eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃قوّت ایمان‌ها داستان امتحان‌های دوران غیبت و ظهورت داستان نفس‌گیری است. نمی‌دانم چرا تا امروز فقط به امتحان‌های پیش از آمدنت فکر می‌کردم. هر چه بود، غفلت بود. قرآن هم دوای غفلت است. قرآن خواندم و به داستان طالوت رسیدم داستان را خواندم و فهمیدم می‌شود پیش از آمدنِ ولی قبول باشی و پس از آمدنش مردود. حالا دیگر دل‌نگرانی من از امتحان‌های پس از آمدن توست. تو که پیش خدایی و هم‌نشین دائمی‌اش تو که هر چه سؤال داری را از خود خدا می‌پرسی و جواب می‌گیری تو که تا امروز سؤال بی‌پاسخی نداشته‌ای بیا و از خدا بپرس می‌شود به جای امتحان، جان بگیرد؟ هر چند بار که او بگوید، حاضرم. راستش هول امتحان‌های دورۀ ظهورت انتظار این روزهای مرا پر از التهاب کرده. وحشت آن امتحان‌ها شیرینی انتظار را در کامم کم کرده. من با تو همیشه صادق بوده‌ام. حرف دلم این است: من دیگر از آمدنت می‌ترسم. ترسم از آمدن تو نیست از آمدن تو و رد شدن من در امتحان‌هاست. من می‌خواهم به جای امتحان، جان بدهم امتحانی که بناست، ایمان مرا بگیرد هول‌ناک‌ترین امتحان است آن هم پس از سر بلندی از امتحان‌های دوران غیبتت. من خودم را می‌شناسم و قد و اندازۀ ایمانم را می‌دانم. ایمان من آن اندازه تنومند نیست که زیر بار هر امتحانی تاب بیاورد. به امتحان‌های دورۀ ظهورت که می‌اندیشم بی‌اختیار یاد کوفه می‌افتم و کربلا. عدّه‌ای التماس کردند که حسین! بیا ولی وقتی که آمد، گفتند چرا آمدی؟ پیش از آمدن حسین، مؤمن بودند پس از آمدنش کافر شدند و قاتل و من می‌دانم که قاتلان کربلا امروز در قعر جهنّم آرزوی هر لحظه‌شان این است که ای کاش پیش از آمدن حسین، مرده بودند. از کجا معلوم که حال من چونان حال کوفیان نباشد که وقتی نیستی التماس کنم که بیایی و وقتی که آمدی ... حرف زدن در این باره جان سختی می‌خواهد که من ندارم. ایمانم را قوت بخش تا از هول امتحان‌های دوران ظهورت رها شوم. شبت بخیر قوّت ایمان‌ها! @abbasivaladi
✨پنجره فولاد ✨ ✨قصۀ پنجره فولاد تو چیست که وقتی چشم کسی به آن می‌افتد دلش نرم می‌شود مثل برگ گل مثل حریر مثل پر کبوتر نه، نرم‌تر از همۀ اینها ✨فولاد را چه نسبتی با این همه لطافت است اصلاً فولادِ پنجرۀ تو را اگر از فرسنگ‌ها زیر زمین هم استخراج کرده باشند باز هم اصلش از بهشت است ✨فولادهای زمینی نه خودشان لطافت دارند و نه هنری برای لطیف کردن دلی کار این فولادها فقط شکستن است ✨من دل بیمارم را با رشتۀ محبتت گره زده‌ام به پنجره فولادت اما نشانۀ شفا گرفتن دلم باز شدن این گره نیست هر چه این گره محکم‌تر می‌شود احساس می‌کنم دلم شفاگرفته‌تر است ✨من از فولاد پنجره‌ات یاد گرفته‌ام نرم باشم و دلم بسوزد برای بندگان خدا او به من یاد داد اگر لحظه‌ای نگاهم را از تو نگیرم زنگار گناه دیگران اندکی از رنگ عشق تو را در دلم نمی‌کاهد ✨نام پنجره فولاد هم دل ما را می برد آقا! راز این دلبری فقط نگاهی است که هر لحظه از چشم پنجره فولاد به سوی تو دوخته شده ✨آقا مثل فولاد سخت بودن مثل حریرنرم بودن یک راز دارد: همسایۀ تو شدن، همین. @abbasivaladi
