eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
116 دنبال‌کننده
19هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
aali_dostane_hazrat_316783.mp3
2.72M
🔷 کلیپ زیبا برگرفته از بیانات «حجت الاسلام عالی» با موضوع «ارتباط بین اهل بیت (علیهم‌السلام) و شیعیان» [ استاد عالی ] عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب وقتی مهتاب گم شد "" علی خوش لفظ، قصه های پرفراز و نشیبی از آغاز جنگ تحمیلی دارد، وقتی پیش حاج احمد متوسلیان در مریوان می رود، تنها یک نوجوان 15 ساله بوده است و در فتح خرمشهر همراه حاج احمد به عنوان نیروی اطلاعات برای شناسایی جاده اهواز _ خرمشهر بوده است. علی خوش لفظ در عملیات های دیگر نظیر عملیات رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر 5، کربلای 4 و کربلای 5 حضور داشته است که نهایتاً در عملیات کربلای 5 تیر به نخاع وی خورده و به شدت مجروح می شود که الان هم بعد از 25 سال از این واقعه، از این مجروحیت رنج برده و مکرراً در بیمارستان است. شخصیت علی خوش لفظ، بسیار ویژه است که به نوعی بار عاطفی و انسانی خاطراتش خیلی زیاد است چراکه وی با حدود 90 نفر از کسانی که در هشت سال دفاع مقدس شهید شده اند، عهد اخوت می بندد و شاهد شهادت بیشتر آنها نیز در عملیات ها بوده است. مقام معظم رهبری: ... راوی، خود یک شهید زنده است. تنِ بشدّت آزرده ی او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد، و الحمدلله ربّ العالمین. نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربه دیدگان است. بر او و بر همه ی آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ ان شاء الله. درباره ی نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینها است. مقدّمه ی کتاب یک غزل به تمام معنی است. ۹۵/۱۰/۱۸ شهید حاج قاسم سلیمانی: ... عکست را بر روی جلد بوسیدم... ۶۵۱ صفحه| ۴۰۰۰۰ تومان تخفیف ۱۵ درصدی: ۳۴۰۰۰ تومان 👤خرید از طریق ایتا: @esmaeeil_313
AUD-20201113-WA0006.mp3
3.91M
🔶موضوع فایل بالا👆: حس من خوب است ✅احساساتمان را خوب کنیم چرا که ما لایق داشتن حس های خوب در زندگی مان هستیم، پس فرکانس خودمان را می گذاریم روی فرکانس خوبی ها. ✅نگاه مان را عوض می کنیم تا لذت بیشتری ببریم از زندگی مان. ✅خودمان را مثل یک آهن ربا می دانیم که هر لحظه چیزهای خوب را به سمت خودمان جذب می کنیم. ✅گاهی برای خودمان وقت می گذاریم، احساسات خودمان را برای خودمان تشریح می کنیم. ✅یادمان نمی روند که مهم ترین فرد زندگی مان خودمان هستیم. ✅به کسانی که قصد عصبانی کردن ما را دارند با خشم پاسخ نمی دهیم. ✅از امروز فقط روی چیزهایی که دوست داریم تمرکز می کنیم.
🍃🌸یک نکته از هزاران🌸🍃 🍃از استاد اخلاق ؛ حاج اسماعیل دولابی ره : (از شاگردانِ آیت الله بهجت ره) 🍃اگر هی بخودتان بگوئید: بیچاره‌ام بدبختم بدشناسم و ... 🍃بعدش عادت میکنید، 🍃باورتان میشود که بدبخت و... هستید 🍃آنوقت است که اوضاعِ فکری و زندگیتان خیلی بی ریخت میشود. 🍃همیشه بگوئید: الحمدلله، شکر خدا، عالیم؛ و... 🍃اینطوری بلکه بتوانید دلتان را با زبانتان همراه کنید و افکارتان بطرف خوبیها سوق پیدا کند و آنها را کشف و جذب کند... .
