eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
101 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. دل از دمِ عارفانه‌اش می‌لرزید جان از نَفَس ترانه‌اش می‌لرزید آن پیر ڪہ چون ڪوہ مقاوم می‌بود با یاد حسین شانه‌اش می‌لرزید
دلت گرفته اگر، یادی از محرم کن دو قطره اشک بریز و دو دیده خرم کن اگر زمین و زمان را به هم بیاشوبند خودت برای خودت هیأتی فراهم کن بپوش پیرهن مشکی ارادت را اتاق خلوت و آشفته‌ را منظم کن اجاق مجلس روضه همیشه روشن باد! مباد سرد شود داغ! چای را دم کن! کنار پنجره بنشین و در هوای حسین تمام منظره را غرق رقص پرچم کن «هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید» دو بیت روضه بخوان از غم جهان کم کن ورق بزن صفحات شلوغ مقتل را برو به خیمۀ محبوب و عهد محکم‌ کن برو کنار فرات و نگاه کن در آب گلوی کودک شش‌ماهه را مجسم کن دلت گرفته اگر رو به کربلا برخیز سلام کن به حسین غریب و سَر، خم کن سری به نیزه بلند است و عمر ما کوتاه تمام عمر به سر در غم محرم کن!
1_1646480902.mp3
5M
شب اول محرم سینه‌زنت آرزوشه 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است می گریزم به هوایی که پر از زیستن است می گریزم به جهانی که پر از یکرنگی ست به جهانی که پر از گریه کن و سینه زن است به همان جا که نفس قیمت دیگر دارد اشک ها درّ نجف، سینه عقیق یمن است به همان جا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحه ی پنج تن است چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه ست همان جا وطن است دم من زندگی و بازدمم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانه ی اولاد علی قلب من است
فهمیدم از شلوغی بازارهای شهر کار تمام نیزه فروشان گرفته است . این جا همه به فکر خرید لوازمند اجناسشان شده سپر و و کمان در انتظار روز پذیرایی تواند آذین شهرشان شده سرنیزه و سنان . دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه ای کز دیدنش تنور دلم پر شراره شد از هر هزار تیر یکی هم خطا نرفت از ضرب شست او جگرم پاره پاره شد . نقشه برای دخترک تو کشیده اند😭 کوفه میا که کوفه پر از قوم کافر است در بین هر محله شان هر شبانه روز حرف از کنیز بردن و خلخال و معجر است😭 . شاعر: محمد فردوسی
صبح آمده تا جـلوه کنی در محراب این فرصت نـاب عـاشـقی را دریاب حالا که مـحـرم آمـده پس هر صبح بـیـدار شـدی بـگـو سـلام ای اربـاب
روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد دل‌ربا، نرگس این باغ به شبنم باشد تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست دودِ آهِ دلِ عشّاقِ تو پرچم باشد دل حسینیه؛ نَفَس نوحه؛ تپش سینه‌زنی‌ست دم بگیریم که عمر همه این دم باشد به خدای حرم و کعبه قسم، ای حُجّاج! هر که مُحرِم به مُحَرّم شده، مَحرَم باشد آن که دارد غم عشق تو ندارد غمِ هیچ که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بی‌ مهمان لحظه‌ای نیست که دل بی غم و ماتم باشد مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد آن‌که در شیوه‌اش استاد مسلَّم باشد: «گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد» علی_انسانی
ماهِ غمِ نو طلوعش از مدفن توست سوغات حرم سیاهی روشن توست در فرش، سیاهْ‌پرچمت رختِ عزاست در عرش، عَلم به دوشِ پیراهن توست 🔗✍🏻
به استعانتِ اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین شروع می‌کنم این ماه را به نام حسین
▪️السلام علیڪ یا ابا عبدالله زخمے ام التیام مے خواهم التیام از امام مے خواهم السلامُ علیڪ یا ساقی من علیڪ السلام مے خواهم مستے ام را بیا دو چندان کن جام مے پشت جام مے خواهم گاه گاهے کمے جنون دارم من جنونے مدام مے خواهم تا بگردم کمے به دور سرت طوف بیت الحرام مے خواهم . لحظه مرگ چشم در راهم از تو حسن ختام میخواهم....