تقدیم به #شهدای_امنیت و ١٢ شهید فراجا
این صبر و صلابت و صفا، زهرایی است
دلهایِ تمامِ شهدا زهرایی است
«یا فاطمه» گفتیم و به میدان رفتیم
جمهوری اسلامی ما زهرایی است
#محمدمهدی_سیار
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
دوباره گفتم: دیگر سفارشت نکنم
دوباره گفتم: جان تو و حسین، پسر!
دوباره گفتم و گفتی: "به روی چشم عزیز"
فدای چشمت، چشم تو بی بلا مادر
مدام بر لب من "إن یکاد" و "چارقل" است
که چشم بد ز رُخت دور، بهتر از جانم!
بدون خُوود و زره نشنوم به صف زدهای
اگرچه من هم "جوشن کبیر" میخوانم
* *
شنیدهام که خودت یک تنه سپاه شدی
شنیدهام که علم بر زمین نمیافتاد
شنیدهام که به آب فرات لب نزدی
فدای تشنگیات...، شیر من حلالت باد
بگو چه شد لبِ آن رود، رودِ تشنهی من!
بگو چه شد لب آن رود، ماهِ کامل من!
بگو که در غم تو رود رود گریه کنم
کدام دست، تو را چید میوهی دل من!
بگو بگو که به چشمت، چه چشم زخم رسید؟
که بود تیر بر آن ابروی کمانی زد؟
بگو بگو که بدانم چه آمده به سرت
بگو بگو که بدانم چه بر سرم آمد
همین که نام مرا میبرند میگریم
از این به بعد من و آه و چشم تَرشدهای
چه نامِ مرثیه واریست "مادر پسران"
برای مادر تنهای بی پسر شدهای
#محمدمهدی_سیار
ای دلِ باخته! این بار کجا می بری ام؟
راه نشناخته این بار کجا می بریام؟
منم آن فاختهی گم شدهی کوکوخوان
منم آن فاخته، این بار کجا می بریام؟
هر کجا برده ای ام آب و هوا خوش بوده
یا به من ساخته! این بار کجا می بریام؟
ای سواری که سپاهش که نگاهش ناگاه
بر دلم تاخته، این بار کجا می بریام؟
عقل دیوانه که هر بار سر جنگش بود
سپر انداخته این بار، کجا می بریام؟
بردی آن بار که باری دل و دینم ببری
دل و دین باخته این بار کجا می بریام؟
#محمدمهدی_سیار
#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #شعر_پایداری
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جاندادگان زندهی این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّاروار همنفس رهبریم ما
«اَلفتنةُ أشدُّ مِنَ القَتْل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکهی آخریم ما
#محمدمهدی_سیار
#انقلاب_اسلامی
#حماسه_نه_دی
🔹از تبار سلمانیم🔹
ما همه از تبار سلمانیم
با علی ماندهایم و میمانیم
راه ما راه بولهبها نیست
شیوۀ عافیتطلبها نیست
راه ما دل به غیر بستن نیست
رسم این رودها، نشستن نیست
دل از این راه بر نمیداریم
به شهیدان قسم که بیداریم
ما به شوق بهار بالیدیم
در زمستان به چشم خود دیدیم:
نُه دِی مثل معجزه، رخ داد
فتنه را این قیام پاسخ داد
نُه دی عین آفتاب آمد
«اَینَ عَمّار؟» را جواب آمد
نُه دی رحمتی چو باران بود
آمد و گرد و خاک فتنه زدود..
لیک پایان کار، این هم نیست
فتنۀ آخرالزمان کم نیست
فتنهها آزمون ایماناند
آزمون عیار یاراناند
فتنه رنگین شدهست و ننگینتر
امتحانها شدهست سنگینتر
هر که مقهور نفس شد، فتنهست
هر که چرخید دور خود فتنهست..
