و در دورانی که همه جریانهای روشنفکری و مدرنگرای چپ و راست در مقابل اقتدار حکومت پهلوی شکست خورده بودند، از بطن جریان دینی و مردمی انفجاری از #نور رخ داد که به دنبال احیای دین در تمام ساحات زندگی مردم بود... وقتی ما از انقلاب اسلامی حرف میزنیم این مفهوم را داریم واکاوی میکنیم.
انقلاب اسلامی از #توحید حرف میزد که در دنیای جدید به محاق رفته بود و ریشه گرفتاریهای غرب بود.
انقلاب اسلامی از #عدالت حرف میزد که به دلیل تمامیت خواهی و دنیا طلبی و خودمحوری انسان مدرن مغفول بود.
انقلاب اسلامی از #آزادی_توامان اندیشه و انگیزه و رفتار حرف میزد که شاخصهای آن با آزادی مدرن متفاوت بود
و از #استقلال حرف میزد که ولایت کفر و استکبار را برنمیتابید و موارد دیگر...
عدالتخواهی جریان انقلاب اسلامی با عدالتخواهی جریانهای چپ مدرن در دو ساحت متفاوت است: اول در معنا و شاخصهای عدالت، و دوم در سایر ارکان گفتمان خود مثل توحید و نبوت و امامت و ولایت و ...
امروز جبهه عدالتخواهی، در عین اینکه باید مطالبه گر تحقق عدالت در تمام ارکان جامعه ایرانی باشد، باید سایر ارکان پارادایم انقلاب اسلامی را هم مطالبه کند...
#دین_همه_دین_است و طبعا نمیتوان در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی بود و دم از عدالت زد ولی در فرهنگ لیبرال نفس کشید. نمیتوان دم از عدالت زد ولی تفسیر غربی از آزادی ارایه کرد و یا امامت و ولایت را فراموش و کم رنگ کرد...
به عبارت دقیق تر، #انقلاب_اسلامی_همه_انقلاب_اسلامی_است و جریانی که با تکیه بر عدالت بخواهد سایر ارکان انقلاب را فراموش کند فهم درستی از #عدالت_اسلامی و #عدالت_واقعی ندارد.
https://www.instagram.com/p/B8YV-culKZO/