eitaa logo
ابَرشاگرد
459 دنبال‌کننده
572 عکس
38 ویدیو
14 فایل
هرکه خواهان «ابَرتعقل» است، باید «ابَرشاگرد»ی کند. ارتباط با بنده: @abarshagerd1 تارنمای(وبلاگ) «ابَرشاگرد» در فضای مجازی: abarshagerd.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌥 پگاه‌نگار 🌥 در باره‌ی شعارِ «زن، زندگی، آزادی» ـــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ برای مردانِ هوس‌ران، چه چیز بهتر و دلپذیرتر از این است که هوسِ بی‌پایانِ خود را با هر تعداد زن که خواستند برآورده سازند، سپس هیچ مسئولیتی هم در قبالِ شهوت‌رانیِ خود نپذیرند؛ یعنی نه نفقه بدهند، نه مهریه بپردازند، نه از زن مراقبت کنند و تکیه‌گاهِ او باشند و نه نامِ بچه روی آنها باشد! 🔻 براستی این «آزادی» برای «زن» است یا برای «مرد»؟! ☺️ 🔻 براستی «قربانیِ» این «آزادی» کیست؟ 🔻 براستی در این «آزادی»، چه کسی کِیفِ خود را می‌برد و چه کسی زندگی‌اش به خاکِ سیاه می‌نشیند؟ ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ در تخطئه‌ی ولنگاریِ خسارت‌آفرین و اندوه‌بارِ «فضای مجازی» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⭕️ «آزادی» زمانی حقیقتا آزادی است که بتواند امنیّت و آرامش را به ما هدیه دهد. ⭕️ آزادی‌ای که هر لحظه این قابلیّت را دارا باشد که امنیّتِ روانی و آرامش را از ما به یغما ببرد، عنوانش «آزادی» است یا «اسارت»؟! ✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 برخی‌ها اهل «مطالعه» نیستند؛ چون معتقدند که مطالعه برایشان «آب و نان» نمی‌شود! سپس به سبب بی‌مطالعه بودنشان، به فردی مانند «حسن روحانی» رأی می‌دهند و بدین وسیله، «آب و نان»شان تنگ(یا تنگ‌تر) می‌شود. سپس در تنگ گشتن «آب و نان»شان، هیچ تقصیری را متوجه خودشان نمی‌دانند و همانند گذشته باز هم معتقدند که «مطالعه برایشان آب و نان نمی‌شود»!! ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ حزب‌اللّهی بودنمان را محک بزنیم! ــــــــــــــــــــــــــــ ❇️ در تاریخ آمده است که در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار، تاجری اصفهانی زندگی می‌کرد که شغلش تجارت توتون و تنباکو بود و سرمایه‌ی فراوانی داشت؛ آنچنان که سرمایه‌ی وی را ۱۰ هزار کیسه‌ی بزرگ توتون و تنباکو نوشته‌اند. این فرد همین‌که خبردار می‌شود که میرزای شیرازی حکم فرموده است به تحریم استعمال توتون و تنباکو(به هر نحو)، تمام سرمایه‌ی هنگفتش را که ۱۰ هزار کیسه‌ی بزرگ بود به آتش می‌کشد تا فرمان ولیّ‌امر خود را زمین نگذاشته و در راستای استقلال اقتصادی مسلمانان، مُشتی در دهان دشمن(انگلیس) کوبیده باشد. به گمان قوی، این تاجر گرامی در عمرش میرزای شیرازی را حتی یک بار هم با چشم خود از نزدیک ندیده بود؛ چراکه این فرد در ایران می‌زیست و میرزای شیرازی در فرسنگ‌های دوردست؛ یعنی سامرا. ⭕️ در همان زمان اما بودند بعضی علمای مشهور و مؤثر(آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی) که