eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
184 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ اعمال روز آخر ماه رجب یکشنبه ۲۴ اسفند، آخرین روز ماه رجب 🍃🌺🍃   ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬
مي گويند: روزي مولانا ،شمس تبريزي را به خانه اش دعوت کرد. شمس به خانه ي جلال الدين رومي رفت و پس از اين که وسائل پذيرايي ميزبانش را مشاهده کرد از او پرسيد: آيا براي من شراب فراهم نموده اي؟ مولانا حيرت زده پرسيد: مگر تو شراب خوارهستي؟! شمس پاسخ داد: بلي. مولانا: ولي من از اين موضوع اطلاع نداشتم!! ـ حال که فهميدي براي من شراب مهيا کن. ـ در اين موقع شب، شراب از کجا گير بياورم؟! ـ به يکي از خدمتکارانت بگو برود و تهيه کند.  - با اين کار آبرو و حيثيتم بين خدام از بين خواهد رفت.  - پس خودت برو و شراب خريداري کن. - در اين شهر همه مرا ميشناسند، چگونه به محله نصاري نشين بروم و شراب بخرم؟! ـ اگر به من ارادت داري بايد وسيله راحتي مرا هم فراهم کني چون من شب ها بدون شراب نه ميتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم. مولوي به دليل ارادتي که به شمس دارد خرقه اي به دوش مي اندازد، شيشه اي بزرگ زير آن پنهان ميکند و به سمت محله نصاري نشين راه مي افتد. تا قبل از ورود او به محله مذکور کسي نسبت به مولوي کنجکاوي نميکرد اما همين که وارد آنجا شد مردم حيرت کردند و به تعقيب وي پرداختند.  آنها ديدند که مولوي داخل ميکده اي شد و شيشه اي شراب خريداري کرد و پس از پنهان نمودن آن از ميکده خارج شد. هنوز از محله مسيحيان خارج نشده بود که گروهي از مسلمانان ساکن آنجا، در قفايش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا اين که مولوي به جلوي مسجدي که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا مي کردند رسيد. در اين حال يکي از رقيبان مولوي که در جمعيت حضور داشت فرياد زد: "اي مردم! شيخ جلاالدين که هر روز هنگام نماز به او اقتدا ميکنيد به محله نصاري نشين رفته و شراب خريداري نموده است." آن مرد اين را گفت و خرقه را از دوش مولوي کشيد. چشم مردم به شيشه افتاد . مرد ادامه داد: "اين منافق که ادعاي زهد ميکند و به او اقتدا ميکنيد، اکنون شراب خريداري نموده و با خود به خانه ميبرد!" سپس بر صورت جلاالدين رومي آب دهان انداخت و طوري بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زماني که مردم اين صحنه را ديدند و به ويژه زماني که مولوي را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند يقين پيدا کردند که مولوي يک عمر آنها را با لباس زهد و تقواي دروغين فريب داده و درنتيجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. در اين هنگام شمس از راه رسيد و فرياد زد: "اي مردم بي حيا! شرم نميکنيد که به مردي متدين و فقيه تهمت شرابخواري ميزنيد، اين شيشه که ميبينيد حاوي سرکه است زيرا که هرروز با غذاي خود تناول ميکند " رقيب مولوي فرياد زد: "اين سرکه نيست بلکه شراب است" شمس در شيشه را باز کرد و در کف دست همه ي مردم از جمله آن رقيب قدري از محتويات شيشه ريخت و بر همگان ثابت شد که درون شيشه چيزي جز سرکه نيست. رقيب مولوي بر سر خود کوبيد و خود را به پاي مولوي انداخت، ديگران هم دست هاي او را بوسيدند و متفرق شدند. آنگاه از پرسيد: براي چه امشب مرا دچار اين فاجعه نمودي و مجبورم کردي تا به آبرو و حيثيتم چوب حراج بزنم؟ شمس گفت: براي اين که بداني آنچه که به آن مينازي جز يک سراب نيست، تو فکر ميکردي که احترام يک مشت عوام براي تو سرمايه ايست ابدي، در حالي که خود ديدي، با تصور يک شيشه شراب همه ي آن از بين رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبيدند و چه بسا تو را به قتل ميرساندند. اين سرمايه ي تو همين بود که امشب ديدي و در يک لحظه بر باد رفت. پس به چيزي متکي باش که با مرور زمان و تغيير اوضاع از بين نرود. کتاب ملاصدرا.تاليف هانري کوربن.ترجمه و اقتباس ذبيح الله منصوري - با اندکي دخل و تصرف ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿ 💞 🕊 💞 قسمت دل دردهای گاه و بی گاهم همه را نگران کرده بود.😣 پزشک معالجم نگران بود و همچنان استراحت مطلق و یک سری آمپول تقویتی تجویز می کرد. هنوز اول راه بودم و نمی توانستند هیچ کاری برای جنین بکنند. از محیط منزل خسته شده بودم. صالح که نبود. سلما و زهرا بانو هم علاوه بر گرفتاری های خودشان باید مراقب من هم باشند. سعی می کردم زیاد برایشان زحمت نداشته باشم. پدر جون هر روز برایم لواشک می خرید و دور از چشم سلما به من می داد.😍 می گفت "این بچه که جیره بندی حالیش نیست. بخور اما جلدشو بنداز یه جایی که کسی نفهمه"😜😅 گاهی با این شیطنت حال و هوایم عوض می شد. هنوز دو هفته از رفتن صالح نگذشته بود. حالم بد بود. درد داشتم و علائم بدی که برای همه نگران کننده بود، آزارم می داد. سه روز بود که صالح تماس نگرفته بود. تنها بودم و منتظر زهرا بانو. گفته بود کلاس قرآنش که تمام شود می آید. سلماهم درگیر کارهای پایگاه بود. دید و بازدید ها تمام شده بود و سیزده بدر بدون صالح را توی حیاط سپری کرده بودیم.😔 بخاطر من، بقیه هم پاسوزم شده بودند. سعی کردند خوش بگذرد اما وقتی صالح نبود، وقتیکه هر لحظه از نگرانی دستم را به حلقه ی آویزان گردنم می بردم و آیة الکرسی می خواندم و انگار دلم را به مشتم می گرفتم چطور خوش می گذشت؟😔 تلویزیون📺 اتاق را روشن کردم. اگر سلما بود نمی گذاشت شبکه ها را بگردم اما حالا که تنهابودم استفاده کردم. شبکه ی خبر... " درگیری های اطراف حلب، نیروهای سوری را تحت فشار قرار داده و رزمندگان در شرایط سختی قرار دارند.😱 به گزارش خبرنگاران ما در سوریه، تجهیز شدن گروه های تکفیری داعش از طریق کشورهای پشتیبان، عامل شدت حملات داعش به نوار غربی حلب می باشد"😱 انگشر را توی مشتم فشردم😰 و شبکه را عوض کردم. سرم سنگین شده بود و دهانم تلخ... "خدایا... صالح من کجاست؟"😭 اشکم سرازیر شد و نوار باریک پایین صفحه ی تلویزیون توجهم را جلب کرد. "به اطلاع شهروندان عزیز می رسانیم فردا ساعت 9صبح مسیر اصلی آرامستان شهر، 🌷تشیع شهدای مدافع حرم🌷 می باشد. دیگر بقیه را نفهمیدم... "شهید؟! چطور نفهمیدم...؟! خدایا خودت رحم کن"😢 سلما که بازگشت دلم تاب نیاورد. ــ سلما... شهید آوردن؟😨 توی خودش رفت و گفت: ــ شهید؟ از کجا؟!😳 ــ خودتو به اون راه نزن. تو حتما در جریانی. مگه به پایگاه اعلام نکردن؟ فردا تشیعه...😰😢 ــ می دونم. تا حالا داشتم بچه ها رو سروسامون می دادم برای فردا. کلی دربه دری کشیدم تا اتوبوس گیر آوردم. همه ی پایگاها آماده هستن. اتوبوسای خط واحد هم برای عموم مردم گذاشتن، به پایگاها نمیدن. ــ منم میام. فردا منم ببر😢 کلافه لبه ی تخت نشست و دستم را گرفت. ــ فدای تو بشم... کجا می خوای بیای؟ بعدا مراسم رو از تلویزیون ببین. اصلا بگو ببینم... چرا شبکه خبر نگاه کردی؟😒 ــ نگاه کردم اما اطلاعیه ی تشیع رو از یه شبکه دیگه دیدم. زیر نویس کرده بودن. سلما... صالح چرا زنگ نزد؟😢 ــ نگران نباش مهدیه.😥 ــ اخبار می گفت تو حلب درگیری بالا گرفته☹️ ــ خب از کجا می دونی صالح حلبه؟🙁 ــ هرجا باشه درگیریه. جنگه، نقل و نبات که پخش نمی کنن. کار یه گلوله س...😱 جلوی دهانم را گرفتم و حلقه را توی مشتم فشردم. حس خفگی می کردم. سلما پنجره را باز کرد و با عصبانیت گفت: ــ چرا اینقدر خودتو زجر میدی؟😠 رحمت به خودت نمیاد به این بچه رحم کن. کجا رفته؟😵😡 گریه ام گرفته بود. نه از عصبانیت سلما و نه از حال خودم...😭 از نگرانی بالاگرفتن درگیری ها و فکرهای آشفته ای که به ذهنم سرازیر می شد. با همان حالت گریه و نفس های بریده بریده گفتم: ــ میگن تجهیز شدن اون بی همه چیزا... تجهیز شدن برا مردم بدبخت و بی پناه. برای سربازای سوریه و رزمنده های ما...😭 ــ نگران نباش... نیروهای ماهم بی تجهیزات نیستن. تو که بهتر باید بدونی. کن و نذار ذهنتو پر از نا امیدی کنه. به خدا باشه. نفسم قطع می شد و بند دلم پاره. سلما کمی شانه هایم را ماساژ داد و با کتابی که می خواندم مرا باد می زد. زیر لب زمزمه می کردم ✨"اَلٰا بِذِکْرِاللّٰهِ تَطْمَئِنَ الْقُلوَبْ"✨ ادامه دارد... 🖇نویسنده👈 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 『رمانڪده یڪ طݪبہ』
👇منتخبی از بهترین کانال های مذهبی ایتا👇 ❖◎❖━༻﷽༺━❖◎❖ 🍁 اگر از گناه خسته شدی بیا اینجا... 🎋eitaa.com/joinchat/3930587243C92c44f8ea8 🍁 انواع بافتنی و مکرومه بافی رایگان 🎋eitaa.com/joinchat/965345312Ce793a02c9e 🍁 وسوسه شیطان چت با نامحرم گناه کبیره خیانت 🎋eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 🍁 شهیدم کن خدایا...ببرم پیش خودت..دلم آسمون میخاد 🎋eitaa.com/joinchat/3665952790C6b805ee54f 🍁 آموزش زبان ترکــــــــی از 0 تا 100 🎋eitaa.com/joinchat/1153368076Cc5ea3ca45d 🍁 خنده خانه 🎋eitaa.com/joinchat/2489712674C3821062991 🍁 متن ها و تصاویــــــــــر زیبا 🎋eitaa.com/joinchat/2751463426Ce6a6f5c7e2 🍁 ترک گناه اما چگونه؟؟؟ 🎋eitaa.com/joinchat/361955362Cabb4704577 🍁 علمدار کربلا 🎋eitaa.com/joinchat/2349137922Ce775ef15c1 🍁 تفاوت زن و مرد از منظر حضرت (ع) 🎋eitaa.com/joinchat/3153199115C27b8baac89 🍁 آموزش از صورت و به روش طب اسلامــــــی 🎋eitaa.com/joinchat/3463774240Cc6e2e79ee9 🍁 کانال مجمع الذاکرین 🎋eitaa.com/joinchat/2771255314C0f5943798f 🍁 بهائیت شناسی 🎋eitaa.com/joinchat/830341121Cca0f94fa66 🍁 نبض عشق 🎋eitaa.com/joinchat/3922853902Cc8d5a7401a 🍁 اباالفضلی ام افتخارمه 🎋eitaa.com/joinchat/2669150222C7a6f0e9435 🍁 نوای ماندگارمرحوم آسیدجوادذاکر 🎋eitaa.com/joinchat/391380995Cc914948e8a 🍁 همسران بهشتی(سیاستهای_همسررداری) 🎋eitaa.com/joinchat/2125922307C9dc10bacde 🍁 خودسازی (سخنان تأثیر گذار اساتید اخلاق) 🎋eitaa.com/joinchat/3704684546Caf34e52107 🍁 حراج اخر فصل پوشاک مزون حنانه 🎋eitaa.com/joinchat/235339802C2b4bb76ae8 🍁 درمان و 🎋eitaa.com/joinchat/1844051981Cdcd4ce6478 🍁 آموزش و آزمون 🎋eitaa.com/joinchat/3386834946Ca40e0c8a98 🍁 استوری های مذهبی | انتخاباتی | انقلابی 🎋eitaa.com/joinchat/3421831238C184615bb33 ─━━━━⊱𓅂⊰━━━━─ 💚 تبادلات مذهبی مدافعان حرم 1k 💚 •| جایگاه لیست: یکی به آخر یا سنجاق |• @modaf14 @modaf14