هر که خود را ملاک حق پنداشت
گِرد خود گشت و بذر باطل کاشت
میبُرد از ولی و از مردم
میشود در توهم خود گم
سنگ بر شیشهها زدن، هنرش
تیشه بر ریشهها زدن، ثمرش
میکند آبروی خویش تباه
خدماتش به باد میرود، آه
آه از چرخش شگفت زمان
حال فعلیست هر زمان میزان..
ای بسا همرکاب پیغمبر
که کشیدهست تیغ بر حیدر
کاش ما عاقبت بهخیر شویم
وای اگر طلحه و زبیر شویم..
#میلاد_عرفانپور
#محمدمهدی_سیار
#انقلاب_اسلامی #بصیرت
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی؛ #حاج_قاسم_سلیمانی؛ #شعر_پایداری
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندهگانِ نَفَسِ قدسی روحاللهیم
آیهی فتح بخوانید که ما در راهیم
سربهسر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جادهی پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوهی «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشیدِ همه آفاق است
تار و پودش همه از خونِ رگِ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسم الله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم الله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیدهست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری... آه
سر هر دار خدایا سر سرداری... آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
* *
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد؟!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد؟!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّهی ماست
این نه عهدیست که یکآن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب، سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد
* *
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز
چشمها را بنگر، تشنهی عدل است وطن
همقدم با صف مردم، به صف ظلم بزن
با زر و زور، علیوار و دمادم بستیز
صفشکن باش و در این خط مقدم بستیز
«تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب
«وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب
* *
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیلهی دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکهی جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ
* *
گره کار وطن، غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیدهست
نور یارست به روی شهدا تابیدهست
ره چراغان شده! جامانده مبادا باشیم
میرود قافله! وامانده مبادا باشیم
* *
قدس ای قبلهی اول! خط پایانی تو
مقصد قافلهی هند و خراسانی تو!
هر که دارد سر همراهی سر، بسم الله
هر که دارد جگر خوف و خطر، بسم الله!
شاعران:
#محمدمهدی_سیار
#میلاد_عرفان_پور
#علی_محمد_مؤدب
سلام ای بهارانِ از ره رسیده!
چه گلها که در پیشوازت دمیده
سلام ای که باران و لبخند با توست
که عطرِ سلامِ خداوند با توست
بهارانِ من! چشمِ عید از تو روشن!
دلِ مادرانِ شهید از تو روشن!
چه گلهای سرخیاست در آستینت
چه سرویاست همسفرهٔ هفتسینت
نترسیدهایم از زمستان، بهارا!
بیا گل بنه یکبهیک شاخهها را
ببین باز کردیم مشتِ خزان را
رجزخوان شکستیم پشتِ خزان را
بهارا! تمام است کارِ زمستان
نماندیم ما زیرِ بارِ زمستان!
#محمدمهدی_سیار
زمين از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه
روايت کردهاند ارديبهشتي ميرسد از راه
بهاري ميرسد از راه و ميگويند ميرويد
گل داوودي از هر سنگ، حسن يوسف از هر چاه
بگو چلهنشينان زمستان را که برخيزند
به استقبال ميآييمت اي عيد از همين دي ماه
به استقبال ميآييمت آري دشت پشت دشت
چه باک از راه ناهموار و از ياران ناهمراه
به استهلال ميآييمت اي عيد از محرمها
به روي بامها هر شام با آيينه و با آه...
سر بسمل شدن دارند اين مرغان سرگردان
گلويي تر کنيد اي تيغهاي تشنه، بسم الله!
#محمدمهدی_سیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋[ در بهار... ]
آری! هوا خوش است و غزل خیز در بهار
باریده است خندهی یکریز در بهار
از باد نوبهار -حدیث است- تن مپوش
باید درید جامهی پرهیز در بهار!
اما خدا نیاورد آن روز را که آه ...
