eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
34.4هزار عکس
27.2هزار ویدیو
131 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
⬆️⬆️ 💠ماجرای پیکر شهید بی سری که با پدرش سخن گفت. 🔻بخش اول 🔹خبر آورده بودند که یوسف رضا شده است. من هم که در منطقه حضور داشتم برای گرفتن خبری و یافتن اثری به رفتم. 🔸صبح اول وقت جلوی در تعاون بودم تا ببینم اوضاع از چه قرار است. مسئول گفت: نام فرزند شما نه در لیست شهدا است و نه در لیست مجروحین، اینجا ما همه روزه با رادیو نام اسرا را گوش می دهیم نامش در بین اسرا نیز نبود. 🔹پرسیدم در این عملیات، شهدایی بوده اند که شناسایی نشده باشند؟ 🔸جواب داد: بیش از 20 پیکر شهید بوده اند که پلاک نداشته اند و همه را به همراه سایر شهدا به سنندج، پشت دریاچه منتقل کرده ایم تا توزیع شوند. 🔹به منطقه رفتم و به سردخانه محل نگهداری شهدا سر زدم، گفتم پسرم مفقود شده و خبردار شدم چند جنازه که هنوز هویت شان نشده در اینجا نگهداری می شود. 🔸گفتم ببینمشون شاید پسرم بین آنها باشد با احترام برخورد کردند و رفتیم تا جنازه ها را ببینیم. 🔹وضع وحشتناکی بود، بدن های متلاشی شده شهدا با اوضاع بسیار دردناکی در کف سردخانه انبار شده بود در میان اجساد بی هویت را نیافتم در حال برگشت بودم که جنازه ای که وضعیت درستی نداشت نظرم را جلب کرد 🔸پرسیدم: این پیکر کیست؟ گفتند: آن شهید دارد و شناسایی شده نگاهی به پیکرش کردم کاملا متلاشی و قابل تشخیص نبود گفتند اهل بابل است. 🔹در حال برگشت به سمت درب خروج بودیم که ناگهان پسرم را شنیدم که گفت: بابا یوسف رضا اینجاست، دوباره برگشتم همان شهید که گفته بودند اهل است دوباره صدایم کرد و گفت: نرو که گرفتار می شوی من یوسف رضا هستم. 🔸هرچه گفتم دوباره جنازه را کنیم قبول نکردند و گفتند ما کار داریم و باید برویم هرچه گفتم بابا پسرم با من سخن گفته. به حرفم گوش نداده و گفتند مگر مرده حرف می زند؟ 🔹گفتم شهدا اند آنها که نمرده اند اما در را بستند و رفتند و گفتند اگر باز هم کاری داری برو پیش مسئول که الان نیست و رفته دنبال گازوییل 🔸من هم همانجا روی پله کانکس های سردخانه نشستم خلاصه تا ساعت چهار روی پله نشستم تا مسئولش آمد کلی خواهش و تمنا کردم تا گفتند باز کنید دوباره جنازه را ببیند 🔹رفتم سر جنازه پلاکش را که در سینه اش فرو رفته بود خارج کردیم سپس پیکر را برگرداندم ناگهان دیدم بر روی لباس زیرش نوشته "یوسف رضارضایی" 🔸علی رغم بسیاری که مرا فرا گرفته بود از اینکه پسرم را یافته بودم و از ارتباطی که با او داشتم خوشحال بودم پلاک را هم بررسی کردیم دیدیم یک حروف را به ثبت کرده بودند و پلاک نیز متعلق به یوسف رضا بود. 🌹🍃🌹🍃
امروز ... کربلا #بابا دو بخش دارد: یک بخش روی نیزه یک بخش توی گودال #اصغر دو بخش دارد اما صدا ندارد #اکبر دو بخش؟ صد بخش؟ اکبر هزار بخش است... #خدا_رحم_کند....
