eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
78 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
141.8K
با صدای آقای مرتضی رضایی
"رفاهِ" دست‌های تو شنیده‌ام به تازگی برای جذب مشتری "بغل" ارائه می‌کند
چرخ دیگرگون نخواهد شد به دلتنگی بساز پستی این سقف سر را تکیه بر زانو دهد
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 خشک آمد کشتگاه من در جوار کشت همسایه گر چه می گویند: « می گریند روی ساحل نزدیک سوگواران در میان سوگواران.» قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟ بربساطی که بساطی نیست در درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست و جدار دنده های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می ترکد ـــ چون دل یاران که در هجران یاران قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟ 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
😭😭 دوباره با قد خم می نویسم از غم مااهی مگر رها شوم از غم مگر بیابم راهی . مگر دوباره ببینم مسیر سبز نگاهش مگر دوباره بخواند برای من به نگاهی . نگاه می کنم عکس تو را و خار به چشمم صدات میکنم و آه ها پی آهی . به عمر رفته ی خویش ست اگر که بغض گلویم ... به حال زار من ای ماهتاب حُسن ... گواهی .
یک بوسه از رخت ده و یک بوسه از لبت تا هر دو را چشیده بگویم کدام به!☺
آن طبیبی که مرا دید و ندادم دارو خوب داند که دوای دل من دیدار است...
گفتـی که مـرا مـخوان که مـن مـرگ توام بر گفتهٔ خویش باش و ناخوانده بیـا ...
گرچہ آن لبخندشیرینت نصیب دیگریست شُکر در اخمت کسی هرگز شریک من نشد
ز دوستیّ من آزرده‌خاطری،چه کنم؟ که خاک بر سر من باد و بر محبّت من
چون در شکار بر سرِ آهو گذر کنی چشمت بس است؛ دست به تیر و کمان مبر !
خودم چشمت زدم از بس که بی پروا تو را خواندم "لبت" مضمون شعرم بـود و اسپندی نچرخاندم...