eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدید زمان صبر ما کوتاه است؟ وقتش برسد، جوابتان فتاح است از شخم تل‌آویو بفهمید همه این گوشه ای از توان حزب الله است... @abadiyesher
از ضاحیه تا غزه چه دیدیم؟ جنایت اندازهٔ هشتاد و سه تن بمب، قساوت هشتاد و سه تن بمب، نشان از چه کسی داشت؟! جلاد کتک خورده و در حال هلاکت... یک جانی بی جان شده از هفتم اکتبر کودک کش و درنده و مصداق فلاکت جلاد، نفهمیده که ما ملت عشقیم جاری است درون رگ ما شور شهادت "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم" ننگ است بمیریم به دستان اسارت "موجیم که آسودگی ما عدم ماست" با سازش و تسلیم نداریم رفاقت بر چهره ی این امت مظلوم ببینید بغضی که بدل گشته به لبخند صلابت زیتون تبر خورده، تبر دست گرفته اینک تبری تیز تر از تیغ شرارت از سنگ به سجیل، به فتاح رسیدیم صهیون به فنا رفته به اعجاز ولایت موسای زمان، خامنه ای، با ید بیضا دستی به سر صبر کشیده است و رشادت "ای عشق دل افروز، دل ما به تو گرم است" حالا که روایتگر فتح است صدایت در قدس همه منتظر خطبهٔ نصریم فرمان جهاد از تو و از ماست، اطاعت @abadiyesher
از فکر خراب و غصه تعطیلم کن! من شبزده‌ام، به صبح تبدیلم کن از دوری و دوستی چه خیری دیدیم؟! برگرد به آغوشم و تکمیلم کن... @abadiyesher
دیروز جفای کوفه و شمر پلید امروز جنایت سگ کاخ سفید تاریخ دوراهیِ یقین_تردید است یا سمت حسین باش یا سمت یزید... @avayesokut
انداخته در چایی من قندش را گل‌های محمدی لبخندش را تا خسرو کافه‌های تهران باشم شیرین زد و بخشید سمرقندش را @abadiyesher
هدایت شده از آوای سکوت
. نفرین به وجود نحس و خون‌آشامت لعنت به تو و حامی قتل عامت در قدس نماز شکر را می‌خوانیم در جشن بزرگ لحظهٔ اعدامت... @avayesokut
والفجر که نوبت ظفر خواهد شد از شام و عراق، جلوه‌گر خواهد شد با معجزهٔ خون شهیدان، آخر یلدای مقاومت، سحر خواهد شد @abadiyesher
عمری سر سفره‌ات نشستیم حسین دل را به سر زلف تو بستیم، حسین هر چند مسیح، مرده را جان می‌داد ما زنده به روضه‌ی تو هستیم، حسین @abadiyesher
🌼اخوانیه‌ای از خانم ناهید خلفیان برای اعضاء گروه مداقه🌼 از شأن و شکوهش چقدر می‌دانی؟ اخلاصش شد الگوی هر ایرانی استاد شریفِ شعرها شد مثل شمس الشعرا محتشم کاشانی برای استاد 🌼 چشمان تو بر شعر کویری افتاد بر ما بختِ بهارگیری افتاد با خواندن شعر کم‌نظیرت:استاد! فکرم هر دم یاد نظیری افتاد برای جناب 🌼 بانوی محبت وصفا، عشق‌پرست بهر هیجان شعر خودکار به دست الهام است و زارع رزهای غزل در شعر شبیه عاطفه موسوی است برای خانم 🌼 ایشان که ملوک الشعرایی است بدیع استاد بداهه‌های زیبا و سریع او کیست به جز جناب یا صاحب صبر؟ هم‌قد بهار است، شکوفا و رفیع برای جناب 🌼 چون ماه پس ابر نهانی هستی یک بانوی شاعر جهانی هستی سیمای کلامت چقدر سیمین است بسیار شبیه بهبهانی هستی برای خانم 🌼 شیرین گشته از قلمش کام گروه پربار شده تمام ایام گروه آقای رباعیات شورانگیز است درزی شده است مثل خیام گروه برای جناب 🌼 باران بفرست، گاه برقی، رعدی یک بار ترانه گفته‌ای، کو بعدی؟ رو شد به فراخور غزل‌های شما ذوقی که به ارث برده‌ای از سعدی برای جناب 🌼 تو در شب شعرها غزل‌افروزی دایر کردی کلاس مِهرآموزی همت بکن و شبیه نامت بدرخش الحق که شما مولوی امروزی برای جناب 🌼 چندی است به جمع شاعران پیوستی بر آتش شور و شعر داری دستی فامیلی تو نبی‌حسینی است ولی بانو چقدر نجمهٔ زارع هستی برای خانم 🌼 سرشار از حس شادی معنوی است استاد ردیف شعر و حرف روی است مرضیهٔ عاطفی است اما غزلش زیبا مثل مَهَستی گنجوی است برای خانم 🌼 با شعر و غزل عهد اخوت بستی چون رود روان و ساده و یکدستی باغ غزلت سیب بهشتی دارد تو آینهٔ رابعه بلخی هستی برای خانم 🌼 خدا به خاکمان گلزار داده به ایران شاعری قهار داده که الحق مصلح شهر غزل‌هاست شبیه طاهره صفارزاده برای خانم 🌼 بازار غم به یمن کلامش کساد شد میزان و قدر و مایهٔ شعرش زیاد شد معصومهٔ عزیز پر از شاعرانگی است خیلی شبیه فاطمه عارف‌نژاد شد برای خانم 🌼 هر دفتر او رنگ بهار است یقین در فتح غزل طلایه‌دار است یقین یک شاعر فرزانه و بانویی پاک در شعر چو نغمه مستشار است یقین برای خانم 🌼 بانوی غزل، شاعر بالذات شده هم‌رنگ لباس سبز جنات شده احسنت به زینب حسامی احسنت شعرش مثل انسیه سادات شده برای خانم 🌼 شیرین‌سخن است، در غزل قناد است با شعرش عمر غصه‌ها بر باد است گفتند ابوسعیدابالخیر کجاست؟ گفتیم آنجا: جواد شاه‌آباد است برای جناب 🌼 تو داشته‌ای همیشه شعری به کفی تو صاحب سبکی، قَدَری، باهدفی الحق که نمونه و خدای غزلی تو بانوی بی‌نظیر؛ زینب نجفی برای خانم 🌼 در شهر و دیار شعرها نامی شد گاهی شده کدکنی، گهی جامی شد هر ثانیه چشمه‌سار شعرش جوشید دریای کلام: میم اسلامی شد برای جناب 🌼 در شهر مداقه شعرباران شده است از دفتر او غزل فراوان شده است طبعش که شبیه شعر قهفرخی است پروانهٔ شعر جمع مستان شده است برای خانم 🌼 بذر هیجان ریخته در جان گروه هی شوق نشانده کنج ایوان گروه یک ناصر فیض در همین‌جا داریم مهمان خدا شده است مهمان گروه برای خانم (مهمان‌ خدا_لیلاترین) 🌼 شعرش رود و قافیه‌هایش دریاست نور قلمش در دل سنقر برجاست بانوی غزل‌، نامی سنقر شده است یک نسخهٔ آقای خزایی اینجاست برای خانم 🌼 بر مریم احمدی‌ هزاران احسنت بر طبع لطیف و شعر ایشان احسنت در شعر و غزل مجید ترک‌آبادی است الله الله از دل و از جان احسنت برای خانم 🌼 کارش هجو سیاسیِ اعیانی است او وحشی بافقی است یا زاکانی است؟ الحق که قریحهٔ رفیعی دارد استاد قلم، جناب وردنجانی است برای جناب 🌼 طبعت به خیال‌ شعرها پر داده همواره به ما قدرت باور داده نای قلمت صوت رسایی دارد انگار که فاضل نظری سر داده برای خانم 🌼 منشور رباعی‌اش سراسر نور است رقص قلمش حاوی شوق و شور است سیدعلیِ میرعلی‌اکبری است در جذْبهٔ شعرش خودِ عرفان‌پور است برای جناب 🌼 همراه رباعی است و هم‌پای غزل از دفتر او رسیده دریای غزل در عالم شعرها جهانداری شد آقای محمدی است آقای غزل برای جناب 🌼 @abadiyesher
