eitaa logo
قطعه‌ای از بهشت
432 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
181 فایل
امام على عليه السلام: اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛ مردم در خوابند، چون بميرند بيدار میشوند ارتباط با مدیر👈 @K_ali_h_69
مشاهده در ایتا
دانلود
قطعه‌ای از بهشت
#قسمت‌37🌹✨ هادي پريد تو حرف من و گفت: دارم تو دبيرستان دکتر حسابي غير حضوري درس ميخوانم. چند واحد
✨🌹 ✨ از مدتها قبل شاهد بودم كه كتاب خصائص‌الحسينيه را در دست دارد و مشغول مطالعه است. هادي مرتب مشغول مطالعه بود. عشق و شوري كه از زيارت امام حسين‌؏در قلب ما پديد آمده بود، در او چند برابر بود. به ما ميگفت: امام صادق ؏ فرمودهاند: هر كس به زيارت امام حسين ؏نرود تا بميرد، درحاليكه خود را هم شيعه‌ے ما بداند، هرگز شيعه‌ي ما نيست. و اگر از اهل بهشت هم باشد، او مهمان بهشتيان است. در جاے ديگري ميفرمايند: زيارت حسين بن علي 7 بر هر كسي كه )ايشان( را از سوي خداوند، )امام( ميداند الزم و واجب است. هر كه تا هنگام مرگ، به زيارت حسين ؏ نرود، دين و ايمانش نقص دارد. از طرفي ڪلام بزرگان را نيز به ما متذكر ميشد كه ميفرمودند: براي اينكه دين شما كامل شود و نقايص ايمان و مشكلات اخلاقی شما برطرف شود حتماً به كربلا برويد. خالصه آنچنان در ما شور كربال ايجاد كرد كه براي حركت كاروان لحظه‌شماري ميكرديم. شهريور 1390 بود. مقدمات كار فراهم شد. با تعدادي از بچه‌هاي کانون شهيد آويني از مسجد موسي ابن جعفر ؏ راهي کربلا شديم. 🌿 🌹
قطعه‌ای از بهشت
#قسمت‌38✨🌹 #تحول‌اساسی✨ از مدتها قبل شاهد بودم كه كتاب خصائص‌الحسينيه را در دست دارد و مشغول مطالع
✨🌹 🌿 نه تنها من ڪھ بيشتر رفقا اعتقاد دارند ڪہ هادي هر چه ميخواست در اين سفر به دست آورد. به نظر من آن اتفاقي که بايد براي هادي ميافتاد، در همين سفر رخ داد. در حرمها که حضور مييافتيم حال او با بقيه فرق ميکرد. اين موضوع در سوز و صدا و حالات ايشان به خوبي مشخص بود. در زيارتها بسيار عجيب و غريب بود. اتفاقي که در آن سفر افتاد، تحول عظيم در شخصيت هادي بود که ايشان را زير و رو کرد. بالاخره همه‌ي ما که در آن سفر حضور داشتيم اهل هيئت بوديم، اما همه احساس ميكرديم كه اين هادي با هادي قبل از سفر به كربال خيلي تفاوت دارد. ديگر از آن شوخ و خنده‌رو خبري نبود! او در کربلا فهميد كجا آمده و به خوبي از اين فرصت استفاده كرد. پس از آن سفر بود كه با يكي از دوستان طلبه آشنا شد. از او خواست تا در تحصيل علوم ديني ياري‌اش کند. بعد از سفر كربلا راهي حوزه‌ي علميه‌ي حاج ابوالفتح شد. ما ديگر كمتر او را ميديديم. يك بار من به ديدن او در محل حوزهي علميه‌رفتم. قرار شد با موتور هادي برگرديم. در مسير برگشت بوديم كه چند خانم بدحجاب را ديد. جلوتر كه رفت با صداي بلند گفت: خواهرم حجابت رو حفظ كن. بعد حركت كرد. توي راه با حالتي دگرگون گفت: ديگه از اينجا خسته شدم. اين حجاب‌ها بوي حضرت زهرا 3 نمي ً ده. اينجا مثال محله‌هاي مذهبي تهران هست و اين وضعيت رو داره! 🌼 🌹 🌿