🔸چرا آیتالله اعرافی؟
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (2 از 8)
2- فرمودهاند: «وی تجربه حضور در مجلس شورای اسلامی، وزارتخانهها، مدیریتهای اجرایی کشور و... را ندارد. وی عضو جدید شورای نگهبان و مجلس خبرگان محسوب میشود و نه از اعضای قدیمی. هرچند عضویت در خبرگان تلازمی با شناخت محیط اجرا ندارد. وگرنه با این استدلال باید از آیتالله جنتی بهعنوان گزینه اصلح سخن به میان آورد.»
پاسخ:
مگر شرط لازم برای تصدی پست ریاست جمهوری، تجربه حضور در مجلس شورای اسلامی و وزارتخانه و مدیریت اجرائی است؟ اگر این شروط لازم بود حتماً در قوانین لحاظ میکردند. بله این سوابق حتماً مفید است اما اگر توانمندی مدیریت کلان در شخصی احراز شود نیازی به این شروط نیست. آیتالله اعرافی سابقه مدیریت کلان کشور دارد و با مسائل حکومتی نیز بواسط حضور در شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... دارد و اینکه میفرمایید چون عضو جدید است پس آشنا نیست، نوعی غیبگویی و قضاوت نادرست است...
@abdollahimahdi
ادامه 👇
🔸چرا آیتالله اعرافی؟
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (3 از 8)
فرمودهاند: « نحوه اداره کشور براساس شناخت سیستم #حکمرانی و همراهی قوای مختلف و ارکان مدیریتی محقق میشود. جناب اعرافی جایگاهی نزد این عناصر ندارند و به سادگی نخواهند توانست هماهنگی لازم را محقق کنند.»
پاسخ:
این ادعا هم خیلی عجیب است! یک ادعای بدون دلیل! بنده هم ادعا میکنم ایشان هم شناخت خوبی از سیستم حکمرانی کشور دارد و هم قادر به هماهنگی قوای مختلف و ارکان مدیریتی هستند. ایشان با حضور در سطح بالای مدیریت کشور با عضویت در شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت، شورای انقلاب فرهنگی و همچنین رجوع متعدد و مستمر ارکان حاکمیتی به منظور ارتباط با حوزههای علمیه و بهرهمندی از ظرفیتهای حوزه و جلسات کارشناسی و تفاهمنامههای متعدد حدود 200 جلسه و تفاهم نامه با ارکان حاکمیتی و... شناخت و امکان هماهنگی خوبی برای ایشان فراهم ساخته است...
@abdollahimahdi
ادامه 👇
🔸چرا آیتالله اعرافی ؟!
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (4 از 8)
فرمودهاند: «مقایسه اعرافی و رئیسی یک مقایسه بلاوجه است. رئیسی تجربه گستردهای در حاکمیت داشته است: 10 سال رئیس سازمان بازرسی، 10 سال معاون اول قوه قضائیه، ۳سال ریاست قوه قضائیه، تولیت آستان قدس رضوی (سازمان بزرگ اقتصادی در خاورمیانه)، ولی جناب اعرافی صرفاً مدیریت حوزههای علمیه منهای حوزه خراسان و تهران و اصفهان را در اختیار داشتهاند!»
پاسخ:
کسی قصد مقایسه سوابق آیتالله رئیسی را با سوابق آیتالله اعرافی نداشته است، اما علاوه بر سوابق آیتالله اعرافی، توانمندیها، شاخصها و فرصتهای دراختیار ایشان برای پذیرش این مسئولیت کافی است، در برخی ویژگیها با ایشان اشتراک دارند و اما تمایز ایشان نسبت به آیتالله رئیسی، «نگاه و اندیشه تمدنی»، «امکان تقویت جایگاه و منزلت حوزههای علمیه و ظرفیتهای نهادهای حوزوی در تعامل و پشتیبانی از نظام»، «جامعنگری و نظام اندیشه در معارف اسلامی و تفقه در موضوعات مختلف از جمله فقه حکومتی» و ...
@abdollahimahdi
ادامه 👇
🔸چرا آیتالله اعرافی ؟!
