eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
181 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
Akbari-Zohr9Moharram1398[08].mp3
5.08M
●به من امیدی نیست● ● بانوای: #حاج_مهدی_اکبری #شور #محرم ۱۳۹۸
Akbari-Zohr9Moharram1398[06].mp3
3.17M
●خونه دومم هیئته● ● بانوای: #حاج_مهدی_اکبری #شور #محرم ۱۳۹۸
📜 دوازدهم صفر 📜 🔘 #بخش_دوم - ••• "صد حسرت و افسوس که با تو وداع کردم، به تو پُشت کردم" "آنانی که در کنارت ماندند، آسوده و رها، نجات یافتند" "من و امثال من، اهل نفاق بودیم و ضرر کردیم" 🔰مرد، چنگ بر خاک می زد و بر سر می ریخت، مویه می کرد و به سوز دل می گریست••• •••نزدیک که شدم، صورت اش را دیدم، آشنا بود••• 🔺عبیدالله بن حُر جُعفی!🔻 * همو که قافله سالار به او گفته بود: "عبیدالله، تو گناهان و خطاهای بسیار کردی، می خواهی توبه کنی؟" - و او گفته بود: "چگونه؟" * قافله سالار گفت: "فرزند دختر پیامبرت را یاری کن و با دشمنانش بجنگ." - و او گفت: "من از مرگ گریزانم." "در عوض اسب تیز پا و تیغ بُرّایم را به تو می بخشم." * قافله سالار به او گفت: "حال که تو از نثار جانت در راه ما امتناع می‌کنی، ما نه به تو نیاز داریم و نه به شمشیر و اسب تو!" 🔹عبیدالله بن حُر جُعفی، به شدت می گریست.🔹 •••با او هم ناله شدم، اما نه برای او••• 🔺او سزاوار گریستن که نه، سزاوار مرگ بود🔻 🔰ندای استغاثۀ قافله سالار را شنیده بود و دم بر نیاورده بود••• •••بر خود گریستم••• 🔸بر سرنوشت و بر آیندۀ خود!🔸 ● ۸ روز تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
📜 سیزدهم صفر 📜 🔘 #بخش_اول 🔰سر بر خاک گذاشته و بخواب رفته بودم، خورشید، خرامان خرامان از پس افق دیده بیرون کشید، نسیم صبحگاه صورتم را نوازش داد، و به تیغ گرما بخشِ خورشید که بر کربلا می تابید••• •••چشم گشودم و بیدار شدم••• 🔺دیدم نوشته ای بر زمین کربلا حک شده است🔻 •••نگاهم را به آن دوختم••• 🔸سیدالساجدین به دست خود بر قبر حسین نوشته بود🔸 💠هذا قَبْرُ الحُسَیْنِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِب اَلَّذِی قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَریباً💠 🔰«این قبر حسین بن علی بن ابیطالب است، که او را تشنه و غریب کشتند.»🔰 🔹اشک در چشمانم خانه کرد و یاد عطش و غربت روز عاشور در خاطرم زنده شد.🔹 🔰دیشب که رسیدم، شب بود و تاریک، هیچ ندیدم، از فرط خستگی و در اندیشۀ سرنوشت عبیدالله بن حُر جُعفی، بر قبر و تربت پاک سالار شهیدان آرمیده بودم••• •••نفسی تازه کردم و نگاه چرخاندم••• 🔺در جای جای دشت وسیع کربلا، هنوز نشان از روز حادثه بود🔻 🔸پرچم در اهتزازِ بالای قبر عباس، در مجد و شکوه خودنمایی می کرد🔸 🔵و یاران دگر در دل خاک، در پایین پای امام خُفته بودند••• 🔰زن و مردی گویی از دل زمین جوشیدند و قد کشیدند••• •••پیش آمدند، نزدیک شدند••• 🔸زن سوی قبر دوید، بر قبر فرو افتاد و گریست🔸 🔹مرد شرمگین و سر بزیر، با فاصله از قبر ایستاده بود🔹 •••مرد بر خاک زانو زد و گریست••• •••قدری گذشت، به او نزدیک شدم••• ~ گفتم: "از مردمان کوفه ای؟" •••بیشتر گریست••• ✔️ ادامه دارد • • • ● ۷ روز تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #مجتبی_فرآورده #روزشمار_محرم