کارگاه خویشتن داری_19.mp3
16.99M
۱۹ ✦ تمام سعادت بشر، درگروی زیستن زیر سایه‌ی نماینده‌ی تامّ خداوند، و متخصص معصوم وعده داده‌ شده‌ی اوست! ⚠️ بدون امام زمان"عج" دنیا شبیه دانشگاهی‌ست که استاد ندارد! ✘ بزرگترین بی‌تقوایی، بی‌توجهی به غیبت امام زمان"عج"، و رفع موانع ظهور اوست! عاشقان اهل بیت علیه السلام
💰اهل پس‌اندازی و ؟ آفـــرین ...اما فراموش نکن؛ پس انداز، همیشه خوب نیست؛ گاهی باید دائمی، دست و دلباز بود! دقیقاً همان جا که باید از محبتت مایه بگذاری و خرج کنی! دخل و خرجِ محبت‌ها با بقیه دخل و خرج‌ها کمی فرق می‌کند... مبادا زیادی پس انداز کنی، و محبت، درون صندوقچهٔ دلت بماند و بگندد!!... 💥نترس کم نمی‌آوری... از چشمه هرچه بیشتر آب برداری؛ بیشتر می‌جوشد. اگر جایی از زندگی تلخی دیدی؛ ببین شیرینی محبت را کجا و به خیال کدامین روز مبادا ذخیره کردی؟ 💥 اصلا برای محبت روز مبادایی وجود ندارد... اگر درست، بموقع و بجا خرج نکنی، خط فاصله ای به نام ، بین تو و همسرت، والدینت، فرزندت، دوست و همکارت ..... و بین تو و "خـــدا" حائل میشود... محبت فقط با خرج کردن زیاد می‌شود!
🔴خطرناک ترین جمله دنیا چیست؟ ✍گفته می‌شود خطرناک‌ترین جمله این است: «من همینم که هستم.» در این جمله کوتاه می‌توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به ‌تدریج راندن آدم‌ها از اطراف خود را حس کنیم پس مراقب باشیم ، هر روز فرصتی هست برای یه قدم بهتر شدن. شبتون بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_414483086.mp3
1.22M
🏴▪️👆🏻👆🏻 دعای عهد 👤باصدای استاد فرهمند اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده.... خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان.. عاشقان اهل بیت علیه السلام
🍃🌸هر صبح آیة الکرسی را بخوانید و تا شب در امان خدا هستید. 🌟آیةالکرسی عظیم ترین آیهدر قران کریم است برای حفظ ایمان و مال وجان خودهر روز آیة الکرسی بخوان. 💐💐💐💐💐 🔸
‍ ‍ ⬜️◻️◽️▫️دعای چهارحمد▫️◽️◻️⬜️ 🌾 بِسْمِ الله الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖمِ 🌾 💙اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب 💚اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه ❤️اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس 💜اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَلَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ. 🎁خواص دعای چهارحمد 💎از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مرویست💎 🌸 که هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را سه چیز کرامت فرماید: 💚اول عمر طبیعی 💙دوم مال و جمعیت بسیار ❤️سوم باایمان ازدنیارفتن 💜وبی حساب داخل بهشت شدن 🌙 امیر مؤمنان علی علیه‌السلام ، مردى را دید که از روى نوشته، دعایى طولانى می‌خواند. به او فرمود: «اى مرد! آن‌که زیاد را می‌شنود، اندک را هم پاسخ می‌دهد». مرد گفت: سَرورم! پس چه کنم؟ فرمود: «بگو: ❤️الْحَمْدُ للهِ عَلَى کُلِّ نِعْمَةٍ 💚وَ أَسْأَلُ اللهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ 💙وَ أَعُوذُ باللهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ 💜وَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ»؛ ❤️ستایش، خداى را بر هر نعمتى، 💚و هر خوبى را از خدا می‌خواهم 💙و از هر بدى، به خدا پناه می‌برم 💜و از هر گناهى،از خدا آمرزش می‌طلبم. عاشقان اهل بیت علیه السلام
