eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی نهاد نام شما را خدا حسن گفتند عرش و فرش همه یکصدا حسن در اوج تلخ کامی و آوار غصه ها طعم عسل دهد به دهان ذکر یا حسن دریای لطف و معدن جودند اهل بیت اهل کرامتند همه منتها حسن... تقسیم مال و بخشش آن کار کوچکی است وقتی فقط کریم گره خورده با حسن اوج هنر نمایی تان بوده در جمل وقتی نشانده شور و شر فتنه را حسن از آن زمان چه سخت برایت گذشت عمر آنهم جوار زور و زر و کینه ها حسن حرفی گزاف نیست که تاریخ گفته است از تو کلید خورده اگر کربلا حسن حتی بدون گنبد و گلدسته و ضریح داری گره گشایی و دارالشفا حسن @gida13
؛ ؛ در سوگ نبی، جهان سیه می‌پوشد در سینه، دل از داغ حسن می‌جوشد از ماتم هشتمین امام معصوم هر شیعه ز درد، جام غم می‌نوشد مرحوم
صدای خنده‌ی مکر از سقیفه می‌آید بسوز دل! که زمان شهادتش شده است... @abadiyesher
دو چشم بی رمق وا کن پدر جان.mp3
9.79M
دو چشم بی رمق وا کن پدر جان غم ما را تماشا کن پدر جان همه پشت و پناه ما تو هستی نظر بر حال زهرا کن پدر جان 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🔸 پیشنهاد دانلود @abadiyesher
همه دنیای من.mp3
5.68M
همه دنیای من شاه و مولای من ذکر قلبم اینه حسن آقای من 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🔸 پیشنهاد دانلود @abadiyesher
پیداست وضع من از این حال خرابم بدجور در تاب و تبم کتری جوشم میجوشم و سمت حرم قل میزنم هی میجوشم و از داغ دوری میخروشم از جور مردم سوختم آتش فشانم آقای من راهی بده دیگر نشانم دارد نگاهی سمت مشهد میکشانم؟ باید که کوله پشتی خود را بپوشم در آبشار شعر دنیا غرق هستم اما درون کشتی مولا نشستم خالی نمیماند دگر جیبم و دستم بهر زیارت گوشی ام را میفروشم🫠 پر میشود صحن حریمت از رئوفی یابن الشبیبی گفته ای و شد لهوفی ماندم چگونه از تو بنویسم حروفی که شعر زیبایت نمی آید به هوشم بانی روضه های شاه بیکرانی مضمون زیبایی به شعر شاعرانی سر کاروان کربلای زائرانی با دست تو چای عراقی را بنوشم با روضه ات شد در به در شمر زمانه هم بی شرف هم بی پدر شمرزمانه لعنت بر اسراییل بر شمر زمانه من کشوری چون گربه که قتال موشم عطر حریمت زنده کرده زندگی را ما با تو فهمیدیم آقا بندگی را خورشید میبینیم با تو توی شبها من در حرم شبگرد اشعار سروشم سروش وطن پور/ ۱۱شهریور۱۴۰۳ @abadiyesher
کرم یک‌ذره از سرشار، سرشارِ صفت‌هایت حسن یک‌دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت دهان وا می‌کند عالم به تشویق حسین اما دهانِ رحمة للعالمین واشد به تحسینت...
نام حسن، يعني تمام حُسن دنيا ماییم و دستان کريم آل طاها
آنقدر کریمی که فقیر آمد و گفتی: با ماست، بگویید که بالا بنشیند
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹انا الیه راجعون🔹 فلک امشب نشان داده‌ست روی دیگر خود را که پس می‌گیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را.. فَلَک می‌ریزد امشب بر سر خود، خاک عالم را مَلَک بر اشک چشمش می‌کشد بال و پر خود را یکی «انا الیه راجعون» روی لبش جاری‌ست یکی با گریه می‌گیرد سر زانو سر خود را تمام عمر رو به قبله بود و حال می‌خواهد بچرخاند به سمت قبله، حتی بستر خود را بزرگان گِرد او هستند و می‌چرخد به آن سمتی که تنها و به تنهایی ببیند حیدر خود را علی ماند و پی کاری همه رفتند... پیغمبر، به دوش این و آن نگذاشت، حتی پیکر خود را
می‌نویسم "یا حسن"، حُسنِ ختامش با خودت بر لبم ذکر تو را دارم، دوامش با خودت لحظه‌های عُمر خود را می‌سپارم دست تو از سلام زندگی تا والسلامش با خودت از ادب دور است نزدت دست خالی آمدن زخم آوردم برایت، التیامش با خودت باز هم بال خیالم تا بقیع‌ات پَر کشید من کبوتر می‌شوم یک روز، بامش با خودت سر به دامان تو خواهم داشت یا زانوی غم؟ اینکه باشد لحظه‌ی مرگم کدامش، با خودت! از کریمان کم طلب کردن که کفرِ نعمت است حاجتم را هم که می‌دانی، تمامش با خودت...
غربت ز حسن شهد شهادت ز حسین سوزاند دل فاطمه امّ الحسنین