با وجود حکم تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی، متأسفانه حکم نائب امام زمان را شکسته و قلیان کشیدند؛ این در حالی بود که حکم ولیّ‌امر مسلمانان تا اعماق دربار ناصرالدین‌شاه - یعنی حرمسرای او - نیز نفوذ کرده به گونه‌ای که همسران قبله‌ی عالم! را نیز علیه او شورانده و حسابی وی را آشفته نموده بود. و هم جناب بهبهانی بود که حدود ۱۵ سال بعد در قضیه‌ی بسیار مهم و کلیدی مشروطه، متأسفانه باز هم دچار غفلت شد و در زمره‌ی حامیان مشروطه‌ی غیر مشروعه‌ی انگلیس‌پسند قرار گرفت و حتی از تحصن مشروطه‌خواهان در سفارت انگلیس حمایت کرد و همین غفلت ایشان و همانندان ایشان بود که در نهایت موجب شکست مشروطه‌ی مشروعه و در واقع «شکست اسلام»(بنا بر تعبیر حضرت امام خمینی) گردید. 🔘 اگر معیارهای حزب‌اللّهی بودن به گونه‌ی عمیق و موشکافانه کشف، منقح و تبیین شود، آنگاه یافتن عیار هر فرد مدعی حزب‌اللّهی‌گری آسان گردیده و جای حزب‌اللّهی‌های حقیقی و غیر حزب‌اللّهی‌ها با یکدیگر عوض نخواهد شد و نمونه‌هایی همانند دو مورد یادشده، در چشم ما عجیب نمی‌آید. ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 خنده‌های ما در کوچه و خیابان و ... لزوما نشانگر شاد بودن «درون» ما نیست؛ میزان شادی و سرزندگی خودمان را باید در «خلوت» و در جایی که کسی نیست که ما را تأیید و تحسین کند ارزیابی کنیم. چه بسیارند کسانی که در «آشکار» خنده‌های مستانه سر می‌دهند، اما در «نهان» از غم‌های جانکاه در رنج هستند. ✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاه‌نگار 🌥 ❎ مشکلِ عدّه‌ای در آن است که از یک طرف نظامِ اسلامی را موظّف می‌دانند که «آزادی» را در فلان موضوع یا در فلان موضوع‌ها به طور 👈مطلق و بی‌حدّ و مرز👉 در کشور برقرار سازد، و از سوی دیگر همه‌ی تبعاتِ «آزادیِ بی‌حدّ و مرز» را نیز بر عهده‌ی حاکمیّت می‌دانند و نمی‌خواهند و حاضر نیستند که عواقبِ فاجعه‌بار و غیرِ قابلِ مهارِ آن را بپذیرند. ☺️ این همانند آن است که «آهوان» خواهانِ استقرارِ آزادیِ بی‌حدّ و مرز در جنگل باشند، و با این حال انتظار داشته باشند که در این محیطِ بی‌در و پیکر هیچ «گرگی» آن‌ها را حتّی تهدید هم نکند، چه رسد به دریدن و بلعیدن!ابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 «از» یا «برای»؟ مسئله دقیقا همین است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 اشکالات و ایرادات ما به موضوع «آزادیِ غربی» بسیار است و در یک یا دو اشکال منحصر نمی‌شود؛ زیرا از سر تا به پایش چیزی نیست مگر بی‌توجهی و اهانت به «حقوقِ حقیقیِ انسان». اما به نظر می‌رسد که نقطه‌ی جوششِ فکری و نظری این جریانِ نجس و این شرابِ حمیم و سوزان و این سرابِ لئیم و بی‌پایان و این ترابِ بهیم و بی‌سامان، یک «مغالطه» و «فریبکاری» بیش نیست، و آن عبارت است از: تقدّم «از» بر «برای»! 