غنچههای سرخ پژمردند بر پیراهنت
بویِ رفتن میدهد این روزها خندیدنت
از نگاهت میتوان فهمید حرفت را ولی
لهجهی باران گرفته چشمهای روشنت
من نمیدانم چرا تا حرف رفتن میزنی
ناگهان سرمیگذارد اشکِ من بر دامنت
قلعهای در دوردستِ آرزوهای منی
کاش روزی صلح میکردی تو هم با دشمنت
با دلِ من دشمنی کردی ولی بخشیدمت
بازگرد ای بیوفا روزی به خاکِ میهنت
#عطیهسادات_حجتی
خورشید به دریا زد و برخاست بخارم
تا ابر شوم بر سرِ چتر تو ببارم
تو میوه درباریِ یک شاخه دوری
من میوهی افتاده به چرخِ ترهبارم
رفتی که نیایی و نیامد خبر از تو
یک روز میآید که میآیی به مزارم
تا چشم رقیبان به نگاهِ تو نیفتد
بر شیشهی تصویرِ تو خوابیده غبارم
ای شاخه گلِ روز ملاقات ندیدی
بعد از تو چه آمد سرِ پاییز و بهارم
صدبار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت
یک جمله شکایت به نگارم، بِنِگارم
دامانِ تو چین دارد و دیوار، بلند است
دستم برسد یا نرسد شکرگزارم...
#احسان_افشاری
گفته بودم که کسی پُر نکند جای تو را
آه شرمنده غمت جای تو را پُر کرده است
#سید_امید_قدسی_زاده
به این محاصره لعنت!
نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین!
تو را محاصره کردند چکمههای شیاطین
تو را محاصره کردند تا غریب بمیری
به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین...
و هر شهید فلسطین ستارهای شد و پر زد
که اینچنین شود ای غزه آسمان تو تزئین
نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر!
نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین
کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد
کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین!
جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا -
امید بسته به خورشید روزهای پس از این...
#محمدسعید_میرزایی
#شعر_اعتراض
#فلسطین
#غزه
هان ای دهان های گشوده تا بناگوش
جنجال ساز دختری که رفته از هوش
لالید یا این که زوال عقل دارید؟
یا برده اید انگشت های خویش درگوش؟
با این هزاران کودکِ در خون تپیده
دیگر شعار زندگی تان شد فراموش؟
آیا نمی بینید این ننگ بشر را؟
آیا صدای بمب شد یک لحظه خاموش؟
کو آن گریبان چاک کردن ها برای
زن، زندگی، آزادی و لبخند و آغوش؟
"زن" نیستند این پاره های زیر آوار؟
یا "زندگی" اینجا نیفتاده است از جوش؟
زندان غزه رنگ"آزادی"است آیا؟
اجساد در"آغوش"نه، رفته است بر دوش
"لبخند"را دزدید دشمن از لب شهر
شد شهر ویران،نیش آمد،محو شد نوش
اینک شما ای سینه چاکان زر و زور
ای چهره انسانیت را کرده مخدوش
با این سکوت مرده وار ننگ آمیز
مردان دنیایید اما چارقدپوش
از شرم این نامردمی هاتان بمیرید
ای شیرهای سنگی ترسوتر از موش
#راهی
#رژیم_صهیونیستی_کودک_کش_متجاوز
خانه ام گشته قفس، بال و پرم میسوزد
بس بزرگ است غمم چشم ترم میسوزد
کودک غزه مگر کودک یک مادر نیست؟!
کودکم آب ندارد ، جگرم میسوزد
دلم آشوب شده، باز خبر آمده است
رنگ خون است هوا، باز سرم میسوزد
گرگ وحشی شده امروز به صحرا زده است
دشت تبدار شده، در نظرم میسوزد
سازمان ملل باطله حنّاق گرفت
از دل سنگ جهان دور و برم میسوزد
آسمان ناله بزن، سینه ی خود چاک بده
کربلا سوخته و باز حرم میسوزد
حسبی الله بگو، غزه ی مظلوم و غیور
با غمت روز سیاه و سحرم میسوزد...
