eitaa logo
ستاد برنامه های فرهنگی حسینیه و مسجد دونا سفلی
238 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ ملاک برتری انسانها نسبت به هم چیست؟ 🌹 سخن خدا در قرآن: ای مردم جهان! این ما بودیم که شما را از یک مرد و زن (آدم و حوا) آفریدیم و شما را به صورت ملّتهای مختلف و قبائل گوناگون درآوردیم تا از هم متمایز باشید و یکدیگر را با این تمایزها تشخیص دهید؛ پس هیچ کدام از این تمایزات، دلیل برتری نیست؛ چون محترم‌ترینِ شما نزد خدا کسی است که باتقواتر از بقیه باشد و از دستورات واجب و حرامِ خدا بیشتر اطاعت کند. شک نکنید که خدا داناست و از تقوای تک‌تک شما باخبر. 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ . (حجرات، 13) ✍️ توضیح: تفاوت رنگ و نژاد و ملیت و ثروت انسانها باعث برتری آنها بر هم نیست. خدا تنها عامل برتری انسانها بر هم را آنها می داند. پس هر کس بیشتر اهل انجام واجبات و ترک حرامها باشد، برتر از دیگران است و ارج و قرب بیشتری دارد. آیه شماره 8 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla🌺☘🌺🍀🌹🍀🌷
✅ از علی آموز ... (139) 🌹 امام علی (ع): شما را به خدا توصیه می کنم. چون تقوا برترین گنج و محافظ ترین حرز و عزتمندانه ترین عزت است. نجات هر فراری در . رساننده هر جستجوگر به مطلوبش . عامل پیروزی هر پیروزمندی . ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی 📖 أوصِيكُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ، فَإِنَّ اَلتَّقْوَى أَفْضَلُ كَنْزٍ، وَ أَحْرَزُ حِرْزٍ، وَ أَعَزُّ عِزٍّ، فِيهَا نَجَاةُ كُلِّ هَارِبٍ، وَ دَرَكُ كُلِّ طَالِبٍ، وَ ظَفَرُ كُلِّ غَالِبٍ. 📚 الأمالي (للطوسی) , جلد۱ , صفحه۶۸۴ 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla ☘🌹☘☘🍀🌺☘🍀
✅ چه کنیم که در زمان جنگ با دشمن، از امدادهای غیبی الهی بهره مند شویم؟ 🌹 خدای فرموده: يقيناً خدا در جنگ بدر به شما در حالی که ناتوان بوديد، امداد رساند؛ {این نتیجه شما بود.} پس با شوید تا شکر نعمتهای او را به جا آورده باشید. * ای پیامبر! در زمان جنگ به مؤمنان مى‏گفتى: «آيا این برای شما کافی نيست كه پروردگارتان با سه هزار فرشته ی فرودآمده، به شما امداد برساند؟» * آرى، اگر اهل و باشيد، و دشمنان با همين جوش‏ و خروش به شما حمله کنند، در همان لحظه پروردگارتان با پنج هزار فرشته ی نشاندار به شما امداد خواهد رساند. ✍️ شرح: مقاومت و در زمان جنگ یعنی انجام و ترک در هنگام نبرد و از دستورات فرمانده حکومت اسلامی. مقاومت و دو شرط بهره مندی از امداد غیبی خدا در هنگام جنگ است. 📖 و لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ * إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلينَ * بَلى‏ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ (آل عمران، 123 تا 125) آیه شماره 21 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla ☘🌹☘☘🍀🌺☘🍀
