رابطۀ فقر و ایمان
1⃣ وقتی فقر از یک در بیاید، ایمان از در دیگر، خارج میشود. پس این حرفهای شما دیگر چه معنایی دارد؟
2⃣ بچّههای فقیر، در معرض بیایمانی و انحراف هستند. این را همان روایاتی میگویند که خود شماها در کتابهایتان میخوانید. چرا وقتی یک خانواده از نظر اقتصادی نمیتواند یک بچّه را هم اداره کند، به فکر دومی باشد؟
🔸تَذکّر مقدّماتی
💢 قبل از هر چیز، باید بگویم ما حواسمان هست که پاسخ یک پرسش را میدهیم. پس فکر نکنید حرفهایی که در این جا میزنیم، به معنای تأیید فقر است. هیچ اندیشمندی معتقد نیست که جامعه را باید در حالت فقر، نگه داشت.
📛 اعتقاد به این که اگر فقر از دری بیاید، ایمان از در دیگری بیرون میرود، وقتی در کنار این اعتقاد قرار میگیرد که فرزند بیشتر آوردن، مساوی با فقر است، نتیجهاش فرزندآوری کمتر میشود. ما میخواهیم به این شبهه، پاسخ بدهیم.
🔸رابطۀ فقر و ایمان
🔴 یکی از مسائلی که در میان علمای ما، بحث جدّی ایجاد کرده، رابطۀ فقر و ایمان است.
✅ این رابطه، از بحثهایی است که از قدیم میان علمای ما رواج داشته و هیچ یک از علما معتقد نبوده و نیست که میان فقر و ایمان، رابطۀ عکس وجود دارد؛ یعنی اگر فقر آمد، ایمان از در دیگر، خارج میشود.
⬅️ ادامه دارد....
📚ایران! جوان بمان! ص ۱۲۳
#محسن_عباسی_ولدی
#ایران_جوان_بمان
#جمعیت
@abbasivaladi
🍃أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیْتَنِی غَیْرَ شاكِرٍ لِنَعْمائِكَ فَحَرَمْتَنِی
یا شاید دیدهای سپاسگزار نعمتهایت نیستم، پس محرومم ساختهای
🍃أَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنِی
یا شاید مرا در مجلس دانایان و آگاهان، نیافتهای، پس خوارم كردهای
🍃چه قدر نعمتم دادی و به جای شکرِ نعمت، کفران کردم و حق مُنعِم را زیر پا لِه کردم؟
🍃 به گمانم وقتی دیدی چقدر ناشکرم، دیگر راه نعمتهای خویش را بر من سد کردهای، نه؟
🍃برای رفتن به مجلس لهو و لعب، عطش داشتم و برای نشستن در مجالس علما امروز و فردا میکردم.
🍃خیال میکنم ترک همنشینی با عالمان ربّانی بود که موجب شد خدای مهربانم مرا این چنین خوار کند.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۳٤
#شب_جمعه
#محسن_عباسی_ولدی
@lalaiekhoda
🍃دوست عزیزم
بعضی از حرفها را وقتی میخواهی مزمزه کنی و بگویی
خجالت و شرم مانع میشود.
گاهی باید این حرفها را بیمهابا زد.
حتّی اگر به گفتن و فرار کردن بینجامد.
پس بیمقدمه و زود و بیمهابا میخواهم بگویم:
آقا! با من دوست میشوی؟
من گفتم و فرار نکردم.
ایستادهام که پاسخم را بگیرم.
میخواهی باز هم تکرار کنم؟
آقا! با من دوست میشوی؟
دلم آرام آرام است که تو به من نخواهی گفت
میان من و تو چه سنخیتی است؟
کبوتر با کبوتر باز با باز، قانون دوستیهای تو نیست.
دلم خوش است که تو آن کبوتر سفیدی هستی
که با کلاغهای سیاه دوستی میکنی.
حالا که دلم آرام است، باز هم سؤالم را تکرار میکنم:
آقا! با من دوست میشوی؟
برای دوستی کردن، دوست داشتن لازم است.
