☀️ نیمروز ☀️
یکی از پدیدههای عجیب و آسیبزای دوران کنونی جامعهی ما عبارت است از:
⬅️ تعداد بالای آقایان تحصیلکردهای که هیچ «مهارت» قابل ذکری ندارند، و متأسفانه ارمغان فارغالتحصیل شدنشان، صرفا یک «مدرک» و البته «طلبکاری» است.
و نیز
⬅️ تعداد بالای خانمهای تحصیلکردهای که از فارغالتحصیل شدنشان هیچ فایدهای حاصل نمیشود، جز آنکه توقعشان در «ازدواج» بالا میرود.
✍ ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
🔘 ملّتی که میخواهد به آرمانها و قلّههای بلند معنوی برسد و هدف اصیل او نیز همین است، بسیار طبیعی است که در دنیای کنونی که جریان غالب آن «مادّی» است، متحمّل سختیهای بیشتری شود و لذاست که در این شرایط، ارزش هر واحد پیشرفت در راستای رسیدن به آرمانهای «جمهوری اسلامی»، چند یا چندین برابر است.
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
یکی از گرفتاریهای آشکاری که در دوران کنونی، جامعهی ما به آن مبتلاست این است که:
⭕️ برخی از ما مردم تصوّر میکنیم که «آزادی بیان» یعنی هرگاه و در هر موضوع و مسئلهای که دلمان بخواهد، «کارشناس» هستیم و صلاحیت اظهار نظر و داوری داریم!
ابتلاء عجیبی است.
⚠️ گسترش وسیع این ابتلاء، به «غیر عالمانه» شدن فضای کلی کشور خواهد انجامید.
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
⭕️ در رسم غربیها، وقتی «زن» ازدواج میکند ...
امام خامنهای (۳۰ مهر ۷۶):
⭕️ «امروز هم وقتی زنی با مردی ازدواج میکند و به خانه شوهر میرود، حتّی نام خانوادگی او عوض میشود و نام خانوادگی مرد را بر خود میگذارد. زن تا وقتی نام خانوادگی خود را دارد که شوهر نکرده است؛ وقتی شوهر کرد، نام خانوادگی زن به نام خانوادگی مرد تبدیل میشود. این رسم غربیهاست؛ در کشور ما این طور نبوده، هنوز هم نیست. زن هویّت خانوادگی خودش را با خودش حفظ میکند؛ ولو بعد از ازدواج. آن، نشانه همان فرهنگ قدیمی غربی است که مرد سرور زن است.»
ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
خیلی مراقب باشیم!
هر کسی را به صِرفِ گفتنِ هر «حرفِ حقّی» نمیتوان متعلّق به «جبههی حق» دانست.
⚠️ گاهی کسی با یک «سخنِ حق» به جنگِ «جبههی حق» میآید.
⬅️ در جنگِ صفّین، کمرِ سپاهِ امیرالمؤمنین علیهالسلام را با یک کلامِ صددرصد حق شکستند؛ آنهم «بعضی از خودیها». بعضی خودیها با شعارِ درست و حقِّ «إن الحکم الا لله» (حکم فقط از آنِ خداست) به جنگِ «حجّتِ خدا» و در حقیقت به جنگِ «خودِ خدا» آمدند و توانستند جبههی حق را شدیدا تضعیف نمایند.
⬅️ و یا مثلا «ابلیس» با ادّعای اعتقاد به «خالقیّتِ» خداوند، به جنگِ «حجّتِ خداوند» (حضرتِ آدم علیهالسلام) و در حقیقت به جنگِ «خودِ خداوند» آمد. ابلیس: «خلقتنی من نار و خلقته من طین».
#خامنهای_حجت_خدا
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
وقتی «هاشمی رفسنجانی» در میانهی جنگ تحمیلی و با وجود کمکهای آمریکا به صدام، تلاش میکند که آمریکاییها را به بهبود روابط با ایران امیدوار نماید!