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (5 از 8)
فرمودهاند: «جناب اعرافی برای مردم و جمهور گزینه امتحان پسنداده و غیرقابل تکیه و اعتمادی است. مردم چطور به ایشان تکیه کنند؟ به اعتبار کارنامه مدیریت حوزه؟ ایشان بههیچوجه نمیتواند #اجماعساز باشد. نه بین مردم و نه بین نخبگان سیاسی جبهه انقلاب».
خیلی عجیب است که میفرماید امتحان پس نداده است! کجا فرصت چنین امتحانی در اختیار ایشان بوده یا از ایشان امتحان گرفته شده و نمره قبولی نداشته است؟ اگر هنوز فرصت خدمت در پستهای مرتبط با مردم و جمهور نداشتهاند، آیا میتوان نتیجه گرفت که غیرقابل تکیه و اعتماد است؟ آیا در مورد هر شخصیتی میتوان گفت چون هنوز تصدی پستی را بر عهده نگرفته غیرقابل تکیه و اعتماد است؟! آیتالله اعرافی در همه سوابق مدیریتی خود تا حدزیادی موفق بوده و گواهی معتبر بر این موفقیتها رضایت و تمجید مقام معظم رهبری است.
اما اجماعساز بودن، یک شاخص نسبی و اکتسابی است و معمولاً همه کاندیداها چنین فرایندی خواهند داشت و برای اجماع حداکثری باید تلاش کرد و آن را پدید آورد، مهم قوه اجماعسازی است که در ایشان به مراتب بیشتر از گزینههای دیگر ریاست جمهوری وجود دارد ...
@abdollahimahdi
ادامه 👇
🔸چرا آیتالله اعرافی ؟!
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (6 از 8)
فرمودهاند: «ایشان فاقد شناخت جزیی و بهتبع طرح عملی روشن برای مدیریت کشور در حوزه اقتصاد و صنعت و مسکن و... است. با استدلال به تجربه اندک ستادهای راهبری حوزه، که درمواردی جدا ضعیف و محل نقد بوده، نمیتوان کسی را راهی پاستور کرد.»
پاسخ:
نه ممکن است و نه ضرورت دارد که یک رئیسجمهور شناخت جزئی از مسائل متکثر و پیچیده کشور در همه عرصهها از قبیل اقتصاد، صنعت، تجارت، مسکن، سلامت و... داشته باشد! بلکه هنر یک مدیر، نگاه جامع و متوازن بر پایهی یک نظام اندیشه و بهکارگیری بهترین ظرفیتها و راهبری آنهاست، رئیسجمهور بایستی در پیگیری راهبردها و سیاستهای کلان نظام در مجموعههای ذیل خود تلاش نماید و برای تحقق آنها بهترین نیروها را بهکارگیرد...
تشکیل «ستادهای راهبری» با رویکرد مردمی و جهادی، در موضوعات و مؤلفههای اساسی جامعه و حکومت، یک نقطه عطف در بلوغ اجتماعی حوزههای علمیه محسوب میشود، حوزه علمیه به عنوان پشتیبان نظام اسلامی، میبایست از پایگاه دین و فقاهت پاسخگوی نیازهای اجتماعی و تمدنی جامعه اسلامی باشد و ظرفیتهای حوزوی را در حل مسائل نظام و جامعه بهکار گیرد. مقام معظم رهبری نیز چنین مطالباتی از حوزههای علمیه مبنی بر انسجام ظرفیتها در پاسخگویی به نیازها داشتهاند و چنین امر مبارکی در عصر مدیریت آیتالله اعرافی با درایت و هدایت ایشان محقق میشود. کارشناسان در موضوعات مختلف و عرصههای گوناگون مانند اقتصاد و بانکداری، معماری و شهرسازی، هوشمصنوعی و فضای مجازی، هنر و رسانه، جمعیت، سلامت، محیط زیست و... با ایشان جلسات متعددی داشتهاند و ایشان در جریان وضعیت موجود و مطلوب و راهبردهای تحولی و راهکارهای حل مسائل قرار گرفته و توصیههای متعددی هم به حاکمیت و دولتمردان داشتهاند که گزارش آن به تفصیل موجود است... و البته برخی از این ستادها نیاز به تقویت دارند.