خیالم آسوده است که تو دوستم داری.
اشتباه که نمیکنم؟ میکنم؟
من به کرامت تو ایمان دارم که این گونه آسوده و دل آرام
از دوستی با تو سخن میگویم.
عزیز دل! ممنونم که نپرسیدی من تو را دوست دارم یا نه.
من میدانم که به دوستی تو نیاز دارم.
با من دوست شو، قول میدهم که عاشقت شوم.
باشد؟ با من دوست میشوی آقا؟!
جوابش را کی باید از تو بگیرم؟
منتظرم! هر چه زودتر بهتر.
شبت بخیر دوست عزیزم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃تک گل بهاری خدا
آقا! احساس غربت دارد نفسم را بند میآورد.
زندگی سخت شده.
همانهایی که ادّعا میکنند که برایت میمیرند
بیاحساسیشان به تو
میکُشد آدم را.
شبهای زیادی خواستم با دوستی خیالی
دنیای واقعیام را طی کنم
ولی دوام نیاوردم.
خیال، دیگر همراهم نشد.
دلم حتّی برای خیالم میسوزد.
هیچ وقت این قدر سخت بودن تحمّل دنیا را نفهمیده بودم.
تو اگر کاری نکنی برایم
دنیا زندانی میشود که از زمین و دیوار و سقفش
خارهایی بیرون زده
و همین که ذرّهای تکان میخورم
از هر طرف خار میرود در تنم.
التماس میکنم بیا و با من دوست شو.
تو اگر با من دوست شوی
نوک تیز تک تک این خارها را حاضرم
مثل پر لطیف پرندهها بدانم
و حتّی یک بار هم گلایه نکنم از آنها.
کاری کن برایم.
حال و روزم خراب است.
نگذار از دوستیات ناامید شوم.
من همین حالا هم زندگی با این خارها را
به امید دوستی تو تاب میآورم.
شبت بخیر تک گل بهاری خدا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0214 ale_emran 156-158.mp3
7.12M
#لالایی_خدا ۲۱۴
#سوره_آل_عمران آیات ۱۵۸ - ۱۵۶
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
(شهادت)
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب
📣 بچّههای لالایی خدا!
رزمندههای جبهه مواسات!
از لشگر بچّههای صاحب زمانی جا نمونید.
#رزمایش_مواسات
#به_مدد_الهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#لبیک_یا_خامنه_ای
@lalaiekhoda
🍃دین من
مگر نمیگویند المرء علی دین خلیله؟
من میخواهم اول دوستم را انتخاب کنم
و پس از آن، دینم خود به خود انتخاب شود.
آقا! تو معنای حقیقی دینی.
من میخواهم با تو دوست شوم.
بیا و با من دوست شو
تا من بیدین از دنیا نروم.
شبت بخیر دین من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📌وظیفۀ پدران ❌ما در این بحث، نمیخواهیم وظیفۀ پدر را نادیده بگیریم. یکی از مشکلات اصلی مادران، آن
‼️یکی از دلایل اصلی گریز مادرها از وظایف مادری، آن است که میگویند: مادری کردن، موجب میشود که ما، در مادری خلاصه بشویم و به هیچ کدام از کارهای مورد علاقۀ خودمان نرسیم.
💯مادری کردن، به قدری بزرگ هست که اگر یک زن در همۀ عمرش کاری جز آن نداشته باشد، باز هم پیروز میدان است؛ امّا نباید فراموش کرد که مادران، قبل از این که مادر باشند، انسان هستند و نیازهای خاصّ خود را دارند.
✅ یک انسان، هر اندازه هم که قوی باشد، نیاز به استراحت دارد. استراحت هم تنها استراحتِ جسمانی نیست.
✳️یکی از اصلیترین نیازهای ما به عنوان انسان، استراحت عصبی است. یک مادر هم نیاز به استراحت دارد.
⚠️ اگر بنا باشد موجود ظریفی مثل مادر، در طول شبانهروز، تاوان آزاد بودن فرزند خود را بپردازد و به استراحت جسمی و عصبی خود نپردازد، خیلی باید قوی باشد که در مسیر تربیت فرزند، کم نیاورد.
