eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح آمده چای تازه دم، نوش کنید غم‌های گذشته را فراموش کنید ای پنجره های شب زده برخیزید موسیقی آفتاب را گوش کنید
گرچه از جور تو تا صبح نخوابیدم، لیک مصلحت نیست نگویم به شما صبح بخیر
گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح گفتم که چهره ی تو از آن دلگشاتر است
غیرآغوش‌توهرجابروم‌نااَمن‌است روضه‌ات‌امن‌ترین‌جاست‌که‌دنیادارد!
اعتباری به دل نرم در این دوران نیست سنگ شو، سنگ! که بتخانه بسازند از تو
‏یا رب کجا رویم؟ که در زیرِ آسمان ‏هر جا که می‌رویم چو زندان گرفته است ‏⁧
آنقدر پُرم از تو، که کم مانده ببارم در متن نگاهت، غزلی تازه بکارم من بی‌تو دلم را چه کنم، بی‌تو دلم را اما نه؛ در این سینه دلی بی‌تو ندارم باشد برو آسوده خدا با تو عزیزم باید که به این خاطره‌ها دل بسپارم حالا همه شب حال و هوای شب مرگ است حالا که غمت مانده به جای تو کنارم ای کاش بیایی و ببینی به چه حالی افتاده از آن کوچه‌‌ی بی‌ماه گذارم شاید به تمنای تو یک شب بروم تا آنجا که نباشد کسی از ایل و تبارم می‌یابمت آری به دلم فال تو افتاد هرچند کمی زود ، کمی دیر، بهارم
از زندگی بیزاری و تجویزِ آن را می‌کنی این ناروا را از چه رو بر من روا کردی طبیب
با حسـرت و گریه جـور باید ببرم تا یک شب سوت و کور باید ببرم قســمت نشد عاشقانه یارم باشی رویــــای تو را به گــــور باید ببرم
یاد تو در دل من مثل همان خمره‌ٔ مِی هر چه می‌ کهنه شود، مست‌ترم خواهد کرد
از تو همین که می‌شوم آزرده بیشتر، می‌بینم عشق، دل ز دلم بُرده بیشتر تنها تویی که می‌کشی‌ام سمت زندگی من نیستم بدون تو یک مُرده بیشتر آه از غم، آه! صبر مرا کاشکی خدا می‌کرد در فراق تو یک خرده بیشتر تو آفتاب چشم منی، تا نیامدی من می‌شوم بدون تو پژمرده بیشتر ای تو که هر چه می‌روم، انگار می‌شوی از هرچه بی نهایت نشمرده، بیشتر بیچاره من، که از همه‌ی عاشقان شهر کار دلم همیشه گره خورده، بیشتر …
ع عاشقانت میفروشند عیش را ، غم میخرند دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند باز هم شیرِ حلالِ مادران تاثیر کرد بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند مثل خار و خس در این سیلِ به راه افتاده ایم باز درهم آمدیم و باز دَرهَم میخرند ماه ها در یک طرف، ماه محرم یک طرف بیشتر از ماه ها ماهِ محرم میخرند اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند تا تو را داریم ما داراترینِ عالمیم بچه هاى ما درِ این خانه حاتم میخرند این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند گریه بر مظلوم تکوینا تقرّب آور است در حسینیه مرا حتى نخواهم میخرند مطمئنا روضه اى یا گریه اى در کار هست هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند عده اى دَم میدهند و عده اى دَم میزنند پنج تن هم این وسط دارند از دَم میخرند گریه کن زهراست ما تنها سیاهى لشگریم باز با این حال و شکلِ گریه را هم میخرند.. 🏴