eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃♥️✌️ چقــــدر را ... فقطــــــــــ تـــ✍...ـــو حرفــــــــ مـےزنـــــد بـا ...🍃🌹👌
گرفتار شبم در پی آمده ام رادست تودیدم به آمده ام ، و گیسوی تو تا باز به پیوستند من به این شهر آمده ام
، همان آدم پر منطق بی احساسم، پس چرا حالِ ریخت بهم...
نِدایِ صُبح بِخیر از نَوایِ مَستی اش با ‌عَجب صُبحِ قَشنگی شُد دَر مَن ... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نبودی در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی! دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی! صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی وزیدی بر لبِ ایوان و ایوان شد، چه ایوانی! نبودی بغض کردم... حرف‌ها را... خودخوری کردم دلم ارگ است و ارگ از خشت... ویران شد، چه ویرانی! گوزنی پیر بر مهمان‌سرای خانه‌ی خانی بر لطفِ سرپُری تک‌لول مهمان شد، چه مهمانی! یکی مثلِ بدبخت در دامِ نگاه یکی در تنگیِ آغوش زندان شد، چه زندانی! من از "سهراب" بودن زخم خوردن قسمتم بوده برو "گرد آفریدم" فصل پایان شد، چه پایانی... 🆔@abadiyesher