⬅️ ادامه دارد....
📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۹۷
#من_دیگر_ما
#کتاب_سوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃حضرت منجی
تو اگر با من دوست شوی
و به من بگویی که دوستم داری
قول میدهم عالم اگر به هم بریزد
آسمان اگر روی سرم خراب شود
و زمین اگر زندان تنگ و تاریک شود
لب به گلایه باز نکنم آقا!
تو اگر با من دوست شوی
و به من بگویی که دوستم داری
قول میدهم با هیچ کوه غمی
احساس کاهی از غصه نکنم.
طوفان بلا اگر آمد
به اندازۀ یک نسیم بهاری ببینمش
اصلاً خودم را در مسیرش قرار دهم
و به آن لبخند بزنم.
تو اگر با من دوست شوی
و به من بگویی که دوستم داری
قول میدهم روی خارها اگر قدم بر دارم
و هر چه قدر بیشتر راه بروم
بیشتر قهقهه بزنم از شدّت شوق.
از دنیا ممنونم که به من ثابت کرد
جز دوستی تو هیچ چیز دیگری ارزش ندارد.
برزخ از دنیا دل کندن و به تو دل نبستن
دوزخ دردناکی است آقا!
به فریاد برس!
نکند در این برزخ از دست بروم.
شبت بخیر حضرت منجی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🔸لازمههای زندگی یک روحانی ✅ زندگی یک روحانی، لازمههایی دارد که فکر میکنم باید توان یک دختر، با
🔸روحانی بودن، معیار درجه دو
❌با توجّه به آنچه گفتیم، به نظر میرسد که اصرار شما بر روحانی بودن همسر آینده، حسّاسیت بیجایی است.
✅ شما اهدافی را در زندگی دنبال میکنید که آنها را در معیارهای درجه یک خود آوردهاید. هر کسی که توانست آن اهداف را دنبال کند و همراه شما باشد، همسر خوبی برای شما خواهد بود؛ چه روحانی چه غیر روحانی. البتّه روحانی بودن را میتوان از معیارهای درجه دو شمرد.
🔰در این جا خوب است به این نکته هم اشاره کنیم که برخی به سیّد بودن طرف مقابلشان خیلی علاقه دارند. آنچه در بارۀ روحانی بودن گفتیم، در بارۀ سیّد بودن هم هست.
⚠️ درست است که سادات به جهت انتسابی که به خاندان پیامبر خداصلی الله علیه و آله دارند، از احترام ویژهای برخوردارند؛ امّا سیّد بودن، دلیل بر خوب بودن و کفو بودن نیست. برخی سیّدند؛ امّا به جهت کارهای ناشایستی که انجام میدهند، ارج و قربشان در نزد خدا بسیار کمتر از دیگران است.
✳️ سلمان و ابوذر هیچ یک سیّد نبودند؛ امّا از طرف پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شایستۀ دریافت مدال «منّا اهل البیت» شدند.
‼️ بیشترین دغدغۀ شما باید تشخیص کفویت باشد و سیّد بودن و نبودن، دلیل بر کفویت و عدم کفویت نیست. در ازدواجهای فرزندان اهل بیت علیهم السلام هم گزارش نشده که این بزرگواران، یکی از ملاکها را سیّد بودن قرار داده باشند.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۲۲۳
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🍃مهربانم
امروز خیلی دلم گرفته بود.
یک بار نوشتم «خیلی»؛ ولی تو هزار بار بخوان «خیلی» را.
امروز خیلی گریه کردم، خیلی بیشتر از خیلی.
میدیدم که دور و بریهایم دل میسوزانند برایم.
شاید تو دوست داری که گاهی هم آدمی قابل ترحّم شوم
و مثل بچّه یتیمی که این و آن دست نوازش روی سرش میکشند
مرا هم نوازش کنند تا آرام شوم.
ولی مگر تو خودت هر چه غیر خودت را که آرامم میکرد، نگرفتی از من؟
تو که خوب میدانی دورۀ آرام شدنهایم
با هر چیزی و هر کسی غیر از تو تمام شده آقا!