گیرد دلی بهانهی پاییز در بهار
بی دید و بازدید تو تبریک عید چیست؟
چندین دروغ مصلحتآمیز در بهار
با دیدنم پر از عرق شرم میشوند
گلهای شادکامِ دلانگیز در بهار
میبینم ای شکوفه که خون میشود دلت
از شاخهی انار میاویز در بهار
#محمدمهدی_سیار
حالا که میروی همراه جادهها!
برگرد و پس بده تنهایی مرا…
بی خاطرات تو؛ بی آرزوی تو
دل را کجا برم؟ شب گریه را کجا؟!
#محمدمهدی_سیار
پنهان پشت تمام این اشیاء بود
پنهان شده بود و باز هم پیدا بود
این خلقت و حشر و نشر این مرگ و حیات
قایم باشک بازی او با ما بود
#محمدمهدی_سیار
آری همین امروز و فردا باز می گردیم
ما اهل آنجاییم، از اینجا باز می گردیم
با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف
با پای خود یک روز اما باز می گردیم
چون ابرها صحرا به صحرا برد ما را باد
چون رودها صحرا به صحرا باز میگردیم
این زندگی مکثی ست مابین دو تا سجده
استغفراللهی بگو، ما باز می گردیم
بین جماعت هم نماز ما فرادا بود
عمری ست تنهاییم و تنها باز می گردیم
ما عاقبت "انا الیه راجعون" بر لب
از کوچه بن بست دنیا باز می گردیم
#محمدمهدی_سیار
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
دلتنگی همیشۀ بابا علی علی!
سردارِ لشکر من تنها علی علی!
قدری بمان، به دل نگرانهای این حرم
مهلت بده برای تماشا علی علی!
باید «وَ إن یکاد» بخوانم که دور باد
چشمان بد از این قد و بالا علی علی!
یک سوی خیره چشم همه: این پیمبر است
یک سوی باز مانده دهانها: علی... علی
این گونه پا مکش به زمین، میکُشی مرا
بنگر نفس نفس زدنم را علی علی
از هم گسست رشتۀ تسبیحم آه... آه
از هم گسست... ارباً... اربا... علی... علی
جز آب چشم و آتش دل بعد از این مباد
بعد از تو خاک بر سر دنیا علی علی
#محمدمهدی_سیار
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو
تا درد خویش با تو بگوییم موبهمو
از خار گرچه گرد حرم پاک کردهای
تا شام و کوفه راه درازیست پیش رو
خون، گوشوارهها زده بر گوشهایمان
صد بغض مانده جای گلوبند در گلو
تنها گذاشتیم تنت را و میرویم
اما سر تو همسفر ماست کوبهکو
بیتاب نیستیم... خداحافظت پدر!
بیآب نیستیم... خداحافظت عمو!
#محمدمهدی_سیار
#امام_حسین
#حرکت_کاروان_از_کربلا
تو سربلندی
پُرغروری
باشکوهی !
آدم به آدم میرسد،
اما تو کوهی ...
#محمدمهدی_سیار
ای تیغ! سرسنگین مشو با ما سبکسرها
دست از دل ما برمدارید آی خنجرها!
رودیم و أشهد گفتن ما بر لب دریاست
ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها
#اسماعیل_هنیه
✍#محمدمهدی_سیار
🆔@abadiyesher
🔸️شور خونخواهی
پریشان در پریشان در پریشان است حال ما
شبیه زلف خونافشان شام مسجدالأقصی
دل ما زیر آوار است در شبهای بمباران
خدایا طاقت ما رفت از کف، لا تُحَمِّلنا...