هاشمی در خاطرهی ۱۸ اسفند ۶۴ مینویسد:
🔴 «آقای [سعید] رجایی خراسانی نماینده ایران در سازمان ملل آمد. گفت که آمریکاییها برای اصلاح روابط زیاد مراجعه میکنند. 👈گفتم امیدوارشان کند👉. سفیر آمریکا در واتیکان با ایشان دوبار در این خصوص تماس گرفته است.»
منبع:
📖 کتاب خاطرات سال ۱۳۶۴ هاشمی رفسنجانی با عنوان: «امید و دلواپسی»
✍️ ابَرشاگرد
🌤 چاشتنگار 🌤
گفت:
♦️ «توان و تسلیحات دفاعی» برای مردم آب و نان نمیشود!
میگوییم:
❇️ ولی ما فردی را میشناسیم که آب و نانش حسابی فراهم بود؛ طوری که آب و نان مردم را نیز حسابی تنگ کرده بود، اما بهسبب نداشتن استقلال و عزت و توان دفاعی، بیگانه با یک اُردنگیِ تاریخی او را به ناکجاآبادی پرت کرد که تا پیش از آن حتی نامش را هم نشنیده بود!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
🔘 یکی از میوههای شیرینِ فتنهی تلخِ اخیر این بود که بیش از پیش برایمان روشن گشت که بعضی از «قهرمانانِ غیر حقیقی و پوشالی» که در اذهانمان «قهرمان» میپنداریمشان، حقیقتا قهرمان نیستند، و در عوض، قهرمانانِ حقیقیِ فراوانی را کشف کردیم که تاکنون حتّی نامشان را هم نشنیده بودیم و در گمنامی به سر میبردند؛ مانند: شهیدِ قهرمان «آرمان علیوردی».
🔘 این فتنه بیش از پیش برایمان ثابت کرد که هر فردِ «مشهور و موردتوجّه» لزوما «قهرمان» نیست؛ بلکه «قهرمانانِ حقیقی» هستند که باید موردتوجّهِ ما باشند.
⚠️ برایمان بیش از پیش ثابت شد که اگر در تشخیصِ «قهرمانانِ حقیقی» دچارِ اشتباه شویم، ممکن است ضربات و آسیبهای دردناکی بر ما وارد آید.
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
در بارهی شعارِ «زن، زندگی، آزادی»
ـــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ برای مردانِ هوسران، چه چیز بهتر و دلپذیرتر از این است که هوسِ بیپایانِ خود را با هر تعداد زن که خواستند برآورده سازند، سپس هیچ مسئولیتی هم در قبالِ شهوترانیِ خود نپذیرند؛ یعنی نه نفقه بدهند، نه مهریه بپردازند، نه از زن مراقبت کنند و تکیهگاهِ او باشند و نه نامِ بچه روی آنها باشد!
🔻 براستی این «آزادی» برای «زن» است یا برای «مرد»؟! ☺️
🔻 براستی «قربانیِ» این «آزادی» کیست؟
🔻 براستی در این «آزادی»، چه کسی کِیفِ خود را میبرد و چه کسی زندگیاش به خاکِ سیاه مینشیند؟
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
در تخطئهی ولنگاریِ خسارتآفرین و اندوهبارِ «فضای مجازی»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⭕️ «آزادی» زمانی حقیقتا آزادی است که بتواند امنیّت و آرامش را به ما هدیه دهد.
⭕️ آزادیای که هر لحظه این قابلیّت را دارا باشد که امنیّتِ روانی و آرامش را از ما به یغما ببرد، عنوانش «آزادی» است یا «اسارت»؟!
✍ ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
⛅️ گاهِ صبح ⛅️ چرا اینستاگرام و واتساپِ صهیونیستی به ما اجازه میدهند که «حرف حق بزنیم»؟ 🔴 مدعای
🌸 گمان میکنم که این یادداشت ارزش مطالعه داشته باشد. 👆
https://eitaa.com/abarshagerd/1988
🌤 چاشتنگار 🌤
برخیها اهل «مطالعه» نیستند؛ چون معتقدند که مطالعه برایشان «آب و نان» نمیشود!
