#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
#حماسه_ی_حسینی_ع
#بصیرت
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بیسر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جاندادگان زندهء این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یاحسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهلحماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که “من انقلابیام”
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّاروار همنفس رهبریم ما
“الفتنهُ أشدُّ مِن القتل” خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکهء آخریم ما
شاعر: #محمدمهدی_سیار
#عفاف_و_حجاب؛ #وصیت_شهدا؛ #بصیرت
سختتر از اینکه روز از کفر و ایمان بگذریم
سختتر از اینکه از شب با غم نان بگذریم
سختتر از اینکه از خیر همان یک لقمه نان
با وجود درد بیدرمان دندان بگذریم
سختتر از اینکه همچون کودکانِ گلفروش
با نگاه مضطرب از هر خیابان بگذریم
سختتر از اینکه با پای برهنه تشنهلب
از میان خارهای یک بیابان بگذریم
سختتر از اینکه چندین روز قبل از اربعین
بی گذرنامه شبی از مرز مهران بگذریم
سختتر از اینکه شام جمعه با دلواپسی
از خیابان ولیعصر خندان بگذریم
**
سختتر باشد که در بین بلاد مسلمین
هر کجا که خواستیم از حکم قرآن بگذریم
در وصیتنامهها گفتند و گفتند از حجاب
با چه رویی از روی خون شهیدان بگذریم؟
چادر صدیقۀ اطهر شهادت میدهد
ما برای آرمان خویش از #جان بگذریم
✍ #رضا_خورشیدی_فرد
#بیداری_اسلامی؛ #بصیرت؛ #مقاومت_اسلامی؛ #استکبار_ستیزی؛ #جمهوری_اسلامی_ایران
کدام سمت تاریخ ایستادهایم ؟!!!!
حسین کشتهی شمشیر شد؛ چه خواهی کرد؟
ظهور منتقمش دیر شد؛ چه خواهی کرد؟
بپرس از خودت اهل قیام خواهی بود؟
زمینهساز قیامِ امام خواهی بود؟
امام اگر که بخواند تو را، کجا هستی؟
کجای واقعهی سرخ کربلا هستی؟
برای گندم ری با یزید خواهی شد؟
و یا کنار امامت شهید خواهی شد؟
کجای حادثهها زیستی؟ بپرس از خویش
مدافع حرم کیستی؟ بپرس از خویش
کجای جامعهای؟ مالکی تو یا عمار؟
ببین چقدر شبیهی به میثم تمار
تو سرو باش و بمان روی پا، مقاوم باش
حرم که در خطر افتاد، حاج قاسم باش
#محسن_ناصحی
#جمهوری_اسلامی_ایران
#بصیرت #وحدت_امت
پدر از کودکی به ما آموخت
حُرمت خانه را نگه داریم
بینمان اختلاف هم افتاد
دل به دست غریبه نسپاریم
گفت در سردی زمستانها
اهل خانه بهارِ هم باشند
گفت حتی اگر که طوفان شد
همه باید کنار هم باشند
هرکه اما فروخت سهمش را
هر که شد همنشین بیگانه
حق ندارد که اعتراض کند
به امورات اهل این خانه
خانهام نام نامیاش عشق است
دست غیر از قلمروش کوتاه
خانهی ملت امام حسین
خانهی امت رسول الله
ما همان مَردمیم که یک عمر
پای ناموس خویش جان دادیم
زیر تابوت قهرمان آنروز
غیرت خویش را نشان دادیم
قهرمان را خدا بیامرزد
بارها گفت: این وطن حرم است
دین و آئین ماست این تعبیر
در حرم هر که هست، محترم است
مغرب و مشرق و شمال و جنوب
خاک این سرزمین برای همهست
هرکه با هر مرام و اندیشه
حرم اهل بیت جای همهست
همه یک خانوادهایم رفیق
مذهبی، غیر مذهبی، چپ و راست
قهرمان گفت، یادمان نرود
دختر کم حجاب، دختر ماست
جمعمان از نفاق و تفرقه دور
شک ندارم وصال نزدیک است
پدر از کودکی به ما میگفت
کوچه بی رفیق تاریک است
خانه ام نام نامیاش ایران
دست غیر از قلمروش کوتاه
خانه ملت امام حسین
خانه امت رسول الله
#مجید_تال
#جمهوری_اسلامی_ایران
#مخمس #شعر_پایداری
#مقاومت_اسلامی #بصیرت
به بیقراریِ دلهای بیقرار قسم
به داغداری جانهای داغدار قسم
به سوتِ آمدنِ آخرین قطار قسم
به شیههی فرَسِ آخرین سوار قسم
به برقِ تیغِ سواران کهنهکار قسم
نزاع بر سر ایمان و کفر و تکفیر است
جدال بر سر فرجام خون و شمشیر است
ستیزهای که میان نسیم و زنجیر است،
نمادی از وزش بادهای تغییر است
به گل شدن، به شکفتن، به نوبهار قسم
چه سود از اینهمه کبریتِ بیخطر بودن
چه سود از اینهمه مبهوت و بیخبر بودن
چه سود از اینهمه بیدرد و رهگذر بودن
خوشا به وقت خطر، سرخ و شعلهور بودن
به عشق و غیرت و ایثار و اقتدار قسم
به گوش میرسد ابلیس، اَلأمانهایش
صدای خُرد شدنهای استخوانهایش
زبانه میکشد آخرزمان، تکانهایش
پدید میشود از هر طرف نشانهایش
به انتظار، به پایان انتظار قسم
سپاه ابرهه را ترس و واهمه است اینجا
یزید و حرمله را روز محکمه است اینجا
علَم به دستِ علمدارِ علقمه است اینجا
قرارگاهِ حسین بن فاطمه است اینجا
به مادران شهیدان روزگار قسم...
