چو مغرورانِ بی منطق، نگو از "عشق" بیزارم
که ناگه می زند بر دل...
شگردِ او شبیخون است ...!
#صائب_تبريزی
🌻🌻
دلا خوبان دل خونین پسندند
دلا خون شو که خوبان این پسندند
متاع کفر و دین بیمشتری نیست
گروهی آن گروهی این پسندند
#باباطاهر
این شعر بی حضور تو زیبا نمیشود
اصلا کسی شبیه تو پیدا نمیشود
نمرود عشق بودی و وقتی که نیستی
هیزم برای شعله مهیا نمیشود
از اشک بی اراده ی من مثنوی نساز
این رودخانه راهی دریا نمی شود
شعر سپید خواستنت می شوم بدان
در قلب شاملو کسی آیدا نمی شود
گفتم خلاصه جای تو پر میشود ولی...
هر فکر پوچ و ساده که اجرا نمی شود
تا هر زمان که چشم تو باشد خدای من
این سینه سهم چشم زلیخا نمی شود
میلادفرحمند
مرا به وصلِ تو ای گل
اميـــدواری نيست
شب فراق دراز است و
عمــــرِ من کوتــاه
#رهی_معیری
.
▪️در رثای حضرت موسیبنجعفر سلاماللهعلیهما
#السَّلامُ_عَلَی_الْمُعَذَّبِ_فِی_قَعْرِ_السُّجُون
ای که در خاکی و جمله عرشیان دلدادهات
جان فدای جسم پاک روی خاک افتادهات
هفتمین ماه منیری در سپهر سروری
ماه و خورشید و سپهر و نُه فلک دلدادهات
دین بهجز حبّ تو و حبّ پدرهای تو نیست
ما همه روزیخوران خوان آقازادهات
ای گرفته شهر قم از دختر تو آبرو
میرسد هر دم سلام از مردم آزادهات
خاک زندان بود محراب دعایت روز و شب
لاله میروید هنوز از گلشن سجادهات
شد معذّب پیکر پاک تو فِی قَعْرِ السُّجون
شد غل و زنجیر در آن سالها لبّادهات
"نَجِّنِي مِنْ حَبْسِ هارُون" بود بر لبهای تو
لعن بر هارون که زجر و زهر از کین دادهات
راه تو راه خداوند است و پایانش بهشت
هر مسیری رو به دوزخ میرود جز جادهات
حضرت بابالحوائج جان فدای غربتت
کاش بودم روز تشییع غریب و سادهات
#محمدتقی_عارفیان، ۱۳۹۹/۱۲/۱۸
مینویسم شعر اما حرف کم می آوَرَم
غصه هایم را مرتب تنگ هم می آورم
مثل شبهایی که تنهایی برایم بد نوشت
خاطراتت را همینجا لاجَرم می آورم
#سید_طباطبایی
آدمها قند را میشکنند تا از طعمش استفاده کنند
رکورد را میشکنند تابه افتخار برسند ؛
هيزم را میشکنند تا به گرمای آتش برسند ؛
غرور را میشکنند بهافتادگی برسند ؛
سكوت را میشکنند بهآوازی برسند !!
آدمها برای تمام
شکستنها دلایل خوبی دارند
امــا من هنوز نفهمیدم
که چرا آدمها دل را میشکنند ؟
زبان حال دلم را تو هم نفهمیدی...
جنون گرفته ام اما... خوشا به تنهایی!!
#مریم_قاسمی
عمرم به کوچهگردی زلفش به سر رسید
این راه مارپیچ به پایان نمیرسد ..
#غنی_کشمیری
دوای درد درمان سوز این دیوانه دست توست
بغل نه، بوسه نه حتا کمی از بوت هم کافی ست
#شهریار_قنبری