مقام معظم رهبری ✅سوال 804: آیا وصیت کردن واجب است به‌طوری که انسان با ترک آن مرتکب معصیت شود؟ ↩️جواب: اگر ودیعه ها و امانت های دیگران نزد او باشد و حق الناس یا حق اللّه تعالی بر عهده او باشد و در دوران حیات توانایی ادای آن را نداشته باشد، واجب است در مورد آن‌ها وصیت کند و در غیر این صورت وصیت واجب نیست. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅سوال 805: نظر و حکم معظّم له در مورد زیارت عراق با وجود خطرهای جاری در این کشور چیست؟ ↩️جواب: مقرّرات دولتِ مقصد و مبدأ در سفرها بايد رعايت شود. عاشقان اهل بیت علیه السلام
لذت صحن و سرایت قابل توصیف نیست... 🔺كيْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنَائِكُمْ... 💠 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
لا يُسْبَقُ بَطيءٌ بحَظِّهِ و لا يُدرِكُ حَريصٌ ما لَم يُقدَّرْ لَهُ آن كه حرص نزند روزى خود را از دست نمى دهد و آن كه حرص زند، به آنچه روزي اش نيست نمى رسد 🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ✨یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام✨ 💫 یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ۲۹ ربیع الاول ۱۴۴۲ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۰
✍ ۱۵ نوامبر سالروز شهادت، ثروتمندترین شهید شیعه؛ مهدی (ادواردو) آنیلی است! پسر مالک کارخانه فیات، علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس می‌کرد گمشده‌ای دارد،و بالاخره آنرا در داخل کتابخانه‌ای در نیویورک پیدا کرد و بعد هم مسلمان شد. ✨شهید ادواردو میگوید؛ "وقتی قرآن را برای اولین‌بار دیدم، متوجه شدم که این کلمات، کلمات ماورایی هستند، دیدم این همان چیزی است که من سالها در جستجویش بودم. اگر کسی صادقانه قرآن را بخواند، قرآن هدایتش میکند". ادواردو، همزمان با محروم شدن از تمام امتیازات خانوادگی، تصمیم گرفت به عنوان طلبه به قم بیاید. و این بهانه‌ای شد تا او را به شهادت رساندند و اَنگ خودکشی بر او زدند، در حالیکه هیچ شواهدی از جمله کالبدشکافی، فیلم و.... دال بر خودکشی او موجود نبود. دوستان اردواردو، معتقدند او هرگز خودکشی نکرده، بلکه به خاطر ایمان و عقیده‌اش به شهادت رسیده است. سلام و درود خداوند بر روح مطهرش💫
📗 کتاب 🔺 کتابی که رهبر انقلاب توصیه کردند خانم ها بخوانند. 🔺چالش هایی که یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه با آن مواجه شده است... 🔺 کتابی جذاب و دلنشین 💯 گزیده ای از کتاب👇 پایم که رسید به فرانسه، با اولین رفتارها و سوال هایی که درباره حجابم می شد و به خصوص درباره ی وضعیت و شرایط ایران متوجه شدم آنجا کسی من را نمی بیند. آن که آن ها می دیدند و با او سر صحبت را باز می کردند یک مسلمان ایرانی بود، نه نیلوفر شادمهری. آن ها چیز زیادی از ایران نمی دانستند. اگر بخواهم دقیق تر بگویم، شناختی که از ایران داشتند فاصله زیادی حتی با واقعیت داشت؛ چه رسد به حقیقت. و من شدم ایران!... 👤خرید از طریق ایتا: @esmaeeil_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #نسل_سوخته 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #هشتاد_و_یکم
