eitaa logo
ادبخانه
1.5هزار دنبال‌کننده
469 عکس
131 ویدیو
47 فایل
🌍ادبخانه موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🔶ادبخانه، دانشخانه مجازی ادبیات و آیین است. در این سرای دانش، بُن مایه های شعر وادبیات ، پژوهش های ادبی، آیینی و....را می توان یافت. 🔷آیدی مدیر (صادق خیری): @Sadeghkheyri
مشاهده در ایتا
دانلود
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سکته ناقص فردوسی پس از دو دقیقه حضور درتهران!😳 ۲ @adabkhane
۱۶ همه یک‌سو و تو یک‌سو، چه بگویم دیگر تا بدانی که چه اندازه تو را می‌خواهم! @adabkhane
ادبخانه
زاغ سیاه کسی را چوب زدن - ۸ 🌸بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم🌸 🌈در قدیم برای درست کردن رنگ از نوعی نمک به نام زاج استفاده می‌کردند که انواع سیاه، سبز، سفید و غیره داشت. 🌑 زاغ به جای کلمه زاج به کار برده می‌شد. زاغ سیاه بیشتر در رنگ نخ قالی، پارچه و چرم استفاده می‌شد. پیش می‌آمد که نخ، پارچه یا چرم ساخته کسی بهتر از همکارش می‌شد. 🚶بنابراین همکار پنهانی سراغ ظرف زاغ او می‌رفت و چوبی در آن می‌گرداند و با دیدن و بوییدن آن، تلاش می‌کرد دریابد در آن زاغ چه چیزی افزوده‌اند یا نوع، اندازه و نسبت تركیبش با آب یا چیز دیگر چگونه بوده است. معنای کنایی: 😒این مثل وقتی به کار می‌رود که کسی، دیگری را می‌پاید و می‌خواهد ببیند او چه می‌کند و از چیزهایی پنهان و رازهایی آگاه شود که برایش سودمند است. @adabkhane
11.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرگز ناامید نشو، به خاطر بسپار که همیشه زیباترین باران ها، از سیاه ترین ابرها می بارد... @adabkhane
۱۷ زان به تاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را @adabkhane
7 چیزی ز راه عشق نمانده است تا علی یک مدّ آه فاصله داریم با علی بیش از هزار مرحله در ابتدای توست آغاز وصف توست چه بی انتها علی منظومه ات کجاست؟ که می گیرد آسمان هر روز و شب سراغ تو را بارها علی ماتم که: باید از تو سراغ خدا گرفت؟ یا از خدا گرفت سراغ تورا علی آیا شبی به سمت تو پرواز می کنند این بال های سبز و رهای دعا علی؟ از خاک پَرکشیدی و از عرش سر زدی شوق خدا کشیده تو را تا کجا علی درخلوت خدا و رسولش، شب عروج بوی تو داشت عطر کلام خدا، علی گویند چونکه وقت خداحافظی رسید پیغمبر خدا به خدا گفت:یاعلی ✍️ @adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Karimi-AliHoba.mp3
7.83M
منی که از تولدم... 🎶 ۲ @adabkhane
۱۸ آخر ز فیض ساقی کوثر تمام سال عید غدیر شد به مقیمان این دیار (یازدهم ه. ق) @adabkhane
8 دستی به هوا رفت و دو پیمانه به هم خورد در لحظه «می» نظم دو تا شانه به هم خورد دستور رسید از ته مجلس به تسلسل پیمانه «می» تا سر میخانه به هم خورد دستی به هوا رفت و به تایید همان دست دست همه قوم صمیمانه به هم خورد «لبیک علی » قطره باران به زمین ریخت «لبیک علی» نور و تن دانه به هم خورد یک روز گذشت و شب مستی به سر آمد یعنی سر سنگ و سر دیوانه به هم خورد پس باده پرید از سر مستان و پس از آن بادی نوزید و در یک خانه به هم خورد ✍️ @adabkhane