#دیر_آمدی
السلام علیک یامظلومه
یارقیه علیهاالسلام
دیر آمدی سه ساله ی تو محتضر شده
مویش سپید و خسته ی درد کمر شده
امشب فقط که نیست شب بی قراری ام
چل منزل است دختر تو خون جگر شده
من خواستم که پا بشوم در مقابلت
بابا ببخش پا شدن من هنر شده
بر روی کل صورت من جای سیلی است
پنهان نمودن از تو پدر دردسر شده
مانده اگر به روی جبینت نشان سنگ
هرجای من شکسته ی سنگ گذر شده
از عمه کمتر است اگر زخم های من
کل مسیر عمه برایم سپر شده
بین هزار و نهصد و پنجاه زخم تو
زخم لب تو از همه جان سوزتر شده
مسرور می شوم فقط از یک خبر بگو
عمرم شبیه اصغر تو مختصر شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#پیکرت_چه_شد
السلام علیک یا رقیه
یا بنت الحسین علیهماالسلام
سیمرغ روز بی کسی من پرت چه شد
با سر چگونه آمده ای پیکرت چه شد
این پاره پاره جامه ی من را نبین، بگو
پیراهن امانتی مادرت چه شد
دعوا اگر شده سر عمامه ات پدر
دیگر مپرس دختر من معجرت چه شد
از چه سپید، قرمز و خاکستری شده
بابا بگو سیاهی موی سرت چه شد
ازمن بپرس از سبب گوش پاره ام
من هم بپرسم ازتو که انگشترت چه شد
با بغض سنگ بام اگر خورده ای زمین
حتما تو دیده ای که سردخترت چه شد
تا وقت ظهر گریه ی اصغر شنیده شد
آخر نگفت عمه به من اصغرت چه شد
لبهات زخمی و لب من هم پر از ترک
دیدم به روی نی سر آب آورت چه شد
روی کبود دختر تو شرح می دهد
درکوچه روی مادر غم پرورت چه شد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#رقیه_است
السلام علیک یا ریحانة الحسين
يا رقیه سلام الله علیها
باب الحسین دیگر مولا رقیه است
چشم وچراغ عرش معلارقیه است
بنت الحسین ، ماه تمام زمینیان
ماه منیر عالم بالا رقیه است
بعد ازعقیله،زِیْن ِأَب ودخت فاطمه
زینب ترین عقیله ی بابا، رقیه است
ناز ی که قدرقیمت هستی توان خرید
ناز گل سه ساله ی طاها ، رقیه است
دخترمگو که،برحسنین وبه زینبین
عشق و صفای ام ابیها رقیه است
ثابت نموده وقت اسارت به شامیان
آیه به آیه سوره ی زهرا رقیه است
بعدازعلیّ اصغر ومحسن،به روزحشر
کوچکترین شفیعه ی عقبا رقیه است
زینب اگر مدرس اصلی صبر شد
شاگرد این فقیهه ی عظمی رقیه است
جان داده از بزرگی غم درسه سالگی
دق کرده از ستاره ی سرها رقیه است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
جانسوز😭😭😭😭😭
#عمو
زبان حال حضرت رقیه علیهاالسلام باعموجانش حضرت عباس علیه السلام
بر روی نیزه حال مرا کن نظر عمو
از دوریت رقیه شده خون جگر عمو
تا روی خارها نرود پای زخمی ام
تو باش بر مسیر شب ِمن قمر عمو
قدّم نمی رسد که شوم آب آورت
انگار هستی از همه لب تشنه تر عمو
بالای نیزه اشک خجالت دگر مریز
بنگر لبم به اشک تو گردید تر عمو
بعد از تو خورد سیلی محکم اگر به من
دیده عدو نمانده کفیلی دگر عمو
ای غیرت خدا به سر نی نظاره کن
با زجر و حرمله شده ام همسفر عمو
کمتر شده ست از همه گر زخم های من
شد عمه در تمام مسیرم سپر عمو
دیگر من از تو آب نخواهم فقط بگو
از چه گذاشتی همه را بی خبر عمو
در وقت بازگشت پدر از کنار تو
دستی گرفته بود چرا بر کمر عمو
دیدم زمان ِرد شدن از بین قتلگاه
در هر کجا ز پیکر تو یک اثر عمو
بر لب نشست حاجت ِ(عَجّل وَفاتی)ام
وقتی که دیدمت شده ای مختصر عمو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
رزق حرم امام رضا علیه السلام
السلام علیک یا ریحانة الحسین
#آیینه_زهرا
جنّت شده ایجاد به اعجاز رقیه
فردوس ِ ملائک شده یک ناز رقیه
آن خورده زمین که شده دمساز رقیه
رفته به فلک با پر ِ پرواز رقیه
بر اهل زمین حبّ رقیه شده چون بال
هم مُهر قبولیست برای همه اعمال
هم انسیّه هم حوریه ی کربوبلا اوست
در کودکی اش،اسوه ی تقوا و حیا اوست
آن عالمه ی مدرسه ی صبر و رضا اوست
ریحانه ترین فاطمه ی خون خدا اوست
هر وقت که شد روی لبش زمزمه بابا
گویا که عطا گشته به ارباب، دو دنیا
او خَلقاً و خُلقاً شده آیینه ی زهرا
شد وارث هر منقبت حضرت مولا
لطفش حسنی،در عظمت رفته به بابا
خطبه که بخواند بشود زینب کبری'