وقتی نوازش میشوم و آرام نمیشوم، انگار که بیشتر آتش میگیرم.
امروز خیلی دلم گرفته بود.
یک بار نوشتم «خیلی»؛ ولی تو هزار بار بخوان «خیلی» را.
چه قدر خوب حس میکردم که اگر نسیمی صدای تو را به گوشم برساند
که میگویی میخواهی با من دوست بشوی
دل گرفتهام در یک آن، باز میشد.
گوشم را خیلی تیز کردم؛ ولی صدایی نیامد.
نمیخواهی با من دوست بشوی آقا؟!
امروز خیلی دلم گرفته بود.
یک بار نوشتم «خیلی»؛ ولی تو هزار بار بخوان «خیلی» را.
پیش از این گفته بودم که گرفتن دل، نشانۀ حیات است
ولی نمیدانستم که گاهی تحمّل نشانۀ زندگی، این اندازه سخت است.
امروز هم گذشت و تو نگفتی که میخواهی با من دوست شوی یا نه
فردا میخواهی چه کار کنی؟
باز هم منتظر بمانم یا نه؟!
دوباره باید بار این همه دلگرفتگی را تاب بیاورم
بی آن که از تو بشنوم میخواهی با من دوست شوی یا نه؟
التماست میکنم خودت اگر نمیآیی
یکی از دوستانت را امشب به خوابم بفرست
تا به من بگوید که تو میخواهی با من دوست شوی.
بگو چگونه التماس کنم تا قبول کنی؟!
من به دل مهربانت امید بستهام.
شبت بخیر مهربانم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیتاب ۱۱
✅ هم بخون📖
✅ هم با صدای نویسنده گوش کن🎧
#طعم_شیرین_خدا
🍃بچشان به کاممان طعم شیرین بی مثالت🍃
📚 #من_با_خدای_کوچکم_قهرم ص۱۲۲
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🎥 کلیپ با کیفیت اصلی
👇👇👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/f47299
🍃پسر ابوتراب
گاهی دل آدم میگیرد.
شاید بشود یک جور تحمّلش کرد.
گاهی دل آدم بیقرار میشود.
شاید بشود یک جور تابَش آورد.
گاهی دل آدم تنگ میشود.
شاید بشود یک جور صبوری کرد.
دلگرفتگی وقتی به اوج میرسد
برای تحمّلش باید منتظر معجزه بود.
بی قراری وقتی بیحساب می شود
برای قرار گرفتن، باید چشم به آسمان دوخت.
دلتنگی وقتی از حد میگذرد
برای درمانش باید به دنبال دمِ مسیحایی گشت.
عزیز دلم! ماه مهربانم! مهربانتر از پدر و مهربانتر از مادرم!
اگر کسی دلش گرفته باشد به اندازۀ همۀ غروبهای زندگی
و هم بی قرار شده باشد به اندازۀ همۀ دریاهای طوفانزده
و هم دلش تنگ شده باشد به اندازۀ همۀ عاشقهای فراق زده
باید چه خاکی به سر بریزد؟ میشود بگویی؟
آخرش هم نتوانستم نازت را اندازه بگیرم!
و دلم نفهمیده نسبت میان ناز و مهربانیات را.
میبینی دارم میسوزم؛ ولی به تماشا مینشینی.
میدانم دلت میسوزد از سوختن من؛ ولی جلو نمیآیی.
میدانی اگر بدانم سوختن تا کی تداوم دارد
شاید تحمّلش برایم آسانتر شود؛ ولی نمیگویی.
باز شدن دل گرفته، آرام شدن دل بیقرار و شفای دل تنگم را
نمیگویم که نمیخواهم؛ ولی هر چه تو صلاح بدانی
امّا آقا! هنوز هم نمیخواهی بگویی که میخواهی با من دوست شوی یا نه؟!
قول میدهم اگر بگویی که میخواهی با من دوست شوی
خودم بگردم و پیدا کنم خاکی را که باید به سر بریزم.