📜 سیزدهم صفر 📜 🔘 #بخش_سوم ••• •••گریه کرد و فریاد زد••• - گفت: "ای وای بر من! وای برمن! او با زنان و کودکان خود به کارزار آمده بود،" "اما من با عذر نابجا، بهانه آوردم، تنهایی زن و فرزند را دستاویز خود کردم، به او پشت کردم." "حسین را تنها گذاشتم و یاری اش نکردم." "ای وای برمن! ای وای برمن!" ~ پرسیدم: "نامت چیست؟" - گفت: "هَرثَمه بن ابی مسلم! و آن زن، همسر من است." •••فریاد زد و گریست••• 🔹قلبم در التهاب و هراس از امتحان، بر دیوارۀ سینه ام می کوبید🔹 •••سرا پای وجودم می لرزید••• 🔺با او هم ناله شدم و گریستم، اما نه برای او، بر خود گریستم و بر آیندۀ خود!🔻 ✔️ ادامه دارد • • • ● ۷ روز مانده تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
📜 سیزدهم صفر 📜 🔘 #بخش_چهارم 🔰سخن زینب با کوفیان از خاطرم گذشت••• + که گفت: "ای مردمان حیله و نیرنگ،" "نه پیمان تان را بهایی است و نه سوگندتان را اعتباری." "جز لاف، جز خودستایی، جز دشمنی و دروغ،" "جز در عیان مانند کنیزکان تملق گویی و در نهان با دشمنان ساختن چه دارید؟!" 🔹و من در هراس و اضطراب، سراپای وجودم می لرزید🔹 •••زبانم بند آمده بود و می ترسیدم••• ○مباد که من هم در حیات دنیا این‌چنین باشم••• ○مباد که سرنوشتم چنین باشد••• ○مباد که من هم مدیحه سرای او باشم، فقط در لاف و تملق••• ○نه پیمانم را با او بهایی، نه سوگندم، نه اخلاقم، نه اخلاصم، نه رفتارم، نه فکرم، و نه دینم را اعتباری••• °°°مباد بر من چنین روزی!°°° °°°مباد بر من چنین روزی!°°° ○مباد که همچو طِرمّاح و عبیدالله بن حُر جعفی و هَرثَمه باشم••• ¤چقدر این دنیا پُر است از اینان و کوفیان و حاجیان بی عمل گِرد طواف••• ¤چقدر این دنیا پُر است از محبین بی معرفت••• 🔸و چه اندکند، افرادی همچو حبیب و بُریر و زهیر و عابس و انس، حُر و جناده و عمرو، حتی وهب!🔸 ● ۷ روز تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
Banifatemeh-Shab3Moharram1398[04].mp3
8.96M
●موهامو شونه کنید داره میاد بابام● ● بانوای: #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه #زمینه #محرم ۱۳۹۸
📜 سیزدهم صفر 📜 🔘 #بخش_دوم ~گفتم: "بر این مصیبت بایدخون گریست" ••گریه ومویه اش بیشتر شد•• ~گفتم: "تو برایم نا آشنایی،از خودت بگو" -گفت: "من از یاران امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب در صفین بودم،در بازگشت از صفین" "در کربلا فرود آمدیم،پس از اقامۀ نماز،علی بن ابی‌طالب مُشتی از این خاک را برداشت و بویید" "*گفت: 《خوشا بحال تو ای خاک، گروهی از تو محشور می شوند که بدون حساب وارد بهشت خواهند شد》" ••مرد،جمله را به پایان نبرده بود،گریه امانش را بُرید•• ~گفتم: "تعزیت بر تمام شیعیان و محبین آل الله" ••سر بر خاک گذاشت•• 🔹گریه کرد ونالید🔹 -به آه وناله گفت: "خدایا توبه!