سه دستور اصلی نوح (ع) به مردمش چه بود؟ 🌺 خدای فرموده: ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه: «پيش از آنكه عذابى دردناك به قومت برسد، به آنان هشدار بده!» * نوح پیام خدا را این طور به قومش گفت: «اى قوم من! من هشدار دهنده‏اى آشكار برای شما هستم * تا خدا شويد و اهل الهی شوید و از من کنید * تا خدا برخى از گناهانتان را ببخشد و اجل شما را تا وقتى معيّن به تأخير اندازد.» ✍️ شرح: سه دستور اصلی نوح (ع) به قومش عبارت بود از: ، خدا شدن و . هر سه دستور با انجام و ترک در امور فردی و اجتماعی محقق می شود.‏ 📖 إنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ * قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذيرٌ مُبينٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطيعُونِ * يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (نوح، 1 تا 4) آیه شماره 22 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla ☘🌹☘☘🍀🌺☘🍀
✅ نصرت، هدایت و گشایش در زندگی شخصی، چگونه به دست می آید؟ 🌷 امام خامنه ای: همه‌ ی برادران عزیز را و خودم را دعوت می کنم و توصیه می کنم به رعایت الهی. اگر نصرت الهی را می خواهیم در است؛ اگر توفیقات الهی را می خواهیم، هدایت الهی را می خواهیم در است؛ اگر فرج و گشایش در مسائل شخصی و اجتماعی را می خواهیم در است؛ همه باید کوشش کنیم که الهی را معیار کار خودمان قرار بدهیم. در نماز جمعه آنچه مهم است، توصیه‌ ی به است؛ خود این حقیر بیشتر از شما محتاج این توصیه هستم و امیدواریم خدای متعال توفیق بدهد بتوانیم هر کدام به حدّ وسع خودمان الهی را رعایت کنیم. (98/10/27) ✍️ شرح: تقوا یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 203 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla ☘🌹☘☘🍀🌺☘🍀
داستان کوتاه (107) ✅ ارزش انسانها به چیست؟ مردی روستایی پیوسته خدمت امام صادق (ع) رفت و آمد می کرد. مدتی گذشت و امام (ع) او را ندید و از حال او جویا شد. شخصی که در محضر امام (ع) بود، خواست از آن مرد روستایی عیب جویی کند و به این وسیله از ارزش او نزد امام صادق (ع) کم کند. لذا گفت: آقا آن مرد، روستایی و بی سواد است. چندان آدم مهمی نیست. امام (ع) به او فرمود: شخصیت انسان به عقل اوست و شرافتش در دین او و بزرگواری اش در او. ارزش آدمی بسته به این سه صفت است. زیرا همه انسانها از لحاظ نسل، یکسانند و همه از نسل آدم هستند. مزایاي مادي ارزش آفرین نیست. آن مرد از فرمایش امام صادق (ع) شرمنده شد و دیگر چیزي نگفت. ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 4 ص 104 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla ☘🌹☘☘🍀🌺☘🍀
✅ تقوای فردی مشکلتر است یا سیاسی؟ 🌷امام خامنه ای: يكى از چيزهائى كه در همين زمينه وجود داشت، رعايت عجيب امام {خمینی ره} در همه ى امور بود. در مسائل شخصى يك حرف است؛ در مسائل اجتماعى و مسائل سياسى و عمومى خيلى مشكل تر است، خيلى مهم تر است، خيلى اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه مى گوئيم؟ اينجا اثر مى گذارد. ممكن است ما با يكى مخالف باشيم، دشمن باشيم؛ در باره ى او چگونه قضاوت مى كنيد؟ اگر قضاوت شما در باره ى آن كسى كه با او مخالفيد و با او دشمنيد، غير از آن چيزى باشد كه در واقع وجود دارد، اين تعدى از جاده ى . (14/ 03/ 1389) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 262