شبت بخیر پسر ابوتراب!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
حبابسازی🛁🛁
🔸در یک ظرف، مقداری مایع ظرفشویی، دستشویی، شامپو و یا پودر صابون بریزید.
آرام آرام، آب داغ را در ظرف ریخته، هم بزنید. بهتر است در این محلول، از ترکیب پودر صابون و مایع ظرفشویی استفاده کنید.
🔹برای این که بتوانید حبابهای بزرگ و مقاومی را تولید کنید، به ازای هر لیوان آب، کمتر از یک قاشق چایخوری گلیسیرین به آن اضافه کنید.
✅موادّ حبابسازی را به صورت آزمون و خطا، کم و زیاد کنید تا به حباب مقاومتری برسید. هر اندازه محلول ساخته شده، بیشتر بماند، حبابها از مقاومت بیشتری برخوردار میشود.
✳️با یک سیم نسبتاً ضخیم، یک دایرۀ سیمی بسازید و دسته ای را هم برای آن تعبیه کنید. مقداری نخ، دور قسمت دایره ایشکل این وسیله بپیچید.
🔻قسمت دایره ایشکل را وارد مایع کنید تا لایه ای از محلول را به خود، جذب کند. حالا در وسط این لایه، آرام بدمید. با این کار، حبابهایی روی آسمان به پرواز در میآید. یادتان باشد هر اندازه سیم شما حالت دایره ایشکل داشته باشد، حبابهای بهتر و بادوام تری تشکیل میشود.
🔰علاوه بر این روش، میتوانید یک نی در لیوان گذاشته، در آن بدمید. وقتی حبابهایی در لیوان تشکیل شد، نی را بردارید و با دهان به سمت حبابها فوت کنید. حبابها از لیوان جدا شده، به پرواز در میآیند.
‼️وقتی این حبابها به پرواز در می آیند، کودک را تشویق کنید با دستش آنها را بترکاند.
🔅آشنایی با قوانین طبیعت، از فواید این بازی است.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۶۷ - ۶۶
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0215 ale_emran 159.mp3
7.52M
#لالایی_خدا ۲۱۵
#سوره_آل_عمران آیه ۱۵۹
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
(مهربونی پیامبر)
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب
📣 بچّههای لالایی خدا!
رزمندههای جبهه مواسات!
از لشگر بچّههای صاحب زمانی جا نمونید.
#رزمایش_مواسات
#به_مدد_الهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#لبیک_یا_خامنه_ای
@lalaiekhoda
🍃یار بخشنده
روزهایی که زیاد به یادت هستم
احساس میکنم زندگی به رویم لبخند میزند.
حتّی وقتی که تیغی بر میدارد و به رویم میکشد
نمیتوانم آن را جدا از لبخندش تفسیر کنم.
با یاد تو حتّی تیغ را تیغ نمیبینم.
تیغها وقتی به یاد تو میرسند
دست خودشان نیست
میشوند پری برای نوازش.
خیالاتی نشدهام.
واقعیت را میگویم؛ همانی را که هست.
خدا در یاد تو این خاصیت را گذاشته
کسانی که زیر بار بلاها قد خم میکنند
مشکل از خودشان است که یاد تو نیستند.
خدا اوّل یاد تو را آفرید بعد باران مشکلات بارید.
امروز بیشتر به یادت بودم.
هر کاری که میخواستم انجام دهم
حواسم به اخم و لبخند تو بود.
به گمانم چند بار خواستی بگویی که میخواهی با من دوست شوی
ولی منتظر ماندی تا من روزهای دیگری را هم
با یاد تو طی کنم تا بیشتر به وادی محبّت تو نزدیک شوم.
حتّی اگر خیالاتی شدهام
بگذار با این خیالم خوش باشم.
فردا در پیش است.
نمیدانم هستم یا نیستم.
اگر بودم، باز هم کمکم که به یادت باشم، بیشتر از امروز.
اگر نبودم مرا ببخش به خاطر همۀ غفلتهایی که از تو داشتم.