#زهره_قاسمی
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔حاوی تصاویر دلخراش
#برای_غزهی_مظلوم_مقاوم
اینگونه گفتهاند به ما از زبان مرگ:
آرامش است خوبترین ارمغان مرگ
گویا ارادتیست به ما پیک مرگ را
حلقهست دور گردن ما بازوان مرگ
مشتی کبوتریم که بیبال میپریم
آوار گشته بر سر ما آشیان مرگ
ما جای قصههای شبانگاه، خواندهایم
هر شب برای کودک خود داستان مرگ
شبها اگر که خواب بیاید به چشم ما
از خواب میپریم همه با اذان مرگ
یکلحظه دختر و پسری در کنار هم
یکلحظه مادر و پدری میهمان مرگ
در جشن دختران دم بختمان کسی
عقدی نخوانده است مگر خطبهخوان مرگ
آرام در سپید کفن، پیش روی ما
طفلی به خواب رفته روی پرنیان مرگ
از بس که خاک کرده زنان قبیله را
رفتهست دیگر آبروی پهلوان مرگ
ای شهر داغدار مقاوم، رسیده است
تا آسمان، ز داغ تو، حتی فغان مرگ
روزی بهار زندگی از راه میرسد
طاقت بیار غزه کمی در خزان مرگ
#علیرضا_مهران
آه ای مسلمان...
کو غرش طوفانیِ بیدارها را؟
کو غیرتِ انسانیِ عیارها را؟
سر در گریبان کرده اند انگار شیران؟
کورند وحشی بازیِ کفتارها را
در غزه معمولی شده گویا جنایت
دیگر نمی بیند کسی آمارها را !
هر روز با قصد جنایت می زند شخم
گاوآهن بی کس کُشی آوارها را
بر نیزه می گیرند عُمّالِ جنایت
حتی سرِ بر شانه ی دیوارها را
حتی غزل تاب بیان کردن ندارد
این قصه ی طولانی تکرارها را
دردا که حتی واژه ها هم شرم دارند
وقت سرودن،گفتنِ آزارها را
آه ای مسلمان، از چه در بندِ سکوتی؟
وقتی که می بینی چنین رفتارها را
آه ای مسلمان تا به کی کتمان این ظلم؟
انکار تاکی؟! نعره یِ اقرارها را
دِینت ادا گردد به دین ،آه ای مسلمان
آن لحظه که یاری کنی بی یارها را
#غزه_جنایت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
تــو میروی، آه، مشکلم میماند
طــــوفــانِ درونِ سـاحلم میماند
بااینکه نصیبم از تو شد هیچ امّا
یـــاد تــو همیشه در دلم میماند!
#رباعی
#جواد_محمدی_دهنوی
در کنـج اتـــاقم آسمـــانی دارم
در خلوت خویشتن جهانی دارم
تو بیخبری و با خیالت هر شب
من تا خود صبح داستانی دارم
#رباعی
#ناهید_خلفیان
@andisheysabz
آه ای مسلمان با مسلمان یار باید شد
دیگر "اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار" باید شد
تا کی نشستن زیر تلّ وحشی آوار
بر قلعههای سُستشان آوار باید شد
با ارّههایی که انار پا به ماهت را...
ای خاک خونین، آیههای نار باید شد
از گریه کردن هیچ کاری بر نمیآید
ای چشمها از خواب خوش بیدار باید شد
برخیز و مرهم باش اندوه فلسطین را
هممعنی "الجار ثُم الدار" باید شد
#بیمارستان_شفاء
#غزه
#فلطسین
#اعظم_سعادتمند
.