🔹 توضیح آنکه: متفکرانِ غربی و غربزدگانِ بی‌فکر، پیش و بیش از آنکه از «آزادی برای چه» بگویند و بنویسند، از «آزادی از چه» زبان چرخانده و کاغذ به باد می‌دهند! براستی کدام فکر سلیمی می‌پذیرد که قبل از تحقیق و کشف مبدأ(مبنا) و مقصد(هدف)، از «راهِ» رسیدن از مبدأ به مقصد سخن راند؟! «آزادی از چه» سطح و پوسته‌ی قضیه است و «آزادی برای چه» عمق آن. فقط زمانی می‌توان از «آزادی از چه» سخن گفت و نسخه تجویز کرد که پیش‌تر مسائل مربوط و متعلق به «آزادی برای چه» کاملا و تماما حل شده باشد. غربی‌ها و نوچه‌هایشان(غربزدگان)، فراوان پیرامون «آزادی از چه» گوش می‌خراشند، بی‌آنکه از «ابزار بودن» آزادی چیزی بگویند و بنویسند؛ چراکه از نظر اینان اساسا «آزادی» هدف است، نه ابزار. قربانیان این تهاجم و تجاوز فکری نیز آن دسته از مردمان سراسر دنیا هستند که با فطرت‌هایی پاک، امر مقدسی به نام «آزادی» را جستجو می‌کنند، اما به نشانی‌های داده شده از جانب غربی‌ها اعتماد کرده و به جای رسیدن به هدف اصلی(نه دروغی)، ناکجاآباد مقصدشان می‌شود. ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ ⭕️ من محجّبه‌ام و عاشق حجاب هستم؛ اما با «حجاب اجباری» مخالفم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این حرف یعنی: 🔻 من چون محجّبه‌ام، پس کارشناس فقهی حوزه‌ی «حجاب» هم هستم! 🔻 اگر من عاشق «قورمه‌سبزی» باشم، آیا لزوما طرز تهیّه‌ی قورمه‌سبزی را هم می‌دانم و مهارت پختن آن را هم دارم و با فواید آن هم آشنا هستم؟!ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ ⭕️ من محجّبه‌ام و عاشق حجاب هستم؛ اما با «حجاب اجباری» مخالفم! ــــــــــــــــــــ
🌙 شب‌نگار 🌙 درسی از دیروز برای امروز: ابتلاء بزرگ «خودمتخصص‌پنداری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جناب «آخوند خراسانی» و برخی دیگر از آقایان حوزه‌ی نجف نیز پیش خودشان تصور می‌کردند که علاوه بر تخصص در «فقه فتوایی»، در «فقه ولائی» نیز متخصص هستند و با ورود بی‌جا در موضوعی که صلاحیت داوری در آن را نداشتند، «مشروطه‌ی غیر مشروعه و انگلیسی» را تأیید و امضاء کردند و سبب شکست «مشروطه‌ی مشروعه» شدند که حضرت امام خمینی از آن به «شکست اسلام» تعبیر کردند و فجایع بعدی زیر نیز از همین «خودمتخصص‌پنداری» ناشی شد: ⬅️ تسلط انگلیس و غربگراها بر اوضاع ایران ⬅️ بالا رفتن سر شیخ فضل‌الله نوری بر دار ⬅️ برکشیدن رضاخان و کودتای انگلیسیِ او ⬅️ مسلط ساختن سلسله‌ی دست‌نشانده، غیر قانونی و منحط پهلوی بر کشور ⬅️ و ... حضرت امام خمینی: 🔘 «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل الله را با دست 👈بعضى از روحانيونِ👉 خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و 👈شكست دادند اسلام را👉 در آن وقت. و 👈مردم👉 غفلت داشتند از اين عمل، حتى 👈علما👉 هم غفلت داشتند». 