شبت بخیر یار بخشنده!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃غیور مهربانم
من این را خوب فهمیدهام که تو دوست نداری
من با کسی دیگر جز تو دوست باشم.
درست میگویم؟
دقیقترش این که: تو دوست داری
همۀ دوستیهایم رنگ و بوی تو را داشته باشد.
هر چه قدر رنگ و بوی دوستی تو بیشتر
دوستیها برای تو محبوبتر.
درست میگویم؟
اگر اشتباه است بگو!
تو محبّت پدر و دختری را که
آنها را از محبّت تو دور میکند، دوست نداری
و بر رفاقت دو غریبهای که دوستیشان رنگ و بوی تو را دارد
مُهر تأیید میزنی.
درست میگویم؟
من از عشق این طور میفهمم:
همۀ معشوقها به عشقشان غیرت دارند.
اگر عاشقها عشق را خرج جایی غیر از معشوق کنند
معشوق، همۀ عشقش را عاشق میگیرد
و او را واگذار میکند به معشوقهای دیگر.
درست میگویم؟
و چون تو معشوق مهربانی هستی.
بارها و بارها دیدهام محبّت کسی را که دوست نداشتم
در دلم گذاشتی؛ چون رنگ و بوی دوستی تو را داشت
و محبّت کسی را که دوست داشتم
از دلم برداشتی؛ چون رنگ و بوی دوستی تو را نداشت.
وای که اگر تو مثل معشوقهای دیگر بودی!
که اگر بودی، امروز هیچ امیدی به عاشق شدنم نبود.
قربانت بروم که هم غیوری و هم مهربان!
غیرت و محبّتت آخرش میکشد مرا!
شبت بخیر غیور مهربانم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃هوای نفس کشیدنم
دوستی تو با من پر از دردسر است برای تو.
یکی دو تا که نیست دردسرهای من
یکی تمام میشود و دیگری آغاز میشود.
من هنوز بزرگ نشدهام.
دوستی با کوچکها حال و حوصلۀ زیادی میطلبد.
اگر هنوز دلم خوش است به این که شاید تو به من دوست شوی
به خاطر توصیف حلمی است که از تو شنیدهام.
میگویند تو معنای بردباری هستی.
دلم دوستی تو را میخواهد
بیشتر از همیشه.
قول میدهم که اگر با من دوست شوی
زودتر از اینها بزرگ شوم آقا!
بزرگ میشوم و دردسرهای دوستی تو با من کم میشود برایت.
این روزها زیاد بهانه میگیرم برای تو.
بهانه گرفتن کار کوچکهاست.
تحمّل این بهانهها ریاضتی است برای بزرگها.
میدانم گاهی حتی بهانه میگیرم برای چیزی که دارم
ولی چشم کوچکم توان دیدنش را ندارد.
اگر بزرگ شوم، چشمم تیز میشود
آن وقت این همه چیزی را که به من دادهای، خوب میبینم.
این طور، بهانه گرفتنهایم کمتر میشود.
امروز بازم دلم بهانه گرفته بود.
چقدر گریه کردم پای این بهانه.
معلوم بود که نمیخواهی گرفتار این بهانه بمانم.
چشمم را بازی کردی به چیزی که در دستم بود و نمیدیدم.
از این کارها زیاد بکن آقا!
مثل هوای نفس کشیدن به آن محتاجم.
شبت بخیر هوای نفس کشیدنم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃حضرت منجی
من دوست دارم که با تو دوست باشم.
ولی چه کنم که هر چه تلاش کردم نشد.
حرفش را زدم امّا وقتی پای عملش رسید
در جا زدم و حتّی به عقب بر گشتم.
دغدغههایم همرنگ دغدغههای تو نشد
و آرزوهایم از آرزوهای تو فاصله گرفتند.
خوب یا بدش را تو بگو
من دیگر از این که بتوانم با تو دوست شوم ناامیدم.
این بد است؟
دوست تو شدن کار من نیست
ولی هیچ گاه ناامید نمیشوم از این که تو دوستم شوی.
آقا! با من دوست میشوی؟!
مرا ببخش به خاطر همۀ دردهایی که کشیدم
امّا هیچ کدامشان درد تو نبود.