سپس به سبب بیمطالعه بودنشان، به فردی مانند «حسن روحانی» رأی میدهند و بدین وسیله، «آب و نان»شان تنگ(یا تنگتر) میشود.
سپس در تنگ گشتن «آب و نان»شان، هیچ تقصیری را متوجه خودشان نمیدانند و همانند گذشته باز هم معتقدند که «مطالعه برایشان آب و نان نمیشود»!!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
حزباللّهی بودنمان را محک بزنیم!
ــــــــــــــــــــــــــــ
❇️ در تاریخ آمده است که در زمان ناصرالدینشاه قاجار، تاجری اصفهانی زندگی میکرد که شغلش تجارت توتون و تنباکو بود و سرمایهی فراوانی داشت؛ آنچنان که سرمایهی وی را ۱۰ هزار کیسهی بزرگ توتون و تنباکو نوشتهاند. این فرد همینکه خبردار میشود که میرزای شیرازی حکم فرموده است به تحریم استعمال توتون و تنباکو(به هر نحو)، تمام سرمایهی هنگفتش را که ۱۰ هزار کیسهی بزرگ بود به آتش میکشد تا فرمان ولیّامر خود را زمین نگذاشته و در راستای استقلال اقتصادی مسلمانان، مُشتی در دهان دشمن(انگلیس) کوبیده باشد. به گمان قوی، این تاجر گرامی در عمرش میرزای شیرازی را حتی یک بار هم با چشم خود از نزدیک ندیده بود؛ چراکه این فرد در ایران میزیست و میرزای شیرازی در فرسنگهای دوردست؛ یعنی سامرا.
⭕️ در همان زمان اما بودند بعضی علمای مشهور و مؤثر(آیتالله سید عبدالله بهبهانی) که با وجود حکم تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی، متأسفانه حکم نائب امام زمان را شکسته و قلیان کشیدند؛ این در حالی بود که حکم ولیّامر مسلمانان تا اعماق دربار ناصرالدینشاه - یعنی حرمسرای او - نیز نفوذ کرده به گونهای که همسران قبلهی عالم! را نیز علیه او شورانده و حسابی وی را آشفته نموده بود. و هم جناب بهبهانی بود که حدود ۱۵ سال بعد در قضیهی بسیار مهم و کلیدی مشروطه، متأسفانه باز هم دچار غفلت شد و در زمرهی حامیان مشروطهی غیر مشروعهی انگلیسپسند قرار گرفت و حتی از تحصن مشروطهخواهان در سفارت انگلیس حمایت کرد و همین غفلت ایشان و همانندان ایشان بود که در نهایت موجب شکست مشروطهی مشروعه و در واقع «شکست اسلام»(بنا بر تعبیر حضرت امام خمینی) گردید.
🔘 اگر معیارهای حزباللّهی بودن به گونهی عمیق و موشکافانه کشف، منقح و تبیین شود، آنگاه یافتن عیار هر فرد مدعی حزباللّهیگری آسان گردیده و جای حزباللّهیهای حقیقی و غیر حزباللّهیها با یکدیگر عوض نخواهد شد و نمونههایی همانند دو مورد یادشده، در چشم ما عجیب نمیآید.
✍ ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
خندههای ما در کوچه و خیابان و ... لزوما نشانگر شاد بودن «درون» ما نیست؛ میزان شادی و سرزندگی خودمان را باید در «خلوت» و در جایی که کسی نیست که ما را تأیید و تحسین کند ارزیابی کنیم.
چه بسیارند کسانی که در «آشکار» خندههای مستانه سر میدهند، اما در «نهان» از غمهای جانکاه در رنج هستند.
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
❎ مشکلِ عدّهای در آن است که از یک طرف نظامِ اسلامی را موظّف میدانند که «آزادی» را در فلان موضوع یا در فلان موضوعها به طور 👈مطلق و بیحدّ و مرز👉 در کشور برقرار سازد، و از سوی دیگر همهی تبعاتِ «آزادیِ بیحدّ و مرز» را نیز بر عهدهی حاکمیّت میدانند و نمیخواهند و حاضر نیستند که عواقبِ فاجعهبار و غیرِ قابلِ مهارِ آن را بپذیرند.
☺️ این همانند آن است که «آهوان» خواهانِ استقرارِ آزادیِ بیحدّ و مرز در جنگل باشند، و با این حال انتظار داشته باشند که در این محیطِ بیدر و پیکر هیچ «گرگی» آنها را حتّی تهدید هم نکند، چه رسد به دریدن و بلعیدن!
✍ ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥 ❎ مشکلِ عدّهای در آن است که از یک طرف نظامِ اسلامی را موظّف میدانند که «آزادی» را د
اصلاح گشت. 👆
🌸 با تقدیم پوزش
✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشتنگار 🌤
«از» یا «برای»؟ مسئله دقیقا همین است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔘 اشکالات و ایرادات ما به موضوع «آزادیِ غربی» بسیار است و در یک یا دو اشکال منحصر نمیشود؛ زیرا از سر تا به پایش چیزی نیست مگر بیتوجهی و اهانت به «حقوقِ حقیقیِ انسان».
اما به نظر میرسد که نقطهی جوششِ فکری و نظری این جریانِ نجس و این شرابِ حمیم و سوزان و این سرابِ لئیم و بیپایان و این ترابِ بهیم و بیسامان، یک «مغالطه» و «فریبکاری» بیش نیست، و آن عبارت است از: تقدّم «از» بر «برای»!
🔹 توضیح آنکه:
متفکرانِ غربی و غربزدگانِ بیفکر، پیش و بیش از آنکه از «آزادی برای چه» بگویند و بنویسند، از «آزادی از چه» زبان چرخانده و کاغذ به باد میدهند! براستی کدام فکر سلیمی میپذیرد که قبل از تحقیق و کشف مبدأ(مبنا) و مقصد(هدف)، از «راهِ» رسیدن از مبدأ به مقصد سخن راند؟!
«آزادی از چه» سطح و پوستهی قضیه است و «آزادی برای چه» عمق آن. فقط زمانی میتوان از «آزادی از چه» سخن گفت و نسخه تجویز کرد که پیشتر مسائل مربوط و متعلق به «آزادی برای چه» کاملا و تماما حل شده باشد.
غربیها و نوچههایشان(غربزدگان)، فراوان پیرامون «آزادی از چه» گوش میخراشند، بیآنکه از «ابزار بودن» آزادی چیزی بگویند و بنویسند؛ چراکه از نظر اینان اساسا «آزادی» هدف است، نه ابزار.
قربانیان این تهاجم و تجاوز فکری نیز آن دسته از مردمان سراسر دنیا هستند که با فطرتهایی پاک، امر مقدسی به نام «آزادی» را جستجو میکنند، اما به نشانیهای داده شده از جانب غربیها اعتماد کرده و به جای رسیدن به هدف اصلی(نه دروغی)، ناکجاآباد مقصدشان میشود.
#روضه_آزادی
#آزادی
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
⭕️ من محجّبهام و عاشق حجاب هستم؛ اما با «حجاب اجباری» مخالفم!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این حرف یعنی:
🔻 من چون محجّبهام، پس کارشناس فقهی حوزهی «حجاب» هم هستم!
🔻 اگر من عاشق «قورمهسبزی» باشم، آیا لزوما طرز تهیّهی قورمهسبزی را هم میدانم و مهارت پختن آن را هم دارم و با فواید آن هم آشنا هستم؟!