▪️آجَرَکَ الله یا بَقیّةَ الله
🥀 داغ غزه
مردمان مقاوم غزه به کدامین گناه کشته شدند؟
به کدامین گناه ای دنیا، اینهمه بیپناه کشته شدند؟
جرمشان ایستادگی، عزت، صبر و ایمان گناهشان بوده است
بیگناهان مؤمن و مظلوم همه با این گناه کشته شدند
باغها یکبهیک خزان گشتند غنچهها گریهگریه پژمردند
سروهای مقاوم تشنه، دور از چشمه، آه کشته شدند
پدران رشیدِ چون خورشید، سرخ کردند رنگ مغرب را
مادران صبورِ همچون ماه، پیش چشم پگاه کشته شدند
داغِ اخبارِ داغ هرروزه مینشیند به روی دلهامان
گرچه از کاروان سرخ خبر، دستهای بین راه کشته شدند
واژهواژه رسید داغ جدید چکهچکه چکید دل از چشم
دستهدسته کبوتر چاهی تشنه در قعر چاه کشته شدند
داغی از جنس کربلا دیدیم روضهها را هجاهجا دیدیم
کودکان یتیم را دیدیم در همین قتلگاه کشته شدند
اسبی از سمت قتلگاه آمد، غرق خون غرق اشک و آه آمد
خیمهها از عطش سراسر سوخت، علَم و مشک و ماه کشته شدند
#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۳/۰۱/۰۵
#اللهاکبر
#طوفان_الاقصی
#مرگ_بر_رژیم_صهیونیستی
#فلسطین_بهزودی_پیروز_میشود
#رژیم_صهیونیستی_محکوم_به_زوال_است
دیدار بدون غم دلم میخواهد
خندیدن پشت هم دلم میخواهد
هر وقت به لبقند تو میاندیشم
یک چایی تازهدم دلم میخواهد!
#رباعی
#مرتضی_درزی
میان اینهمه غربت خدا خدا نکنم؟
زمان آن شده از مویه هم ابا نکنم
هوای خانهٔ دل ابری است و بارانی
نگو که پنجره را رو به گریه وا نکنم
خزان به باغ زده، خشک باد طبعم اگر
غزل نسازم و نذر بنفشهها نکنم
و کاش اسلحهای داشتم برای خودم
که وقت جنگ به غم دیدن اکتفا نکنم
هجوم موج مرا میبرد به ساحل مرگ
اگر میانهٔ طوفان تو را صدا نکنم
تو ای حضور شفابخش زخمهای زمین!
تو را برای شفاخانهها دعا نکنم؟
چگونه از تو و از یاری تو دم بزنم؟
اگر که حق غم غزه را ادا نکنم
#فاطمه_عارفنژاد
#بیمارستان_شفا
#فلسطین
نازنینی که دلم بند به لبخندش بود
رفتازدستمنبیکسوبیچارهچهزود
آرزوی رفقا مثل همین پیر شدن
قسمت ما دو نفر پای هم انگار نبود
باگل قاصدکمدلخوشوسرخوشبودم
مشت من وا شد و آنرا نفس باد ربود
در خیالات خودم مال خودم بود فقط
ازخیالاتعبث فکر کج و خام چهسود
قصهی بود و نبود آخر ناجوری داشت
یک نفر می رود و آن یکی اما نابود
#اسماعیلعلیخانی
16.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نوحه انتقادی مهدی رسولی درباره سکوت سلبریتیها در قبال جنایات غزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرم برما که زنده ایم هنوز💔😔
#غزه
#مناسبتی #رمضان
🌱 دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان:
«اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِی فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ وَ اَقِلْنِی فِیهِ مِنَ الْخَطَایَا وَ الْهَفَوَاتِ وَ لا تَجْعَلْنِی فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلایَا وَ الْآفَاتِ بِعِزَّتِکَ یَا عِزَّ الْمُسْلِمِینَ».
خدایا مرا در این ماه بر لغزشها سرزنش مکن، و از خطاها و افتادن در گناهان دور بدار، و هدف بلاها و آفات قرار مده، به عزّتت ای عزّت مسلمانان.