چنین پدیدهای در جهت حل مسائل جامعه و پیشرفت کشور تا دستیابی به تمدن اسلامی از پایگاه دین و فقاهت، یک حرکت تحولی و عظیم محسوب میشود که هنوز ابعاد و آثار آن ناشناخته است...
@abdollahimahdi
ادامه 👇
🔸چرا آیتالله اعرافی ؟!
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (7 از 8)
فرمودهاند: «جناب اعرافی در امتداد سبک مدیریت رئیسی، نمیتواند یک #مدیر_مردمی موفق باشد. چه اینکه طی سالیان متمادی مدیریت حوزوی یکی از آسیبهای جدی مدیریت ایشان عدم ارتباط وثیق با بدنه طلاب و عدم امکان تعامل ساده طلاب با ایشان بوده است. البته پیامک پاسخ دادن امری قابل تقدیر است که نمیتوان آن را نمونه مدیریت مردمی برشمرد.»
پاسخ:
بله، آقای رئیسی در رویکرد مردمیاش منحصر به فرد بود و شاید نتوان کسی را با ایشان مقایسه کرد، هرچند لازم است از ایشان درس آموخت... اما ادعای شما در مورد آیتالله اعرافی، یک ادعای بدون دلیل بلکه غلط است، آیا شما آماری از دیدارهای ایشان با طلاب دارید و شاخص و سنجهای برای ارزیابی آن؟! یا احتمالاً درخواست دیداری داشتهاید که موفق به دیدار نشدید؟ آنچه بنده از دوستان دفتر ایشان شنیدم، دیدارهای ایشان با طلاب بیش از دیدارها با مدیران و مسئولان است! سامانه رسمی حوزه هم ارتباط مستقیم با مدیر حوزه را برقرار میکند، پاسخگویی از طریق پیامک و فضای مجازی هم کم مسئلهای نیست ... برای قضاوت به شنیدهها اکتفا نکنید...
@abdollahimahdi
ادامه 👇
🔸چرا آیتالله اعرافی ؟!
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (8 از 8)
فرمودهاند: «نفس معرفی جناب آقای اعرافی آن هم از سوی طلاب، بهعنوان گزینه ریاستجمهوری یک اشتباه راهبردی است. اولاً سیره امام خمینی عدم ریاستجمهوری فرد روحانی مگر در شرایط ضروری است و الان باتوجه به حضور چهرههای مختلف انقلابی چنین ضرورتی وجود ندارد. ثانیاً پیامی که ما به جامعه میدهیم، پیام صنفی است نه پیام ملی. جامعه معنای نامناسبی از این معرفی دریافت خواهد کرد و گسلهای متعددی فعال خواهد شد. ثالثاً بهدلیل ناشناختهبودن ایشان در بین حتی عموم انقلابیها، فضلاً از عموم مردم و مسئولان، این فرصت کوتاه بهجای اجماع سازی منتهی به اجماع سوزی و دعوای درون جبههای میشود.»
پاسخ:
اولاً در قانون اساسی؛ #رئیس_جمهور را پس از مقام معظم رهبری، #عالیترین مقام رسمی کشور میداند و بر اجرای #احکام_و_مقررات_اسلامی برای وصول به هدف نهایی حیات و ایجاد #جامعه_اسلامی تأکید شده است، واقعاً چه کسی شایسته تصدی ریاست این جایگاه عظیم است؟ غیر از یک فقیه و عالم ؟!!! طبعاً یک اسلامشناس و یک عالم فقیه بهتر میتواند در این مسند انجام وظیفه نماید...