گردد دل هر عرش نشین، غرق در احساس
سر را که گذارد به روی شانه ی عباس
شد خادم هر روز و شبش حضرت مریم
جاروکش صحن حرمش حضرت آدم
هر کس که شده زائر او گشته معظّم
با دست پُر از محضر او رفته مسلّم
خورشید ،درخشان شده از نور حریمش
شد عطر جنان شمه ای از عطر شمیمش
شد نام رقیه عَلَم کلّ محافل
این نام ِ مجرّب شده حلّال مسائل
وقتی که بگیرد مدد از او، دل سائل
گردد به مقامات خدا یک شبه نائل
با ذکر رقیه دل ما شور گرفته
هر سینه ی ظلمت زده ای نور گرفته
در شام بلا ناجی جان دو امام است
چون عمه ی سادات علمدار قیام است
دُرّی که اگر چه وسط ظلمت شام است
پوشیده میان صدف از چشم حرام است
صد پرده ی نورست نگهدار عفافش
هستند ملائک همه دم گرم طوافش
هجده تن بی سر وسط معرکه دیده
چون عمه ی خود تلخی صد داغ چشیده
از زجر ِحرامی چقَدَر، زجر کشیده
از فاطمه شد ارثیه اش قدّ خمیده
وقتی که به لب، دید شرر از نفس افتاد
با بوسه به لب های پدر از نفس افتاد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#دودمه_حضرت_رقیه_علیها_السلام
شد رقیّه در خرابه نیمه شب، لطمه زنان/
العجل صاحب زمان
رأس بابا را گرفته روی دست و داده جان
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
شد رقیّه موسپید و قدکمان در کوچه ها/
یا اباصالح بیا
شد شکسته رأس او با کینه های مرتضی
یا اباصالح بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#پنجم_صفر31
#زمزمه_واحد_زمینه_مقتلی.....
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
دوباره آقا خرابه رفتی
شده عمّه جان بی قرار
می بینی بس که جسارت دیده
شده خسته از روزگار
با ناله میگه منتقم بیا
بگیر داد ما رو از دشمنا
ببین بین ناله و گریه هام
آوردن واسم یه سر جدا
یارب
نداره چاره عجّل انتقام
یارب
شده آواره عجّل انتقام
یارب
به گوش پاره عجّل انتقام
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸🌸🌸🌸
بابا حق داری، منو نشناسی
سه ساله بودم پیر شدم
گرسنه هستم ،نداره عیبی
من از غصّه ها سیر شدم
بابا خیلی این شامیا بَدَن
یتیم تو رو بی هوا زدن
شدم من هممانند مادرت
کبوده رویم،زخمه گوش من
بابا
به دختربچه میدن عروسک
بابا
کجا سر میارن واسه کودک
بابا
من الذی قطع وریدک
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸🌸🌸🌸
دل من تنگه ،واسه آغوشت
کجا جا مونده پیکرت
برای بوسه، نمونده بابا
یه جای سالم رو سرت
روی هر قسمت داری صد نشون
لبت که زخمیه از خیزرون
از اون سنگی که زد اون پیرزن
هنوز از پیشونیت خونه روون
بابا
شده دلتنگی، هر روز و شبم
بابا
ببر من رو با خود جون بر لبم
بابا
ببین سربار ِعمّه زینبم
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#پنجم_صفر32
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#عجل_فرج
خدا به غربت رقیه عجل فرج
به درد و محنت رقیه عجل فرج
به زخمای پای رقیه عجل فرج
به اشک چشمای رقیه عجل فرج
به روی نیلی رقیه عجل فرج
به ردّ سیلی رقیه عجل فرج
به قامت خم رقیه عجل فرج
به روز وشب،غم رقیه عجل فرج
شنیده ناسزا رقیه عجل فرج
دیده سر جدا رقیه عجل فرج
به زخم رو سر رقیه عجل فرج
ببین که مضطره رقیه عجل فرج
سپیده گیسوی رقیه عجل فرج
شده کبود روی رقیه عجل فرج
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#پنجم_صفر33
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#دودمه_مهدوی
#واحد_نزله_واحد_شور
دسته اول:
آقا بیا خرابه غرق عزاست
از داغ عمّه بزم ماتم به پاست
بین آه و ناله
داده جان، سه ساله
با خون ِدل، دیده سر ِبریده
از داغ ِبابایش، شده شهیده
جان ِرقیه عجّل لولیک الفرج.....
یا
حقّ ِرقیه عجّل لولیک الفرج......
🌸🌸🌸🌸🌸
دسته دوم:
یابن الحسن، برس به داد ِ زینب
در قبر خود گل را نهاده زینب
بیا که نیمه شب
تو را خوانده زینب
منتقم سه ساله دیگر بیا
برای دفن گل پرپر بیا
جان ِرقیه عجل لولیک الفرج....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158