📖 صحیفه‌ی نور، ج ۱۸، ص ۲۴۸ ✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 پنبه‌ای برّنده‌تر از خنجر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌸 برادران عزیز و خواهران گرامی! ⚠️ مبادا از کسانی باشیم که اگر سرشان را با «خنجر» بریدند، قاتل را جنایتکار و بی‌ادب می‌دانند، و اگر سرشان را با «پنبه» بریدند، قاتل را بی‌گناه و مؤدّب خطاب می‌کنند! وقتی سر انسان را با «خنجر» می‌برند، انسان تهدید را علیه خود به روشنی احساس می‌کند و دست‌وپا می‌زند و از دیگران یاری می‌طلبد. اما وقتی با «پنبه» سر انسان را می‌برند، چه بسا قاتل را به دلیل «لطافتِ پنبه»، خیرخواه و مؤدب هم بداند! ⚠️ مبادا قاتلانی را که در خیابان به جان مردم، بسیجیان و مأموران نیروی انتظامی رحم نمی‌کنند جنایتکار بدانیم، اما از «قاتلان اعظم» (= صهیونیست‌ها) که سالیانی است در فضای مجازیِ تحت مدیریّت و مدبّریّت خود براستی «قتلگاه» راه انداخته‌اند و بستر اتّفاقات دردناک و اغتشاشات و بی‌حرمتی‌های تلخ چند ساله‌ی اخیر را فراهم آورده‌اند غافل باشیم و قاتلان کثیف و بی‌رحمی را که با «پنبه» به جنگ ایمان و اعتقادات و انگیزه‌های الهی ما آمده‌اند از نگاه و توجّه بایسته دور بداریم! ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ یک واقعیّت تأسّف‌آور ــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 اینکه می‌بینیم که بخش قابل‌توجّهی از «دانشجویان و فارغ‌التّحصیلان دانشگاهی» در سطح فهم و بینش نسبت به مسائل داخلی و خارجی، تفاوتی با «دانشگاه‌نرفته‌ها» ندارند یا حتّی در موارد نسبتا زیادی متأسّفانه سطح‌شان پایین‌تر نیز هست، از این واقعیّت تأسّف‌آور ناشی می‌شود که نهاد «دانشگاه» سالیان زیادی است که مرکزی برای جلب افراد خواهانِ «فرهیختگی» نیست و بخش بسیار زیادی از متقاضیان ورود به دانشگاه، اساسا با نیّت و هدف «فرهیخته شدن» به سوی این محل نمی‌شتابند؛ بلکه پای نیّات و اهداف دیگری در میان است، مانند: 🔺 کسب یک مدرک دانشگاهی صرفا برای اشتغال 🔺 میل به تجربه کردن یک موقعیّت جدید در زندگی 🔺 عرف‌گرایی 🔺 گذران عمرابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 ☺️ بنده‌ای از بندگان خدا هر چند وقت یک‌بار حقیر را با عنوان «استاد»!!! خطاب می‌کرد. تصمیم گرفتم که پاسخ کوبنده‌ای به ایشان بدهم! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به ایشان پاسخ دادم: واژه‌ی «استاد» از ترکیب «اُست» و پسوند «اد» تشکیل شده است. اُست از «اُس» می‌آید که اُس به معنای «پایه و بنیاد» است. اُست از «اُستی» می‌آید؛ اُستی یعنی «بنیادی». پس هر کسی را که علمش زیاد باشد لزوما نمی‌توان «استاد» دانست. استاد یعنی کسی که اهل «دانستن» است. هر شناختی را نیز نمی‌توان «دانستن» گفت. دانستن یعنی «شناختی که اُستی بیاورد»؛ یعنی شناختی که «بنیادین» باشد. دانستن یعنی شناختی که در مسیر «عبودیت» باشد [یعنی علمِ «نافع» باشد]. پسوند «اد» نیز چند معنی دارد که یکی از معانی آن «جا» است [مانند واژه‌های «نهاد و بنیاد». واژه‌ی بنیاد که از ترکیب «بُن» و «اد» ساخته شده است به معنای محلی است که بن و پایه‌ی چیزی در آنجا قرار دارد]. 🌻 پس «استاد» یعنی «کسی که ذهنش جای علومی است که در چرخه‌ی 👈عبودیت👉 تولید شده‌اند و فکرش در پی به دست آوردن علومی است که در چرخه‌ی 👈عبودیت👉 باید تولید شوند». پس خواهش می‌کنم به بنده نگویید «استاد»!ابَرشاگرد