حضرت آقا برخی اوصافی را که شایسته جایگاه ریاست جمهوری میدانستند در مورد شهید مطهری اینگونه بیان کردند: «مرحوم #شهید_مطهری اگر امروز میبودند، من فکر میکنم مناسبترین جا برای ایشان ریاست جمهوری بود؛ که با آن ابعاد عظیم شخصیت، یک #حکیم، یک #فیلسوف، یک #فقیه، میشد #رئیس_جمهور یک نظام و این خیلی برای این نظام #ارزش داشت، و ما میتوانستیم به وجود او در دنیا #افتخار کنیم.» ۱۳۶۳/۲/۱۰
رئیسجمهور حد واسط مقام رهبری و نظام اجرائی است و باید شخصیتی عالم، فقیه و فرهیخته باشد که بتواند ایده محوری و اساسی رهبری را در مجموعه اجرائی کشور در عرصههای گوناگون تفصیل و تبیین و توزیع نماید و قادر به تفریع و تطبیق اصول باشد و با نگاه راهبردی و تشخیص عالمانه و فقیهانه، منویات رهبری و سیاستهای نظام را در کشور جریان دهد و پیگیری نماید نه صرفاً توانمند در اجراء و ارائه خدمات اجتماعی و اتوبانکشی و جادهسازی و... باشد!
🔹مطالبه مقام معظم رهبری هم از حوزههای علمیه تربیت رئیسجمهور بوده است! طبعاً بهتر آن است یک شخصیت روحانی، عالم و فقیه عهدهدار این مسند باشد:
🔸«نقش حوزه، غیر از جنبههای فرهنگی در ادارهی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در ادارهی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آیندهی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند #رئیس_جمهور و #وزیر و #نماینده و #نظریهپرداز_سیاسی باشند، کما اینکه شما ملاحظه میکنید، بعد از پیروزی انقلاب، منهای شخص شخیص امام بزرگوار که لایعادل له احد، سهم و نقش معممان و متخرجان حوزه در اداره انقلاب و #مسئولیتپذیری در مسائل آن، چه در قانونگذاریش، چه در قضایش، چه در قوه مجریهاش، و چه در زمینههای سیاسیاش، اگر نگوییم بیشتر است، اقلاً نقشی برابر با غیرحوزویها داشتهاند، اینها متخرجان قبل از انقلابند! به قول آن باغبان قدیمی، کاشتند و ما خوردیم، کاریم و خورند! حوزه در این مدت چه کرده و چه خواهد کرد؟ (۱۳۶۸/۰۹/۰۷)»
ثانیاً جایگاه عظیم حوزه در ارتباط با حاکمیت و نظام اسلامی باید بهخوبی تبیین گردد، ذهنیت الان برخی مردم و حتی برخی دولتمردان این است که حوزه چه میکند و امور کشور چه ربطی به حوزه و روحانیت دارد؟! آیا در برابر این ذهنیت باید عقبنشینی کنیم و از ترس قضاوت نادرست ایشان، دست از رسالت و مأموریت حوزوی خود بکشیم؟! یا باید برای مردم تبیین نماییم که طبق فرمایش امام و رهبری، حوزه مادر و پشتیبان نظام است، انقلاب اسلامی ثمره مجاهده هزار ساله روحانیت بود و ریشه طاغوت و طاغوتیان را از کشور کند و بیرون انداخت اما هنوز در ساختار اجرائی نظام، اندیشهها و شخصیتهای طاغوتی و الحادی حضور دارند که وظیفه حوزه تولید اندیشه، تربیت نیرو و جایگزینی آنهاست و طبق نظر رهبری پستهای اساسی و کلیدی کشور را مانند ریاست جمهوری، وزارت، نماینده مجلس و.... حتیالامکان روحانیت عالم، جهادی و دلسوز بر عهده بگیرند. بنابراین اگر حوزه علمیه با تبیین این جایگاه و منزلت، گزینه مورد نظر خود را میدان آورد و معرفی نماید تا بین عموم مردم و نخبگان شناخته شود، هیچ مسئله نگرانکنندهای وجود نخواهد داشت و برخی مخالفتها و دشمنیها و تخریبها هم طبیعی است و از دشمنان انتظاری غیر از این نیست و ممکن است اذهان عمومی هم تا حدی متأثر از آن باشد... (اگر هم مصلحت این باشد که حوزه رسماً گزینهای را معرفی نکند، ایشان میتواند بدون نظر رسمی حوزه، کاندیدای ریاست جمهوری شود.)
@abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1716836975332992605
خوب است عنوان شعار گونهای برای بیان خطمشی اصلی جبهه انقلابی در نظر گرفته شود و مورد وفاق و اعلام پرشوری قرار گیرد.
کلیدواژه اصلی قابل طرح برای #وحدت_گفتمانی #جبهه_انقلابی میتواند «#خدمت_خالصانه_عالمانه_و_جهادی» باشد که گویای همهی ارزشهای احیا شده توسط شهید #رئیسی و شاخصهای مدنظر مقام معظم #رهبری است و قدرت جذب قلوب و اقناع فکری عموم مردم را هم دارد و تمایز #دولت_انقلابی با جریانهای رقیب است.
@abdollahimahdi
🔸چند پرسش و پاسخ انتخاباتی؛ (1 از 2)
🔹تصدیگری روحانیت در مناصب اجرائی.
🔸 آیا نظر امام خمینی ره عدم پذیرش مناصب حکومتی توسط روحانیون نبوده است؟
🔹کلام و تشخیص امام حاضر، «حجت » است که ممکن است با تشخیص حضرت امام ره هم متفاوت باشد، حتی تطور در اندیشه و کلام ولی امر هم ممکن است و ملاک، آخرین تشخیص و فرمایش است، کما اینکه حضرت امام ره در مسئلهای تغییر نظر خود را اینگونه تبیین فرمودند :
«... مساله یک چیزی نیست که آقایان به ما بگویند: شما آن روز این جوری گفتید. راست است، ما آن روز خیال میکردیم که در این قشرهای تحصیلکرده و متدین و صاحب افکار، افرادی هستند که بتوانند این مملکت را به آن جوری که خدا میخواهد، ببرند، آن طور اداره کنند. وقتی دیدیم که نه، ما اشتباه کردیم، آمدند بعضیشان خودشان را به ما جا زدند- ما هم که غیب نمیدانیم. و بعضیشان هم خوب بودند لکن رایشان با رای ما مخالف بود- ما از حرفی که در مصاحبهها گفتیم، عدول کردیم...»
ممکن است گفته شود؛ حضرت امام بنابر ضرورت حضور روحانیت را در مناصب حکومتی پذیرفتند... باید گفت تشخیص متأخر و متکامل ایشان این بود که متصدیان غیر روحانی نمیتوانند و «نخواهند توانست» اداره این کشور را آنطوری که اسلام میخواهد انجام بدهند و در واقع آن ضرورت (به دلایل متعدد) دائمی است:
«چنانچه همه متصدیان روحانى که هستند الآن، از باب اینکه مىبینند که نمىتواند و نخواهد توانست کسان دیگر اداره این کشور را آن طورى که اسلام مىخواهد اداره بکند و ما تجربه کردیم که نشد...» (صحیفه امام خمینی، ج ۱۶، ص ۴۶۶)
اکنون حضرت آقا بر تربیت رئیسجمهور و وزیر [در پستهای متناسب با نهاد دین] و نماینده مجلس [در موضوعات مرتبط] تأکید دارند و فرمودهاند:
«نقش حوزه، غیر از جنبههای فرهنگی در ادارهی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در ادارهی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آیندهی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند #رئیس_جمهور و #وزیر و #نماینده و #نظریهپرداز_سیاسی باشند... (۱۳۶۸/۰۹/۰۷)»
🔸اگر حضور روحانیت در مناصب حاکمیتی صحیح و لازم است، خب همه پستها را به روحانیون بسپریم؟
🔹قطعاً برخی پستهای دولتی نیازمند تخصص دانشگاهی است مانند معماری و شهرسازی، نظام پزشکی، صنعت و تجارت و ... اما آنجا که باید «راهبری دینی» اتفاق افتد «عالم دینی» نیاز است، از جمله ریاست جمهوری که عالیترین مقام بعد از رهبری در راهبری امور کشور است... اگر مسیر دولت، تحقق اهداف انقلاب اسلامی است، هنر رئیسجمهور بهرهبرداری از تخصصها مطابق با نقشه جامع تمدنی است که محصول فهم عالمانه و مجتهدانه از نظام اندیشه اسلامی است که «نهاد دین» متکفل آن است و نقطه اتصال نهاد دین و نهاد حکمرانی بایستی ظرفیت متعالی این ارتباط و تعامل را در اعلی درجات فهم و علم حوزوی و دینی داشته باشد.
ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔸چند پرسش و پاسخ انتخاباتی؛ (2 از 2)
🔹تصدیگری روحانیت در مناصب اجرائی.
🔸آیا حضور روحانیت در مناصب حاکمیتی و پیامدهای آن مانند رقابتهای خاتمی و ناطق نوری یا رئیسی و روحانی برای تصدی پست ریاست جمهوری صدمات جبران ناپذیری بر حیثیت روحانیت وارد نساخت؟
🔹اینکه ادعا میشود رقابت خاتمی و ناطق نوری و یا رئیسی و روحانی برای تصدی منصب ریاست جمهوری صدمات جبران ناپذیری بر حیثیت روحانیت وارد ساخت، ادعای غلطی است چه اینکه اگر یک شخص روحانی در مناظرات یا اقدامات انتخاباتی، خطا و اشتباهی مرتکب میشود نباید به پای روحانیت نوشت و اگر مردم هم ممکن است تعمیم دهند باید روشنگری نمود کما اینکه این بلوغ اجتماعی تا حدی حاصل شده است که سیئات خاتمی و روحانی را به پای حوزههای علمیه و کل روحانیت ننویسند! مردم بهخوبی میدانند چنین شخصیتهای اصلاحطلب از سوی حوزه رانده شدهاند و موضع حوزه در قبال آنها چیست... بنابراین برای کاهش صدمات باید تبیین و روشنگری نمود نه اینکه بخاطر چنین صدمهای صورتمسئله را که اتفاقاً امر مهمی مبنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی روحانیت است، پاک نماییم!
همچنین حضور بابرکت شهید رئیسی در منصب ریاست جمهوری و احیا و ارتقای جایگاه و منزلت این مسند مقدس که در دورههای قبل در اذهان تنزّل یافته بود، قابل انکار نیست، بنابراین حضور روحانیت میتواند نهتنها باعث صدمات جبرانناپذیری بر حیثیت روحانیت نشود، بلکه باعث افتخار و عزت و رضایت مردم هم شود...
🔸آیا با تصدیگری روحانیت، بسیاری از مشکلات معیشتی و گرانیها به پای روحانیت نوشته نمیشود ؟
🔹برای مردم باید روشنگری و تبیین شود که ریشه مشکلات و وضعیت سخت معیشتی و گرانیهای کالا و مسکن و سایر مشکلات، دشمنان انقلاب اسلامی هستند که از هیچ کید و دشمنی در تحریم و فشار خارجی دریغ نکردهاند و نه مسئولیتپذیری روحانیت! ... بدتر اینکه روحانیت بخاطر چنین قضاوت غلطی از پذیرش مسئولیت که وظیفه ذاتی و دینی او در امامت و راهبری جامعه در همه شئون دنیایی و اخروی است، کنارهگیری کند!
همچنین باید روشنگری و تبیین نمود که اگر مشکلات کشور فراوان است و نتیجه تلاشها در سفره مردم خود را نشان نداده است، چه بسا بخاطر ویرانهای است که دولت قبل تحویل داده و آبادی آن زمان میبرد و سه سال زمان کافی برای رسیدن محصولات به سفرهها نیست و گزارشات و تأییدات رهبری هم حکایت از اقدامات اساسی و زیرساختی در این دوران دارد که ثمرهاش به بار خواهد نشست إنشاءالله
@abdollahimahdi
🔸دعوت از آقای اعرافی؛ دعوت از حوزه علمیه برای بازگشت به منزلت و جایگاه واقعی خود در پشتیبانی از نظام...