🍃بندۀ مسلمان خدا حالا که پشت پردۀ غیبتی ما برای خودمان دینی ساخته‌ایم و آن را زده‌ایم به نام تو. امتحان‌هایمان را هم با ملاک همین دین قضاوت می‌کنیم. حکم به قبول شدن یا مردودی معلوم نیست درست باشد زیرا دین ما و تو فاصله‌اش زمین تا آسمان است. قبول دین ما شاید مردود دین تو باشد و مردود دین ما قبول دین تو. پس با این حساب نمی‌شود در بارۀ امتحان‌های دوران غیبتت درست قضاوت کنیم. چه بسیار امتحان‌هایی که در آنها رد شدیم و مُهر قبولی را خودمان به حکم دین خودساخته‌مان در کارنامۀ خویش نوشتیم و چه بسیار آدم‌های قبولی که به نام دین داغ مردودی را بر پیشانی‌شان زدیم. ما دلمان خوش است امروز اگر بیایی کارنامه‌ای را به تو نشان خواهیم داد که پر از مُهر قبولی است ولی اصلاً بعید نیست که تو وقتی کارنامه‌هایمان را آوردی پر از مُهر قرمز مردودی باشد. خوش به حال کسی که وقتی کارنامه‌اش را در دست تو دید و با آنچه خودش برای خودش ثبت کرده، فرق داشت به دست و پایت بیفتد و عذر بخواهد. من از روزی می‌ترسم که کارنامه‌ای که پیش تو دارم را با کارنامۀ خودم مقایسه کنم و قضاوت تو را زیر پا بگذارم و دینت را قبول نکنم. ما عادت کرده‌ایم به دینی که هر کاری را که می‌کنیم درست بداند. اصلاً دینی که ما به آن معتقدیم دور هم جمع شدۀ کارهایی است که می‌کنیم به همراه فکرها و خُلق‌هایی که داریم. دین تو هم اگر بخواهد جایی پیش ما باز کند باید در برابر کارهای ما سر تعظیم و تأیید فرود بیاورد. می‌آورد؟ دیگر خیالم از امتحان‌های دوران غیبتت راحت نیست. بارها به من فهمانده‌ای باید از نو مسلمان شوم. یک بار دیگر هم به من فهماندی اسلام نبودن دینم را. همۀ اسلام، تسلیم بودن به توست مرا تسلیم خودت کن تا از عمق جان مسلمان شوم. شبت بخیر بندۀ مسلمان خدا! @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ توجّه ‼️ ‼️ ‼️ توجّه ❗️ ⚠️مهلت ارسال آثار تا آخر تیر ماه تمدید شد 💢 دعوت به همکاری برای تصویرگریِ آثار استاد عباسی ولدی 💢 اگه خدا بخواد بعد از چند سال انتظار بالأخره شش کتاب دیگه از مجموعۀ «منِ دیگرِ ما» با موضوع تربیت فرزند، آروم آروم داره آمادۀ چاپ می‌شه. همون طوری که می‌دونید کتابای قبلی این مجموعه همراه با تصویرگری منتشر شده. برای این چند جلدم بنا داریم تصویرگری رو تعطیل نکنیم. 👈 اگه خودتون تصویرگر حرفه‌ای با رویکرد مفهومی هستید بسم الله؛ اگه هم دور و برتون تصویرگر حرفه‌ای می‌شناسید بهمون معرفی کنید. 🔰 چند تا از نمونه کاراتون رو به این آدرس برامون بفرستید👇 🍃@modir_abbasivaladi 🍃 ✔️ اگه تأیید شد خبرتون می‌کنیم.