خدایا توبه!" ~گفتم: "تو که در فراق او بی تابی،توبه ات از چه رو است؟" -گفت: "در روز عاشورا،در سپاه ابن سعد بودم" "حُر بن ریاحی که از سپاه جدا شد و به حسین پیوست" "خاطرۀ بازگشت از صفین،و کلام علی در خاطرم نشست" "بر شتر نشستم و اندکی بعد از حُر،سوی حسین آمدم" "آنچه را از علی شنیده بودم برایش بازگو کردم" "*حسین گفت: 《حال با ما هستی یا علیه ما؟》" 🔺باز گریه امانش را بُرید و مجال ادامۀ سخن نداد🔻 🔹لحظه ای گذشت و قدری آرام شد🔹 -گفت: "به حسین گفتم،نه با شمایم نه بر شما!" "دختران و همسرم در شهر تنهایند و من نگران حالشان" *حسین گفت: "پس به جایی برو که کشته شدن ما را نبینی و صدای دادخواهی ما را نشنوی" "سوگند به خدایی که جان حسین در دست اوست، هرکس استغاثه ما را بشنود و ما را یاری نکند" "خداوند او را به روی در آتش جهنم می افکند" ✔️ ادامه دارد • • • ● ۷ روز تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
Akbari-Zohr9Moharram1398[03].mp3
5.75M
●من پای شما میمونم حسین● ● بانوای: #حاج_مهدی_اکبری #شور #محرم ۱۳۹۸
Sibsorkhi-Shab5Moharram1398[03].mp3
4.91M
●هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد● ● بانوای: #حاج_حسین_سیب_سرخی #واحد #محرم ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 چهاردهم صفر 📜 🔘 #بخش_اول 🔰آسمان دل گرفته بود و خورشید در غروب روی پوشانده بود••• 🔹کربلا در امتداد زمان گسترده بود🔹 🔰و خیل بسیار ملائک به طواف، گِرد قافله سالار کربلا، همگی در لباس رزم، آماده و در انتظار••• 🔹به انتظار رَجعت حسین لحظه شماری می کردند🔹 •••عده ای گریه و گروهی مویه می کردند••• •••عده ای در انتظار انتقام، تیغ خود تیز می کردند••• 🔸در غروبی سرخ، آسمان رخشنده تر از خورشید، یکباره درخشید🔸 •••و منِ سرگرشته و مات، حیران ماندم••• 🔺خدایا این چه نوری است؟🔻 🔰نوری زیبا و لطیف، از بلندای آسمان به کربلا تابید••• 🔰از دل پهنای آسمان، ملائک سر ریز شدند و فرود آمدند بر زمین••• 🔹پُر نشاط و در جنب و جوش گِرد حسین چرخیدند🔹 ~ از مَلک پرسیدم: "این نور بی مانند از چیست؟" + گفت: "نور حسین!" ~ گفتم: "نور حسین همیشگی است، فرق این نورِ دِلرُبا با آن در چیست؟" + گفت: "حسین در شب جمعه مهمان دارد." ~ گفتم: "مهمان اش کیست؟" + گفت: "خوبان و صالحان، از هر عصر و هر زمان." ~ گفتم: "من چه؟ می توانم بمانم؟" + گفت: "اینجا زمین برزخ است، برزخ اجازه می خواهد." ~ گفتم: "از کی؟" + گفت: "از صاحبُ الامر و مالکِ مطلق اش علی!" ✔️ ادامه دارد • • • ● ۶ روز مانده تا #اربعین ● #مجتبی_فرآورده #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم
Akbari-Shab2Moharram1398[04].mp3
6.62M
●همه زندگیم به فدای تو● ● بانوای: #حاج_مهدی_اکبری #واحد #محرم ۱۳۹۸
┄═❁๑🌺🍃๑🌺๑🍃🌺๑❁═┄ 📿ذکر توسل به حضرت عباس(ع): "يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَيْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْيكَ الْحُسَيْن ┄═❁๑🌺🍃๑🌺๑🍃🌺๑❁═┄