🔹متأسفانه اکثر قضاوتها در مورد آقای اعرافی، با نگاه شخصی و مقیاس فردی است! در حالیکه حضور ایشان به عنوان مدیر حوزههای علمیه بایستی بازگشت و ارتقای حوزه به جایگاه و منزلت واقعی خود در پشتیبانی نظام تفسیر شود و حتماً نقطه عطفی در بهکارگیری ظرفیتهای دین و حوزه در امر اجتماع خواهد بود ...
ظرفیتهای بسیار زیاد بالقوه و بالفعل نهادهای حوزوی برای امر حاکمیت قابل بهرهبرداری است، اگر بعضاً بالفعل نیست بخاطر اینکه تا کنون آب راکدی بوده و در امور حکومت جریان نداشته است ...
مگر پشتوانه و دارایی دانشگاهها و امثال دانشگاه امام صادق علیه السلام چه چیزی جز جریان، ارتباط و تعامل و مواجهه با مسائل بوده است؟! حوزه به مراتب از پشتوانههای معرفتی و فکری در سطوح مختلف بیشتر بهرهمند است ...
به عنوان مثال یک مجموعه حوزوی از میان صدها مجموعه و نهاد حوزوی فعال و توانمند میتوانم نام ببرم که در عرصههای گوناگون اقتصادی، صنعت و تجارت، فرهنگ و سیاست، فضای مجازی، قضا، نظامی و ... تجربه و محتوای قابل بهرهبرداری دارد...
آنچه امروز لازم است؛ یک اراده در سطح کلان برآمده از حوزههای علمیه و آشنا با ظرفیتهای حوزه است تا به توانمندی حوزههای علمیه در امر حکومت و اداره جامعه اعتقاد و اعتماد داشته باشد و دست نیاز حاکمیت را به سوی حوزههای علمیه هدایت نماید ...
قطعاً حوزه علمیه در بازگشت به جایگاه واقعی خود از تجربیات دیگران و داراییهای گذشتگان و تخصص دانشگاهیان و توانمندی همه خدمتگزاران مخلص نظام هم در کنار سازمان تحقیقات دینی و تفقهات حوزوی استفاده میکند، اساساً حوزه در مناسبات جدید خود با حاکمیت، بایستی گزینههای موجود و بالفعل را راهبری و در جای خود مطابق با نقشه دینی تحولی تمدنی بهکارگیری کند...
@abdollahimahdi
🔸چرا فرصت حضور عالمان فقیه و اندیشمندان تمدنی در عالیترین مسند مدیریتی کشور فراهم نیامد؟!
(1 از 2)
▫️باعث تأسف است که پس از گذشت یک دهه همچنان گزینههای انتخابی ما برای ریاست جمهوری، همان چهرههای #تکراری و در همان سطح ثابت و #متوسط گذشته است...
▫️چرا نباید چندین چهره برجسته و عالیمقام برای چنین امر مهمی در پیشرانی جمهوری اسلامی به سوی اهداف انقلاب اسلامی فراتر از گزینههای متوسط هم سطح و در عرض هم و غیر قابل اجماع داشته باشیم؟!
🔹مقصر کیست؟
▫️قطعاً حوزههای علمیه در تربیت #رجل_سیاسی و گزینههای مناسب و متعدد برای مسند #ریاست_جمهوری که #مطالبه_رهبری هم بوده، کوتاهی کرده است...
▫️اما آیا جامعه نخبگانی ما به این #بلوغ فکری رسیده است که شخصیت مناسب برای حساسترین مسئولیت و #عالیترین_مقام رسمی کشور پس از رهبری چه شایستگیهایی باید داشته باشد؟
▫️آیا در طول چند دهه گذشته به اندازه کافی #عبرت نگرفتیم که نباید سکان امور اجرائی کشور را به دست هر شخص مدعی و معلوم الحالی بسپریم؟!
▫️آیا این درک حاصل شده که فقاهت دینی رکن اساسی برای پیشبرد اهداف انقلاب و حرکت به سوی تمدن اسلامی است؟! و تنها کسی میتواند از سازمان فقاهت حوزه در تنظیم حرکت کلان کشور بهره بگیرد که خود فقیه و عالم به ضرورت و چگونگی بهرهبرداری از فقه در امور کلان کشور باشد ؟!