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
#فاطمه به گفته خودش هر روز دعا می‌کند که خدایا مراقبم باش که همیشه به #یاد_پدرم باشم و همیشه هم به
دلگـــویه های دختر شهید محرم ترک (فاطمه خانم) 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 🔰«و لاتحسبن الذین قتلوا فی السبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون...» ⚜«هرگز گمان مبرید کسانی که در راه خدا می‌شوند مرده‌اند بلکه آنان زنده هستند و نزد خداوند متعال در حال ارتزاق هستند»؛ 🔰«السابقون السابقون اولئک المقربون» ⚜«...و باز خداوند در قرآن می‌فرماید کسانی که السابقون و پیشی گیرندگان بودند نزد خدا از هستند». 🔰امروز می‌خواهم از کسی صحبت کنم که با من است. عده‌ای فکر می‌کنند که من مرده است ولی می‌دانم که من هم مثل همه شما پدر دارم😊. ✓با او حرف می‌زنم. ✓مشورت می‌کنم✓ نگاهش می‌کنم ✓با او بیرون می‌روم و✓ گاهی هم مثل همه شما با او بازی می‌کنم. 💥البته تنها یک فرق کوچک با شما دارم و آن فرق این است که پدر من است که در کنار طاقچه ما است😔. 🔰در یک روز سرد زمستانی❄️ که همه مهیای استقبال از « » بودند تلفن☎️ به صدا درآمد؛ تلفن را برداشت و بعد از چند ثانیه صحبت کردن تلفن از دستش رها شد با صدایی لرزان گفت: «فاطمه جان! پدر آمد». آری« » واژه‌ای بس است. شب قبل 🌒از شهادتش🌷 در خواب دیدم که با لباس سفید و کوله‌باری در دست، با من خداحافظی👋 می‌کند و وصیت و سفارش «محمدحسین» و «مادر» را به من می‌کرد. و ما ادراک ماالمادر. من گریه می‌کردم😭 و او مرا سفارش‌ها می‌کرد و از آن روز به بعد در خواب هم او را ندیدم🚫. 🔰او هیچوقت طاقت مرا نداشت و من هم هیچوقت طاقت فراقش را نداشتم شاید فقط کسانی بتوانند درک کنند که داستان و داستان غریبی و اسیری حضرت رقیه(س)🏴 را خوانده باشند داستان درخواست و آوردن غذا به خرابه... بگذارید نگویم تحملش سخت است😭... حتی تصورش هم برای شما سخت است. من مانده‌ام اگر بابا دست مسیحایی بر سرم نکشیده بود الان چگونه می‌توانستم با شما مردم خوب صحبت کنم⁉️ درد و دل‌ها بسیار است و وقت کم بگذاریم و بگذریم. 🔰اما از محبوب خویش بگویم که که بودند و چه کردند و از ما چه می خواهند؟ به قول امام خوبی‌ها ، «شهدا در قهقهه مستانه خویش عند ربهم یرزقون هستند، شهدا🌷 تبلور همه خوبی‌ها هستند👌». بابا می‌گفت: «هرجا ظلمی به در هرجای کره زمین شود باید در مقابل آن ظالم ایستاد👊 و آخر هم در همین راه خون خود را تقدیم امام زمان نمود و نام خود را در زمره سابقون از حضرت زینب(س) به یادگار گذاشت». 🔰شاید شهدا از من به عنوان رسالت زینبی، صبر عفاف و و از شما زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا را بخواهند امروز در شهر گشتی بزنید و ببینید چقدر یاد و خاطره شهدا را زنده کرده‌ایم⁉️ مقایسه‌ای بین کنید و قضاوت کنید که چقدر ارادت‌مان را به سوسن و نسترن نشان داده‌ایم و چقدر به نام شهدا😔؟ در پایان حرف‌هایم خودم را با صحبت‌های امام و مقتدای خویش حضرت به پایان می‌برم امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست❌ دختــــر شهید 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani
💔چهل روز است که گلگون گشته صحرا زخـــــــــون پاک 🏴چهل روز است خــاموش است خاموش چــــــــــــــــراغ آل طاها 💔چهل روز است گشتــــــــــه ورد حسینـــــــــــم وا حسینم وا حسینم 🏴چهل روز است کـــــــــــز قتل حُسینش پــــــریده رنگ از رخسار زهرا 😭 💔چهل روز است مـــــــــی سوزد سکینه دلــــش بشکسته است از داغ 🏴چهل روز است کز خــــــون نقش بسته بـــه لوح عشق هفتاد و دو امضا 💔چهل روز است از هجـــــــران اکـــــبر خـــــورد خون جگر، پیوسته لیلا 🏴چهل روز است گلهـــــــــــــای رسالت خـــــــــــــزان گشته🍂 از بیداد اعدا 💔چهل روز است بیـــــــــــاد اصغرم من بــــــــــه یــاد روی ماه من 🏴چهل روز است قدم از غـــــــــم خمیده بیـــاد در خون طپیده 💔چهل روز است دلم دریای خــون است ز هجرانت غمم از حد فزون است 🏴چهل روز است که چون نـــی در نوایم بیــــــــــــاد 💔چهل روز است که رفتم زیــــــن بیابان بــــــــرون همراه این جمع پریشان 🏴کنون ای خفته در خاک ای بـــــــــرادر زجـــــــا برخیز به استقبال 😔 💚زینب(س) کنار قبر امام حسین (ع)🕌 🌹🍃🌹🍃