📜 چهاردهم صفر 📜 🔘 #بخش_دوم ••• •••مَلک پُر کشید و رفت سوی آسمان••• •••و من ماندم تنها••• 🔰اندکی گذشت و ملائک دوباره فرود آمدند، تا منبری از نور بر زمین آورند••• 🔹منبر پُر نور را در مقتل حسین نهادند🔹 🔹دیگر ملائک فوج فوج، گِرد منبر چرخیدند🔹 🔰یکباره کربلا، پُر شد از ارواح خوبان و صالحان، از هر عصر و هر زمان••• 🔷شهدای اولین و آخرین، شهدای کربلا، بدر و احُد، خندق و خیبر و تبوک، جمل و صفین و نهروان••• 🔶و سپس انبیاء و مُرسَلین، آدم و شیث و ادریس، تا نوح و ابراهیم و موسی و عیسی••• •••صاحبان عهد و شریعت و صبر فرود آمدند••• 🔺محشری در کربلا برپا شد🔻 🔹صاحب نور فرود آمد🔹 🔰روشنی روی روشنی آمد، کربلا نور باران شد، و حسین بر منبری نشست از نور، به مهمانان خود مهربانی بخشید••• ● ۶ روز مانده تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
📜 پانزدهم صفر 📜 🔘 🔰در هنگامۀ سحر، آسمان آبی و پُرستاره بود••• 🔰سپیدۀ صبح از پس نخل ها سر کشید، و فروغ ستارگان آسمان را به نور خویش با خود بُرد••• 🔰مردمانِ پُر نیاز، دل شکسته گروه گروه آمدند به کربلا، تا تن و جان به دریای زُلال نُدبه بسپارند••• •••همه بی قرار، سراپا نیاز، اما در سکوت••• 🔹پُر شور و در اشتیاق گِرد حَرم حلقه زدند🔹 🔸یکی دعا می خواند، دیگران زمزمه می کردند🔸 💠"اَلْحَمْدُ لله رَبِّ الْعالَمینَ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً."💠 🔰"ستایش و سپاس برای خدای آفرینندۀ جهانست و درود و تحیّت کامل بر سیّد ما و پیغمبر خدا،محمد مصطفى و آل اطهار اش."🔰 💠"اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلى ما جَرى بِهِ قَضاؤُکَ فى أَوْلِیائِکَ الَّذینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دینِکَ،إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزیلَ ما عِنْدَکَ."💠 🔰"پروردگارا ترا ستایش می کنم براى هر چه که در قضا و قدر تقدیر کردى بر خاصّان و محبانت، بر آنان که وجودشان را براى حضرتت خالص و براى دینت مخصوص گرداندی"🔰 💠"مِنَ النَّعیمِ الْمُقیمِ، الَّذى لا زَوالَ لَهُ وَ لَا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فى دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیَّهِ،"💠 🔰"و نعمت باقى و بى زوال ابدى را که نزد توست بر آنان اختیار کردى،بعد از آنکه زهد در مقامات و لذات و زیب و زیور دنیاى دون را بر آنان شرط فرمودى،"🔰 💠"وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَکَ ذلِکَ، وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ،"💠 🔰"آنان بر این شرط متعهد شدند، و تو مى دانستى که به عهد خود وفا می کنند."🔰 💠"فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ، وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِىَّ، وَالثَّناءَ الْجَلِىَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِکَتَکَ، وَ کَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ."💠 🔰"پس آنان را مقبول و مقرّب درگاه خود فرمودى و عُلوّ ذکر، [یعنى قرآن را] با بلندى نام و ثناى خاص و عام بر آنان از پیش عطا کردى و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستاده و با وحی خود آنان را کرامت بخشیدی."🔰 ● ۵ روز مانده تا