✅ داستان کوتاه (154) 🌷 من یتق الله یجعل له مخرجا دانیال پیامبر، پسر یتیمی بود که نه پدر داشت و نه مادر. پیرزنی از بنی اسرائیل سرپرستی او را به عهده گرفت و تربیتش نمود. در آن زمـان مرد صالحی زنـدگی می کرد که داراي زنی زیبا و خوش قامت بود. وي با پادشاه وقت رابطه اي نزدیک داشت و گاه و بیگاه نزد شاه می رفت. روزي پادشاه به شخصـی مورد اعتماد نیازمند شد که به مأموریتی بفرسـتد. به دو نفر از قاضی ها دستور داد چنین فردي را پیدا کنند. هر دو قاضی، آن مرد صالح را به شاه معرفی کردند. پادشاه هم وي را به مأموریت فرستاد. آن مرد هنگام حرکت نزد آن دو قاضـی رفت و همسـر خود را که زنی بسیار پاکدامن و بود، به آنان سپرد و تقاضا کرد از احوال همسرش با خبر شوند. روزي هر دو قاضی براي احوالپرسی به خانه آن زن رفتند . چشمان ناپاکشان به آن زن افتاد و آنچنان دل باختند که در همان حال درخواست گناه نمودند. زن به شدت امتناع ورزید و هر چه کوشیدند زن را راضی کنند، سودي نبخشید. لذا به او گفتند: اگر خواسته ما را برطرف نکنی، نزد پادشاه علیه تو شهادت به زنا می دهیم و سنگسارت خواهند کرد. زن باز هم زیر بار نرفت. و گفت: هرچه می خواهید انجام دهید. آن دو نزد پادشاه آمده، گفتند: زن آن مرد صالح زنا کرده و ما شاهد عمل زشت او هستیم. شاه بسیار ناراحت شد و گفت: شهادت شما پذیرفته است. ولی سه روز صبر کنید، روز سوم سنگسارش خواهیم کرد. به دنبـال آن، جـارچی ها در شـهر اعلام کردنـد که فلان روز، زن فلانی به جرم عمل زشت زنا سـنگسار خواهد شـد. و همه از قضیه مطلع گشتند. پادشاه پنهانی به وزیرش گفت: در این ماجرا تو چه فکري میکنی؟ من خیال نمی کنم این زن خلافی مرتکب شده باشد. وزیر نیز گفته ي شاه را تأیید کرد. روز سوم وزیر از منزل بیرون آمـد، در کوچه قدم می زد. دانیال پیامبر، کودکی خردسال بود و با عده اي از کودکان بازي میکرد. وزیر او را نمی شناخت. چشم دانیال که به وزیر افتاد، بچه ها را دور خود جمع کرد و گفت: بچه ها! من به جاي پادشاه هسـتم. سـپس یکی را به جای آن زن قرار داد و دو نفر دیگر را به جاي آن دو قاضـی تعیین نمود. آنگـاه مقـداري خـاك روي هم ریخت و بالاي آن خـاكهـا به عنوان تخت پادشاهی نشـست و شمشـیري از نی به دسـت گرفت و به بچه ها گفت: این دو مرد را از هم جدا کنید. یکی را در فلان محل و دیگري را در محل دیگر نگه دارید. آنگاه یکی از آن دو را به حضور خواست و گفت: درباره این زن چه میدانی؟ راست بگو اگر دروغ بگویی، تو را با این شمشیر می کشم. او گفت: من شهادت می دهم که گناه کرده. دانیال گفت: چه روزي؟ مرد گفت: فلان روز. دانیال نبی پرسید: با چه کسی؟ گفت: با فلان پسر فلان. پرسید: در کجا؟ گفت: در فلان محل. بعد دانیال نبی دستور داد او را به محل خود برده و دومی را آوردند. دانیال پرسید: بگو بدانم درباره این زن چه می دانی؟ باید راستش را بگویی و اگر دروغ بگویی، با این شمشیر سرت را از بدن جدا می کنم. هر چه پرسید، دومی بر خلاف اولی جواب داد. آن گاه رو به بچه ها کرد و گفت: الله اکبر! این دو دروغ می گویند. باید هر دو کشته شوند. وزیر که تماشاگر صحنه بازی بچه ها بود و چگونگی قضاوت دانیال را دید، با شتاب نزد پادشاه رفت، آنچه را که دیده بود شرح داد. پادشـاه، فوري آن دو قاضـی را حاضـر کرده و هر دو را از هم جـدا کرد. از آنهـا توضـیح خواست. هر کـدام مخالف دیگري سخن گفتند و حقیقت آشکار شد. پادشاه دسـتور داد مردم جمع شدنـد و هر دو قاضـی را به جرم خیانت اعدام کردند. این گونه دانیال نبی، روش کشـف حقیقت را در برخی موارد به مردم آموخت و زن نجات یافت. خائن نیز به کیفر اعمال خود رسید. این است ثمره یک انسان ظاهرا بی کس و نتیجه مقاومتش در مقابل . خدا پشتیبان است. و من یتق الله یجعل له مخرجا. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 218 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