خواب زیبای محمدمهدی خیزاب 💠دردو دل فرزند شهید با حضرت آقا خامنه ای 🔸محمدمهدی میگفت: خواب را دیدم. به بابا گفتم: چرا که من بابا نداشته باشم⁉️ بابا بهم گفت: پدر همه بچه های شهیده😍 چون ببالت داره که برای حضرت علی(علیه السلام) است🔅(منظورش از ببالت ، ولایت را میگفت که نمیتوانست کلمه اش را تلفظ کنه)..... 🔹ویک عکس از هست که ایشان گریه میکنند😭 محمد مهدی میگه هر موقع دلشون برای بچه های تنگ میشه💔 این شکلی گریه میکنه... 🔸محمد مهدی گاهی اوقات بااین دردو دل💗 میکنه. یکی از درد و دلهایی که خیلی برام بود این بود که: عکس حاج آقا شیرازی(منظورش آقای شیرازی، نماینده ولی فقیه در سپاه قدس می باشد) را کنار دیده بعد به عکس آقا میگفت: ناراحت نباشد❌ به خاطر آقای شیرازی رفتند پیش حاج قاسم💞 تا بهشون بگند که اونهایی که مارا شهید🌷 کردند را دستگیر کنند 🔹تازه باباهای ما تو 🌸 ولی شما گریه میکنید درد میاد وما ناراحت میشیم😔 چون دلداری به خودش داده ایشون بازبان بچه گانه به حضرت آقا دلداری💖 میدهد که خیلی جالب بود. اولین شهیدمدافع حرم لشکر۱۴امام حسین(علیه السلام)
🌸🍃🌸 🍃🌸   که دوست داشت علیه السلام باشد 🌷 ▪ خواندن شده بود کار هر روزش... بود که مجروح شد. کم کم  بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. باضبط صوت هم زیارت گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد. ▪پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت می خواندم... اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... ▪ساعت  10 صبح بود که از من پرسید: ! حرّ چه روزی شهید شد؟ گفتم: روزعاشورا... گفت : دعاکن من هم امروز امام حسین بشم... ▪ظهرکه شد گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد... بعد هم گفت :برایم سوره ی بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)... ▪شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد.. گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد... ▪ هنوز نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز ... گفت:پس ... 📖قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم... انگار سالها بود که جون داده... تازه ظهرشده بود... ظهر عاشورا ... ❤ شادی روح پاکش صلوات: 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ @abbass_kardani
🔸 #بابا مهدی جان؛ وصیت📜 کرده بودی که روی سینه ات سربگذارم 🔹آن شب در #معراج خواستم سر روی سینه ات بگذارم ⚡️اما هرچه گشتم #آغوشی نبود😔 🔸عکس هایت📸 را کنار مامان دیده ام، قدو #قامتت، دستهایت. همان عکسها که #مرا در آغوش داشتی💞 پس چرا نیمی از آن قدو قامت هم در تابوت⚰ نبود؟ 🔹خواستم مثل #رقیه(س) سرت را بغل کنم نمی شد❌ دستانم #استخوان هایی را لمس کرد که گفتند بابا مهدی ست😭 باشد #سهم_من از آغوشت💖 همین بود.. #عاشقانه_های_سلما #شهید_مهدی_ثامنی_راد 🌹🍃 @abbass_kardani🌿🌺
💠همسر بزرگوار شهید عبدالله باقری: ⭐️دختر کوچکم می گوید: بهشت تلفن☎️ ندارد تا من با حرف بزنم؟ 🌟خب دلم تنگ شده و می خوام صداش رو بشونم؛ بابا دلش💔 برای ما تنگ نمیشه⁉️ 🌺🌺 @abbass_kardani
#بابای_مهربونم...♥️ #دختر است و نازکردن براے بابا😔 و "نفَسِ بابائے" شنیدن از #بابا 💥امّا #نازدانہ‌ات چہ کند بادنیا دنیا، دل‌تـنگےاش💔 و آرزوے #نازکردن برایت دلش #دختـر مےخواست دختری ڪہ با شیرین زبانے " #بابا " صدایش ڪند ... #حلمـا خانـم ۱۸ روز پس از شهـادت " پـدر" بہ دنیا آمد. #شهید_میثم_نجفی #دردانه_شهید #دخترا_بابایی_اند 🌹🌹🌹@abbass_kardani🌹🌹🌹
🔰‍"میخواهم برایت از حسرت به زبان راندن کلمه ی بگویم " 💢مگر نمیشنوی ؟! صدای که چندین سال است بابای خود را ندیده و در حسرت آغوش پدریش مرحم دل مجروحش شده است😔 دختری که دلتنگ پدر💔 است دختری که به قول خودش از وقتی که پدر رفت او و خواهرش را به همراه برد 💢دخترها خوب میدانند که برای پدر چگونه است. اما نه❌ با وجود همه ی دلتنگی ها، دختران چنین پدرانی زندگی میکنند و همچنان به وجود پدرشان افتخار میکنند♥️ 💢آرامش کنونی ما مدیون پدر دخترانی است که از خودشان گذشتند تا نگذارند دری آتش🔥 بگیرد و پهلوی بشکند و فرق پدری شکافته شود⚡️ و جگر برادری در تشت بریزد و برادر دیگر به روی رود و خواهری به در بیاید😭 ✳️آری ، به همراه برادرش مجتبی را بر ماندن ترجیح دادند چرا که روح بلند و ملکوتیشان نتوانست در این دنیای خاکی بماند🕊 💢مصطفی و مجتبی, دو ستاره ی به نور حق💫 پیوسته ی خانواده ی بختی بودند که در طول حیاتشان زیستند این را میشود از سخنان به تصویر کشیده ی اطرافیان حس کرد 💢به قول " کسی میتواند در پای بمیرد که پیش از آن زند گی در پیش چشمهای وی باشد." ✔️ این گونه بودند ... آیا ما نیز این گونه ایم🔰 🌷 🌷 شهدای مدافع حرم @abbass_kardani