🔰 برگزاری دوره مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره) 💠 دوره مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره) از سوی دبیرخانه علوم انسانی اسلامی مفتاح برگزار می‌شود. 📚 این دوره تحت نظارت حجت‌الاسلام و المسلمین محسن عباسی ولدی خواهد بود. 📆 زمان ثبت‌نام از ۷ تیرماه تا ۱۳ تیرماه ✅ آغاز سیر مطالعاتی از ۱۴ تیر 🔴 ‼️ مهلت ثبت نام تا ۲۰ تیرتمدید شد‼️ 💯 با ظرفیت محدود 📝 همراه با اعطای گواهی پایان دوره ☎️ تماس: ۰۹۱۰۳۹۴۹۲۹۶ 🔻 کسب اطلاعات بیشتر: 💻 abbasivaladi.ir 📱 @mabaniroshd ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ 🔳 با همراه باشید 🆔 @meftaah_com
🔸نگاهی دوباره به خویش🔸 ✅ یکی از اوّلین گام‌های اصلاح، برطرف کردن عیوب خویش است. ✳️اوّلین مرحله از این اصلاح، شناخت عیب‌هاست که از سودمندترینِ شناخت‌هاست. ❌ عدم شناخت کافی نسبت به عیب‌های خویش، نشانۀ اوج جهالت است. ⚠️ البتّه برای این که عیب‌هایمان را بشناسیم، باید به دنبال عیب‌های خویش باشیم؛ یعنی نگاه ما نسبت به خودمان، باید عیب‌جویانه باشد. در این صورت است که عیب‌های خود را پیدا می‌کنیم. ✔️پس باید از خود آغاز کرد. مشغول شدن به عیب‌های خویش، علاوه بر این که رُکن اصلی رسیدن به کمالات انسانی است، موجب می‌شود عیب‌های دیگران برای انسان، قابل تحمّل‌تر شود. 💯انسانی که در خود عیب‌های فراوانی می‌بیند، عیب‌های همسرش موجب دل‌زدگی او نمی‌شود. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ۲۱۳ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی صمیمانه عمو عباسی با بچه های لالایی خدا.mp3
5.13M
💥 گفتگوی صمیمانۀ عمو عباسی با بچّه‌ها 🎧 همین الآن گوش کنید📣📣 🌸بچّه‌های لالای خدا! به خاطر استقبال خوب شما عزیزان از برنامه سازی لالایی خدا، بنا شد دوشنبه‌ها رو اختصاص بدیم به برنامه‌هایی که شما می‌سازید . 🔴 اگه تا حالابرنامه نساختید زود دست به کار بشید و برنامه‌ای رو با توجه به همون نکاتی که گفتیم بسازید و برامون بفرستین . 🌹فایلای ضبط شده رو به این آدرس بفرستین: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
🎊🎊اسامی برندگان مسابقه لالایی خدا 🎊🎊 🌸محمد داودی 🌸سید محمد مهدی میری 🌸محمد مسعود احمری 🌸محمد سجاد زعفرانی 🌸هلیا کهیلا 🌸عارفه عباسی 🌸سیده حورا محمدی 🌸حانیه سادات و فاطمه سادات 🌸زینب و حسین معطری 🌸ریحانه داوری @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگو_تلفنی_1.mp3
7.09M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با حانیه سادات و فاطمه سادات برندگان مسابقه @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگو_تلفنی_2.mp3
11.73M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با سیده حورا محمدی برندۀ مسابقه @lalaiekhoda
