اعمال روز #دحوالارض
| جمعه، ۲۵ ذیقعده |
عاشقان اهل بیت ع
🍂برش کتاب
📘کتاب#دختر_شینا
یک شب سفره را انداخته بودم، داشتم بشقابها را توی سفره میچیدم.😊
#صمد هم مثل همیشه رادیوش را روشن کرده بود و چسبانده بود به گوشش. 🤔
گفتم: «آن را ولش کن بیا شام بخوریم، خیلی گرسنهام.» 😞
نیامد. نشستم و نگاهش کردم. دیدم یکدفعه #رادیو را گذاشت زمین و بلند شد. 😳
بشکنی توی #هوا زد و دور اتاق چرخید.☺️
بعد رفت سراغ #خدیجه او را از توی گهواره برداشت. بغلش کرد و بوسید و روی یک دست بلندش کرد.
به هول از جا بلند شدم و #بچه را گرفتم. 😟
گفتم: «صمد چه #خبر شده. بچه را چه کار داری. این بچه هنوز یکماهش نشده. دیوانهاش میکنی!»😳
میخندید و میچرخید و میگفت: «خدایا شکرت، خدای شکرت!» 😊
آمد جلو سرم را بوسید و گفت: «قدم! امام دارد میآید. امام دارد میآید. الهی قربان تو بچهات بروم که اینقدر خوش قدمید.» ☺️
#دختر_شینا
#معرفی_کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپی زیبا و تاثیر گذار از فرزندان و نویسنده دختر شینا
🔵آقا فرمودند:اجر_زن های شهدا_حتما معادل همون آجر رزمنده است....
موانع استجابت دعا-17.mp3
9.18M
#موانع_استجابت_دعا ۱۷
🖤 #قلب_وارونه ؛ قلبی است که؛
۱ـ از چیزهایی لذّت میبرد که مورد پسند خداوند نیست!
۲ـ از چیزهایی بیزار است که مورد پسند خداست!
۳ـ توان خلوت کردن و لذّت بردن از خود خدا را ندارد.
عاشقان اهل بیت ع
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#افزایش_ظرفیت_روحی 18 ☢ یه نکته ای که با شنیدن بحث مبارزه با راحت طلبی ممکنه به ذهن بیاد اینه که آد
#افزایش_ظرفیت_روحی 19
🔵 یک موضوع مهم در بحث راحت طلبی اینه که ما باید بدونیم اساسا دنیا برای راحتی انسان خلق نشده و سنت ها و قواعد سخت دنیا اجازه یک زندگی راحت طلبانه رو به آدم نمیده.
✔️ بنابراین ما نباید خیالپردازانه فکر کنیم میشه در دنیا کاااملا راحت بود و هیچ رنجی نداشت!
💢 در مورد بقیه هم همینطور هست. یکی از فریب های ابلیس لعین اینه که به انسان ها میگه: ببین فلان آدمای بالاشهر نشین چقدر زندگی راحتی دارن!😈
ببین چه ماشین های آخرین سیستمی سوار میشن و چه باغ و ویلاهایی دارن! چقدر راحتن اما تو انقدر بدبختی میکشی! حتما خدا خواسته تو رو بدبخت کنه!
💢 اما واقعیت این نیست. هیییچ کسی در دنیا نمیتونه واقعا و کاملا #راحت زندگی کنه. هر کسی مشکلات و سختی های خودش رو داره.
⭕️ خود دنیا با قوانین سختش، با رنج هاش با سنت های الهی جایی برای زندگی راحت طلبانه نیست.
🔶 اگه پای درد دل همه افراد ثروتمند و سلبریتی و افراد ظاهرا مرفه بشینید از رنج ها بزرگ و سختی که دارند حرفای زیادی خواهند داشت.
❇️ توصیه ما هم اینه که حتما وقت بذارید و با افرادی که فکر میکنید واقعا خوشبخت و راحت هستند در مورد رنج هاشون صحبت کنید.
#مبارزه_با_راحت_طلبی
انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار، یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها؛ یعنی هیچ وقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۳۷۱
هم بايد منتظر فرج نهايى بود، هم بايد منتظر فرج در همهى مراحل زندگى فردى و اجتماعى بود. اجازه ندهيد يأس بر دل شما حاكم بشود، انتظار فرج داشته باشيد و بدانيد كه اين فرج، محقّق خواهد شد؛ مشروط بر اينكه شما انتظارتان، انتظار واقعى باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگيزه باشد، حركت باشد.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۳۷۱
جامعه مهدوی همان جامعهای است که همه پیامبران برای تأمین آن در عالم ظهور کردند. امام زمان جامعهاش را بر چند پایه بنا میکند؛ اولاً بر نابود کردن و قلع و قمع کردن ریشههای ظلم و طغیان. ثانیاً بالا رفتن سطح اندیشه انسانها. ثالثاً در آن روز همه نیروهای طبیعت و همه نیروهای انسان استخراج میشود، چیزی در بطن زمین باقی نمیماند که بشر از آن استفاده نکند. رابعاً اینکه محور در دوران امام زمان، فضیلت و اخلاق است.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۳۷۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبلیغات تخیلی حجاب
بعضیا کارفرهنگی نکنن خیلی بهتره خدایی
کلیپ شماره 3
#حسین_دارابی
هر کس خواسته های
خــ❤️ــدا
رو بذاره تو اولویت،
خــ❤️ــدا
هم خواسته های اونو
می ذاره تو اولویت!!!