چه کنم دوستت نبودم و دردم درد تو نبود
ولی به گمانم اگر تو دوستم شوی
بیفاصله دردهایت به جانم میافتد
و دردهای نامربوطم از دلم بیرون میروند.
خلق و خوی تو این است که با هر کسی دوست شوی
محبّتت را در دل پنهان نمیکنی.
وقتی که با من دوست شدی
اولین باری که به من بگویی دوستت دارم
همۀ دردها و دغدغهها و آرزوهایت
یک جا در دلم خانه میکنند.
آقا! با من دوست میشوی؟!
من از دردهای نامربوط به تو خستهام
از آرزوهایی که رنگ تو را ندارند بیزارم
دغدغههایی ربطی به تو ندارند، آزارم میدهند.
بیا و با من دوست شو و مرا از این رنج بیحساب رها کن.
شبت بخیر حضرت منجی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
‼️یکی از دلایل اصلی گریز مادرها از وظایف مادری، آن است که میگویند: مادری کردن، موجب میشود که ما، د
✅ مادری کردن، همۀ زیباییها را در خود جای داده؛ امّا باز هم فراموش نکنیم که هر انسانی برای خود، علاقهمندیهایی دارد که با رسیدن به آنها، احساس آرامش میکند.
🔸 مثلاً ممکن است یک مادر به مطالعه و دیگری به خیّاطی یا کارهای هنری علاقه داشته باشد.
❌با وجود بچّهها، بویژه اگر خردسال یا نوزاد باشند، از صبح تا شب، فرصتی برای این کارها باقی نمیمانَد.
⁉️ چه اشکالی دارد که یک پدر، پس از این که از سرِ کار برگشت و اندکی استراحت کرد، به سراغ بچّهها برود و فرصتی را برای مادر ایجاد کند تا او به کارهای مورد علاقۀ خود برسد؟
⁉️ شاید برخی از پدران بگویند که کار ما هم سخت است و خستگی دارد. مگر ما وقتی کار میکنیم، در حال استراحتیم که از ما توقّع دارید خانه که آمدیم، کمککار مادرِ خانه باشیم؟
🔰در پاسخ به این پدران بزرگوار، باید بگوییم که ما هم قبول داریم کار شما در بیرون از خانه، خستگی دارد؛ امّا شما هم دو نکته را بپذیرید:
1⃣ آن که شما مرد هستید و خداوند به شما توان و قوّتی داده که آن اندازهاش در زن نیست.
2⃣ آن که بپذیرید خستگیِ کار خانه، کمتر از خستگی کار بیرون از خانه نیست.
⬅️ ادامه دارد....
📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۹۸
#من_دیگر_ما
#کتاب_سوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃زائر رضا
باز هم روز مخصوص زیارت رسید؛ زیارت خورشیدی که از مشهد به مشرق و مغرب عالم میتابد، خورشیدی که غروب ندارد. خورشیدها در هر منظومهای که باشند، نورشان را از او دارند و در برابرش شمعی رو به باد را میمانند.
باز هم من ماندم و حسرت تکراری زیارت و تو هستی و زیارتی عاشقانه. وقتی که از کاروان زیارت جا میمانم، دلم را خوش میکنم به این که تو آن جایی و مگر میشود مرا فراموش کنی؟ به خودم میگویم چه سفارش کنم چه فراموش، تو از سوی من سلامی میدهی به امام رئوف.
بگذار بخندند به من کسانی که این دلخوشیها را خیالهایی میدانند که بافتۀ ذهن سادهاندیش مناند. اصلاً خیال هم که باشد، دلم خوش است به همین خیالها. مگر چه عیبی دارد آدم با این خیالها زندگی کند و با همین خیالها بمیرد.
زیارت که رفتی، سلام مرا که رساندی، بگو دلم چه قدر تنگ شده برایش!