خبرها تلخ و غمگین، سرخ و خونین، داغها سنگین
تپشهای دل ما دم به دم اَلغَوث و أدرِکنا
ببین خون میچکد از آیه والتین والزیتون
ببین خون میچکد از سطر سطر سورۀ إسرا
دوباره هق هق نوزادها و روضۀ اصغر
دوباره خندۀ کودککشان ظهر عاشورا
به دیده گریه داریم و به ابروها گره، آری
نه دارد حزن ما پایان، نه دارد خشم ما پروا
ز گریه چشم ما پر شد، خشاب خشم ما پر شد
ز خون سیراب خواهد گشت تیغ انتقام ما
همین خشم و همین غم، مژدۀ آزادی قدس است
میآید لشکر ما، کانَ وَعد اللهِ مفعولا
مگر آرام میگیریم؟ ما و شور خونخواهی
اگر کشتند در آغوشمان امروز مهمان را
شهیدی تازه آمد یا حسین بن علی اینک
تو بر این کشتۀ دور از وطن آغوش خود بگشا
#محمدمهدی_سیار
#شهید_اسماعیل_هنیه
🆔@abadiyesher
دل میکَنم به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیزتر از خاطرات من
#محمدمهدی_سیار
ستارگان سحر پیشمرگ خورشیدند
ستارهی سحرم! پیشمرگ خورشیدم...
#محمدمهدی_سیار
زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم
بایداین بار به غوغای قیامت برسم
من به "قد قامت" یاران نرسیدم، ای کاش
لا اقل رکعت آخر به جماعت برسم
آه ،مادر! مگر از من چه گناهی سر زد
که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم؟
طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم
سیب سرخی سر نیزه ست...دعا کن من نیز
اینچنین کال نمانم به شهادت برسم
#محمدمهدی_سیار
#حزب_الله_زنده_است
@abadiyesher
ای تیغ! سرسنگین مشو با ما سبکسرها
دست از دلِ ما برمدارید آی خنجرها!
رودیم و اشهد گفتنِ ما بر لبِ دریاست
ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها
پیشانیِ ما خط به خط، خطِّ مُقدّم بود
ما را سری دادند سرگردان ِسنگرها
آهسته در گوشم کسی گفت: اسمِ شب «صبح» است!
ناگاه روشن شد دو عالم از مُنوّرها
روشن برآمد دستمان تا در گریبان رفت
از سینهی سوزان برآوردیم اخگرها
مُشتِ اسیرانِ زمین را باز خواهد کرد
سنگی که میافتد به دنبالِ کبوترها
خوابِ غریبی دیدهام، خوابِ ستاره، ماه...
خوابی برایم دیدهاید آیا برادرها؟!...
#محمدمهدی_سیار
@abadiyesher
-1119412477_-728342491.mp3
8.11M
🎙قطعه «ققنوس»
تقدیم به شهید #سید_حسن_نصرالله و شهدای مقاومت
🔸️ خواننده: #محسن_حسینی
🔹️ آهنگساز: #امیرحسین_سمیعی
🔸️ شاعر: #محمدمهدی_سیار
◽️کاری از: مرکز موسیقی حوزههنری
موج یاد تو بههم ریخت مرا
عاقبت عشق برانگیخت مرا
#محمد_مهدی_سیار
@abadiyesher
کجاست خانهي من؟ هرچه هست اين جا نيست
يکي به ماه بگويد که راه پيدا نيست
غريب نيست به چشم من آسمان و زمين
ولي نه... شهر و ديار من اين طرفها نيست
نشسته گرد سفر روي شانهي روحم
رفيق راه من اين جسم بي سر و پا نيست
تمام شهر به تعبير خواب سرگرمند
کسي معبّر بيداري من اما نيست
کسي نگفت سؤال جوابهايم را
به جملهها خبري از چرا و آيا نيست
ز ريگ ريگ بيابان شنيده زخم زبان
حريف درد دل رود غير دریا نيست
#محمدمهدی_سیار
@abadiyesher
همین که نام مرا میبرند میگریم
از این به بعد من و آه و چشم تر شدهای
چه نام مرثیه واری ست "مادر پسران"
برای مادر تنهای بی پسر شده ای
#محمدمهدی_سیار
@abadiyesher