▫️آیا شخصیت عالی و عملکرد و شهادت شهید جمهور آیتالله رئیسی در توسعه انتظارات و ارتقای سطح و فهم و بلوغ فکری ما در درک جایگاه متعالی و اهمیت والای پست ریاست جمهوری به اندازه کافی مؤثر نبوده است که بفهمیم این مسند جای هر مدعی نیست بلکه شایسته مرد خدا و عالم فرهیخته و فقیه دینی با نگاه تمدنی است؟!
🔹البته این فرصت و گفتمان تا حدی در این دوره بهوجود آمد که نشان از بلوغ نسبی نخبگان علمی و حوزوی ماست اما افکار عمومی بخاطر کوتاهی ما در تبیین این حقیقت و بیان ضرورت و اهمیت این مسئله، همراهی نکرد و زمینهساز حضور بزرگان ما در این کارزار نشد، ظاهراً عموم مردم حاضر در صحنه ما همچنان مانند ده یازده سال قبل به همان گزینههای متوسط و #تکراری امید و اقبال دارند، به همان چهرههای تکراری عادت کردهاند که حقیقتاً شایسته است بازوان توانمند یک شخصیت متعالی در جایگاه ریاست جمهوری باشند... متأسفانه افق بالاتری برای مردم هنوز بهصورت کامل به #تصویر کشیده نشده، هرچند انتظارات ایشان از یک رئیس جمهور افزایش یافته اما ذهنیتی فراتر از وضعیت جاری برای آنها خلق نشده است، هنوز مختصات رسیدن به #قلههای_تمدنی با رویکرد دینی را درک نکردهاند، هنوز ذهنها درگیر مشکلات خرد اجتماعی و اقتصادی و حل مشکلات معیشتی و امور جاری است، غافل از آنکه عبور از این گردنهها به #الگوها_و_مدلهای_بومی_اسلامی نیازمند است و در همان #ریلهای_پوسیده سابق در جهت خلاف مقصد نمیتوان حرکت کرد، عبور از چالشهای موجود و موانع پیشرو #نگاه_تمدنی و #راهبری_عالمانه لازم دارد و نه صرفاً روحیه خدمتگذاری و پرکاری که البته آنهم دُرّ کمیابی است...
▫️به هر حال در این دوره علیرغم فرصت و تجربه خوبی که نسبت به طرح #گفتمان_عالم_فقیه_تمدنی برای تصدی پست ریاست جمهوری بهوجود آمد اما فاصله زیاد افکار عمومی از این گفتمان، زمینهساز حضور بزرگان حوزوی ما در پذیرش این مسئولیت نشد، این واقعیتی است که در محاسبات موافقان کاندیداتوری آیتالله اعرافی هم مد نظر قرار داشت، اما قرار بر این بود که در این فرصت چند روزه با توسعه دعوت از ایشان، این گفتمان تقویت شود. قطعاً برای حضور ایشان یا هر عالم فقیه دیگری، فضای مساعدتر و قابل اجماعتری لازم است که امیدواریم در آینده فراهم شود...
▫️اما در این ایام چند گونه واکنشها از سوی حوزویان تعجب برانگیز بود، عدّهای با خودتحقیری و خودکمبینی تمام، میگفتند عالم حوزوی را چه به ریاست جمهوری!؟ ما نمیتوانیم و نمیشود! ایشان توان مدیریت کلان ندارد و ... در حالیکه قانون، سابقه مدیریت حوزههای علمیه را به عنوان سابقه کافی برای ریاست جمهوری به رسمیت شناخته و سوابق و توانمندیهای ایشان هم گویای شایستگی ایشان برای مدیریت کلان کشوری است...
▫️عدهای هم در کمال بیاطلاعی از سوابق و توانمندیهای ایشان و نیز اقتضائات مدیریت حوزه، حکم به ناشناختهبودن یا ناتوان بودن ایشان میکردند که چاره آن نیز تبیین است...
ادامه 👇
@abdollahimahdi