ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید كه اندوه بشر بسیار است...
#حامد_عسکری
🌴💙🌴
من اگر نظر حرامست بسی گناه دارم
چه کنم نمی توانم که نظر نگاه دارم
ستم از کسیست بر من که ضرورتست بردن
نه قرار زخم خوردن نه مجال آه دارم
#سعدی
🌴💙🌴
یکی به او بگوید که دوستش دارم،،،
اگر که هست گناه،میکشم عذابش را
#محسن_رشیدی
🌴💙🌴
حرف ها باد هوا نیست غلط میگویند
گاه یک جمله فقط،جان تو را میگیرد
#سید_صادق_رمضانیان
🌴💙🌴
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
حافظ اندر درد او میسوز و بیدرمان بساز
زان که درمانی ندارد درد بیآرام دوست
#حافظ
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
ای خيمۀ عشق، از تو بر پا مانده
ای از تـو دهان علم هم وا مانده
از آتش اشکهايتان معلوم است
در كربوبلا كودکیات جا مانده
━━━━💠🌸💠━━━━
#شهادت_امام_باقر #علیهالسلام
#عباس_احمدی
#شهادت_امام_باقر_ع
مو به مو، طعنه ی اغیار به یادت مانده
ازدحام سر بازار به یادت مانده..
#وحید_قاسمی
میان سلسله، مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گله را
#سید_حمیدرضا_برقعی🌱
#یاباقرالعلوم
رشک میبردند شهری بر من و احوال من
کرد ضایع کار من این بخت بیاقبال من
طایری بودم من و غوغای بال افشانیی
چشم زخمی آمد و بشکست بر هم بال من
#وحشی_بافقی
#یا_امام_محمد_باقر_علیه_السلام 🏴
شکر خدا که شد شب دفن تنت، بخیر
همبازی رقیه!... سفر رفتنت بخیر....
#مهران_قربانی
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صلّیاللهعلیکیامحمّدالباقرالعلوم
🏴 #شعرخوانیشاعر
ای که از کودکی به کرب و بلا
روضه های حسین را دیدی
هم سفر با رقیه بودی و
از کف پات خارها چیدی
بر سر نی سر حسین شد و
تو در آن جا نظاره گر بودی
شاهد ناله های زینبی و
داغ دار بریده سر بودی
کوفه و شام را شدی شاهد
در دل خطبه های بابایت
صبر زد بوسه از سر حیرت
در بیابان به تاول پایت
چه کشیدی جهان به قربانت؟
جانت از غصه بر سر لب شد
دیده ای تازیانه را وقتی
عازم شانه های زینب شد
درد در سینه ی تو پیچید از
این که با شمر و با سنان بودی
شاهد مجلس شراب شدی
شاهد چوب خیزران بودی
و خدا خواست تا بمانی و
کربلا باشد و روایت تو
خواست تا درس و بحث و روضه شود
ثمر کرسی هدایت تو
باقرالعلم می شوی که شود
حاصل منبر تو نور خدا
علم پای تو لنگر اندازد
بشوی مظهر حضور خدا
در تو میراث انبیا جاری ست
علم با مکتب تو ظاهر شد
شیعه شد با چراغ تو روشن
دین ما غرق قال باقر شد
زهر حالا چه با دلت کرده ست
روضه ها شد یکی یکی زنده
دلت از غصه های عاشورا
جگر از خون و درد آکنده
می زند زهر بر دلت شرر و
باز داری به سینه نور امید
چه امیدی! امید دیدار است
روی لب هات یا حسین شهید
#علی_زارعی_رضایی