eitaa logo
عباس موزون
51.6هزار دنبال‌کننده
991 عکس
2.3هزار ویدیو
8 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل: سوم قسمت: سی و یکم (بخش اول) عنوان: یک دعا مهمان: خانم زهرا پورصالح‌چی تهیه کننده و مجری: عباس موزون 🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد 📺 در تلوبیـــــون ببینیـد 🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی) ⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فصل: سوم قسمت: سی و یکم (بخش دوم) عنوان: یک سوره مهمان: آقای محسن مصلایی تهیه کننده و مجری: عباس موزون 🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد 📺 در تلوبیـــــون ببینیـد 🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی) ⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: «بخوان «به نام پروردگارت که آفرینش کرد» این نخستین واژه بود که نخستین بار فرشته در غار با پیامبر(ص) گفت و من یقین دارم خداوند هم کتاب دوست دارد. عباس موزون تیر ۱۴۰۰ . پی‌نوشت مهم: دو چیز که در اکثر تجربه‌های تجربه‌گران به ایشان تفهیم می‌شود که در عمر انسان برترین کارهای انسان است و البته در مصاحبه‌ها و گزارش‌های تدوین شده توسط دکتر ریموند مودی هم همین امر تایید شده این دو مورد است: ۱. مهرورزی با هستی ۲. دانش اندوزی و کسب علم که بنده جمعش می‌کنم در دو واژه دل‌پسندم: «محبت + کتاب» منطقه: هرمزگان روستای میلکی سنگ سه‌لت 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
18.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی و دوم فصل سوم) 🔸مورد اول دقیق یادم نیست حدود سال‌های ۵۵ یا ۵۷، ده دوازده ساله بودم یک استخری بود روبروی شهربانی سابق نیشابور، آن زمان ساعت مشخصی نداشت که محدود باشه، صبح تا ظهر و ظهر تا ۴ عصر یک روز ظهر ساعت ۱ در آب رفتیم شنا بلد بودم ولی نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد موقع شیرجه زدن نمی‌دانم پای کسی توی سرم خورد یا سنگی خورد رفتم زیر آب و چون آب زیاد خورده بودم سنگین شدم و ته آب ماندم روح از بدنم جدا شد و آمدم روی آب دنبال نجات می‌گشتم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/hP6bo 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
19.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی و دوم فصل سوم) 🔸آقایی که آمد مرا از آب بیرون کشید را هم مشاهده کردم وقتی زیر بغل مرا گرفت و بالا آورد من کنار سکوی غریق نجات نشسته بودم منتظر بودم ببینم چه اتفاقی برای من می‌افتد؟ تنفس دهان به دهان می‌داد و ماساژ قلبی چهارم پنجم بود بدنم واکنشی نشان می داد سُرفه ای کردم روحم به جسمم برگشت. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/Dp5xH 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
13.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی و دوم فصل سوم) 🔸از پشت چراغ‌های اتاق عمل، با نور خودم جسدم را می‌دیدم (نه با نور چراغ اتاق عمل) می‌دیدم جسدم را جراحی می‌کردند و تیم جراحی با هم صحبت می‌کردند که ما قول ندادیم که این برگردد؛ نزدیک شش ساعت داره طول می‌کشه جراحی... 🔸می‌دیدم بچه‌ام گریه می‌کنه و فقط میگه: آقاجون آقاجون؛ همسرم گریه می‌کند از دور به اینها می‌گفتم: من نَمُردم گریه نکنید من نمی‌میرم اتاق عمل هستم ولی اینها متوجه نمی‌شدند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/nJ2bZ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links