⛅️ پگاه‌نگار ⛅️ ایستادگی امام خامنه‌ای در برابر درخواست غیر قانونی هاشمی رفسنجانی در قضیه‌ی «کرباسچی» 🔴 تلاش «اکبر هاشمی» برای در امان ماندن یک متهم فساد اقتصادی از دادگاه هاشمی رفسنجانی در خاطره‌ی روز ۷ تیر ۱۳۷۶ می‌نویسد: ⚠️ «شب میهمان رهبری بودم. امروز از مشهد آمده‌اند و فردا برمی‌گردند. درباره اوضاع ترکیه و اهمیت گروه دی- ۸ صحبت‌کردیم و از ایشان خواستم که دادگاهی شدن [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران، پیگیری نشود؛ گفتند دخالت نمی‌کنند. ...» 🎯 در سال ۱۳۷۷ اتهام فساد اقتصادی «غلامحسین کرباسچی» (شهردار وقت تهران و از اعضای برجسته‌ی حزب کارگزاران) در دادگاه به اثبات رسید و نامبرده محکوم گردید. ✍️ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 مورچه چگونه محاسبه می‌کند؟ ــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 از مورچه سؤال کنید که چرا خانه‌ات را با این‌همه دقت و ظرافت و استحکام می‌سازی؟ چرا این‌قدر ریزه‌کاری و وسواس به خرج می‌دهی؟ مگر چه اشکالی دارد که خانه‌ات آسیب ببیند یا خراب شود؛ باز هم دوباره یا چندباره خانه‌ات را تعمیر می‌کنی یا خانه‌ای مثل خانه‌ی سابقت می‌سازی. پس چرا این‌قدر خودت را به زحمت می‌اندازی؟ ❇️ مورچه با بانگی محکم و رسا پاسخ خواهد داد: خدایم به میزان ظرفیتم به من عقل و فکر بخشیده است. فطرتم به من می‌گوید هزینه و توانی که برای «تعمیر و بازسازی» باید صرف کنم بسیار بیشتر از هزینه و توانی است که برای «تخریب» خانه‌ام به کار می‌گیرند و اصلا با هم قابل مقایسه نیست. لذا امروز زحمت فراوانی را برای استحکام خانه‌ام صرف می‌کنم تا فردا و فرداها ناچار نشوم که دائما توان محدودم را صرف تعمیر و بازسازی نمایم. پس چه وقت باید زندگی کنم و اندکی آسایش را تجربه کنم؟ در این صورت هیچ توانی برایم باقی نمی‌ماند که سایر نیازهایم را با آن تأمین کنم. ✅ دیدیم که مورچه هم می‌تواند بفهمد که همواره زحمت «ساخت و تعمیر» بیشتر از زحمت «تخریب» است. 🔘 حقیقت آن است که در برابر حجم عظیم هجمه‌ی بی‌حد و مرز، بی‌امان و بی‌سابقه‌ی پیچیده‌ترین عملیات‌های «تخریب» علیه فرهنگ و سبک زندگی اسلامی ملت ایران در اینستاگرام و تلگرام و واتس‌اپ و ...، نمی‌توان با خوش‌خیالی و با کنار نهادن واقعیات مسلّم، ثمربخشی عملیات‌های «تعمیر» یا «بازسازی» را انتظار داشت؛ چه بسا در برابر هر عملیات کوچک(نه بزرگ) و ساده(نه پیچیده)ی تخریب، بایستی ده یا صد برابر توان را برای تعمیر یا بازسازی صرف کرد. ⬅️ مضاف ۱: وقتی عملیات‌های تخریب در سطح «کلان» اِعمال شده و عملیات‌های طاقت‌فرسای تعمیر یا بازسازی در سطح «خُرد» پیگیری شود، عاقبت کار بسیار آشکارتر