هدایت شده از تبادلات‌ایرانیان+700✓ پست‌آخر
🔥آموزش زبان از 0 تا 100🔥 🛑eitaa.com/joinchat/1153368076Cc5ea3ca45d ❖◎❖━༻﷽༺━❖◎❖ کانال بـزرگ نـمـاز شـب eitaa.com/joinchat/513212433Cb136b25832 آموزش طب سنتی و مزاج شناسی(مبتدی تا تخصصی) eitaa.com/joinchat/220463120C0e1ff398cb فتنـــه_های_آخـــرالزمان eitaa.com/joinchat/3596812291C5bffef7aba تفاوت زن و مرد از منظر حضرت (ع) eitaa.com/joinchat/3153199115C27b8baac89 حرف های در گوشی با eitaa.com/joinchat/2591752210C9cdc34460e ایده هفت سین ، دسر و کلی آموزشهای مدرن برای پذیرایی eitaa.com/joinchat/2774663202Cc5645222a4 بهائیت شناسی eitaa.com/joinchat/830341121Cca0f94fa66 بھترین‌کانآل‌شھدایۍ‌ایتآ↯ eitaa.com/joinchat/2166358030Cf45cc55346 کانال مجمع الذاکرین eitaa.com/joinchat/2771255314C0f5943798f شهیدم کن خدایا...ببرم پیش خودت..دلم آسمون میخاد eitaa.com/joinchat/3665952790C6b805ee54f اموزش شیرینی عید نوروز eitaa.com/joinchat/1507655685Cac76267ae5 ذهنی شاد است که خلاقیت دارد eitaa.com/joinchat/1461846038Cd71c379eda آداب رابطه زناشویی برای زندگی شیرین و عاشقانه eitaa.com/joinchat/1469906997C9bc6c98d0f کتابخوانی گونه‌گون و خلاقیت eitaa.com/joinchat/3965386807C66f20a6d9f ترفنـد‌هـای‌جـالـب و آمـوزش eitaa.com/joinchat/2947940371Cba10724ba8 مــــــزون لـباس زنانــــه eitaa.com/joinchat/217120772C165f2dce67 کانال دلنوشته های آرامبخش eitaa.com/joinchat/877527052Ccc9b09705f ریحانه النبی eitaa.com/joinchat/4150919184C458227d81f ترک گناه اما چگونه؟؟؟ eitaa.com/joinchat/361955362Cabb4704577 آموزش از صورت و به روش طب اسلامــــــی eitaa.com/joinchat/3463774240Cc6e2e79ee9 ازدواج آسان eitaa.com/joinchat/173473797C692ac7a420 اباالفضلی ام افتخارمه eitaa.com/joinchat/2669150222C7a6f0e9435 نوای ماندگارمرحوم آسیدجوادذاکر eitaa.com/joinchat/391380995Cc914948e8a لباس خوش سلیقه زیبا eitaa.com/joinchat/2673934366C7e7b8b067c مدل شومیز ، پیراهن ،اسپرت ،مجلسی از نوزادی تا نوجوانی eitaa.com/joinchat/4098621473C396d7a2594 ارزان بخرید شیک بپوشید eitaa.com/joinchat/1373372420Cdb67ceedb3 نبض عشق eitaa.com/joinchat/3922853902Cc8d5a7401a علمدار کربلا eitaa.com/joinchat/2349137922Ce775ef15c1 بھترین‌کانآل‌سردار‌سلیمآنۍ↯ eitaa.com/joinchat/4028170273C37acbcea59 دعای رزق و روزی فوری eitaa.com/joinchat/1940455429C76f2863e88 مدل مانتو و شومیز مناسب هر سن و سلیقه ای eitaa.com/joinchat/1059258404Ccb58df0318 یہ‌کانآل‌ویژه‌کربلا‌نرفته‌هآ‌↯ eitaa.com/joinchat/1377632268Cc19bd91091 ایده های جدید برای هفت سین وسبزه eitaa.com/joinchat/3291742241Cf8760dd846 وسوسه شیطان چت با نامحرم گناه کبیره خیانت eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 گنجـــــهاے معنـــــوے eitaa.com/joinchat/3198681104C2fc8fb24a4 ─━━━━⊱𓅂⊰━━━━ 🛑 :زیورآلات گلدوزی شده با قیمت مناسب✅ 🎀eitaa.com/joinchat/3500343346C2f8ce76f8b ─━━━━⊱𓅂⊰━━━━ 🇮🇷 تبادلات ایرانیان🇮🇷 @iranian_0098 @iranian_0098 🔰جایـــگاه: آزاده🔰