✍ ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️ ⭕️ من محجّبهام و عاشق حجاب هستم؛ اما با «حجاب اجباری» مخالفم! ــــــــــــــــــــ
🌙 شبنگار 🌙
درسی از دیروز برای امروز:
ابتلاء بزرگ «خودمتخصصپنداری»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جناب «آخوند خراسانی» و برخی دیگر از آقایان حوزهی نجف نیز پیش خودشان تصور میکردند که علاوه بر تخصص در «فقه فتوایی»، در «فقه ولائی» نیز متخصص هستند و با ورود بیجا در موضوعی که صلاحیت داوری در آن را نداشتند، «مشروطهی غیر مشروعه و انگلیسی» را تأیید و امضاء کردند و سبب شکست «مشروطهی مشروعه» شدند که حضرت امام خمینی از آن به «شکست اسلام» تعبیر کردند و فجایع بعدی زیر نیز از همین «خودمتخصصپنداری» ناشی شد:
⬅️ تسلط انگلیس و غربگراها بر اوضاع ایران
⬅️ بالا رفتن سر شیخ فضلالله نوری بر دار
⬅️ برکشیدن رضاخان و کودتای انگلیسیِ او
⬅️ مسلط ساختن سلسلهی دستنشانده، غیر قانونی و منحط پهلوی بر کشور
⬅️ و ...
حضرت امام خمینی:
🔘 «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل الله را با دست 👈بعضى از روحانيونِ👉 خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و 👈شكست دادند اسلام را👉 در آن وقت. و 👈مردم👉 غفلت داشتند از اين عمل، حتى 👈علما👉 هم غفلت داشتند».
📖 صحیفهی نور، ج ۱۸، ص ۲۴۸
✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشتنگار 🌤
پنبهای برّندهتر از خنجر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌸 برادران عزیز و خواهران گرامی!
⚠️ مبادا از کسانی باشیم که اگر سرشان را با «خنجر» بریدند، قاتل را جنایتکار و بیادب میدانند، و اگر سرشان را با «پنبه» بریدند، قاتل را بیگناه و مؤدّب خطاب میکنند!
وقتی سر انسان را با «خنجر» میبرند، انسان تهدید را علیه خود به روشنی احساس میکند و دستوپا میزند و از دیگران یاری میطلبد.
اما وقتی با «پنبه» سر انسان را میبرند، چه بسا قاتل را به دلیل «لطافتِ پنبه»، خیرخواه و مؤدب هم بداند!
⚠️ مبادا قاتلانی را که در خیابان به جان مردم، بسیجیان و مأموران نیروی انتظامی رحم نمیکنند جنایتکار بدانیم، اما از «قاتلان اعظم» (= صهیونیستها) که سالیانی است در فضای مجازیِ تحت مدیریّت و مدبّریّت خود براستی «قتلگاه» راه انداختهاند و بستر اتّفاقات دردناک و اغتشاشات و بیحرمتیهای تلخ چند سالهی اخیر را فراهم آوردهاند غافل باشیم و قاتلان کثیف و بیرحمی را که با «پنبه» به جنگ ایمان و اعتقادات و انگیزههای الهی ما آمدهاند از نگاه و توجّه بایسته دور بداریم!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
یک واقعیّت تأسّفآور
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔘 اینکه میبینیم که بخش قابلتوجّهی از «دانشجویان و فارغالتّحصیلان دانشگاهی» در سطح فهم و بینش نسبت به مسائل داخلی و خارجی، تفاوتی با «دانشگاهنرفتهها» ندارند یا حتّی در موارد نسبتا زیادی متأسّفانه سطحشان پایینتر نیز هست، از این واقعیّت تأسّفآور ناشی میشود که نهاد «دانشگاه» سالیان زیادی است که مرکزی برای جلب افراد خواهانِ «فرهیختگی» نیست و بخش بسیار زیادی از متقاضیان ورود به دانشگاه، اساسا با نیّت و هدف «فرهیخته شدن» به سوی این محل نمیشتابند؛ بلکه پای نیّات و اهداف دیگری در میان است، مانند:
🔺 کسب یک مدرک دانشگاهی صرفا برای اشتغال
🔺 میل به تجربه کردن یک موقعیّت جدید در زندگی
🔺 عرفگرایی
🔺 گذران عمر
✍ ابَرشاگرد