عاشقان اهل بیت ع
رفیقتان شدم تا...
شبیه تان شوم،
شبیه تان که شدم
🌹شهید میشوم.
#بازپنجشنبهویادشهداباصلوات
🍃🌺
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #بیست_و_سوم: آم
📚 #داستان_دنباله_دار
💌 #بدون_تو_هرگز
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #بیست_و_چهارم: روزهای التهاب
روزهای التهاب بود ... ارتش از هم پاشیده بود ... قرار بود امام برگرده ... هنوز دولت جایگزین شاه، سر کار بود ...
خواهرم با اجبار و زور شوهرش از ایران رفتن ... اون یه افسر شاه دوست بود ... و مملکت بدون شاه برای اون معنایی نداشت ... حتی نتونستم برای آخرین بار خواهرم رو ببینم ...علی با اون حالش ... بیشتر اوقات توی خیابون بود ... تازه اون موقع بود که فهمیدم کار با سلاح رو عالی بلده ... توی مسجد به جوان ها، کار با سلاح و گشت زنی رو یاد می داد... پیش یه چریک لبنانی ... توی کوه های اطراف تهران آموزش دیده بود ...اسلحه می گرفت دستش و ساعت ها با اون وضعش توی خیابون ها گشت می زد ... هر چند وقت یه بار ... خبر درگیری عوامل شاه و گارد با مردم پخش می شد ... اون روزها امنیت شهر، دست مردم عادی مثل علی بود ...و امام آمد ... ما هم مثل بقیه ریختیم توی خیابون ... مسیر آمدن امام و شهر رو تمیز می کردیم ... اون روزها اصلا علی رو ندیدم ... رفته بود برای حفظ امنیت مسیر حرکت امام ... همه چیزش امام بود ... نفسش بود و امام بود ... نفس مون بود و امام بود ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #بیست_و_چهارم:
📚 #داستان_دنباله_دار
💌 #بدون_تو_هرگز
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #بیست_و_پنجم: بدون تو هرگز
با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ...هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو برد ... عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی ... قوی تر از محبتش نسبت به من بود ...توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ...سریع رفتم دنبال کارهای درسیم ... تنها شانسم این بود که درسم قبل از انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها تموم شد ... بلافاصله پیگیر کارهای طرحم شدم ... اون روزها کمبود نیروی پزشکی و پرستاری غوغا می کرد ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #بیست_و_پنجم: ب
📚 #داستان_دنباله_دار
💌 #بدون_تو_هرگز
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #بیست_و_ششم: رگ یاب
اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ...- چرا اینقدر گرفته ای؟
حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش... خنده اش گرفت ...
- این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ ...
- علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ...صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ...
- ساکت باش بچه ها خوابن ...صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید ...
- قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته ...رفت توی حال و همون جا ولو شد ...
- دیگه جون ندارم روی پا بایستم ...با چایی رفتم کنارش نشستم ...
- راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن...
- اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن ...
- جدی؟لای چشمش رو باز کرد ...
- رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ...
و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ...
- پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی ...
و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم ...
⛔️ دوچرخه سواری علامه جعفری
❌از علامه جعفری نقل است که گفت: روزی طلبه فلسفه خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. دیدم جوان مستعدیست که استاد خوبی نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بدیع داشت که بیپاسخ مانده بود. پاسخها را که میشنید، مثل تشنهای بود که آب خنکی یافته باشد. خواهش کرد برایش درسی بگویم و من که ارزش این آدم را فهمیده بودم، پذیرفتم. قرار شد فلان کتاب را نزد من بخواند. چندی که گذشت، دیدم فریفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی یافته بودم که برایش خطر داشت. هرچه کردم، این حالت در او کاسته نشد. میدانستم این شیفتگی، به استقلال فکرش صدمه میزند. تصمیم گرفتم فرصت تعلیم را قربانی استقلال ضمیرش کنم.
