9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سکته ناقص فردوسی پس از دو دقیقه حضور درتهران!😳
#طنز ۲
@adabkhane
#شاه_بیت ۱۶
همه یکسو و تو یکسو، چه بگویم دیگر
تا بدانی که چه اندازه تو را میخواهم!
#حسین_منزوی
@adabkhane
ادبخانه
زاغ سیاه کسی را چوب زدن -#ضرب_المثل ۸
🌸بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم🌸
#زاغ_سیاه_کسی_را_چوب_زدن
🌈در قدیم برای درست کردن رنگ از نوعی نمک به نام زاج استفاده میکردند که انواع سیاه، سبز، سفید و غیره داشت.
🌑 زاغ به جای کلمه زاج به کار برده میشد. زاغ سیاه بیشتر در رنگ نخ قالی، پارچه و چرم استفاده میشد. پیش میآمد که نخ، پارچه یا چرم ساخته کسی بهتر از همکارش میشد.
🚶بنابراین همکار پنهانی سراغ ظرف زاغ او میرفت و چوبی در آن میگرداند و با دیدن و بوییدن آن، تلاش میکرد دریابد در آن زاغ چه چیزی افزودهاند یا نوع، اندازه و نسبت تركیبش با آب یا چیز دیگر چگونه بوده است.
معنای کنایی:
😒این مثل وقتی به کار میرود که کسی، دیگری را میپاید و میخواهد ببیند او چه میکند و از چیزهایی پنهان و رازهایی آگاه شود که برایش سودمند است.
#ادبخانه
@adabkhane
11.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرگز ناامید نشو، به خاطر بسپار که همیشه زیباترین باران ها،
از سیاه ترین ابرها
می بارد...
@adabkhane
#شعر 7
#غزل_علوی
چیزی ز راه عشق نمانده است تا علی
یک مدّ آه فاصله داریم با علی
بیش از هزار مرحله در ابتدای توست
آغاز وصف توست چه بی انتها علی
منظومه ات کجاست؟ که می گیرد آسمان
هر روز و شب سراغ تو را بارها علی
ماتم که: باید از تو سراغ خدا گرفت؟
یا از خدا گرفت سراغ تورا علی
آیا شبی به سمت تو پرواز می کنند
این بال های سبز و رهای دعا علی؟
از خاک پَرکشیدی و از عرش سر زدی
شوق خدا کشیده تو را تا کجا علی
درخلوت خدا و رسولش، شب عروج
بوی تو داشت عطر کلام خدا، علی
گویند چونکه وقت خداحافظی رسید
پیغمبر خدا به خدا گفت:یاعلی
✍️ #استاد_محمد_علی_مجاهدی
#پروانه
@adabkhane
#شاه_بیت ۱۸
آخر ز فیض ساقی کوثر تمام سال
عید غدیر شد به مقیمان این دیار
#صائب_تبریزی(یازدهم ه. ق)
@adabkhane
#شعر 8
دستی به هوا رفت و دو پیمانه به هم خورد
در لحظه «می» نظم دو تا شانه به هم خورد
دستور رسید از ته مجلس به تسلسل
پیمانه «می» تا سر میخانه به هم خورد
دستی به هوا رفت و به تایید همان دست
دست همه قوم صمیمانه به هم خورد
«لبیک علی » قطره باران به زمین ریخت
«لبیک علی» نور و تن دانه به هم خورد
یک روز گذشت و شب مستی به سر آمد
یعنی سر سنگ و سر دیوانه به هم خورد
پس باده پرید از سر مستان و پس از آن
بادی نوزید و در یک خانه به هم خورد
✍️ #مهدی_رحیمی
#زمستان
@adabkhane