تو کجای شکستنم هستی
ای عشق ای تصور خوشبخت زندگی
ای دور دیر آمده ی در میان راه
ای استکان داغ دهان سوز بی خبر
یا چای سرد از دهن افتاده ی سیاه
قدری به موقع از دل تنگم عبور کن
این اشتباه های پر از زندگی منم
این رفتن پر از نرسیدن به نفع کیست
پیروز این رقابت بازندگی منم
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
@aboajor
بیار باده که بنیاد عمر بر باد است
از دست غم تو جام نوشیدن به
تا بر سر غصه ات دمادم خوردن !
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی بی حد بشنویم....
@aboajor
و گفت:جمله دنیا از اول تا آخر در برابر یک ساعت غم نیرزد. پس چگونه بُوَد جمله عمر در غم بودن از او با نصیب اندک از او…
#تذکرة_الاولیاء_عطار
پس
ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد
که شادی و غم گیتی نمیکنند دوام
#پروین_اعتصامی
@aboajor
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای که در خلوت من بوی تو پیچیده هنوز
یاد شیرین تو تا مرگ همآغوشم باد
#نادر_نادرپور
#آفتابا_بار_دیگر_خانه_را_پرنورکن
@aboajor
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
مسیر مقدس
لطف خداى تا نشود یاور کسی
دیدار کربلا نشود باور کسی
پاى پیاده کس نرود سوی قتلگاه
عشق حسین تا نشود رهبر کسی
امروز خاطرات اسیران کربلا
کى میرود ز خاطر غمپرور کسی
امروز یاد میکند از اهلبیتِ نور
در راه اگر ورق بخورد دفتر کسی
در این سفر به تشنهلبان آب میدهند
خنجر فرو نیامده بر حنجر کسی
اینجا کبوتران همه را ناز میکنند
سنگ ستم نخورده به بالوپر کسی
در پیش چشم همسفران شکستهدل
بر نیزه نیست ماه بلنداختر کسی
در طول این مسیر مقدس، نمیزنند
با تازیانه بر سر و بر پیکر کسی
گل هدیه میدهند به هر زائری ولی
سیلی نمیزنند به نیلوفر کسی
با پای غرق آبله و چشم اشکبار
دنبال کاروان ندود دختر کسی
در کاروان خانهبهدوشانِ اربعین
کنج خرابهای نشود بستر کسی
وقت عبور قافله، از روى پشتبام
خاکستری نریخته روى سر کسی
امروز میروند ولی وقت بازگشت
صدداغ نیست بر جگر خواهر کسی
یادش بهخیر قافلهٔ کربلا که بود
هشتادوچار گل همه نیلوفر و کبود
#محمدجواد_غفورزاده
@ShereHeyat
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
۱۸ مرداد سالروز شهادت #شهید_محسن_حججی گرامی باد.
وصیتنامه شهید محسن حججی:
خودتان را برای ظهور امام زمان (عج) و جنگ با کفار بخصوص «اسرائیل» آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است..!
تصور کن تو در سنگر، وَ داعِش در کمین باشد
تصور کن جهانت شکل یک میدان مین باشد
تصور کن بیفتی دست داعش، تازه در دستت
عقیق سرخ باشد، «یاعلی» نقش نگین باشد
تصور کن که روی بازویت لبیک یا زینب
و نامت نام فرزند امیرالمؤمنین باشد
تصور کن علی باشی و تنها، آنطرف اما
سپاه ناکثین و مارقین و قاسطین باشد...
تصور کن بپرسند از کجایی؟ شیعهای؟ باید
برای هر سؤالی پاسخت در آستین باشد
تصور کن لبانت خشک باشد مثل اربابت
فقط دلواپس طفلت نباشی، فرقش این باشد!
تصور کن نفربرهای دشمن اسب باشند و
ببینی پیکر یاران تو روی زمین باشد
تصور کن کسی که میبرد با خود تو را، شمر است
تصور کن برادر! کربلا شاید همین باشد
چه خواهی کرد؟ مثل من تو هم پاهات میلرزد؟
اگر یک سمت دنیا باشد و یک سمت دین باشد؟
هزاران بار دیدم عکس آخر را، نفهمیدم
چه باعث میشود یک مرد تا این حد متین باشد
گمانم چشم «محسن» رو به قاب تازهای وا شد
گمانم حق در آن تصویر، با «روح الامین» باشد
::
جوابم را ندادی ای برادرجان! چه خواهی کرد؟
تصور کن تو باشی، شمر باشد، دوربین باشد!
#محمدحسین_ملکیان
هدایت شده از yosefpoor.ir
کنج غم، یک دل انگشت نما مانده و من
خیره ماندیم به هم، کولۀ وامانده و من
اربعین است و ورق میزنم اندوهم را
خاطرات سفر کرب و بلا مانده و من
بختم از رخت عزا در نظرم تیرهتر است
ورطۀ هجر تو و رخت عزا مانده و من
خانهام موکبِ تنهاییِ یک جاماندهست
حسرتِ چای در آن حال و هوا مانده و من
نیستم شکر خدا یکّه در این شهر غریب
که دو پای خجل و دستِ دعا مانده و من
به نیابت قدمی کاش کسی بردارد
همه رفتند، به غیر از منِ جا مانده و من
اربعین است و نشستم وسط گوهرشاد
خادم صحنِ غریب الغربا مانده و من...
روضه میخوانم از او، آه از او یابنَ شبیب!
روضهای در دل این صحن و سرا مانده و من
وای از آن ظهر بلاخیز که میگفت حسین
بین میدان، سرِ تسلیم قضا مانده و من
اکبرم رفت...جوانان بنی هاشم! آه
تکه های تن او مانده، عبا مانده و من
#مسعود_یوسف_پور
#جامانده
• کپی تنها با ذکر منبع مجاز است 👇
https://eitaa.com/yosefpoor_ir