eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.9هزار دنبال‌کننده
121 عکس
75 ویدیو
356 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه  ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه  ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158