📚 💌 📝 📅 قسمت : شرافت تمام وجودش می لرزید ... پیداش کردیم ... یه دختر بود ... به زور سنش به 16 می رسید ... یکم از تو بزرگ تر ... نفسم بند اومد ... حس می کردم گردنم خشک شده ... چیزی رو که می شنیدم رو باور نمی کردم ... خدا شاهده باورم نمی شد ... اون صحنه و جنازه ها می اومد جلوی چشمم ... بهش نگاه می کردم ... نمی تونستم باور کنم ... با همه وجود به زمین و زمان التماس می کردم... اشتباه شده باشه ... برای بازجویی رفتیم تو ... تا چشمش به ما افتاد ... یهو اون چهره عادی و مظلوم ... حالت وحشیانه ای به خودش گرفت... با یه نفرت عجیبی بهم زل زد و گفت ... اگر من رو تیکه تکیه هم بکنید ... به شما کثافت های آدم کش هیچی نمیگم ... من به آرمان های حزب خیانت نمی کنم ... می دونی مهران؟ ... اینکه الان شهرها اینقدر آرومه ... با وجود همه مشکلات و مسائل ... مردم توی امنیت زندگی می کنن ... فقط به خاطر خون شهداست ... شرافت و هویت مردم هر جایی به خاکشه ... ولی شرافت این خاک به مردمشه ... جوون های مثل دسته گل ... که از عمر و جوونی شون گذشتن ... این نامردها، شبانه می ریختن توی یه خونه ... فردا، ما می رفتیم جنازه تکه تکه شده جمع می کردیم ... توی مشهد ... همون اوایل ... ریختن توی یکی از بیمارستان ها * ... بخش کودکان ... دکتر و پرستار و بچه های کوچیک مریض رو کشتن ... نوزاد تازه به دنیا اومده رو توی دستگاه کشتن ... با ضرب ... سرم رو از توی سر بچه کشیده بودن... پوست سرش با سرم کنده شده بود ... هر چند ، ماجرای مشهد رو فقط عکس هاش رو دیدم ... اما به خدا این خاطرات ... تلخ ترین خاطرات عمر منه ... سخت تر از دیدن شهادت و تکه تکه شدن دوست ها و همرزم ها ... و می دونی سخت تر از همه چیه؟ ... اینکه پسرت توی صورتت نگاه کنه و بگه ... مگه شماها چی کار کردید؟ ... می خواستید نرید ... کی بهتون گفته بود برید؟ ... یکی از رفیق هام ... نفوذی رفته بود ... لو رفت ... جنازه ای به ما دادن که نتونستیم به پدر و مادرش نشون بدیم ... ما برای خدا رفتیم ... به خاطر خدا ... به خاطر دفاع از مظلوم رفتیم ... طلبی هم از احدی نداریم ... اما به همون خدا قسم ... مگه میشه چنین جنایت هایی رو فراموش کرد؟ ... به همون خدا قسم ... اگه یه لحظه ... فقط یه لحظه ... وسط همین آرامش ... مجال پیدا کنن ... کاری می کنن بدتر از گذشته ...
📚 💌 📝 📅 قسمت : فصل عقرب شب، تمام مدت حرف های آقا مهدی توی گوشم تکرار می شد ... و یه سوال ... چرا همه این چیزهایی که توی ده روز دیدم و شنیدم ... در حال فراموش شدنه؟ ... ما مردم فوق العاده ای داشتیم که در اوج سختی ها و مشکلات ... فراتر از یک قهرمان بودند ... و اون حس بهم می گفت ... هنوز هم مردم ما ... انسان های بزرگی هستند ... اما این سوال، تمام ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود ... صادق که از اول شب خوابش برده بود ... آقا مهدی هم چند ساعتی بود که خوابش برده بود ... آقا رسول هم ... اما من خوابم نمی برد ... می خواستم شیشه ماشین رو بکشم پایین ... که یهو آقا رسول چرخید عقب ... اینجا فصل عقرب داره ... نمی دونم توی اون منطقه هستیم یا نه ... شیشه رو بده بالا ... هر چند فصلش نیست اما غیر از فصلش هم عقرب زیاده ... فکر کردم شوخی می کنه ... توی این مدت، زیاد من و صادق رو گذاشته بودن سر کار ... - اذیت نکنید ... فصل عقرب دیگه چیه؟ ... یه وقت هایی از سال که از زمین، عقرب می جوشه ... شب می خوابیدیم، نصف شب از حرکت یه چیزی توی لباست بیدار می شدی ... لای موهات ... روی دست یا صورتت ... وسط جنگ و درگیری ... عقرب ها هم حسابی از خجالت مون در می اومدن ... یکی از بچه ها خیز رفت ... بلند نشد ... فکر کردیم ترکش خورده ... رفتیم سمتش ... عقرب زده بود توی گردنش ... پیشنهاد می کنم نمازت رو هم توی ماشین بخونی ... شیشه رو دادم بالا و سرم رو تکیه دادم به پنجره ماشین ... و دوباره سکوت، همه جا رو فرا گرفت ... شب عجیبی بود ...