پیداست! ⬅️ مضاف ۲: از آنجایی که امر «تخریب» در سطح کلان مدیریت و پیگیری می‌شود، هرگاه مدیران آن احساس کنند که عملیات‌های «تعمیر یا بازسازی» ذره‌ای در حال اثرگذاری است و ممکن است که عملیات‌های تخریب آینده را با دشواری قابل توجهی مواجه سازد، پیش از آنکه سنگ دوم برای بازسازی جایگذاری شود، وجود همان سنگ اول را نیز نمی‌توانند تحمل کنند و خانه‌ی ساخته‌نشده را در همان ابتدای امر خراب می‌سازند! ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ ⭕️ ادعا می‌شود که حجاب اساسا یک امر «شخصی» است، نه «اجتماعی». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاسخ این است که اگر یک امری «شخصی» باشد، اثرات آن نیز باید محدود به خودِ آن «شخص» باشد. خب این چه امر «شخصی»ای است که اثرات و تبعات آن «اجتماعی» است؟! اگر حجاب یک امر شخصی است، پس چرا میان «عدم رعایت حجاب و برهنگی» با «میزان ولنگاری اخلاقی و جنسی» در جوامع نسبت مستقیمی وجود دارد؟ مگر فلان اداره یا فلان بانک یا فلان شرکت را ندیده‌اید؟ اگر «لباس کارمندان» یک امر شخصی است، پس چرا مدیران بر روی نوع کت‌وشلوار و مانتوی کارمندان و حتی نوع دوخت‌ودوز آن این‌همه دقت به خرج می‌دهند و حتی رعایت آن را قانونی و لازم اعلام می‌کنند؟ چون برای مدیر فلان بانک یا شرکت هم تأثیر نوع لباس کارکنان بر «میزان کارایی» و «نگاه افراد بیرون به آن بانک یا شرکت» کاملا واضح و مبرهن است. ✍ ابَرشاگرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌤 چاشت‌نگار 🌤 🌹 یکی از ثمرات و برکاتِ مغفولِ «داشتنِ فرزندانِ زیاد» برای والدین این است که اگر یکی از بچّه‌هایشان بر اثر بیماری زمین‌گیر شد و یا بر اثر حادثه‌ای فوت کرد، داغِ آن با بودنِ فرزندانِ دیگر تا حدّ زیادی التیام خواهد یافت. 😔 اما اگر والدین صاحبِ «تک‌فرزند» باشند، با بروزِ هر بیماری یا حادثه‌ای برای بچّه، قلب‌شان از جا کنده می‌شود و هیچ جایگزینی هم برای جگرگوشه‌شان ندارند. ♻️ «داشتنِ فرزندانِ زیاد» یکی از نمونه‌های مهمّ دوراندیشی است. ✍ ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
📷 ابَرشاگرد
🌥 پگاه‌نگار 🌥 امروز ۱۸ آذرماه است؛ سالروز پخش اعترافات «سید مهدی هاشمیِ» معدوم از سیمای جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۸ آذر ۶۵. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 بسیار غم‌انگیز و در عین حال بسیار مضحک است که برخی از آنانی که در آن زمان شدیدا و مدیدا تلاش می‌کردند که سید مهدی هاشمیِ قاتل را پیش از دستگیری از افتادن در کمند قانون حفظ کرده و پس از دستگیری نامبرده نیز کوشش خود را برای رهایی این جنایتکار خطرناک مبذول داشته! و حتی پیش از آن در مقطعی به دنبال فراری دادن وی به خارج از کشور تحت عنوان «سفیر» بودند، اکنون در روزگار ما به عنوان مظهر «اعتدال»!!! به خورد اذهان مردم و جوانان داده شوند. 