روزی که قرار بود برای درس بیاید، در خانه را نیم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حرکات کودکانه کردم. دیدمش که سر ساعت، آمد. از کنار در، دقایقی با شگفتی مرا نگریست. با هیجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شکستم. راهش را کشید و بییک کلمه، رفت که رفت.
اینجا که رسید، مرحوم علامه جعفری با آنهمه خدمات فکری و فرهنگی به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، امید دارم. یکی همین دوچرخه بازی آنروز است!
درس استاد آن شب این بود که دنبال آدمهای بزرگ بگردید و سعی کنید درکشان کرده از وجودشان توشه برگیرید. اما مرید و واله کسی نشوید. شما انسانید و ارزشتان به ادراک و استقلال عقلتان است. عقلتان را تعطیل و تسلیم کسی نکنید. آدم کسی نشوید، هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.
📚 سایت خبری تحلیلی عصر ایران
فردا دحو الارض است
🌹دحو الارض🌹
مصادف با 25 ماه ذیالقعده،
روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان حیات بخشید، بخشهایی از کره زمین که سراسر از آب بود، از این روز شروع به خشک شدن کرد.
🌹مطابق روایات، اولین نقطهای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت الله الحرام بود.
🌹در قرآن کریم و احادیث اسلامی به روز دحوالارض (یعنی بسط و گسترش زمین) اشاره شده است و عبادت در این روز از ارزش بسیار زیادی برخوردار است.
🌹از امیرالمومنین علیهالسلام روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنجم ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت ۱۰۰ سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
🌹به نظر برخی از مفسران، آیه ۳۰ سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا»، به همین واقعه اشاره دارد،
🌹گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ دادهاند که اهمیت آن را دو چندان کرده است؛ از جمله:
- میلاد حضرت ابراهیم علی نبینا وآله وعلیهالسلام
- میلاد حضرت عیسی مسیح علیهالسلام
- خروج رسول اکرم (ص) از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها و نیز تمامی همسران پیامبر(ص) نیز ایشان را همراهی میکردند.
- در روایتی نیز آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجهالشریف در همین روز قیام خواهد کرد.
🌹آداب و اعمال ویژه روز بیست و پنجم ذیالقعده🌹
🌹 روز دحوالارض روز گسترش زمین روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژهای دارد؛ از جمله:
🌹روزه داشتن که ثواب ۷۰ سال عبادت را دارد.🌹
🌹احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.
🌹ذکر و دعا.
🌹انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض
🌹خواندن دو رکعت نماز، نزدیک ظهر به این کیفیت: در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره الشّمس بخواند و آنگاه بعد از سلام نماز بگوید: «لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلی العظیم»
🌹و سپس این دعا را بخواند:
🌹یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.
🌹زیارت حضرت رضا(ع) در این روز را از بهترین اعمال مستحب و از سنتهای مؤکد شمردهاند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنج شنبه است و ياد عزیزانمان
اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ،تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
التماس دعا
دوستان غروب پنجشنبه و معرفی شهید داریم ان شاء الله مطالعه بفرمائید
شهید وحید فرهنگی والا متولد۱۵مهرماه۱۳۷۰ واهل تبریز هستن
بنده همسرشون هستم واطلاعات زیادی در مورد کودکی ونوجوانیشون ندارم فقط در حد خاطراتی که شنیدم هست
ایشون در دوران کودکی خیلی بچه بازیگوش وپرجنب وجوشی بودن همانطور که از مادرشون شنیدم حتی در مدرسه هم جز شاگردان شلوغی بودند اما مودب
آقا وحیددر خانواده مذهبی که پدرشون هم سپاهی و از جانبازان دفاع مقدس ومادرشون هم نیز خواهر شهید دوران دفاع مقدس هستندبه دنیا اومدن ویک خواهر دارن
ایشون عاشق امام حسین وامام رضا (ع)بودن طوریکه همیشه به نوعی ارادت خود را به این دوبزرگوار به صورت خاصی نشان میدادند با خادمی در مراسمات ویا موقع ایام محرم حتی قبل تر برای مراسمات کار میکردن از کار طراحی گرفته تا کار تمیز کردن حسینیه وکار بنایی در حسینیه که واقعا خالصانه هم انجام میدادند وهر سال بچه های پایگاهشون رو به مشهد میبردن وکلا یک الگو بودن برای نوجوون ها وجوون ها
از همان دوران نوجوانی وارد بسیج شدند وعلاوه برآن فعالیت های قرآنی در یکی از موسسه ها هم داشتند.
عشق به شهادت در وجودشون بود طوری که همیشه به پدرشون یا پدر بنده که از جانبازان دفاع مقدس هستند میگفتن که ای کاش آن زمان من هم بودم وبه جهاد میرفتم