eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⊹ִֶָ‌ زمین راکد، زمان ساکن، جهان ساکت دهان خسته، دهان بسته، دهان ساکت! درون روزنامه هیچ حرفی نیست خبرها صامتند و واژگان ساکت کلاس درس و دانشگاه و دانشجو شبیه روزهای امتحان ساکت صدای رعد و برقی نیست، باران نیست نسیمی نیست حتی، آسمان ساکت... تمام زندگی بی حوصله، غمبار شبیه بهتِ مرگی ناگهان، ساکت و دنیا با سکوتش میزند فریاد نخوان شاعر! نخوان دیگر نخوان! ساکت! بدون های و هوی چشم های تو زمین ساکت، زمان ساکت، جهان ساکت...
کوچه‌باغ عاشقی‌هامان پر از عطر رضاست میوه‌ی این عشق، اخلاص و طهارت پیشه‌گی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| |• قد و قامتش چه قیامتی نظرش چه حسن و ملامتی ☘ من و ذکر او چه عبادتی چه عنایتی چه سعادتی... 🌿 شده ذکر هر شب انبیاء همه ملائک و انس و جن 🍃 بمحمّدٍ بمحمّدٍ، بمحمّدٍ، بمحمّدٍ...🌱 🎙 @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلٔ
انگور، باید از چهل پیمانه رد می‌شد تا اشکهایش، مست کردن را بلد می‌شد باید چهل شب، توی دیگ صبر می‌جوشید تا حد صبرش در غم و شادی، رَسَد می‌شد در تشت دنیا هی لگد می‌خورد پی در پی بی‌خود شدن‌هایش به سختی، مستند می‌شد گویا، ریاضت‌ها همه حکم عبادت داشت ذکر لب هر دانه، وقتی که صمد می‌شد منصور حلاّج درون حبهّ‌، می‌بالید هر حبّه‌ای در این دگرگونی، احد می‌شد.
با چشم فقط رویِ تو دیدن چه خوش‌است از گلشنِ چهره، غنچه چیدن چه خوش‌است هر شب بغلِ دستِ تو بودن عالی‌است تا صبح فقط از تو شنیدن چه خوش‌است.
✨ گر با همه‌ای چو بی منی بی‌همه‌ای ور بی‌همه‌ای چو با منی با همه‌ای در بند همه مباش، تو خود همه باش آن دم داری که سخره‌ای دمدمه‌ای 💚
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید دیگر چگونه عشق تو را آرزو کنم؟
این جام دل ماست که بند است به مویی ماییم و غم عشق چه سنگی! چه سبویی! ای کاش امیدی به خوشی‌های جهان بود ای سکّه‌ی اقبال! دریغا که دورویی پنهان مکن ای دوست! مگر عشق گناه است؟ پیداست تو هم خسته ازین رازِ مگویی تا دست تو را پاک بگیریم، گرفتیم هنگام وصال از عرق شرم، وضویی من اهل طرب نیستم، اما چه بگویم؟ تَر می‌کنم این‌بار به عشق تو گلویی
من درختی کلاغ بر دوشم ، خبرم درد می کند بدجور  ساقه تا شاخه ام پر از زخم است ، تبرم درد می کند بدجور من کی ام جز نقابی از ابهام؟ پرده ای پشت پرده ی دیگر  یک اشاره بدون انگشتم ، اثرم درد می کند بدجور جنگجویی نشسته بر خاکم ، در قماری که هر دو می بازیم  پسرم روی دستم افتاده ، سپرم درد می کند بد جور مثل قابیل بی قبیله شدم ، بوی گندم گرفته دنیا را  بس که حوا هوایی اش کرده ، پدرم درد می کند بدجور هرچه کوه بزرگ می بینی ، همگی روی دوش من هستند  عاشقی هم که قوز بالا قوز ، کمرم درد می کند بدجور تو فقط صبر می کنی تجویز ، من فقط صبر می کنم یکریز  بس که دندان گذاشتم رویش ، جگرم درد می کند بدجور بستری کن مرا در آغوشت ، با دو نخ شعر و این هوا باران  برسان نشئه ای ز لب هایت ، که سرم درد می کند بدجور ☁️
ایام ولادت حضرت پیامبر اکرم و امام جعفر صادق مبارک صبحِ روزِ الست تا... عرصات شده حک روی آسمان و کرات نور قبرش زیاد می گردد هر که گوید زیادتر "صلوات" ■ بهترین ذکر در همه اوقات منشأ خیر و خوبی و برکات دید پیغمبرِ خدا در عرش... هست کار ملائکه "صلوات" ■ در میانِ تمامیِ کلمات خوشترین ذکر در زمان حیات می شود بر طرف بلا از او بفرستد اگر کسی "صلوات"
راستی می‌دانی؟ مثل یک استکان چای مثل یک خواب سرظهر توی تابستان مثل یک موسیقی آرام تو؛ حال مرا خوب می‌کنی!
یک دست لطیف و دلربایی ای صبح آیینه‌ی روی حق‌نمایی ای صبح آنقدر که دلبری و زیبا منظر زیباتر از آنکه می‌نمایی ای صبح