شبت بخیر زائر رضا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📌پول، و پلههای سازگاری (اعتماد به وعدۀ سازگاری با وضعیت اقتصادی)
❓من خواهر دامادمان را میخواهم. او هم مرا میخواهد. وضع آنها از ما بهتر است؛ امّا او میگوید: «من همه جوره تحمّل میکنم. همین که غیرت داری، بس است». ما با هم ارتباط داریم. حالا میخواهم بدانم که آیا او واقعاً میتواند تحمّل کند یا اینها همه حرف است؟
🔸دنبال یقین نباشید
✳️ دنبال رسیدن به این یقین نباشید که او میتواند تحمّل کند یا نه؟ مگر اینکه علم غیب داشته باشید.
⁉️ ما در جواب کسانی که به دنبال یقین صد در صد هستند، میگوییم: آیا این یقین را نسبت به خودتان دارید یا نه؟ اگر دارید، یا عالم به غیب هستید یا نمیدانید یقین چیست. اگر هم ندارید ـــ که ندارید ـــ ، چگونه میخواهید در بارۀ دیگران به این یقین برسید؟
✅ امّا با اینکه نمیتوان به یقین رسید، میتوان با احتمال بالایی که برای یک تصمیمگیری قابل اتّکا باشد، پیش رفت.
⚠️ در بارۀ سؤال شما، کار اساسی آن است که مطمئن شوید این انتخاب، بر اساس احساس عاشقانهای که ایشان نسبت به شما دارد، شکل گرفته یا اینکه معیارهای یک همسر خوب را در شما دیده است.
📛اگر انتخاب، تنها بر اساس علاقه و احساس باشد، نمیتوان به سخن او اتّکا کرد. در فضای احساس و علاقه، دو طرف برای یکدیگر جان میدهند؛ امّا وقتی به هم رسیدند و احساس، فروکش کرد _ که معمولاً نیز چنین میشود _ دیگر خبری از سینه چاکی گذشته نیست و همه چیز برای دو طرف مهم میشود.
⬅️ ادامه دارد...
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۲۲۵
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
@abbasivaladi
‼️ارسال رایگان سفارشات بالای صد هزار تومن
⛔️فقط تا فردا
👇👇👇
Ketabefetrat.com
🍃مقصد همۀ خیرها
آدمی که از همه جا رانده و به یک جا دل بسته است.
گدای نشانههایی است که از همان یک جا میآید.
من از همه جا و از هر کسی بریدهام.
جز تو کسی نیست که به او دل ببندم
و حز درگاه تو جایی نیست که در بکوبم.
چند صباحی است که التماست میکنم با من دوست شوی.
به زمین و آسمان چشم دوختهام که نشانهای بیاید از سوی تو.
نشانهای که نشان بدهد تو دوست داری که با من دوست شوی.
قبول دارم که با منطق و قاعدهها میشود فهمید
تو دوست داری با من دوست شوی
نه فقط با من؛ با هر کسی که چشم امید به تو بسته باشد
امّا چه کار باید کرد وقتی که منطق و قاعده، دل را آرام نمیکند؟
دل، نشانه میخواهد
قاعدهها عمومی است؛ امّا نشانهها خصوصی.
میدانم که با همۀ بدیام، نسبت بیشرمی به من نمیدهی
و نمیگویی چرا نشانهای خصوصی میخواهم.
آدم از همه جا رمیده، حال و روزش خرابتر از این حرفهاست
که با قاعدههای عمومی آرام شود.
دلم را با نشانهای آرام کن.
من میدانم که تو به نشانههایی که میفرستی غیرت داری.
قول میدهم با نشانهها طوری برخورد کنم که به غیرتت برنخورد.
ممنون میشوم اگر به عنوان نشانه
بوسهای را بدهی به دست باد تا به گونهام بنشاند.
نگران جانم نباش.
حتی اگر با این نشانه بمیرم، شهید مردهام.
عاقبت به خیرم کن آقا!
شبت بخیر مقصد همۀ خیرها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃 روز ۲۵ ذی القعده مصادف با «دحو الارض» است که خشکیها گسترده شده و زمین کعبه از زیر آبها بیرون آمده است، این شب و روز دحوالارض از ایام مهم عبادی در طول سال است.
#دحو_الارض
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi