eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✌️🇮🇷 آمده روز فتح خرمشهر عشق را با شکوه معنا کن از شهیدان بگو که والایند یادی از عاشقان مولا کن دست خالی ز جان گذشتند و دشمنان را از این وطن راندند مرد و مردانه پای خرمشهر با تمام وجودشان ماندند ای شهیدانِ روسفید سلام از شما این وطن گرفته بها خونتان شد بهای آزادی راهتان بود راه کرب‌وبلا روز تشییع جسم پاک شما چاک شد سینه‌های ما از درد می‌رسید از تمام کشورمان بوی عطرِ شرافتِ صد مرد هر کجایی که هست یاد شما می‌درخشد شکوهی از غیرت کل ایران شده چراغانی نامتان هست باعث عزت *بانگ مَمّد نبودی و شَهرت..... در خیالم شده مجسم باز این حماسه همیشه پابرجاست عشق، با رزمتان شده احراز قطره‌قطره چکید خون شما پای امنیتِ تمام وطن خسروی، زارعی، جهان آرا و هزاران شهید این میهن دم زدن از شهید کافی نیست کاش باشیم در خط شهدا حافظ یاد و نامشان باشیم با عمل به وصیت آن‌ها حاج قاسم چقدر دلتنگیم شور لبخندهای پاکت را کاش لایق شویم تا باشیم هر نفس در مسیر پاک شما مرگِ من را درون بستر، نه! خود، عطا کن به من شهادت را سخت مشتاق شور دیدارم تو نصیبم کن این لیاقت را *سرود معروف آزادی خرمشهر
نزدیکِ غدیر، پیکِ شادی داده بر خواسته‌‌ها بابِ مرادی داده ممنون خداییم که با الطافش بر اهلِ زمین، امام هادی داده
♡ ایــوان نجف چشم مرا کرده اسیر در هر دو جهان علی است آقا و امیر حق خواست ‌و حق چنین به حق‌دار رسید شـد عـیــــد تـمـــام شـیعـیــان عیــــد غدیر 🌷عیدتون مبارک🌷
‌ ای اشک! به روی گونه‌ با ناز برقص! از چشـم درآمـدی بـه پرواز، برقص! در نیمه‌شب و کنـار سجاده‌ و مـهـر خوش آمده‌ای برای اعجاز، برقص! [کویر]
آبادی شعر 🇵🇸
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِزالَةُ الْجِـبالِ اَهـْوَنُ مِنْ اِزالَةِ قَلْبٍ عَنْ مَوْضِع
با تیشه به صد کوه زدم بهر وصال از خاطر من نمی‌روی خوب‌خصال من کوه تراشیدم و دیدم ای عشق! دل کندن من از تو محال است، محال! [کویر]
همسرایی به مناسبت میلاد باسعادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🌹🌹🌹 می‌شود از تو بگویم سند مهر و وفا؟ حضرتِ عشقِ علی سوره کوثر "زهرا" می‌توان خواند تو را مادر آیینه و آب می‌توان گفت که تو پاک‌تری از دریا نه فقط دختر طاهایی و ام‌الحسنین که تو صدیقه‌ی کبرایی و محبوب خدا روزی اهل زمین میرسد ازبرکت تو سر سجاده اگر باز کنی دست دعا قبل تو خانه‌ی دنیایی ما روح نداشت آمدی با قدمت کل جهان شد زیبا با توسل به شما می‌شود ای مادر آب! حاجت مردم لب‌تشنهٔ دلگرم، روا وصف تو کار قلم نیست زبان قاصر هست آمده سوره‌ی کوثر که کند وصف، تو را باید از عرش شود نام بلندت تفسیر واژه‌ها کمتر از آن‌اند، مقام تو کجا؟ در تجلّی صفات تو همین بس باشد "هل اتی" شرح کمالات تو را داده به ما قلب ما خورده گره در همه دنیا با تو حبّ تو داده به این زندگی‌ ما معنا مثل و مانند نداری، چه به عرش و چه به فرش کاش میشد که بفهمیم تو را ، یا اُمّا برتر از مادر عیسایی و هاجر بانو چرخش چرخ جهان بوده به دستان شما ظرف ایجاد ولایت شده‌ای دخت نبی از وجود تو شد ارکان هدایت برپا پدر از برکت تو فاطمه‌ام نام نهاد نام تو مظهر خیر است برایم همه جا شیعه جز سایه‌ی مهرت که ندارد بر سر بسته امید به دستان شما روز جزا تو مسیحای دلم هستی و بیماران را نخی از چادر خاکی‌ِ تو داده‌است شفا گر نبودی همه جا عرصهٔ ظلمت می‌شد از رخ ماه تو روشن شده بی‌شک دنیا مثل تو خلق نکرده‌است خدا در‌عالم حضرت نور!