💠مـــرغ هـای تـخـریـبـچـی😂
🌿اوضاع #غذا بد جوری بهم ریخته بود. هرچه بیشتر میگذشت #دعاها سوزناکتر میشد.
دو ماه بود که در خط مقدم بودیم و ماشین #تدارکات یا دیر به دیر به خدمتمان مشرف میشد یا نان و پنیر و انگور و هندونه برامون میاورد.
🌿جوری شد بود که طعم غذای #پختنی داشت از یادمون میرفت.
داشت یادمون میرفت که #مرغ چه شکلی است یا ران مرغ کدام است و سینه اش کدام.
چلو کباب چه مزه ای دارد و با لیمو ترش چه طعمی پیدا میکرد.
🌿در آن شرایط #نان_خشک که میخوردیم به پیشنهاد یکی از بچه ها سعی میکردیم با رجوع به خاطرات گذشته یاد غذاهای #خوشمزه و پرچرب و چیلی را زنده کنیم و روحیمون ضعیف نشود
🌿تا اینکه خدای مهربان نظری کرد و در عین #ناباوری ماشین تدارکات از زیر اتش توپ و خمپاره دشمن سالم به مقصد رسید و ما با دیدن پاتیل های #پلو و از همه مهم تر #مرغ به خودمان سیلی می زدیم که خوابیم یا بیدار.
🌿اما وقتی سر سفره نشستیم با دیدن مرغ های بی ران و بال به فکر فرو رفتیم که آنها را از کجا گیر آوردند.😂😂قدرت خدا از هر ده تا مرغ یکی ران نداشت.😁
🌿گر چه بچه ها دو قاشوقه می خوردند و دم نمیزدند.
اما همین که شکم ها #سیر شد دهن ها به کار افتاد.
من رودروایسی را گذاشتم کنار و به #راننده ماشین که مهمونمون شده بود گفتم:
«ببینم حاجی جون می شود بپرسم این مرغ های بی ران و بال مادر زاد معلول بودند یا در جنگ به این روز افتادن؟» 😁😉
🌿بچه ها که داشتند #چایی بعد از ناهار میخوردن خندیدن.
راننده کم نیاورد و گفت:
«راسیاتش اینا رو از #میدون_مین جمع کردن!»
زدم به پرویی و گفتم:
حدث میزدم #تخریبچی هستن چون هیچکدوم ران درست و حسابی ندارند!» 😂😂
کمی خندیدیم و باز خدارو شکر کردیم که مارو از نعمتاش #محروم نکرده.
منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک.📚
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹 @abbass_kardani✅
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
#شهیدی که آرزو داشت در ظهر عاشورا حرّ امام حسین(ع) باشد... #شهید_محمد_تقی_شمس🌷 #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹
#خاطرات_شهدا 🌷
💠شهیدی که دوست داشت حرّ امام حسین (علیه السلام) باشد
🏴خواندن #زیارت_عاشورا شده بود کار هر روزش. شلمچه بود که #چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد😔، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد❌..
🏴باضبط صوت📻 هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی #ماه_محرم حالش خراب شد.پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت🛌 برایش زیارت #عاشورا می خواندم...
🏴اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح ⏰بود که از من پرسید: بابا! #حرّ چه روزی شهید شد⁉️گفتم: #روزعاشورا...
🏴گفت : دعاکن من هم #امروز حٌرّ امام حسین بشم.ظهرکه شد.گفت: بابا! بی قرارم. بگو #مادر بیاد.بعدهم گفت :برایم سوره ی #فجر بخون، سوره ی #امام_حسین(علیه السلام)...
🏴شروع کردم به خوندن🗣 ... به آیه
💠«یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد😭..
گفت: #دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد😭...
🏴هنوز #سیر نشده بود🚫، خجالت کشید دوباره اصرار کنه.گفت: بابا! #مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز.گفت:پس #خداحافظ...
🏴قرآن📖 روگذاشتم روی میز برگشتم.انگار سالها بود که #جون_داده.تازه ظهرشده بود. #ظهر_عاشورا😭😭.
#شهید_محمد_تقی_شمس
🌹🍃🌹🍃
💠 حدیث روز 💠
🌱 از "سیر" غافل نشویم
🔹عن رَسُولُ اللَّهِ (ص): كُلُوا الثُّومَ وَ تَدَاوَوْا بِهِ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ سَبْعِينَ دَاء.
🔻رسولخدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
#سیر بخورید و با آن مداوا کنید که شفای هفتاد بیماری در آن است.