#مهدی_جهاندار
#انقلاب_اسلامی #بصیرت
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی؛ #حاج_قاسم_سلیمانی؛ #شعر_پایداری
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندهگانِ نَفَسِ قدسی روحاللهیم
آیهی فتح بخوانید که ما در راهیم
سربهسر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جادهی پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوهی «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشیدِ همه آفاق است
تار و پودش همه از خونِ رگِ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسم الله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم الله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیدهست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری... آه
سر هر دار خدایا سر سرداری... آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
* *
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد؟!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد؟!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّهی ماست
این نه عهدیست که یکآن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب، سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد
* *
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز
چشمها را بنگر، تشنهی عدل است وطن
همقدم با صف مردم، به صف ظلم بزن
با زر و زور، علیوار و دمادم بستیز
صفشکن باش و در این خط مقدم بستیز
«تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب
«وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب
* *
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیلهی دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکهی جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ
* *
گره کار وطن، غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیدهست
نور یارست به روی شهدا تابیدهست
ره چراغان شده! جامانده مبادا باشیم
میرود قافله! وامانده مبادا باشیم
* *
قدس ای قبلهی اول! خط پایانی تو
مقصد قافلهی هند و خراسانی تو!
هر که دارد سر همراهی سر، بسم الله
هر که دارد جگر خوف و خطر، بسم الله!
شاعران:
#محمدمهدی_سیار
#میلاد_عرفان_پور
#علی_محمد_مؤدب
مات و مبهوت!! اگرچه خبرش کوتاه است
صحنهی جنگ چرا در دل دانشگاه است!!؟
صلح و آزادیِشان پشت نقاب است فقط
و دموکراسیِ آنها که سراب است فقط
درس دانشکده ها تا دم آخر این است
ظلم تلخ است ولی حق طلبی شیرین است
چه شد امروز که میدان فلسطین آنجاست!؟
ای جهان، خط مقدم وسط آمریکاست...
با چه تفسیر کند معنی آزادی را!؟
آن که در خون و خطر ذبح کند شادی را
اینطرف اینهمه آزادیِ سرکوب شده
آنطرف ارتش پوشالیِ مغلوب شده
ظلم در غزه و تگزاس ندارد فرقی
عقل با غیرت و احساس ندارد فرقی
تن به تن با غم این حادثه رو در رویند
حق طلبها وسط حادثه دانشجویند
در سکوتند ولی حنجرهی فریادند
در پی حق طلبی روی زمین افتادند
آی غزه، همه با اشک و غمت بیدارند
همه در سینهی خود حُب فلسطین دارند
ثمر واقعی خون شهیدان این بود
راه جمهوری اسلامی ایران این بود
تا که بیدار کند خواب همه دنیا را
بشکند هیبت پوشالی آمریکا را
#احمد_ایرانی_نسب
#دانشگاه_های_آمریکا
#خیزش_دانشجویی
#بصیرت #فلسطین #آمریکا
#احمد_ایرانی_نسب
با صدای تیر داعش هم اگر خوابی هنوز
ماجرا را سخت بتوان گفت دریابی هنوز
ای دل سرمست! ای بزغالهٔ در جستوخیز
غافل از چاقوی خونآلود قصابی هنوز
هم خودت هم خانهات را تور ماهیگیر برد
در تقلّای نیفتادن به قلابی هنوز!
گرگها آوازهخوان ای گلهبان بیخبر!
گوسفندان تو را بردند و شادابی هنوز
وقت رقص و پایکوبی نیست، فریادی بزن!
ای که در حال فرو رفتن به مردابی هنوز
نوح را -طوفان رسیده است و- تمسخر میکنی...
با خودم بودم؛ بخواب ای دوست! کمخوابی هنوز!
#مهدی_جهاندار
#بصیرت
#فتنه
@abadiyesher
مرعوبِ دسیسههای استکبارند
مجذوبِ فریبِ خندهی کفارند
با دشمنِ خود مذاکره؟! حرفی نیست؛
"عقل" و "شرف" و " هوش" اگر بگذارند...
#بصیرت
#امامخامنهای
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
@abadiyesher
#استکبار_ستیزی
#شعر_پایداری
#مقاومت
#بصیرت
تحریف گفت: راه خدا، راه کدخداست
تبیین جواب داد که راه خدا جداست
تحریف گفت: از حرکت ایستادهایم
تبیین جواب داد که نزدیک قلههاست
تحریف گفت: غیرت و ایثار تا به کی؟
تبیین جواب داد که این راه، پر بلاست
آن گفت: ایستادگی و صبر، زحمت است
این گفت: ایستادگی و صبر، کیمیاست
آن گفت: آرمان و هدف، پر هزینهاند
این گفت: پیشرفت و عدالت، گرانبهاست
تحریف گفت: وقت نماز نشستن است
تبیین جواب داد: نه تا سرو، مقتداست
تحریف خسته گفت که هنگام سازش است
تبیین بلند گفت که معیار، کربلاست!
#مهدی_جهاندار
@abadiyesher
#استکبار_ستیزی
#بصیرت
از مرز میان کفر و ایمان میگفت
از آدم و دامهای شیطان میگفت
در کرببلا حسین را میکشتند
در گوشهی حجره خواجه عرفان میگفت
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
@abadiyesher