eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه، شد صدها هلال و بردنش مقدور نیست نیست یک ناصر، بساط بردن او جور نیست او اگر گفته نبر خیمه مرا،دانسته است بردنش تا خیمه کار این تن رنجور نیست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
نه عبا مانده نه یک یاور برای بردنت نه دگر تاب و توان ِ از زمین برچیدنت خواهشی کردی من ِ شرمنده را خیمه نبر هست آیا چاره ای دیگر به غیر از ماندنت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
شد دلیل ماندنت در علقمه شرم از رباب خواستی روی لب اصغر نبینی درد آب با سِقایت ساختی اینگونه امّا ای کفیل بر سر نیزه چه خواهی کرد با داغ طناب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
هزار خار رسید و به جان یاس افتاد کنار مشک‌ ترک خورده،مستغاث افتاد برای تر شدن گوشه ی لب اصغر بلندمرتبه شاهی به التماس افتاد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
مصطفی سیرت و علی هیبت الگوی ناب همّت و غیرت شد کلام ‌ ِششم شه عصمت** بر ابالفضل ؛ عَمّ  ِ ما رحمت در مرامش خلاصه شد اخلاص رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس* قد و قامت، قیامت عظمی' صورتش ماه  ِ جَنّةُ الاعلی' با ولایش گدا شود والا نوکرش راحت از غم‌ عقبا حبّ او بهر بندگی مقیاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس حرمش باب حاجت ما شد فلج آمد به صحن او، پا شد گره  ِ کور شیعیان وا شد نسخه ی لاعلاج ،پیدا شد شد شفاخانه در حرم، احداث رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس دیدن روی او صفا دارد چشم و ابروی دلربا دارد چون حسن رأفت و سخا دارد روی دوشش، رقیّه جا دارد معدن جود و رحمت و احساس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس وقت رزم است ثانی کرّار سربلند است موقع پیکار در جمال است یوسف بازار در وفا اسوه است بر ابرار دارد از مادرش ادب میراث رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس نام او می شود دوای درد داده نیرو به بازوی هر مرد ارمنی هم به او توسّل کرد از در رحمتش نشد دلسرد لقبش چون علیست خَیرُالنّاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس کربلایش بهشت نوکرهاست مأمن اصلی پیمبرهاست ضامن بهترین مقدّرهاست چون کلید تمامی درهاست حرمش قبله گاه عام و خاص رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس کربلا،جنّت نعیم او اولیا خادم حریم او حضرت نوح شد ندیم او عِطر رضوان شده شمیم او نوکرش خضر و عیسیْ و الیاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس در بهشت ِ حسین شد سقّا شد کفیل عقیله ی کبری' خوانده او را (أخا) امام ما پس شده پور حضرت زهرا او شده باغبان باغ یاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس به خدا کامل است ایمانش گفته معصوم ،جان به قربانش شد فدای امام‌ خود جانش جان به قربان کام عطشانش شده خاک قدوم او الماس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس چون که شد آب در حرم نایاب از نوای عطش شده بی تاب او کشیده خجالت از ارباب که نبرده به سوی خیمه آب بوده بر قول آب خود حسّاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس شد جدا از تنش دو دست او خورده تیری به چشم آن مه رو گرزی از آهن آمد از آن سو رأس او را شکافت تا ابرو قاتلینش همه خدانشناس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) *حضرت سجاد علیه السلام می فرمایند: رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس: خداوند بیرق حضرت عباس علیه السلام را خودش بالا برده است. **از امام سجاد و امام‌صادق علیه السلام: رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَمی الْعَبَّاس‏:خدا حضرت عباس علیه السلام را رحمت کند آدرس اشعار: https://eitaa.com/abdolmohsen158