🍃بهانۀ بودن آقای من! به من بگو امتحان‌های دوران ظهورت از چه جنسی است؟ وقتی بیایی دنیایمان را می‌گیری و ما را با زهد امتحان می‌کنی؟ امتحان کن به گمانم این امتحان، چندان دشوار نباشد. یا این که به ما فرمان جان دادن می‌دهی تا ببینی جانمان را بیشتر دوست داریم یا تو را. امتحان کن به گمانم این امتحان، چندان دشوار نباشد. یا این که می‌آیی و از ما می‌خواهی اهل و عیالمان را فدای راه تو کنیم؟ همین حالا هم اگر بخواهی از فدا کردن اهل و عیال، دریغ نمی‌کنیم. امتحان کن به گمانم این امتحان، چندان دشوار نباشد. شاید هم از ما بخواهی آبرویمان را کف دست بگیریم و تقدیم تو کنیم. مگر ما آبرویی جز آنچه تو داده‌ای، داریم؟ آبرو وقتی تقدیم تو می‌شود تازه اعتبار پیدا می‌کند. امتحان کن به گمانم این امتحان چندان دشوار نباشد. پیش از آن که امتحانی دیگر را بشمارم، باید بگویم این حرف‌ها برای من نیست من امشب از زبان عشّاق حرف می‌زنم. در میان همۀ امتحان‌ها یک امتحان است که حتّی خیال آن، قامتمان را می‌شکند. آقا! ممکن است به کسی که عاشق توست و نفس‌هایش را به عشقِ در کنار تو بودن می‌کشد فرمان دهی که از تو فاصله بگیرد؟ من نمی‌دانم وقتی که به فرمان تو می‌خواهم از پیشت به جایی بروم کمی دورتر از آن جا که تو هستی آیا زنده بر می‌گردم یا نه؟ در میان امتحان‌های دوران ظهورت این امتحان از همه سخت‌تر است. مگر می‌شود دوری تو را دوام آورد؛ حتّی برای زمان اندک آن هم در فاصلۀ کمی؟ چه قدر ایمان سلمان قوی بود که توانست در مدائن بماند و امارت کند. دور از یار نفس کشیدن جز ریاضت عظمی چیز دیگری نیست. اگر خواستی منصبی به من بدهی در میان همۀ منصب‌ها من خادمی درگاه تو را دوست دارم. مرا با دور شدن از خودت امتحان نکن. ایمان من مثل سلمان قوی نیست. من به بهانۀ در کنار تو بودن نفس می‌کشم. شبت بخیر بهانۀ بودن! @abbasivaladi
❌در سنین زیر هفت سال، به صورت طبیعی از هر چیزی که بچه ها را از آزادی محروم کند، فراری هستند و این مسئله، می‌تواند یکی از نشانه‌های ضریب هوشی کودکان باشد. 💟 کودکان، بدون آن که آموزش ببینند، می‌دانند که در هنگام گرسنگی، باید بخورند. بر اساس همین احساس نیاز، هم اگر کسی به آنها خوراکی بدهد، با او دوست می‌شوند. بنا به همین احساس نیاز هم هست که اگر کسی یک خوراکی را از دست آنان بگیرد، با او بد می‌شوند. ✅ کودکان، همان طور که نیاز به خوردن را حس می‌کنند و برای درک این نیاز، احتیاجی به آموزش ندارند، آزادی را دوست داشته، به آن گرایش دارند. ✳️ آنها با هر کسی که به آنان آزادی بدهد، دوست می‌شوند و از هر کس و هر چیز که آزادی را از آنان سلب کند، فراری هستند و علم و آموزش، البته از نوعِ رسمی آن، از این قاعده مستثنا نیست. 📛با توجّه به این که آزادی، یک نیاز در همۀ کودکان است، نباید از این که یک کودک، آرام است و جَست و خیز ندارد و میلی به آزادی در او نیست، خوش‌حال بود؛ بلکه باید به دنبال علّت رفت و ریشۀ عدم تمایل کودک به آزادی را پیدا کرد. 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه۳۰ @abbasivaladi
