eitaa logo
آب وآجر.الهه بیات مختاری
242 دنبال‌کننده
355 عکس
130 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای پیکر صدپاره ی صد چاک حسین ای خون تو از تبار گل پاک حسین از سرخی گودال دل عرش افتاد لولاک کما خلقت الافلاک حسین @aboajor
در مشهدت آفتاب برپا کرده یک روضه کنار آب برپا کرده با ذکر حسین صحن سقاخانه دریا شده انقلاب برپا کرده @aboajor
خورشید رفته از شب و ماه اسارت است قرص قمر در عقرب شوم مدارها @aboajor
آتش زده است صورت گل را عذارها افتاده خون به ساحت سرخ انارها آماج تیر غمزه و غم توأمان شده دل برده است معرکه از بی‌شمارها سردار سر ندارد و افتاده روی خاک پاشیده خون به پیکره‌ی استوارها بر روی نیزه از وسط دشت می‌برند سردارهای قافله را نیزه‌دارها باغ از کمر شکسته به شلاق می‌کشند گل‌های تشنه را همه از بین خارها خورشید رفته از شب و ماه اسارت است قرص قمر در عقرب شوم‌مدارها تنها عمود خیمه ولی ایستاده است با اقتدار زیر تمام فشارها یک زن که بوی عطر شب چادرش شده است آرام بی‌قرار دل بی‌قرارها هر جا گشوده بند زبان را بریده است نیش زبان چرکی و مسموم مارها هر جا که خطبه خوانده به آتش کشانده است کاخ سیاه سلطنت نابکارها یک زن رسول لشگر هفتاد و دو تن و... یک زن امیر قافله‌ی سربدارها زینب شروع کرب و بلایی دوباره است زینب ادامه ی همه ی اقتدارها @aboajor
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان رأفت برند حالت آن داغ‌دیده را یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک ز چهره پاک کند اشکِ دیده را آن دیگری بر او بِفشانَد گُلاب و شَهد تا تقویت کند دلِ مِحنِت چَشیده را یک جمع دَعوَتَش به گُل و بوستان کنند تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را جمعِ دگر برای تسلّایِ او دهند شرح سیاه‌کاریِ چرخِ خمیده را القصّه هر کَسی به طریقی ز روی مِهر تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟ 😭 چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را آیا که غمگساری و اَندُه بَری نمود لیلایِ داغ دیدهٔ زَحمت کَشیده را بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
داستانِ کربلا به سر رسید و قصّه ناتمام ماند امتدادِ روضه را بخوان که مجلسِ یزید هست بعدِ کربلا هنوز هم شهید هست...
هر که را دیدم خطی از عشق تو بر روی داشت ای گلوی تازه خونت تا کجاها ریخته.... @aboajor
برداشتی از خطبه امام سجاد ع در مسجد شام صدا و گرم و رسا پیچید در گوش ستمگرها بخوان تا بشنوند این روضه هارا کورها ،کرها به منبر میروی تا واکنی بغض غریبت را بخوانی آیه ی والعصر در داغ صنوبرها به ذلت می‌کشاند خطبه ات نمرود شامی را بخوان تا واشود زنجیر از تزویر منبرها زلال زمزم نام علی را در سبو داری که از نام علی مستی بگیرد باز ساغر ها چه پیکاریست اینجا، ساحت خورشید با ظلمت! به میدان آمده تیغ زبان با تیغ خنجرها انا ابن الفاطمه بنت رسول الله تان هستم بگریید ای مسلمان زاده ها در مرگ باورها طواف کعبه ی این ناکسان بی حیا تا کی؟ فقط دور مدار عشق میگردند قنبرها سخن از یال خون افشان و سم اسب ها، آری سخن از بوسه ی تیر است روی نبض حنجرها میان جنگل سرنیزه ها و تیغ ها دیدم هزاران زخم کاری روی لبخند کبوترها دلم میسوزد از تکرار تصویر پریشانی دمی که شعله می‌رقصید روی حزن معجرها صدای لالای یک زن غمدیده می آید پر است از آتش تب گرمی آغوش مادرها زیارت میکنم با اشک این سرهای بی تن را به یاد آیه های روشن و خونین پیکرها شما در خواب غفلت بوده اید و ماه را کشتند بخوابید ای شقاوت پیشه ها در گرم بسترها چگونه آفتاب نام مولا را نمی بینید شمارا شرم باد از غربت رسم پیمبرها منم فرزند مکه،من صدای مطلق وحی ام پرم از معجزات روشن الله اکبر ها برایم بعد از این هر روز روز سخت عاشوراست انا ابن الفاطمه میراث دار روضه ی سرها.
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«مرتضی امینی تبار» بازیگر سریال زخم کاری، از بی مهری هایی که به خاطر عقایدش به او شده، دلش خون و ولی با شجاعت میگه: «میخوان به من بگن تو رفتی گفتی حسین؟ بگن! دیگه هیچ فیلمی از منِ یه ذره نبین»... @aboajor
آب آور خیمه حضرت والا ، دل صد پاره شده است جسم و پا بر جا دل افتاده ز اسب تشنه برروی زمین بی دست بریده است از دنیا دل @aboajor