به والله نداری همتا مادر حضرت ارباب تقاضا دارم یک شب جمعه رسانید مرا کرب‌وبلا حبّ اولاد تو در عمق وجودم جاریست در دلم نیست گرانمایه‌تر از این کالا مایه‌ی فخر زمینید و زمان ای مادر گوشه‌ی چادر خاکی تو باشد مأوا رزق ما میرسد از دست شما تا به ابد نوکر از لطف شما هست همیشه دارا چه کسی جز تو تواند که شود مظهر عشق؟ خانه‌ی قلب علی با تو شده پر ز صفا ما که جز عشق تو در چنته‌ی‌مان چیزی نیست چه نیازی‌است بترسیم ز خوف عقبی ‌ همه نامحرم دردند؛ سلام ای مادر! با کسی جز تو ندارد دل تنگم نجوا مانده توی دلمان حسرت یک کرببلا نامهٔ دعوتمان را بکنی کاش امضاء کل دنیـــا و بشر در کف میزان یکسان کفّـــــــه‌ی دیگرِ آن پنـــــــــــــج تنِ آل عبا مرضیه، طاهره ،صدیقه‌ی کبری، حورا فاطمه ،انسیه، زهراست شفیع دو سرا متبرّک شده کاغذ، قلمم از نامش دل من،دست و زبانم به فدای عَذرا میشوم من به فدایش که کنم درمحشر دل وجانم متبرک به قدوم مولا https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56
🛑 بداهه سرایی شاعران گروه «کارگاه شعر سرچشمه»،بمناسبت میلاد حضرت علی علیه السلام(۱۴٠۲/۱۱/۴) روز میلاد ولی الله اعظم حيدر است کعبه از نورِ وجودش آفتابی دیگر است کعبه مانند صدف، او را گرفته در بغل در میان سینه‌اش حیدر شبیه گوهر است ساقی کوثر، امیرالمومنین، یعسوب دین مقتدای عاشقان است و عدالت محور است یا علی گفتیم و عشق از عینِ او آغاز شد سرمه‌ی چشمان ما خاکِ ردای قنبر است آمده سرّ نهان خلقتِ هفت آسمان "لَو کشِف.." می خواند و حق الیقین را مظهر است بر مدار مرتضی ، حق دائما در چرخش است چون علی حق‌گوترین در مُلکِ حیِّ داور است او یدالله است و باشد «فوق ایدیهم»،پس او دست حقی هست که بر دست این عالم سر است کیست حیدر؟ قدر او را هر کسی فهمید؟ نه او علی‌بن‌ابیطالب، وصیّ و سرور است دیده‌ی دل وا کن و نور الهی را ببین این جهان، تابان ز انوارِ وجود صفدر است من موثق حرف خود را طبق قرآن میزنم... هم محمد حیدر است و هم علی پیغمبر است با ولای مرتضی سنگ نجف دُر می‌شود گوهر عشق علی اینگونه ذرّه‌پرور است لیل او لیلِ صلاة و يوم او يومِ صيام در جهاد و رزم هم، فتاح بدر و خیبر است در هماوردی کسی هم‌ پایه‌ی حیدر نبود در تمام جنگ‌ها مولا خودش یک لشکر است "لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار" مرحبا مرحب کشی که اینچنین جنگاور است گاه مشغول عبادت، گاه در میدان رزم عبد محبوب خدا یا اینکه چون شیر نر است شافع روز جزا، خیرالبشر بعد از نبی عروة‌الوثقی و باب‌الله و کفو کوثر است عاشقی یعنی مروت، عاشقی یعنی علی شیرِ میدانی که در منزل، به واقع همسر است قوت قلب علی بانوی هر دو عالم است یار زهرا حیدر و زهرا علی را یاور است چیست معیار عدالت پیش برق ذوالفقار؟ کیست هم پای کسی که در قیامت داور است؟ دیدنش در روز محشر آرزوی شیعه‌هاست در حقیقت روی مولایم بهشتی دیگر است خوش به حال آن نسیمی که به سمتش میوزد خوش به حال ذره ای که خاک پای حیدر است از همان بدو تولد عاشق حیدر شدیم حب او در کام ما با شیر پاک مادر است مهر او دارم به دل، نامش شده حک در دلم اسم مولایم علی، حقّا که ذکر برتر است یک زمین، هفت آسمان را در خودش جا داده است مرقد مولا نگین است و نجف انگشتر است مست انگور ضریحش هست کل عالمین عطر آن خوشبوتر از عطر گلاب قمصر است تا ابد مهر علی در سینه ی من جا گرفت مهر مولا در جهان از هر نظر والاتر است یاعلی گفتیم و از دام بلا رستیم چون کشتی عرش خدا را بی گمان او لنگر است محضر نورانی‌ مولا کجا و ما کجا پیش ما دلداده‌ها حتی خیالش محشر است شرط بنده بودن ما عشق مولایم علیست هر که در سینه ندارد مهر او را کافر است کل دریاها شود جوهر، درختان هم قلم وصف او نتوان نوشت او مصطفای دیگر است ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است جان من جانان من نام قشنگ حیدر است خوب می دانیم و غافل نیستیم از آنچه هست ذکر حیدر مایه ی آرامش این کشور است بداهه سرایان: @hoseiniye_ye_del @shokofeha_ye_kheal
آبادی شعر 🇵🇸
اولین برف زمستانی در حرم مطهر رضوی ☺️🕊
‌ هر دانه بـــرف، داد سلام و فرو نشست بر گنبد و سرای تو یا ثامن‌الحجج
قـنــاری غـــزلـــم مـدتی است خاموش است شکسته بال و پرش با قفس هم‌آغوش است نشد کـه اوج بگیرد به مقصدش برسد در انتظار رهایی تنش کفن‌پوش است لـغــات یــخ زده در قــلـب خـستـه‌ی قـلـمـم ز فرط غصه، مضامینِ شعر مخدوش است ‌سـکـوت عـــاقـبـت دردهـــای بی‌حـد است چقدر حرف مگو پشت خانه‌ی گوش است هــزار درد نهفتــه به سیــنه هست ولی قناری غزلم مدتی است خاموش است (کویر)
ایــوان نجف چشم مرا کرده اسیر در هر دو جهان علی است آقا و امیر حق خواست ‌و حق چنین به حق‌دار رسید شـد عـیــــد تـمـــام شـیعـیــان عیــــد غدیر
👏👏👏 در باغ‌‌ چشم‌های تو از خویش رسته‌ام بـر قــــالی خـیــال تـــو تـنهـا نشسته‌ام عاشق شدم که مهر بورزم به ساحتت امـا وفـــا نـدیـدم و دلگیـر و خسته‌ام بـر صـورتـم نشستـه غــم تــو بـه یـادگـار ای عشق بی‌تو باخته، در خود شکسته‌ام دلـتـنـگ و بی‌قــرارم و در حسرتــم مدام چون پیچکم که دل به سر داس بسته‌ام دارد بهار زندگی‌ام می‌رود به باد بر قـالی خیـال تـو تنها نشسته‌ام [ کویر ] 🆔@abadiyesher
🌼اخوانیه‌ای از خانم ناهید خلفیان برای اعضاء گروه مداقه🌼 از شأن و شکوهش چقدر می‌دانی؟ اخلاصش شد الگوی هر ایرانی استاد شریفِ شعرها شد مثل شمس الشعرا محتشم کاشانی برای استاد 🌼 چشمان تو بر شعر کویری افتاد بر ما بختِ بهارگیری افتاد با خواندن شعر کم‌نظیرت:استاد! فکرم هر دم یاد نظیری افتاد برای جناب 🌼 بانوی محبت وصفا، عشق‌پرست بهر هیجان شعر خودکار به دست الهام است و زارع رزهای غزل در شعر شبیه عاطفه موسوی است برای خانم 🌼 ایشان که ملوک الشعرایی است بدیع استاد بداهه‌های زیبا و سریع او کیست به جز جناب یا صاحب صبر؟ هم‌قد بهار است، شکوفا و رفیع برای جناب 🌼 چون ماه پس ابر نهانی هستی یک بانوی شاعر جهانی هستی سیمای کلامت چقدر سیمین است بسیار شبیه بهبهانی هستی برای خانم 🌼 شیرین گشته از قلمش کام گروه پربار شده تمام ایام گروه آقای رباعیات شورانگیز است درزی شده است مثل خیام گروه برای جناب 🌼 باران بفرست، گاه برقی، رعدی یک بار ترانه گفته‌ای، کو بعدی؟ رو شد به فراخور غزل‌های شما ذوقی که به ارث برده‌ای از سعدی برای جناب 🌼 تو در شب شعرها غزل‌افروزی دایر کردی کلاس مِهرآموزی همت بکن و شبیه نامت بدرخش الحق که شما مولوی امروزی برای جناب 🌼 چندی است به جمع شاعران پیوستی بر آتش شور و شعر داری دستی فامیلی تو نبی‌حسینی است ولی بانو چقدر نجمهٔ زارع هستی برای خانم 🌼 سرشار از حس شادی معنوی است استاد ردیف شعر و حرف روی است مرضیهٔ عاطفی است اما غزلش زیبا مثل مَهَستی گنجوی است برای خانم 🌼 با شعر و غزل عهد اخوت بستی چون رود روان و ساده و یکدستی باغ غزلت سیب بهشتی دارد تو آینهٔ رابعه بلخی هستی برای خانم 🌼 خدا به خاکمان گلزار داده به ایران شاعری قهار داده که الحق مصلح شهر غزل‌هاست شبیه طاهره صفارزاده برای خانم 🌼 بازار غم به یمن کلامش کساد شد میزان و قدر و مایهٔ شعرش زیاد شد معصومهٔ عزیز پر از شاعرانگی است خیلی شبیه فاطمه عارف‌نژاد شد برای خانم 🌼 هر دفتر او رنگ بهار است یقین در فتح غزل طلایه‌دار است یقین یک شاعر فرزانه و بانویی پاک در شعر چو نغمه مستشار است یقین برای خانم 🌼 بانوی غزل، شاعر بالذات شده هم‌رنگ لباس سبز جنات شده احسنت به زینب حسامی احسنت شعرش مثل انسیه سادات شده برای خانم 🌼 شیرین‌سخن است، در غزل قناد است با شعرش عمر غصه‌ها بر باد است گفتند ابوسعیدابالخیر کجاست؟ گفتیم آنجا: جواد شاه‌آباد است برای جناب 🌼 تو داشته‌ای همیشه شعری به کفی تو صاحب سبکی، قَدَری، باهدفی الحق که نمونه و خدای غزلی تو بانوی بی‌نظیر؛ زینب نجفی برای خانم 🌼 در شهر و دیار شعرها نامی شد گاهی شده کدکنی، گهی جامی شد هر ثانیه چشمه‌سار شعرش جوشید دریای کلام: میم اسلامی شد برای جناب 🌼 در شهر مداقه شعرباران شده است از دفتر او غزل فراوان شده است طبعش که شبیه شعر قهفرخی است پروانهٔ شعر جمع مستان شده است برای خانم 🌼 بذر هیجان ریخته در جان گروه هی شوق نشانده کنج ایوان گروه یک ناصر فیض در همین‌جا داریم مهمان خدا شده است مهمان گروه برای خانم (مهمان‌ خدا_لیلاترین) 🌼 شعرش رود و قافیه‌هایش دریاست نور قلمش در دل سنقر برجاست بانوی غزل‌، نامی سنقر شده است یک نسخهٔ آقای خزایی اینجاست برای خانم 🌼 بر مریم احمدی‌ هزاران احسنت بر طبع لطیف و شعر ایشان احسنت در شعر و غزل مجید ترک‌آبادی است الله الله از دل و از جان احسنت برای خانم 🌼 کارش هجو سیاسیِ اعیانی است او وحشی بافقی است یا زاکانی است؟ الحق که قریحهٔ رفیعی دارد استاد قلم، جناب وردنجانی است برای جناب 🌼 طبعت به خیال‌ شعرها پر داده همواره به ما قدرت باور داده نای قلمت صوت رسایی دارد انگار که فاضل نظری سر داده برای خانم 🌼 منشور رباعی‌اش سراسر نور است رقص قلمش حاوی شوق و شور است سیدعلیِ میرعلی‌اکبری است در جذْبهٔ شعرش خودِ عرفان‌پور است برای جناب 🌼 همراه رباعی است و هم‌پای غزل از دفتر او رسیده دریای غزل در عالم شعرها جهانداری شد آقای محمدی است آقای غزل برای جناب 🌼 @abadiyesher