سبکهای شب عاشورا: (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) واحد (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) واحد (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی سبکهای روز عاشورا: توجه داشته باشید که بعضی از اشعار شب عاشورا قابل استفاده در روز عاشورا است که باید بعضی کلمات ویرایش شود برای این مورد به حقیر اطلاع دهیدتا سبک را آماده کنم. (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) واحد زمینه مقتلی واحد زمینه وشور مقتلی (دهتایی) (دهتایی) زمینه وشور مقتلی (دهتایی) (دهتایی) زمینه وشور واحد لطمه زنی (دهتایی) سبکهای شام غریبان: (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) لطمه زنی (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی سبکهای مربوط به کربلا شور شور شور شور واحد شور شور شور شور شور شور شور شور واحد شور واحد زمینه وشور شور شوراحساسی زمینه احساسی زمینه احساسی زمینه احساسی زمینه احساسی شورحماسی شورحماسی سبکهای امام حسین علیه السلام: شورحماسی شور شور واحد شور شور واحد عربی فارسی زمینه شور نزله شب جمعه احساسی احساسی
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف... شب عاشورا شده  آجرک الله آقا داغ تو عظمی' شده آجرک الله آقا گوئیا امشب کنار خیمه گاه کربلا خیمه ات برپا شده آجرک الله آقا شاهد اشک غریبی حسین و زینبی دیده ات دریا شده آجرک الله آقا آخرین شب از حیات نور عین حیدر و حضرت زهرا شده آجرک الله آقا لحظه های آخر عمر علی ِ اصغر و اکبر لیلا شده آجرک الله آقا ذکر جانسوز لب اهل حرم از این به بعد آه و واویلا شده آجرک الله آقا در حرم ،دلواپس و لبریز اشک وناله ها زینب کبری' شده آجرک الله آقا وای! از فردا که بیند عمّه ،دلدارش حسین بی کس و تنها شده آجرک الله آقا از غم اکبر شده پیر و کنار علقمه قامت او تا شده آجرک الله آقا عصر فردا روی تل بیند که او با قتل صبر کشته ی اعدا شده آجرک الله آقا (وا علیّا) از روی تل تا کنار قتلگاه بر لبش نجوا شده آجرک الله آقا منزل و مأوای جسم ارباً اربای حسین گوشه ی صحرا شده آجرک الله آقا کربلا تا شام ، مأنوس دل اهل حرم روی نی، سرها شده آجرک الله آقا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
گودال قتلگاه السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
رزق بین الحرمین بی تو عزا به پا شده برگرد منتقم عالم پر از بلا شده برگرد منتقم ای شاه بی کسم،بِنِگر شیعه بی کس است خیلی به ما جفا شده برگرد منتقم آقا ببین که منتظرت دلشکسته است بر مرگ خود رضا شده برگرد منتقم روز دهم رسیده و با اشک؛ مادرت راهی کربلا شده برگرد منتقم رفته کنار مقتل و از حال رفته است مضطر ز روضه ها شده برگرد منتقم با ضربه های خنجر کندی، سر حسین از پیکرش جدا شده برگرد منتقم مویی که در مصیبت اکبر سفید شد با خون خود حنا شده برگرد منتقم بنگر سه روز وشب تن عریان جدّ تو در مقتلش رها شده برگرد منتقم در قتلگاه، روبروی عمّه زینبت دعوا سر عبا شده برگرد منتقم بنگر جواب ناله ی کلّ مخدرات خنده و ناسزا شده برگرد منتقم ای غیرت خدا بِنِگر عمّه، همسفر با شمر بی حیا شده برگرد منتقم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
مهدی بیا که شام غریبان ِعمه هاست وقت مرور داغ اسیران کربلاست هشتاد و چار کودک و زن بین خیمه ای مجلس گرفته اند بیا روضه ها به پاست آقا ببین شبیه تو خون گریه می کنند اما ببین که گریه ی آنها چه بی صداست هر کس که ناله ای بزند می خورد کتک بنگر جواب آه ِغریبانه، ناسزاست مشغول سرشماری اطفال، زینب است از داغ ِ روی داغ، اگر جان دهد رواست پیش فرات ناله ای بر گوش می رسد من شیر دارم،اصغر شش ماهه ام کجاست رفته رقیه نیمه ی شب سمت قتلگاه دیده به روی خاک بیابان تنی رهاست در زیر تیر و سنگ و سنان دفن گشته است بر روی کلّ پیکر او نقش ِردّ پاست می خواست بر لبان پدر بوسه ای زند اما نگاه کرد سر از پیکرش جداست بوسه به روی حنجر صدپاره اش زد و گفت ای پدر: رقیه به مرگ خودش رضاست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
فردا زمین ِ کرب وبلا ،پُر بلا شود مهد ِبکای حضرت خیرالنسا شود بر روی تل روی و ببینی که پیکرم تنها نشان حرمله ی بی حیا شود بین هزار کوفی و شامی اسیرم و جسمم اسیر نیزه و تیغ جفا شود داده مرا سلام به کرّات مصطفی اما سلام ِدشمن من ناسزا شود طوفان سرخ می وزد و روبروی تو رأس عزیز فاطمه از تن جدا شود مویی که شانه خورده ی دستان فاطمه ست اول سپید و بعد ز خونم حنا شود جای هزار و نهصد و پنجاه زخم ِکین با جای بوسه های نبی جابه جا شود قرآن ِ پیکرم بشود آیه آیه و مخفی به زیر نیزه وسنگ وعصا شود این پیکری که زینت دوش نبی شده در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود وقتی که روز، شب شود و قیرگون هوا رأس جدای من قمر ِ نیزه ها شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158