🍃ساقی عشق برای قبولی در امتحان باید صبر داشت. کسانی که صبور نیستند، مردودند. آدم‌های صبور خدا را همراه خودشان می‌کنند خدا که همراه آدم شد در سخت‌ترین امتحان‌ها هم می‌شود پیروز شد. این را از مؤمنان سپاه طالوت یاد گرفتم. صبر صبر صبر سه حرف دارد و چند دنیا در دل خودش جا داده. چه گوهری در دلش دارد این صبر که وقتی می‌آید خدا را با خودش می‌آورد؟! من اگر همراهی خدا را با خویش احساس نمی‌کنم معلوم می‌شود صبور نیستم. مگر می‌شود خدا همراهم باشد و احساسش نکنم؟ پس حالی که تا به امروز دلم را به نام صبر به آن خوش کرده بودم هر چه هست صبر نیست. حالا که صبر ندارم، باید از تک تک امتحان‌ها بترسم. صبر هر اندازه که خوب باشد برای خودش خوب نیست. می‌شود به نام صبر برای به دست آوردن صبر حوصله کرد؟ برای صبور شدن باید شتاب کرد زیرا امتحان‌ها منتظر صبور شدن من نمی‌مانند. آقا! من شتاب دارم برای به دست آوردن صبر می‌شود بگویی چه کار باید کرد تا زودتر صبور شد؟ من در میان همۀ راه‌هایی که می‌شناسم و شنیده‌ام فقط یک راه می‌شناسم که با آن می‌شود راه صدساله را یک شبه طی کرد. هر کسی عاشق تو شد، در همان دم صبور شد. گدای عشق توام هر جا که می‌روم و به هر بن بستی می‌رسم جز عشق تو راهی برای برون رفت پیدا نمی‌کنم. باز هم قصۀ همیشگیِ بودن تو و عاشق نبودن من. چه قصۀ غم‌انگیزی! باید عاشق شد. راه دیگری نیست. عاشق نیستم. قابل انکار نیست. تا تو هستی، امید هست. ناامید نیستم. پس مثل همیشه التماس می‌کنم کمی از شراب عشقت را بریز در کام دل من. شبت بخیر ساقی عشق! @abbasivaladi
n083 تا ساحل،پرسش های گام چهارم،ازدواج کرده‌ام؛ ولی حالا از همسرم خوشم نمی‌آید.mp3
2.38M
🎧 پرسش‌های گام چهارم⬇️ 🔰 ازدواج کرده‌ام؛ ولی حالا از همسرم خوشم نمی‌آید من سه ماه است که عقد کرده‌ام؛ امّا اصلاً از ازدواجم راضی نیستم... خانوادۀ خوبی هستند؛ امّا من از او خوشم نمی‌آید. ‼️وقتی به جدایی هم فکر می‌کنم، می‌بینم نمی‌شود. @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📌کفویت چیست؟ ✨در روایتی آمده است: روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بالای منبر رفت و مردم را به ازدواج دخترانشان ترغیب کرد. کسی از حضرت پرسید: «دخترانمان را به ازدواج چه کسی در بیاوریم؟». 🔆حضرت فرمود: «به کفوها». مردی گفت: «کفو چه کسی است؟». حضرت فرمود: «مؤمنان کفو همدیگرند، مؤمنان کفو همدیگرند». 🍃این روایت، کفویت را در یک بیان کلّی تعریف می‌کند؛ امّا در روایات دیگر، تبیین بیشتری برای کفویت آمده است. مثلاً در روایتی از پیامبر رحمت، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است: ✨هر گاه کسی که اخلاق و دینش را می‌پسندید، برای خواستگاری نزد شما آمد، به او زن بدهید که (اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی پدید می‌آید.) ✅با توجّه به این روایت می‌توان گفت: کفویت به معنای همسویی در عقاید و اخلاق است. عقاید، نوع نگاه انسان به زندگی است و اخلاق هم روحیّات انسان را تشکیل می‌دهد. 