این حسن کیست که عالم همه خمخانهٔ اوست
هرچه مِی در دو جهان است به پیمانهٔ اوست
در جهان حُسنی اگر هست، به یُمن حسن است
در صفا صلحی اگر هست، به شکرانهٔ اوست
این حسن کیست که دربان حریمش عشق است
عقل، بیواسطه مسکین درِ خانهٔ اوست
عقل و تدبیر به هنگامهٔ او مجنوناند
عشق وقتش برسد عاقل و فرزانهٔ اوست
این حسن کیست که جبریل امین سوختهبال
میپرد گِرد در و بامش و پروانهٔ اوست
بخشش و فضل و کرامت یکی از اوصافش
عدل و انصاف از اوصاف جداگانهٔ اوست
این حسن کیست که آقای جوانان بهشت
هم خود اوست و هم دلبر جانانهٔ اوست
این حسن کیست که آن نوگل شمشیربهدست
کز عسل آمده شیرینتر، دُردانهٔ اوست
این حسن کیست که با صلح به جنگ آمده است
این حسن کیست که این شیوهٔ رندانهٔ اوست
پیر فرزانهٔ ما، رهبر عاشقپرور
شب شعرش، شب میلاد کریمانهٔ اوست
"این حسین کیست" کمی مشکل وزنی دارد!
این حسن کیست که عالم همه دیوانهٔ اوست
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
#مهدی_جهاندار
دانه دانه شعر می پاشم به روی دفترم
تا که روزی پر ثمر باشد برای دخترم
رج به رج می بافم از رو تا بیابم فن شعر
با سرودن های موزون تا حدودی بهترم
شد انیس خلوتم در کنج تنهایی خویش
عمق احساس تو را با خلق دیوان از برم
هر کجا هستی خیالت را روان کن سوی من
گر بیایی بی گمان لبریز عشق و باورم
کوچه ها آذین شده با طبع من در این غزل
هر نفس چشم انتظارت خیره از لای درم
فارغ از خویشم میان بستری از جنس درد
در میان اهل دل گویا ردیف آخرم
#مریم_پناهی (ترنم)
زیبا و بدیع و هم خیالانگیز است
از شعر و ترانه، از غزل لبریز است
هر فصل به جای خود قشنگ است و بهار
نقاشی بی بدیل رستاخیز است
#محمدعلی_ساکی
#رباعی
ای کاش که باغ سینه را سیب کنی
ما را به هوای عشق ترغیب کنی
با لایحهی نگاه شیرین لبت
لبخند مرا دوباره تصویب کنی
#حسین_کیوانی
#رباعی
می خواست ذکر ما بکند یا «کریم» را
بخشید هرچه داشت فقیر و یتیم را
مظلوم و خاکی است و به نام حسن خدا
شاید که آفریده چنین «یا کریم» را
یکبار نه، دومرتبه از هستی اش گذشت
در سایه اش گرفت غریب و مقیم را
اهل کرامتند همه، منتها حسن
شد شهره سفره داری باب النعیم را
یاور نداشت با خود و تسلیم صلح شد
آن نعمت عطا شده ذبح عظیم را
شد عقده های جنگ جمل تیر و می زدند
بر پیکرش تلافی زخم قدیم را
بی خادم است گرد بقیع و خدا گذاشت
جارو کش مزار شریفش نسیم را
#محمدجواد_منوچهری
#یاامامحسنمجتبیعلیهالسلام
@gida13
هرچند ولادت است ناز قدمش
دل رفته بقیع و مرقد محترمش
ای کاش چراغان بشود یک روزی
در روز ولادتش فضای حرمش
#محمدجواد_منوچهری
#یاامامحسنمجتبیعلیهالسلام
بهار حرف کمی نیست ما نمیفهمیم
زبان تازهٔ تقویم را نمیفهمیم
درخت پا شد و زخم زمین مداوا شد
هنوز چیزی از این حرفها نمیفهمیم
چرا از آب نگفتن؟ چگونه نشکفتن؟
چگونه این همه اعجاز را نمیفهمیم
نشسته بر سر هر کوچه یک تذکّر سبز
دلا! قبول نداریم، یا نمیفهمیم؟
نگاه باغ، پر از بازی پرستوهاست
دل عبور نداریم تا نمیفهمیم
زمان، زمان بروز صفات باران است
چگونه باز نگوییم ما نمیفهمیم
#محمدعلی_شیخالاسلامی
آه از سکوت!