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
📜 پانزدهم صفر 📜 🔘 🔰مردمان با حمد خدا، تاریخ انبیاء را با نُدبه مرور می کردند••• 🔹نوبت به اهل بیت رسول که رسید، خدا تمام درها را برای ورود به خانه و حریم رسول خود بست🔹 •••جز درِ خانۀ علی!••• * و رسول خدا به علی گفت: 💠"یاعلی! وَ أَنْتَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَلیفَتى، وَ أَنْتَ تَقْضى دَیْنى، وَ تُنْجِزُ عِداتى، وَ شیعَتُکَ عَلى مَنابِرَ مِنْ نُورٍ، مُبْیَضَّهً وُجُوهُهُمْ حَوْلى فِى الْجَنَّهِ، وَ هُمْ جیرانى، وَ لَوْلا أَنْتَ یا عَلِىُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى."💠 🔰"تو فردا جانشین من بر حوض کوثر خواهى بود و پس از من، تو قرض من اداء مى کنى و وعده هایم را انجام خواهى داد. شیعیان تو در قیامت بر کرسیهاى نور با روى سفید در بهشت ابد، اطراف من قرار گرفته اند و آنان همسایۀ من اند. یا على اگر تو بعد از من میان امتم نبودى، اهل ایمان به مقام معرفت نمى رسید."🔰 🔸اما پس از رحلت رسول، مردمان حبل اللَّه متین را رها کردند🔸 🔺کمر به دشمنی بستند، قطع رَحِم پیامبر و اولاد طاهرین اش کردند🔻 •••عدۀ کثیری از اُمّت، به وصیّت رسول خدا و وصیّ او پشت کردند••• 💠"فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَ سُبِىَ مَنْ سُبِىَ، وَ أُقْصِىَ مَنْ أُقْصِىَ، وَ جَرَى الْقَضاءُ لَهُمْ بِما یُرْجى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَهِ، إِذْ کانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ، یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ، وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقینَ."💠 🔰"تا آنکه به ظلم ستمکاران اُمّت، گروهى را کشته و جمعى اسیر و فرقه اى هم دور از وطن خود شدند.و قلم قضا بر آنان جارى شد به چیزى که امید از آن، حسن ثواب و پاداش نیکو است. چون زمین مُلک خداست و هر که از بندگان را بخواهد، وارث مُلک زمین خواهد کرد، و عاقبتِ نیکِ عالم با اهل تقوى است."🔰 ✔️ ادامه دارد • • • ● ۵ روز تا
Banifatemeh-Zohr 15 Safar1397-003.mp3
2.82M
●یارا دلبر و دلدارا● ● بانوای: #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه #زمینه #پانزدهم_صفر
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
📜 پانزدهم صفر 📜 🔘 ••• 💠"أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ؟ أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ لِإِعادَهِ الْمِلَّهِ وَالشَّریعَهِ؟ أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیاءِ الْکِتابِ وَ حُدُودِهِ؟"💠 🔰"کجاست آنکه براى تجدید فرائض و سنن اسلام که محو و فراموش گردیده، ذخیره است؟ کجاست آنکه براى برگردانیدن ملّت و شریعت مقدّس اسلام اختیار گردیده؟ کجاست آنکه آرزومندیم کتاب و حدود آن را احیا سازد؟"🔰 💠"أَیْنَ مُحْیى مَعالِمِ الدّینِ وَ أَهْلِهِ؟ أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَهِ الْمُعْتَدینَ؟ أَیْنَ هادِمُ أَبْنِیَهِ الشِّرْکِ وَالنِّفاقِ؟ أَیْنَ مُبیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَالْعِصْیانِ وَالطُّغْیانِ؟ أَیْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَىِّ وَالشِّقاقِ؟"💠 🔰"کجاست آنکه دین و ایمان و اهل ایمان را زنده گرداند؟ کجاست آنکه شوکت ستمکاران و متعدیان را در هم مى شکند؟ کجاست آنکه بنای شرک و نفاق را ویران مى کند؟ کجاست آنکه فسق و عصیان و طغیان را هلاک و نابود مى گرداند؟ کجاست آنکه برای کَندن ریشه گمراهى و دشمنى مهیاست؟"🔰 💠"أَیْنَ طامِسُ آثارِ الزَّیْغِ وَالْأَهْواءِ؟ أَیْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْکِذْبِ وَالْاِفْتِراءِ؟ أَیْنَ مُبیدُ الْعُتاهِ وَالْمَرَدَهِ؟ أَیْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْلیلِ وَالْإِلْحادِ؟"💠 🔰"کجاست آنکه اندیشۀ باطل و هواهاى نفسانى را نابود مى سازد؟ کجاست آنکه ریسمان دروغ و افتراء را قطع خواهد کرد؟ کجاست آنکه متکبرانِ سرکش را هلاک و نابود مى گرداند؟ کجاست آنکه مردم ملحد و معاند و گمراه کننده را بیچاره کند؟"🔰 ✔️ ادامه دارد • • • ● ۵ روز تا
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
📜 پانزدهم صفر 📜 🔘 🔰در میان ندبۀ مردمان با خود اندیشیدم••• 🔹اگر این بی وفایی و بد عهدی نبود، دیگر ندبه ای نبود، نوحه ای نبود، فاطمه زنده بود، علی زنده بود، حسن زنده بود، حسین زنده بود!🔹 🔺دیگر نیازی نبود که مردمان اشک ریز و در فغان فریاد زنند؛🔻 💠"أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ؟"💠 🔰"کجاست حسن؟ کجاست حسین؟ کجاست فرزندان حسین؟"🔰 💠"صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَ صادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ،أَیْنَ السَّبیلُ بَعْدَ السَّبیلِ؟ أَیْنَ الْخِیَرَهُ بَعْدَ الْخِیَرَهِ؟ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَهُ؟"💠 🔰"آن پاکان و راستگویان عالم کجایند؟ آنها که یکی بعد از دیگرى، رهبر راه خدا و برگزیده از خلق خدا بودند کجایند؟ کجا رفتند تابان خورشیدها؟"🔰 💠"أَیْنَ الْأَقْمارُ الْمُنیرَهُ؟ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَهُ؟ أَیْنَ أَعْلامُ الدّینِ، وَ قَواعِدُ الْعِلْمِ؟أَیْنَ بَقِیَّهُ اللَّهِ الَّتى لا تَخْلُوا مِنَ الْعِتْرَهِ الْهادِیَهِ؟"💠 🔰"کجایند آن فروزان ماهها؟ کجا رفتند ستارگان درخشان؟ کجا رفتند آن رهنمایان دین و ارکان علم و دانش؟ کجاست بقیه اللَّه که عالم خالى از عترت هادى اُمّت نخواهد بود؟"🔰 💠"أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَهِ؟ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَهِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟ أَیْنَ الْمُرْتَجى لِإِزالَهِ الْجَورِ وَالْعُدْوانِ؟"💠 🔰"کجاست آنکه براى بَرکندن ریشه ظالمان و ستمگران عالم مهیا گردیده؟ کجاست آنکه منتظریم اختلاف و کج رفتاریهاى اهل عالم را به راستى اصلاح کند؟کجاست آنکه امیدواریم اساس ظلم و عدوان را از عالم براندازد؟"🔰 ✔️ ادامه دارد • • • ● ۵ روز تا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا