eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
صورت به صورت تو گذارم نفس بکش اکبر به خاطر دل زارم نفس بکش حالا که ناله ام شده با هلهله جواب آرامشی به جز تو ندارم نفس بکش باهرچه داشت زد به تو دشمن خزان شدی ای تو گل همیشه بهارم نفس بکش ای تو قرار زندگی پر غم حسین بی تو رود تمام قرارم نفس بکش نگذار دشمنت بشود شاد این که من بر داغ رأس پاره دچارم نفس بکش سخت است گر که بردن تو سوی خیمه ها آید عبای کهنه به کارم نفس بکش در احتضارم و نرسی گر به داد من اینجا شود شبیه مزارم نفس بکش وقتی رسید عمه کنارم به گریه گفت: ای تو تمام دار و ندارم نفس بکش ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
ای شیر مظفر، علی اکبر فرمانده ی لشکر، علی اکبر سرداری که بودی فاتح رزم با فن های حیدر، علی اکبر اخمت رو ابروهات گل کرده لشکر با دیدنت هول کرده از ترس جونش دشمن دیگه به عزرائیل توسل کرده علی اکبر، خدای شهامت نهایت غیرت،نماد شجاعت، علی اکبر علی اکبر، امیر دلاور میون یلا سر، توو معرکه محشر، علی اکبر سیدی یا علی اکبر .... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای خالق طوفان، علی اکبر مُؤذّنِ رضوان، علی اکبر وقتی که میجنگی، با مهارت ارباب میگه ای جان، علی اکبر وقتی که میری بین دشمن نمیمونه سری بر بدن دشمنا هم‌میگن: احمدی خَلقاً و خُلقاً و منطقاً علی اکبر تجلی کرار معین علمدار،معلم پیکار، علی اکبر علی اکبر، شهید امامت نگین ولایت، شفیع قیامت، علی اکبر سیدی یاعلی اکبر 🌸🌸🌸🌸🌸 هستم جان نثارت،اباصالح نذر ِ انتظارت ، اباصالح کاشکی باشم‌آقا خاک پای ابن‌ مهزیارت ،اباصالح تو منتقم ثاراللهی تا عرش اعلا تنها راهی کی تو رو صدا زده خون ریز باید بگیم که تو خونخواهی اباصالح،خلیفه ی رحمان، مفسر قرآن،مدرس ایمان،اباصالح اباصالح،تو اصل اذانی، تو جان جهانی،امام زمانی،اباصالح العجل یا مهدی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) طاها تحقیقی(یاحسین) https://t.me/abdolmohsen158
صورت به صورت تو گذارم نفس بکش اکبر به خاطر دل زارم نفس بکش حالا که ناله ام شده با هلهله جواب آرامشی به جز تو ندارم نفس بکش باهرچه داشت زد به تو دشمن خزان شدی ای تو گل همیشه بهارم نفس بکش ای تو قرار زندگی پر غم حسین بی تو رود تمام قرارم نفس بکش نگذار دشمنت بشود شاد این که من بر داغ رأس پاره دچارم نفس بکش سخت است گر که بردن تو سوی خیمه ها آید عبای کهنه به کارم نفس بکش در احتضارم و نرسی گر به داد من اینجا شود شبیه مزارم نفس بکش وقتی رسید عمه کنارم به گریه گفت: ای تو تمام دار و ندارم نفس بکش ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
آقا بیا که ، از ظلم اعداء، در خون نشسته ،اکبر عمویت هم چشم لیلا، هم قلب زینب بهر مداوا ، مشتاق ِ رویت بیا که جدّ تو ، کنار اکبر جان داده ازنالهٔ حسین، لشکرشامی دل شاده فقط ظهورتو،امان از ظلم و بیداده یاصاحب الزمان،العجل بحق اکبر..... یا العجل الامان بحق علی اکبر...... 🌸🌸🌸🌸🌸 آمد به میدان، زینب پریشان، دلخون شاه ِکرب و بلا شد ماه حسینش، گردیده خاموش، از بهرتشییع،چاره عبا شد بیا ای منتقم ، بگیر انتقام اکبر فقط تویی آقا،امید شبه پیغمبر بیا بگیر داد،ناله ی آن ماه اطهر یاصاحب الزمان العجل بحق اکبر... یا العجل الامان بحق علی اکبر...... 🌸🌸🌸🌸🌸 آقا ببین که، اشک های مظلوم، در انتظارت،گشته روانه هرگوشه ازاین، عالم خاکی، حرف فراق ِ، صاحب زمانه بیا و چاره کن ، غربت شیعه مظلوم پرونده غم شیعه راکن دیگر مختوم نگاه نوکرت،مکن از دیدارت محروم یاصاحب الزمان العجل بحق اکبر.... یا العجل الامان بحق علی اکبر..... 📝عبدالمحسن آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
صورت به صورت تو گذارم نفس بکش اکبر به خاطر دل زارم نفس بکش حالا که ناله ام شده با هلهله جواب آرامشی به جز تو ندارم نفس بکش باهرچه داشت زد به تو دشمن خزان شدی ای تو گل همیشه بهارم نفس بکش ای تو قرار زندگی پر غم حسین بی تو رود تمام قرارم نفس بکش نگذار دشمنت بشود شاد این که من بر داغ رأس پاره دچارم نفس بکش سخت است گر که بردن تو سوی خیمه ها آید عبای کهنه به کارم نفس بکش در احتضارم و نرسی گر به داد من اینجا شود شبیه مزارم نفس بکش وقتی رسید عمه کنارم به گریه گفت: ای تو تمام دار و ندارم نفس بکش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ای شیر مظفر، علی اکبر فرمانده ی لشکر، علی اکبر سرداری که بودی فاتح رزم با فن های حیدر، علی اکبر اخمت رو ابروهات گل کرده لشکر با دیدنت هول کرده از ترس جونش دشمن دیگه به عزرائیل توسل کرده علی اکبر، خدای شهامت نهایت غیرت،نماد شجاعت، علی اکبر علی اکبر، امیر دلاور میون یلا سر، توو معرکه محشر، علی اکبر سیدی یا علی اکبر .... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای خالق طوفان، علی اکبر مُؤذّنِ رضوان، علی اکبر وقتی که میجنگی، با مهارت ارباب میگه ای جان، علی اکبر وقتی که میری بین دشمن نمیمونه سری بر بدن دشمنا هم‌میگن: احمدی خَلقاً و خُلقاً و منطقاً علی اکبر تجلی کرار معین علمدار،معلم پیکار، علی اکبر علی اکبر، شهید امامت نگین ولایت، شفیع قیامت، علی اکبر سیدی یاعلی اکبر 🌸🌸🌸🌸🌸 هستم جان نثارت،اباصالح نذر ِ انتظارت ، اباصالح کاشکی باشم‌آقا خاک پای ابن‌ مهزیارت ،اباصالح تو منتقم ثاراللهی تا عرش اعلا تنها راهی کی تو رو صدا زده خون ریز باید بگیم که تو خونخواهی اباصالح،خلیفه ی رحمان، مفسر قرآن،مدرس ایمان،اباصالح اباصالح،تو اصل اذانی، تو جان جهانی،امام زمانی،اباصالح العجل یا مهدی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) طاها تحقیقی(یاحسین) https://eitaa.com/abdolmohsen158
هم نام ساقی کوثر، شهزاده یا علی اکبر هستی تو احمد دیگر، شهزاده یا علی اکبر رزم تو سرتاپا محشر، شهزاده یا علی اکبر توو معرکه خود ِ حیدر، شهزاده یا علی اکبر وقتی نعره می زنی ثانی کرّار هستی تو یل ِ دلاوریو مرد ِ پیکار هستی توی میدون نبرد که پا میزاری میگن ابوفاضلی خودت یه پا علمدار هستی جانانی علی... چه غیوری صاحب عنوانی علی توی معرکه مثه طوفانی علی ای والله علی... پسر با جنم ِ ثارالله علی تک سوار کربلا، ماشّالله علی علی اکبر، یا علی اکبر 🌸🌸🌸🌸🌸 ای بر همه سران سرور، شهزاده یا علی اکبر خورشید جنت حیدر، شهزاده یا علی اکبر نامت به روی لب زیور، شهزاده یا علی اکبر در کرم چون حسن، مظهر،شهزاده یا علی اکبر تو که مَمسوس ِ خدایی پَر ِ تو باز کردی پسر ِ حسین، چه عاشقونه پرواز کردی رجز تو همه ی لشکرو حیرون کرده وقت جنگاوری توو معرکه اعجاز کردی فخر کائنات... روی مرکبی همه عالم زیر پات حضرت قمر میگه ای جونم فدات دلبر حسین... تویی سرتا پا پیغمبر حسین تویی فرمانده ی لشکر حسین علی اکبر، یا علی اکبر..... 🌸🌸🌸🌸🌸 هستی خلیفة الرّحمان یاصاحب الزمان مهدی شد انتظار تو میزان یاصاحب الزمان مهدی تنها مفسّر قرآن یاصاحب الزمان مهدی دادی به جسم شیعه، جان یاصاحب الزمان مهدی وقتی که بیای جهان، بهشت ابرار میشه روزای عدالت حیدر کرار میشه وقتی که بیای میشه، تموم اعداء نابود وقت آتیش زدن اون سه تا کفتار میشه مهدی العجل نام زیباته شیرین تر از عسل نام تو رو سینم حک شد از ازل مهدی العجل بدون حب تو رد میشه عمل در دل شیعیان نداری بدل اباصالح، یا اباصالح.... ✍حسین بیدگلی علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
صورت به صورت تو گذارم نفس بکش اکبر به خاطر دل زارم نفس بکش حالا که ناله ام شده با هلهله جواب آرامشی به جز تو ندارم نفس بکش باهرچه داشت زد به تو دشمن خزان شدی ای تو گل همیشه بهارم نفس بکش ای تو قرار زندگی پر غم حسین بی تو رود تمام قرارم نفس بکش نگذار دشمنت بشود شاد این که من بر داغ رأس پاره دچارم نفس بکش سخت است گر که بردن تو سوی خیمه ها آید عبای کهنه به کارم نفس بکش در احتضارم و نرسی گر به داد من اینجا شود شبیه مزارم نفس بکش وقتی رسید عمه کنارم به گریه گفت: ای تو تمام دار و ندارم نفس بکش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
صورت به صورت تو گذارم نفس بکش اکبر به خاطر دل زارم نفس بکش حالا که ناله ام شده با هلهله جواب آرامشی به جز تو ندارم نفس بکش باهرچه داشت زد به تو دشمن خزان شدی ای تو گل همیشه بهارم نفس بکش ای تو قرار زندگی پر غم حسین بی تو رود تمام قرارم نفس بکش نگذار دشمنت بشود شاد این که من بر داغ رأس پاره دچارم نفس بکش سخت است گر که بردن تو سوی خیمه ها آید عبای کهنه به کارم نفس بکش در احتضارم و نرسی گر به داد من اینجا شود شبیه مزارم نفس بکش وقتی رسید عمه کنارم به گریه گفت: ای تو تمام دار و ندارم نفس بکش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158