تا به کی با شنیدن اخبار
سهم مان اشک و آه و غم باشد
کارمان صرفِ چند وعده سکوت
موقعِ دیدنِ ستم باشد
نکند آنچه زندگی گفتیم
اینهمه بهر آن بر آشفتیم
اینهمه سال را در آن خفتیم
خواب در کوچه ی عدم باشد
این چه رسم است این چه قانون است؟
از چه این روزگار وارونه ست
اصلا از هر حساب بیرون است
اینکه مظلوم ،متهم باشد
از چه با رنگ و ننگ درگیریم
چه شد از فرط غم نمی میریم
از چه باید تمامِ مشکلِ ما
حرفِ یک لقمه بیش و کم باشد
آه شاعر چگونه خاموشی؟
چیست تفسیر این فراموشی؟
می شود تیرِ بر گلوی ستم
حاصلِ چرخشِ قلم باشد
از چه برجا نشسته ای برخیز!
چیست مفهوم اینهمه پرهیز؟
شاید اصلا برایِ پیروزی
سهمِ ما قدرِ یک قدم باشد
آه پس کو اراده ات هان کو!
غیرتت کو،غرورت ای جان کو؟!
می شود گاه یک دهان فریاد
سهمت از حفظ این حرم باشد
عده ای که به بزم خود شادند
بهر غزه کفن فرستادند
لایقِ نام آدمیت نیست!!!
هر کسی که از این رقَم باشد
آه یک ثانیه تفکر کن
غزه را شهرِ خود تصور کن
فرض کن اینکه اینچنین ظلمی
قسمتِ خانه ی تو هم باشد
فرض کن مادر غریبی را
که شده بی پناه و بی ماوا
از تمامِ قشنگیِ دنیا
سهمِ او داغِ دم به دم باشد
می زند آتشی به جان آهی
روضه جانسوز می شود گاهی
خاصه وقت که مادری مظلوم
همرهش بارِشیشه هم باشد....
#بیمارستان_شفا
#غزه_جنایت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
گفت آمده تا عشق و سعادت بدهد
بی رنگ و ریا و بی حسادت بدهد
دل دادم و افسوس که دلدار نشد
آمد که مرا به گریه عادت بدهد
#فریبا_دادگر
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
در خانه، جماعتی پیِ معجزهها
بر طاقچه، قرآن فراموش شده
#میلاد_عرفانپور
پر از خون است چشمان فلسطین
پر از لاله است گلدان فلسطین
زمین و آسمان میگرید اینک
به حال نابهسامان فلسطین
دوباره بوی خون و خاک و باروت
دوباره بمبباران فلسطین
عیار مرد و نامرد جهان را
مشخص کرد، میزان فلسطین
شیاطین مجسم، ننگتان باد
چه میخواهید از جان فلسطین؟
شما را از درون درهمشکسته
خروش خشم و طوفان فلسطین
کفن کردید حق را، باز رویید
گل ایمان به دامان فلسطین
گناهش چیست آن طفل سه روزه
پرستوی پریشان فلسطین
به خون مادر غمدیده سوگند
به بُهت طفل لرزان فلسطین
سزای قوم باطل چیست جز این؟
که میبازد به ایمان فلسطین
قسم به صبر زینبوار غزه
که پیروزی است پایان فلسطین
#فلسطین
#ناهید_خلفیان
@andisheysabz