eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
23.2هزار ویدیو
125 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
#پدرجان اگرچه فراق شما برایم سخت و جانگداز است ⚡️اما سرافرازی و افتخاری که شما و #همرزمان شهیدت🌷 برا
💠زبان حال دختـر شهید 🌷پدر عزیزم، روزگاریست که غم نبودنت چون آفتاب دم غروب🌥 سخت دلتنــ💔ـگم نموده است. چه صبح ها که با یادت از خواب بر می خیزم و چه شب ها که با اندوه به خواب می روم و من ، آن صورت مهربان با لبخندی بر لبان😄 را که برای خداحافظی👋 آمده بودی، بر لوح دلمـ❤️ ثبت کردم👌 🌷آن روز نورانیت چهره ات✨ حکایتی دیگر داشت... ، پر کشیدن تا کوی دوستـ🕊، رسیدن به بارگاه معشوق در چشمانت موج می زد، همچون پرنده ای که تاب ایستادن و ماندن ندارد🚫. 🌷همیشه می گفتی خوشا به حال همرزمان ، چه سعادتی نصیبشان شد و قطره اشک گوشه چشمانت😢 معنای ناب زندگی را برایم تداعی کرد.یادم هست که به من گفتی؛ آمده ام که بروم، برای دفاع👊 از حریم (سلام الله علیها) و اسلام  می روم، تو را به می سپارم و از تو می خواهم در سنگر علم یاریگر من و مدافعان حرم باشی. 🌷آری تو رفتی و در سنگر ، علیه دشمنان ، جانانه مبارزه کردی👊، آه و حسرتی😢 را که همیشه در پنهان ساخته بودی، اینک به خواسته قلبی ات یعنی مزین گشته است... 🌷آری تو رفتی و با نثار خود از حریم امن الهی دفاع کردی، تو رفتی و در میدان نبرد به پیروی از سرور شهیدان 🌷عالم (علیه السلام) درس آزادی، ایثار و شهادت🕊 را یادمان دادی✔️ و از دست معشوق ازلی، نشان لیاقت را گرفته ای و سرافرازی انقلاب اسلامی ایران🇮🇷 را باعث شده ای. 🌷پدر عزیزم تو به وظیفه سرخ خویش عمل کردی✅، اینک وظیفه دختر و دخترانت هست که در سنگر دانش و پا برجاتر از همیشه✊، محافظ انقلاب اسلامی و آرمان هایش باشند؛ آرمان هایی که با سرخ شهیدان🕊، و آسمانی گشته است. 🌷پدر عزیزم، تو مرا نام نهادی و شاید این بزرگ ترین باشد که نصیبم شده و آن همنام بودن با  پیام آور نهضت ✌️ و با افتخار به من می گوید که فرزند دلاور مردی از هستم که زندگی اش را با نهایت اخلاص👌 و افتخار در راه حفظ مرقد حضرت زینب (سلام الله علیها) فدا نمود🌷. 🌷پدرجان اگرچه شما برایم سخت و جانگداز است⚡️اما سرافرازی و افتخاری که شما و همرزمان شهیدت برای دیار و سرزمین مان به ارمغان آورده اید، همیشه وجودمان را روشن✨ از پرتو حضورتان خواهد ساخت. تو همیشه برای من ، با من نفس می کشی و یاریگر من در ادامه راه هستی😊؛ راهی💫 که پرتو خون هزاران هزار روشنی بخش آن است. ✓نام تو افتخار،✓ راه تو ماندگار، ✓مرگ سرخت خروش روزگار ✓ای همه سادگی، ✓عشق و آزادگی، ✓رونق زندگی، ✓لطف پروردگار... 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani
💢امام زمان کِی خواهد آمد؟ 🔰🔰🔰🔰 ظهور حضرت مهدی(عج) تابع شرایط است. شرایطی که بخش اصلی آن توسط واقعی حضرت فراهم خواهد شد. شیعیان عافیت طلب، فانتزی و اهل مماشات که تحمل سختی ندارند نمی توانند در ظهور و در حکومت حضرت صاحب نقشی ایفا کنند. به ابی جعفر (ع) عرض کردم : آنان می گویند که چون مهدی کند همه کارها از برای او به خودی خود درست شود و به اندازه خون نمیریزد. فرمود: هرگز چنین نیست سوگند به آن کس که جان من بدست او است اگر کارها به خودی خود برای کسی درست می شد هر آينه برای رسول خدا درست می شد آنگاه كه دندانهای جلوی آن حضرت شکست و صورت مبارکش زخم برداشت... نه، هرگز، سوگند بآنكس كه جان من بدست او است تا ما و شما عرق و خون بسته را پاك كنيم و سپس پيشاني اش را - بنشاني علامت - مسح كرد. 📚کتاب غیبت نعمانی باب 22 صفحه 378 که همان اسلام حداقلی فردگرای کنج است، می تواند شیعه تربیت کند. اما که فقط به برخی از ظواهر دین مانند نماز اکتفا میکنند. اسلام آمریکایی، چون ذاتا فردگرا و عافیت گراست، طاقت و تحمل ندارد.
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 7⃣#قسمت_هفتم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زن‌عمو را از شدت گری
❣﷽❣ 📚 💥 8⃣ 💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب ، از سرمای ترس می‌لرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو می‌گفت :«وقتی با اون عظمتش یه روزم نتونست کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا بودن که به بیعت‌شون راضی شدن، اما دست‌شون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام می‌کنن!» 💢تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ می‌زد و حالا دیگر نمی‌دانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده می‌مانم و اگر قرار بود زنده به دست بیفتم، همان بهتر که می‌مُردم! 💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمی‌کرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش داعش شوند. 💢 اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را می‌بلعید و جلو می‌آمد، حیدر زنده به می‌رسید و حتی اگر فاطمه را نجات می‌داد، می‌توانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟ 💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریه‌هایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش می‌کرد و با مهربانی همیشگی‌اش دلداری‌ام می‌داد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زن‌عمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچه‌ات رو بیار اینجا!» 💢عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زن‌عمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیه‌السلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زن‌ها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام (علیه‌السلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!» 💠 چشم‌هایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان می‌درخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر می‌کنید اون روز امام حسن (علیه‌السلام) برای چی در این محل به رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر (سلام الله علیهما) هستید!» 💢 گریه‌های زن‌عمو رنگ امید و گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت (علیه‌السلام) بگوید :«در جنگ ، امام حسن (علیه‌السلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز آمرلی به برکت امام حسن (علیه‌السلام) آتش داعش رو خاموش می‌کنن!» 💠 روایت عمو، قدری آرام‌مان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر می‌زدم و او می‌خواست با عمو صحبت کند. 💢 خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمی‌تواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راه‌ها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر می‌کند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانه‌شان را جواب نمی‌دهند و تلفن همراه‌شان هم آنتن نمی‌دهد. 💠 عمو نمی‌خواست بار نگرانی حیدر را سنگین‌تر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بی‌خبر بود. می‌دانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت. 💢 دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمی‌کرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود. 💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بی‌رمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغ‌تون! قسم می‌خورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!» 💢رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح می‌لرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد. 💠 نگاهم در زمین فرو می‌رفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، می‌بُرد. حالا می‌فهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و می‌خواست با لشگر داعش به سراغم بیاید! 💢 اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد... ✍️نویسنده: 🍃🌹🍃🌹
امام هادى عليه السلام فرمود: «در روز ، پيامبر و حضرت على و تمام ائمّه عليهم السلام در قرار مى‌گيرند و در اين هنگام مى‌گويند: الحمد للّه الّذى هدانا لهذا .... «5» 🌹🍃اهل بهشت، به و خدا مشغولند. «قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ» 🌹🍃 ، از خدا واز هدايت شدنشان نيستند. ‌‌ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا» درسهای_قرآنی صفحه155 ➖➖➖ 🔸استاد قرائتی 💠💠@abbass_kardani💠💠
🔴 صدور حکم جهاد کفایی از طرف رهبر انقلاب 🔸رهبر انقلاب کفایی را صادر کردند... « بر همه مسلمان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب به ظالم و خبیث آن را کنند عملاً این را صادر کردند » 🔸با صدور این حکم بر همه و رهبر انقلاب فرض است تا برای ورود به این نبرد مقدس و سرنوشت ساز خود را کنند.