✅ داستان کوتاه (154) 🌷 من یتق الله یجعل له مخرجا دانیال پیامبر، پسر یتیمی بود که نه پدر داشت و نه مادر. پیرزنی از بنی اسرائیل سرپرستی او را به عهده گرفت و تربیتش نمود. در آن زمـان مرد صالحی زنـدگی می کرد که داراي زنی زیبا و خوش قامت بود. وي با پادشاه وقت رابطه اي نزدیک داشت و گاه و بیگاه نزد شاه می رفت. روزي پادشاه به شخصـی مورد اعتماد نیازمند شد که به مأموریتی بفرسـتد. به دو نفر از قاضی ها دستور داد چنین فردي را پیدا کنند. هر دو قاضی، آن مرد صالح را به شاه معرفی کردند. پادشاه هم وي را به مأموریت فرستاد. آن مرد هنگام حرکت نزد آن دو قاضـی رفت و همسـر خود را که زنی بسیار پاکدامن و بود، به آنان سپرد و تقاضا کرد از احوال همسرش با خبر شوند. روزي هر دو قاضی براي احوالپرسی به خانه آن زن رفتند . چشمان ناپاکشان به آن زن افتاد و آنچنان دل باختند که در همان حال درخواست گناه نمودند. زن به شدت امتناع ورزید و هر چه کوشیدند زن را راضی کنند، سودي نبخشید. لذا به او گفتند: اگر خواسته ما را برطرف نکنی، نزد پادشاه علیه تو شهادت به زنا می دهیم و سنگسارت خواهند کرد. زن باز هم زیر بار نرفت. و گفت: هرچه می خواهید انجام دهید. آن دو نزد پادشاه آمده، گفتند: زن آن مرد صالح زنا کرده و ما شاهد عمل زشت او هستیم. شاه بسیار ناراحت شد و گفت: شهادت شما پذیرفته است. ولی سه روز صبر کنید، روز سوم سنگسارش خواهیم کرد. به دنبـال آن، جـارچی ها در شـهر اعلام کردنـد که فلان روز، زن فلانی به جرم عمل زشت زنا سـنگسار خواهد شـد. و همه از قضیه مطلع گشتند. پادشاه پنهانی به وزیرش گفت: در این ماجرا تو چه فکري میکنی؟ من خیال نمی کنم این زن خلافی مرتکب شده باشد. وزیر نیز گفته ي شاه را تأیید کرد. روز سوم وزیر از منزل بیرون آمـد، در کوچه قدم می زد. دانیال پیامبر، کودکی خردسال بود و با عده اي از کودکان بازي میکرد. وزیر او را نمی شناخت. چشم دانیال که به وزیر افتاد، بچه ها را دور خود جمع کرد و گفت: بچه ها! من به جاي پادشاه هسـتم. سـپس یکی را به جای آن زن قرار داد و دو نفر دیگر را به جاي آن دو قاضـی تعیین نمود. آنگـاه مقـداري خـاك روي هم ریخت و بالاي آن خـاكهـا به عنوان تخت پادشاهی نشـست و شمشـیري از نی به دسـت گرفت و به بچه ها گفت: این دو مرد را از هم جدا کنید. یکی را در فلان محل و دیگري را در محل دیگر نگه دارید. آنگاه یکی از آن دو را به حضور خواست و گفت: درباره این زن چه میدانی؟ راست بگو اگر دروغ بگویی، تو را با این شمشیر می کشم. او گفت: من شهادت می دهم که گناه کرده. دانیال گفت: چه روزي؟ مرد گفت: فلان روز. دانیال نبی پرسید: با چه کسی؟ گفت: با فلان پسر فلان. پرسید: در کجا؟ گفت: در فلان محل. بعد دانیال نبی دستور داد او را به محل خود برده و دومی را آوردند. دانیال پرسید: بگو بدانم درباره این زن چه می دانی؟ باید راستش را بگویی و اگر دروغ بگویی، با این شمشیر سرت را از بدن جدا می کنم. هر چه پرسید، دومی بر خلاف اولی جواب داد. آن گاه رو به بچه ها کرد و گفت: الله اکبر! این دو دروغ می گویند. باید هر دو کشته شوند. وزیر که تماشاگر صحنه بازی بچه ها بود و چگونگی قضاوت دانیال را دید، با شتاب نزد پادشاه رفت، آنچه را که دیده بود شرح داد. پادشـاه، فوري آن دو قاضـی را حاضـر کرده و هر دو را از هم جـدا کرد. از آنهـا توضـیح خواست. هر کـدام مخالف دیگري سخن گفتند و حقیقت آشکار شد. پادشاه دسـتور داد مردم جمع شدنـد و هر دو قاضـی را به جرم خیانت اعدام کردند. این گونه دانیال نبی، روش کشـف حقیقت را در برخی موارد به مردم آموخت و زن نجات یافت. خائن نیز به کیفر اعمال خود رسید. این است ثمره یک انسان ظاهرا بی کس و نتیجه مقاومتش در مقابل . خدا پشتیبان است. و من یتق الله یجعل له مخرجا. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 218 🌹🍀☘🌹☘
✅ سبک زندگی امام خمینی از زبان امام خامنه ای: 📣 خدا بر همه ‏ى امور زندگى او حاكم بود؛ ما نيز بايد خدا را ملاك همه‏ ى امورمان بشماريم. اصل قضيه . ، يعنى مراقب باشيم برخلاف اراده ‏ى الهى حركتى از ما سر نزند. (23/ 04/ 1368) ✍️ شرح: منظور از «اراده الهی» اراده تشریعی خداست که همان دستورات و خدا در امور فردی و اجتماعی است. پند 32 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
✅ منظور از تقوای اقتصادی چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: ؛ يعنى اگر هركس براى گذران زندگى و ضمناً آباد كردن محيط خود مجبور است تلاش اقتصادى داشته باشد، راه درست را انتخاب كند. غصب كردن، حرام خورى، دست اندازى به مال ديگران- بخصوص به اموال عمومى- از دستاورد عمومى مردم به نفع جيب خود استفاده كردن و احياناً زرنگى هايى كه على الظّاهر در چارچوب قانون هم مى گنجد، اما خود انسان مى داند كه باطن آن چقدر فاسد و تباه است، اين ها خلاف اقتصادى است. (05/ 05/ 1381) ✍️ شرح: اقتصادی یعنی انجام اقتصادی و ترک اقتصادی در زندگی فردی و اجتماعی پند 65 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla ☘🌹☘☘🍀🌺☘🍀
✅ ملاک برتری انسانها نسبت به هم چیست؟ 🌹 سخن خدا در قرآن: ای مردم جهان! این ما بودیم که شما را از یک مرد و زن (آدم و حوا) آفریدیم و شما را به صورت ملّتهای مختلف و قبائل گوناگون درآوردیم تا از هم متمایز باشید و یکدیگر را با این تمایزها تشخیص دهید؛ پس هیچ کدام از این تمایزات، دلیل برتری نیست؛ چون محترم‌ترینِ شما نزد خدا کسی است که باتقواتر از بقیه باشد و از دستورات واجب و حرامِ خدا بیشتر اطاعت کند. شک نکنید که خدا داناست و از تقوای تک‌تک شما باخبر. 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ . (حجرات، 13) ✍️ توضیح: تفاوت رنگ و نژاد و ملیت و ثروت انسانها باعث برتری آنها بر هم نیست. خدا تنها عامل برتری انسانها بر هم را آنها می داند. پس هر کس بیشتر اهل انجام واجبات و ترک حرامها باشد، برتر از دیگران است و ارج و قرب بیشتری دارد. آیه شماره 8 🔺کانال مسجد وحسینیه دونا سفلی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/abalfazlidoonasofla 🥀🥀🥀🥀🥀🥀