📚طبالائمه، عبدالله شبر، ص۱۹۴
@abbass_kardani✅
یکی از علتهای #نزول بلا
✅امام سجاد(ع)، به اهل و عیال خود سفارش می کردند:
«هیچ سائلی از #مقابل خانه من نمی گذرد مگر اینکه #اطعامش کنیم»
گاهی به ایشان اعتراض می کردند:
«ولی هر سائلی که #واقعا محتاج نیست!»
امام سجاد(ع)پاسخ می دادند:
«بیم آن دارم که بعضی از آنها مستحق باشند و ما نیز با رد کردن مستحق، به بلایی که بر حضرت #یعقوب نازل شد مبتلا شویم. حضرت یوسف، آن خواب معروف را همان شبی دید، که یعقوب، سائل مستحقی را #اطعام نکرد.
آن شب یعقوب و خانواده اش #سیر خوابیدند ولی سائل، گرسنه بود. به همین دلیل خداوند فرمود:
«ای یعقوب ! چرا به بنده ام رحم نکردی؟! به عزتم #سوگند تو را به مصیبت پسرانت #مبتلا خواهم کرد.»
📚علل الشرایع – ج ۱ – ص۶۱
🌸🍃🌸
🍃🌸
#شهیدی که دوست داشت #حرّ #امام_حسین علیه السلام باشد
🌷 #شهید_محمد_تقی_شمس
▪ خواندن #زیارت #عاشورا شده بود کار هر روزش... #شلمچه بود که #چشماش مجروح شد. کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. باضبط صوت هم زیارت #عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
▪پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت #عاشورا می خواندم... اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم...
▪ساعت 10 صبح بود که از من پرسید: #بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟ گفتم: روزعاشورا... گفت : دعاکن من هم امروز #حٌرّ امام حسین بشم...
▪ظهرکه شد گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد... بعد هم گفت :برایم سوره ی #فجر بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
▪شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد.. گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد...
▪ هنوز #سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز ... گفت:پس #خداحافظ...
📖قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم... انگار سالها بود که جون داده... تازه ظهرشده بود... ظهر عاشورا ...
❤ شادی روح پاکش صلوات:
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ
@abbass_kardani
✅ باطن غذا
حضرت آیت الله جوادی آملی:
بسیاری از ما گرفتار خوردنیم، این غذا و همچنین چیزهایی که جزء توایع غذاست؛ بالاخره کسی که غذا خورد، به این فکر می افتد که به مسائل دیگر بپردازد! اگر غریزه های دیگر هست و اگر لذّت های دیگر هست، قسمت مهمّش از همین غذا خوردن است. اگر کسی غذای خوب بخورد، به دنبال خیلی از چیزها می رود! فرمود: کسی که در دنیا همیشه #سیر است، در قیامت #گرسنگی های فراوان دارد! درباره گرسنگی نه یعنی اینکه انسان افراط بکند، به مزاج خودش آسیب برساند، نه؛ به مقداری که بدن لازم دارد، #غذا تهیه بکند.
امّا این بزرگان یعنی #مولوی فرمود به اینکه: شما این غذا را بررسی کنید، ببینید این چه هست، بعد چه می شود! فرمود: غذا یک خاک رنگینی است*. این خاک را رنگ کردند، ظریفش کردند، و آدم را گرفتار غذا کردند! یک قدری کلوخ هست، یک قدری کود است، یک قدری آب رویش ریختند؛ همین! آنوقت این گُل می شود، میوه می شود، غذای حیوان می شود، بعد گوشت می شود؛ ایشان فرمود: شما اصلش را نگاه کن، همه " خاک " است، منتها رنگین شده! بعد وقتی انسان پُر خورد، آن کسی که مثل حیوان بخورد، بالاخره مثل جماد می افتد، ناچار است بیافتد، مرتّب بخوابد!
وجود مبارک #علی_بن_ابیطالب (سلام الله علیه) فرمود: کسی که در این فضا و فاز حرکت می کند، ارزش اش همان است که در دستشویی می بیند! (من کانت همّته ما یدخل بطنه قیمته ما یخرج منه)*. هر کسی تمام تلاش و کوشش اش این است که غذای خوب تهیه کند، پُر بخورد؛ قیمتش هم همان است که خارج می کند!!
مولوی / مجالس سبعه / المجلس السابع _ (من فوائده اسبغ الله فینا نعمه موائده)
غرر الحکم / صفحه ۱۴۳
📚 پاسخ به پرسشهای خواهران دانشجو
مشهد مقدّس ؛ ۱۳۸۱/۰۵/۰۶