🔘 توجه مخاطبان گرامی را به گزاره‌های تاریخی مهم زیر جلب می‌نمایم: ⏪ آقای هاشمی رفسنجانی چند ماه پیش از دستگیری سید مهدی هاشمی در خاطره‌ی روز ۱۱ اردیبهشت ۶۵ این‌چنین می‌نگارد: «... سیدمهدی هاشمی آمد. از خودش دفاع کرد و داشتن گروه مخفی و اسلحه و تندروی و پخش اعلامیه علیه بعضی از مسئولان را تکذیب کرد. گفتم به خاطر حفظ اعتبار آیت‌الله منتظری باید جنبة اثباتی قضیه درست شود. من پیشنهاد کرده‌ام که به عنوان سفیر به خارج برود ...» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۸۶) 🔺 براستی ارائه‌ی پیشنهاد سفارت به سید مهدی هاشمی، در حکم اعطای هدیه به یک جنایتکار نیست؟ ⏪ آقای هاشمی رفسنجانی مدتی پیش از دستگیری سید مهدی هاشمی بیان می‌کند: «حاج احمدآقا آمد و گفت امام نظر قاطع دارند که گروه سیدمهدی هاشمی باید طرد و تعقیب شوند. نگرانیمان این است که آیت‌الله منتظری سخت برنجند و ضرر کنیم. پیشنهاد کردم که برای تعدیل نظراتشان خدمت امام برسم.» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۲۷۰) ⏪ آقای هاشمی رفسنجانی چند روز بعد نیز در خاطراتش اظهار می‌کند: «نظر امام این است که تعقیب شوند و به آقای منتظری هم گفته شود که دخالت نکنند و نهضت‌ها هم از آنها گرفته شود. ما گفتیم ممکن است تعقیب قضیه، به افراد نزدیک بیت آیت‌الله منتظری منجر شود. پیشنهاد کردیم که کوتاه بیائیم.» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۲۸۹) ⏪ آقای هاشمی رفسنجانی پس از بازداشت سید مهدی هاشمی نیز به تلاش خود برای آزادی(بخوانید: فرار) او ادامه می‌دهد و طی گزارشی از جلسه‌ی سران قوا که در تاریخ ۲۳ مهر ۶۵ برگزار شده بود، می‌نویسد: «شب مهمان آقای موسوی اردبیلی بودیم. بیشتر بحث درباره مسأله آقای منتظری بود... نظری این بود که مانعی ندارد، سیدمهدی و افرادش را بعد از تکمیل بازجوئی‌ها آزاد کنند.» (کتاب اوج دفاع – خاطرات سال ۶۵ – ص ۳۰۷) 🔺 این در حالی است که سید مهدی هاشمی تبهکار و باند منحوسش، به ۲۷ فقره قتل و تخلفات عدیده متهم بودند. 💥 براستی این میزان حمایت از فردی جنایتکار و کثیف به نام «مهدی هاشمی»، مصداق بارز چیست؟ لابد مصداق «اعتدال» است دیگر!! ✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 🔘 «عفاف و حجاب» نشانه‌ی کنشگری زن در محیط است. ⚠️ زن اگر منفعل باشد و بدون سِپَر خود را رها کند، با توجه به ویژگی‌های طبیعی‌اش، قدرت انتخاب خود را از دست خواهد داد و در جامعه نمی‌تواند در امنیت روحی، عاطفی و جسمی به سر ببرد؛ چراکه هر راهزنی به راحتی می‌تواند عواطف لطیف و جاذبه‌های جسمی او را به بازی بگیرد. ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 🔻 سقوط از قلّه‌ی اِوِرِست چند ثانیه بیشتر طول نمی‌کشد، اما صعود به آن، روزها و هفته‌های زیادی زمان می‌طلبد. 