📛اگر یکی از دو پایۀ کفویت؛ یعنی همسویی در اخلاق یا عقاید، استحکام لازم را نداشته باشد، ساختمان زندگی دچار تزلزل خواهد شد. ❌وقتی زن و شوهر خُلقیات متفاوتی داشته باشند، بنای سازگاری با هم را نخواهند داشت. موافق بودن در عقاید و اخلاق، موجب می‌شود بسیاری از دغدغه‌های زاید، از زندگی انسان بیرون رود و آرامشی را که حاصل ازدواج است، به راحتی درک کند. ⚠️خُلقیات متفاوت یعنی این‌که آنچه مرا عصبانی می‌کند، در همسرم حالت خاصّی ایجاد نکند و یا حتّی حالتی متضاد تولید کند. اگر من نسبت به مسئله‌ای حسّاسیت مثبت دارم، همسرم نسبت به آن بی‌قید باشد و یا حسّاسیت منفی داشته باشد. اگر چیزی به من احساس خوش‌بختی می‌دهد، به همسرم احساس خاصّی ندهد و یا حتّی احساس بدبختی بدهد و ... . ⬅️ادامه دارد ..... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۵۵ @abbasivaladi
🍃همه چیزم بارها و بارها قرآن خوانده بودم و به اندازه همه ختم‌هایی که کرده بودم از کنار آیه سپاه طالوت و جالوت گذشته بودم. چرا هیچ گاه سپاه طالوت مرا یاد تو نینداخت؟ این بار چه شده است که اینقدر گرفتار این آیه شده‌ام؟ من به طالوت حسّی نداشتم. خیلی صریح و راست می‌گویم نهایتش طالوت یک شخصیت داستانی بود برایم. شخصیت داستانی خوب. هر چه در دلم می‌گردم ردّ پای محبّت طالوت را پیدا نمی‌کنم ولی چند روزی است که دلم حسابی رنگ محبّت طالوت را به خود گرفته. من طالوت را دوست دارم و مؤمنان سپاه او را هم. تا امروز می‌دانستم که طالوت خوب است و مؤمنان سپاهش نیز هم امّا رنگ محبّتی که از طالوت و مؤمنان سپاهش روی دلم افتاده بخاطر بهانه‌هایی‌ست که برای یاد تو در دلم ساخته‌اند. این روزها و شب‌ها طالوت بانی ذکر توست. من هر کسی را که بانی ذکر تو باشد دوست دارم. چقدر مؤمنان سپاه طالوت قشنگ دعا کردند و دعایشان چه زیبا درس سرباز تو بودن را یادم داد: ربّنا أفرغ علینا صبراً. صبورند ولی باز صبر می‌خواهند. دعایشان می‌گوید صبری که داریم از توست خدای ما و صبری که نیاز داریم را باز هم باید از تو بخواهیم. ما گداییم گدای صبری که تو در دل ما می‌ریزی. صبری که از خدا می‌خواهند صبر اندک نیست. چه همّت بلندی دارند مؤمنان سپاه طالوت که از خدا می‌خواهند جام صبر را یکسره در دلشان خالی کند و نکند صبری در جام بماند و در دل آنها نریزد. ثابت قدم‌اند امّا باز هم از خدا ثبات قدم می‌خواهند. چه خوب به من می‌فهمانند که هر چه ثبات قدم دارم از خداست و هر چه بناست داشته باشم را باز هم از خدا باید بخواهم. از خودم فراری‌ام. از خودی که انقدر به خود متّکی است و از خودی که این اندازه خودش را می‌پسندد و احساس می‌کند هر چه دارد از خودش دارد. مؤمنان سپاه طالوت به من فهماندند خودم را هیچ انگارم و حتّی اگر تا آخرین لحظه‌ها صبور ماندم و ثابت قدم باز هم گدای صبر باشم و ثبات قدم. من اندک صبر و ثبات قدمی که داشته‌ام را به رُخت می‌کشم و منّتش را سرت می‌گذارم. مؤمنان سپاه طالوت به من آموختند که کسی در امتحان ولایت پیروز است که خودش را هیچ انگارد و یقین داشته باشد که هیچ چیزی ندارد. تا وقتی که خیال می‌کنم که چیزی هستم و چیزی دارم همیشه در امتحان‌ها مردودم. بیا و کمکم کن تا بفهمم هیچم. شبت بخیر همه چیزم! @abbasivaladi