حاج قاسم تو بگو راز دو چشمانت را رمزآن نرگس مخمور پریشانت را راز اعجاز نگاهت که مسیحایی شد رمز شوقی که دریده است گریبانت را راز دلدادگی و عشق به فرمان «ولی» رمز افتادگی و قوت ایمانت را کار شعر و قلمی نیست که توصیف کند چشم بیمار تورا، عشق درخشانت را دل شب، محرم اسرار تو بود و می‌دید سر سجاده ی خون، خواندن قرآنت را تو دراین معرکه‌ی عشق چه دیدی سردار شرح کن گوشه ای از سختی میدانت را «عاشقی شیوه‌ی رندان بلاکش باشد» عشق یعنی که ببازی همه سامانت را... دست منحوس‌ترین دشمن دین، ابرهه‌وار خواست خاموش کند نور فروزانت را غافل از اینکه ابابیل به اعجاز خدا پاسدارند همه، مکتب تابانت را نسل داعش همه موراند و یقین می‌بینند عزت بی‌مثل ملک سلیمانت را خون تو "نصر من الله" شد و غوغا کرد چشم بگشا و ببین شوکت ایرانت را چقدر جای تو خالی است و باید بوئید عطر جاری شده از جانب کرمانت را «کاش میشد که تو با معجزه‌ای بر خیزی» کاش میشد که نبینم تن بی جانت را «کاش میشد نفسی تازه کنی برگردی» تا دل سیر ببینم لب خندانت را کمی از وصل بگو...،بزم حسین و عباس... چقدر بوسه زدی صورت جانانت را؟ پیشکش، یک بدن سوخته با خود بردی حضرت عشق ببین، تحفه‌ی مهمانت را به فدایت سر سردار، ابا عبدالله بپذیر این یل جان داده به دامانت را @abadiyesher
حاصل بداهه‌سرایی شاعران گروه مُداقّه به مناسبت سالروز شهادت سردار سليماني (۱۳دی‌ماه ۱۴۰۳) ماه ما پیکرش که پرپر شد خدمتِ تازه‌ای مقدّر شد از کران تا کران ستاره شد و شبِ دلها از او منوّر شد خستگی‌ناپذیرِ میدان بود خستگی پیش او محقر شد گفت: هرکس که تیر زد به نظام در به در، خوار و زار و ابتر شد از ندای بلند حق‌خواهیش گوش ظلم جهانیان کر شد از امامِ رضا شهادت خواست آخرش پر زد و کبوتـــر شد بعد عمری مجاهدت آن شب شام تار جدایی‌اش، سر شد جز شهادت نبود سودایش ارباً‌اربا شبیه اکبر شد در زمستان سرد و بی‌احساس چشم خشک جهانیان تر شد از دیار حسین می‌آمد کشور از بوی او معطر شد روز تدفین حاج قاسم ما کل ایران‌ شبیه محشر شد با عمل در پی شهادت بود هر چه شد از دعای مادر شد در دفاع از حریم آل الله شمع پروانه‌های بی‌سر شد سر فدا کرد و عاقبت دیدیم لایق التفات دلبر شد آنقدر بی قرار رفتن بود تا که مهمان بزم حیدر شد تا نوشتم چه آمده به سرش شرحه‌شرحه تمام دفتر شد داغ سنگین پر کشیدن، آه سخت چون کربلای دیگر شد زردی خاک آن زمین از خون رنگ دیگر گرفت و احمر شد با هزاران ستاره در دل شب زخمـــهای تنــش برابر شد اربا‌ًاربا شد و درون کفن جای اکبر، علی اصغر شد او که در راه اعتلای وطن بی سر و پاره پاره پیکر شد شک ندارم که در بهشتِ عدَن میهمان علیّ‌ِ اکبر شد نه فقط ما، که از شهادت او خاطر یک جهان مکدر شد خون پاکش هدر نخواهد رفت حاج قاسم اگر چه پرپر شد درس آزادگی به ما آموخت مکتب او شهید پرور شد مخزن عطر عاشقی بشکست یک جهان مست بوی عنبر شد تا که خالص شود برای خدا پیکرش پاره پاره آخر شد از نبـــوغ و رشــادتِ ســـردار سربلند این نظام و کشور شد چه یلی پرورانْد این کرمان خطّه‌ای که شهیدپرور شد نورِ چشمانِ هرچه آزاده یاور و غمگسارِ رهبر شد منجی و جان‌پناه مظلومان خارِ چشمان هر ستمگر شد از غروبش نگو فسانه به ما سر زد از شرق و مهر خاور شد حاج قاسم، قسم به خون تو انتقامت شعار برتر شد راستی قهرمانِ قصه‌ی ما چندمین؟ قهرمان بی سر شد؟ @abadiyesher
فرهادم و حال و روز درهم دارم یک تیشه برای خود زنی کم دارم ای تیشه به جای سنگ، من را بتراش اندازه ی چند بیستون غم دارم @abadiyesher