🔺 برای سقوط از قلّه‌ی اِوِرِست، تقریبا نیاز به صرف هیچ نیرو و توانی نیست، اما برای صعود به آن، علاوه بر اینکه توان فوق‌العاده و بسیار زیادی را باید صرف نمود، چندین سال نیز می‌بایست تمرین و تمحّض پیشه کرد تا به ورزیدگی لازم و کافی برای فتح اوج قلّه رسید. ✅ نسبت فعّالیّت‌های «تخریبی» و «اصلاحی» نیز همینگونه است. «تخریب» کار آسانی است، اما «اصلاح»، توان و طاقت را می‌فرساید و موی انسان را سپید می‌کند؛ همچنانکه نبیّ اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در عظمت سوره‌ی مبارکه‌ی هود فرمود: «شَیَّبَتنی سورةُ هود»: سوره‌ی هود مرا پیر کرد. ⬅️ «فاستقم کما أمرت و من تاب معک و لاتطغو» سوره‌ی هود، آیه‌ی ۱۱۲. ⬅️ اکنون به سادگی می‌توان فهمید که چرا حضرت رسول به جای اتخاذ تدابیر اصلاح‌گرایانه در مسجد «ضرار»، دستور می‌دهد که آن مسجدِ مفسد و مخرّب را از اساس ویران سازند. ⬅️ اکنون به سادگی می‌توان فهمید که چرا حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) به جای اتخاذ تدابیر اصلاح‌گرایانه در حکومت «پهلوی»، دستور می‌دهد که آن نظامِ مفسد و مخرّب را از اساس براندازند. ⛔️ اما ساده‌اندیشان و سطحی‌نگران بر این باورند که در محیط‌هایی مانند «اینستاگرام» و «واتس‌اپ» امثال آن‌ها که تحت مدیریّت و مدبّریّت دشمنِ محارب و جولانگاه اوست، شرایط و وضعیّت «تخریب‌گران» و «اصلاح‌گران» یکسان است!(یا اگر هم یکسان نباشد، این تفاوت در شرایط به گونه‌ای نیست که نتوان به ثمربخش بودن مبارزه امیدوار بود!)، و بر اساس همین تصوّر باطل، بر اقدامات اصلاح‌گرایانه‌ی خود دل خوش کرده و روی آن حساب باز می‌نمایند! در حالی که این دست اقدامات، «حداقلی»اند. ⚠️ غافل از آنکه در ازای هر واحد «تخریب»، چه بسا به ناچار باید ۱۰۰ برابر بیش از تخریب‌گران توان و زمان صرف کرد تا آن تخریب، «اصلاح» و تعمیر گردد! ✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاه‌نگار 🌥 نقل قول عجیب «هاشمی» از «موسوی» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 براستی بخش بزرگی از «مدعیان اصلاح‌طلبی» که در طول سالیان متمادی هم‌زبان با دشمنان این ملت، همواره سیاست‌های «جهانی» و «منطقه‌ای» جمهوری اسلامی ایران را با عنوان غیر منصفانه‌ی «تنش‌زایی» تخطئه کرده و می‌کنند، نظرشان در خصوص این نقل «هاشمی رفسنجانی» از قول «میرحسین موسوی» (همان کسی که در انتخابات ۸۸ بخش اعظم اصلاح‌طلبان تماما به حمایت از وی برخاسته بودند) چیست؟ 👇 اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطره‌ی ۱۲ تیر ۱۳۷۴ می‌نویسد: ⬅️ «مهندس [میرحسین] موسوی، [مشاور سیاسی رئیس‌جمهور] آمد. تشکر داشت از سیاست جدید ارزی و تأکید بر مداومت داشت. 👈پیشنهاد کرد که در مقابل شیطنت بعضی در ارتباط با [جمهوری] آذربایجان، گروهی هم باشند که برعکس، خواستار انضمام آن به ایران باشند👉...» 📚 منبع: کتاب «مرد بحران‌ها» (کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی ۱۳۷۴) ⚫️ آیا موسوی و مدعیان اصلاحات، نقل قول هاشمی را تکذیب می‌کنند؟ یا اگر تأیید می‌کنند، چه توصیفی برای این پیشنهاد عجیب به کار می‌برند؟! همان «تنش‌زایی» چطور است؟! ☺️ ✍️ ابَرشاگرد